تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مسلمان آينه برادر خويش است، هرگاه خطايى از برادر خود ديديد همگى او را مورد حمله قرار ند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835129990




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مرحبا اي رايت تحقيق رايت را حشم


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مرحبا اي رايت تحقيق رايت را حشم
مرحبا اي رايت تحقيق رايت را حشمشاعر : سنايي غزنوي راي تو باشد حشم توفيق به فرزاد علممرحبا اي رايت تحقيق رايت را حشمحق به جان تو نکردي ياد در قرآن قسمگر نبودي بود تو موجود کلي را وجوددر همه عالم که دانستي صمد را از صنمگر نخواندي «رحمةللعالمين» يزدان تراگشتمان روشن که تو بوالقاسمي نه بوالحکمچون «لعمرک» گفت اينجا جاي ديگر «والضحي»نه ظلم از نور پيدا بود نه نور از ظلمتا نسيم روي و مويت پرده از رخ بر نداشتحق ترا از حقه‌ي تحقيق فرمودش: نعمعالمي بيمار غفلت بود اندر راه لاخلق کن با خلق و بر نه درد ايشان را مرمکاي محمد رو طبيب حاذق و صادق توييهر کرا حجت بود حاجت بخواه اينک کرمهر کرا شربت بود شافي بده آنک قدحگر کنندت کافران از روي غيرت متهممنبر و اسرار تو هردم تمام و مطلعهر کجا داد تو آمد رخت بر بندد ستمهر کجا مهر تو آمد بهره برگيرد مرادتا هم اينجا محترم باشي هم آنجا محتشمزان بتو دادست يزدان اين سراي و آن سرايبرده‌اند بر بام عالم رخت از بيت‌الحراممدتي بگذشت تا قومي ز فراشان روحآب از سر گذشت اي مهتر عالي همم«طرقوا» گويان همه در انتظارت سوختندمهر مهرت را مگر اندک شکستي داد جماي جبين هر جنين را مهر مهر تو نگارملکت از دستش برون شد همچو خاتم لاجرمناگهان خاتم برون شد چند روز از دست اويعني از مهر تو نتوان دور بودن يک دو دمکحل حجت بود آن در چشم هر بيننده‌اينعره‌هاي خون چکان برخاست آنجا از اممجام مالامال دادي عاشقان را زان قبلکو به خدمت بر سر کوي تو آمد يک قدمصدهزاران جان فداي خاک نعلين تو بادهر کرا بر در نهادي شد ز «لاشري» به غمهر کرا در بر گرفتي «لاتخافوا» ملک اوستو آن چه حرمت بد که مولاي تو ديد اندر عجمآن چه دولت بد که شاگرد تو ديد اندر ازلعمر او همچون شکر گردد نبيند طعم سمگر سنايي را سنايي باشد اندر انس توسر و سالار فرزندان آدمزهي پشت و پناه هر دو عالممنادي ملتت عيسي مريمدليل راهت ابراهيم آزردر درگاه تو بطحا و زمزمشبستان مقامت قاب قوسينرسل را فخر از چون تو مقدمملايک را نشان از چون تو مهترنه آدم آفريدي و نه عالمنبودي گر برايت گفت ايزدسپاه و ملک قيصر از تو درهمکلاه و تخت کسرا از تو نابودميان انبيا مهري و خاتمميان اوليا صدري و بدرينيامد مر ترا يک مرد محرمبوقت راز گفتن با خداوندتويي زي انبيا سلطان اعظمتويي زي اقربا درويش ايمنشفاعت مر ترا باشد مسلمنگيري خشم از دندان شکستنگهي ساحر گهي کاهن منجمترا دانند زيف و ضال و مجنونز مدحت شادمان رنجور از ذمتو آن بودي که بودي و نگشتينبودست از براي دينت ماتمندانم در عرب يک خانه کو راسپاهت را همه فتح دمادمروانت را همه جام پياپيتو داري پهلواني چون غشمشمتو آن مردي که در ميدان مردانکني مه را زهي برهانت محکمتو آن شمسي که بر گردون دو نيمهنهاده گرز افريدون و رستمبنوک تازيانه بر فگنديهر آنکو هست عاصي از تو يکدمبه زنجير اندر آرند و فروشندبديدي تا به ساق عرش بلغمترا در صومعه بود ار شفاعتز عشق راهت ابراهيم ادهمسپاه و تخت و ملک و گنج بگذاشتسنايي گردد از ياد تو خرممرا ياد تو بايد بر زبان بس
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 549]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن