تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يكى از اصحاب خود را غمگين مى‏ديدند، با شوخى او...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803920559




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کفر و ايمان را هم اندر تيرگي هم در صفا


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کفر و ايمان را هم اندر تيرگي هم در صفا
کفر و ايمان را هم اندر تيرگي هم در صفاشاعر : سنايي غزنوي نيست دارالملک جز رخسار و زلف مصطفاکفر و ايمان را هم اندر تيرگي هم در صفاکافري بي‌برگ ماندستي و ايمان بي‌نواموي و رويش گر به صحرا نا وريدي مهر و لطفاين ز «والليل» ت شود معلوم آن از «والضحا»نسخه‌ي جبر و قدر در شکل روي و موي اوستکي قسم گفتي بدان زلف و بدان رخ پادشاگر قسيم کفر و ايمان نيستي آن زلف و رخلاجرم اينجا نداري صدر و آنجا متکاکي محمد: اين جهان و آن جهاني نيستياين جهان را سرمه بخشي آن جهان را توتيارحمتت زان کرده‌اند اين هر دو تا از گرد لعلتا «ارحنا يا بلالت» گفت بايد برملااندرين عالم غريبي، زان همي گردي ملولقايد هر يک وبال و سايق هر يک وباعالمي بيمار بودند اندرين خرگاه سبزعافيت را همچو استادان درآموزي شفازان فرستاديمت اينجا تا ز روي عاطفتشربتي ناوردشان اين جا به حکم امتلاگر ز داروخانه روزي چند شاگردت به امرمردم بيمار باشد يافه گوي و هرزه لاگر ترا طعني کنند ايشان مگير از بهر آنکسايه‌ي زلفين تست آنجا که مي‌گويي مساتابش رخسار تست آن را که مي‌خواني صباحشو به زلف تو کزين آتش دلت را «ما قلا»روبروي تو کز آنجا جانت را «ما و دعک»ليکن آنجا به که آنجا، به بدست آيد دوادر دو عالم مر ترا بايد همي بودن پزشککاين چنين معلول را به سازد آن آب و هواهر که اينجا به نشد آنجا برو داروش کناز عطا خشنود گردي و آن ضعيفان از خطالاجرم چندان شرابت بخشم از حضرت که توآدمي را خاصه با عشق تو کي ماند جفاديو از ديوي فرو ريزد همي در عهد تونيست دارالملک منتهاي ما را منتهاپس بگفتش: اي محمد منت از ما دار از آنکفضل ما تاجيت کرد از بهر فرق انبيانه تو دري بودي اندر بحر جسماني يتيمما ترا کرديم با همشهريانت آشناني تو راه شهر خود گم کرده بودي ز ابتداآشنايي ما برونت آورد ازو بي‌آشناغرقه‌ي درياي حيرت خواستي گشتن وليکپيش از آن کانعام ما تعليم کردت کيميابي نعمت خواست کردن مر ترا تلقين حرصتو همان کن اي کريم از خلق خود با خلق مابا تو در فقر و يتيمي ما چه کرديم از کرمخواجگي کن سايلان را طعمشان گردان وفامادري کن مر يتيمان را بپرورشان به لطفمر ترا زين شکر نعمت نعمتي ديگر جزانعمت از ما دان و شکر از فضل ما کن تا دهيمتا زبان ما ترا اندر عجم گويد ثنااز زبان خود ثنايي گوي ما را در عربچون قضاي آسمان اندر زمين فرمانرواآفتاب عقل و جان اقضي القضاة دين که هستهر زماني قبله بر پايش دهد قبله دعاآن سر اصحاب نعمان کز پي کسب شرفشخص حيوان همچو نوع و جنس نپذيرد فنابا بقاي عدل او نشگفت اگر در زير چرخشاخ دين نشو بود و بيخ سنت بي‌نماتا نسيم او بر بوستان دين نجستخاصيت بگذاشت گاه که ربودن کهربادر حريم عدل او تا او پديد آيد به حکمتا بگفت او عدليان را رمز تسليم و رضاتا بگفت او جبريان را ماجراي امر و نهيجبري از تعطيل شرع و عدي از نفي قضاباز رستند از بيان واضحش در امر و حکموان دگر تاجي نهاد از «يفعل الله مايشا»اين کمر ز «اياک نعبد» بست در فرمان شرعوي زبانت نايب اندر زخم تيغ مرتضااي بنانت حاجب اندر شاهراه مصطفاهر کجا عدل تو آمد انقياد آرد سماهر کجا گام تو آمد افتخار آرد زمينمفتي شرقي از آن مشرق شدست اصل ضياسيف حقي از پي آن سيف حق آمد روانجز تو در مغرب ديگر مفتي و دگر مقتدامفتي شرقت نه زان خواند همي سلطان که هستهر کجا مفتي تو باشي غرب خود نبود روابلکه سلطان مفتي شرقت بدان خواند هميهمنشيني ظلم و کين را همچو فطنت را ذکاءهمقريني علم دين را همچو فکرت را خردعيسي از چرخ چهارم کي محمد مرحباچون تو موسي وار بر کرسي برآيي گويدتسفره اندر سفره بنهادي و در دادي صلاجان پاکان گرسنه‌ي علم تواند از ديرباز«من و سلوي» را چه داند مرد سير و گندنالطف لفظت کي شناسد مرد ژاژ و ترهاتراست گفتند اين مثل «الا حتما اقوي الدوا»هر که از آزار تو پرهيز کرد از درد رستچاکري داري چو گردون کش همي درد قفامالش دشمن ترا حاجت نيفتد بهر آنکبر لب دريا به جانش آب نفروشد سقاهر شقي کز آتش خشم تو گردد کام خشک«غالبون» شان گشت «آمنا» چو ثعبان شد عصالاف «نحن الغالبون» بسيار کس گفتند ليکچون برآيد ناگه از درياي قدرت اژدهازرق سيماب و رسن هرگز کجا ماندي بجايگه طلب کن بي‌مزاج زهره در باغ رجاگه طلب کن بي سراج ماه در صحراي خوفزهره را آن زهر نبود کو ترا گويد چراماه را آنجا نبود کو ترا گويد که چونشو که زيبا پروريدت کردگار اندر ملارو که نيکو جلوه کردت روزگار اندر خلاوي ز تو اسلاف تو ظاهر چو ز آصف بر خيااي ز تو اعقاب تو طاهر، چو سادات از نبيهم درين صورت که گفتي صورت اين ماجراباز يابي آنچه ايزد کرد با تو نيکوييدعوي انعام او را «واضحي» باشد گوااين نه بس کاندر اداي شکر حق بر جان توآن يکي از آل عباس اين دگر ز آل عباروز و شب در عالم اسلام، علم و حلم تستگر چه روزي چند بودي گرد اين نيلي غطاگر چه روزي چند گشتي گرد اين مشکين بساطصورتست اين دار و گير و حبس و بند اندر قضاهمچنان کاندر فضاي آسمان مطلقيکز تو هرگز لطف يزداني نخواهد شد جداني به علم و حلم تو سوگند خوردست آفتابآس کرده زير پر فطنت و فر و دهااي همه اعداي دين را اندرين نيلي خراسآرد چون شد کرده اکنون خانه بهتر کاسيابازتاب اکنون عنان هم سوي آن اقليم از آنکتا همه آن يابي آنجا کت کند راي اقتضاتا همه آن بيني آنجا کت کند چشم آرزوبر تو چونان بود چون بر آل ياسين کربلاني ز قصد حاسدانت در بدايت شهر توني چنان گشتي کنون کز خطبه‌ي چين و ختاني ز اول دوستانت را نبودي با تو الفبر دو چشم مردمان غيرت بود مردم گيااز براي مهر چهر جانفزايت را همياز تو خرم شد چه بر داووديان شهر سباني کنون از لطف رباني همه اقليم شرعني تو ره گم کرده بودي در بيابان رياني تو حيران مانده بودي در تماشاگه عجبخرقه‌پوشان فلک در جنب تو ناپارساآن چنانت ره نمود ايزد به پاکي تا شدندهم‌نشين ذل و غريبي هم عنان رنج و عناني تو در زندان چاه حاسدان بودي ببندبر کشيد و برنشاندت بر بساط کبرياني خدا از چاه و بند حاسدانت از روي فضلپادشاه دين همي در دين پدر خواند ترابي‌پدر بودي وليک اکنون چناني کز شرفنه همي در دل بهي بيند نه اندر جان بهاآن چنان گشتي که بد گويت کنون بي‌روي تووي غريبي کرده اکنون با غريبان کن وفااي يتيمي ديده اکنون با يتيمان لطف کن«والضحي» مي‌خوان و مي‌کن شکر اين چندين عطا«الفلق» مي‌خوان و مي‌دان قصد اين چندين حسودوي مرا از يک بلي ببريده از چندين بلااي مرا از يک نعم پيوسته با چندين نعماز براي حرص مدحت صد همي گردد صداشکرت ار بر کوه برخوانم به يک آواز، منهر کجا به برگ بيند به برون آرد نواشعر من نيک از عطاي نيک تست ايرا که مرغشربت تو باز مستم کرد در باغ صفاقربت تو باز هستم کرد در صحراي انسآمدست اين از پيمبر «طائف الحج الغنا»گر غني شد جان و عقل از تو عجب نبود از آنکاي بداگر جان ما را افتد از مدحت بداور چه تن را اين غرض حاصل نيامد زان مديحپاي سست و سر گران اين از طمع آن از حيامانده‌ام مخمور آن شربت هنوز از پار بازگفت دل: داروي اين نزديک من «منهابها»دي به دل گفتم که اين را چيست دار و نزد توتا قبا از عقل دارد قابل علم و بقاتا کلاه از روح دارد عامل کون و فسادهم به مقلوب کلاه و هم به تصحيف قبافرق و شخص دشمنت پوشيده بادا تا ابدباد بر جان حسودت سال و مه قلب شتاباد برخوان وجودت روز و شب تصحيف صيفخلقت از خلق تو چونان باد کز گلبن صفاعالم از علم تو چونان باد کز مادر صبيباد ز احسان تو زين سنت سنايي را سناخلعت و احسان شاعر سنت هم نام تست
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 748]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن