تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833635021
درخشش ستاره سالهای دور
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: من حتی در دقایقی كه عینك تیره به چشم داشتم، باز هم بازی طبیعی خودم را انجام میدادم و مردمك چشمم را ثابت نگه میداشتم. در زمانی كه گلهای داوودی ساخته شد، اصلا چنین لنزهایی وجود نداشت و... با بيژن امكانيان درباره سينما، تئاتر و تلويزيوندهه 1360 دوران اوجگیری فیلمهای خانوادهپسند با داستانهای ملودرام بود. هر سال در سینمای ایران چند ملودرام غمناك تولید میشد و بیژن امكانیان یكی از بازیگران ثابت نقشهای اول این فیلمها بود سپس وقفهای نسبتا طولانی در كارنامه بازیگری او به وجود آمد. بعد از بازی خوبش در تقاطع (ابوالحسن داوودی) همه انتظار داشتند دوران پركاری او فرابرسد و این جوان اول فیلمهای سینمایی دهه 60 بار دیگر به دوران پرمشغله آن سالها بازگردد، اما سختگیری او در پذیرش نقشها و البته وجود برخی مناسبات ناسالم در فضای سینمای حرفهای باعث شد این اتفاق رخ ندهد. حضور بیژن امكانیان در تلویزیون نیز با بازی در چند نقش موفق همراه بود تا بهانهای باشد برای این گفتگو. تمركز امكانیان در سالهای اخیر روی فعالیتهای تلویزیونی بوده و خودش دلیل این رویكرد را فراوانی انتخابها و قدرت انتخاب بیشتر در این عرصه میداند. سال گذشته تلهفیلمهای رویا (صادق كرمیار)، یكی از میان ما (حمید بهمنی)، سرگیجه (مسعود آبپرور) و سریال سایه تنهایی (بیژن شكرریز) با بازی او از تلویزیون پخش شدهاند و پیش از آن نیز در سریالهای پرمخاطبی چون ولایت عشق (مهدی فخیمزاده) و ساعت شنی (بهرام بهرامیان) حضور داشت. در ابتدای حضورتان به عنوان بازیگر سینما همیشه در سایه نامهای باتجربهتری مثل علی نصیریان، فرامرز قریبیان و جمشید مشایخی قرار داشتید، اما بتدریج تبدیل شدید به نقش مكملی كه بازیاش در قالب یك جوان آسیبپذیر با شخصیتی ظریف و احساساتی بیش از نقشهای اصلی در ذهن تماشاگر میماند. شاید همین تاثیرگذاری كاراكتر شما روی خاطره تماشاگر باعث شد كه بسرعت در جایگاه ستاره سینمای ایران در دهه 1360 قرار بگیرید. این مسیر چگونه و از كجا شروع شد؟در آن سالها، تازه از دانشكده هنرهای زیبای تهران در رشته بازیگری فارغالتحصیل شده بودم و به گفته استادان آن دوره، از دانشجویان سختكوش دانشكده بودم. پس از بازی در نمایش «آوازخوان طاس» خیلی از استادان دانشكده میگفتند اگر فلانی دچار غرور نشود، بازیگر بسیار خوبی خواهد شد و بازیاش در این نمایش فوقالعاده است. در آوازخوان طاس نشان دادم كه بازی كمدی باید بازی كنترلشده و ظریفی باشد، بر خلاف تصور اكثریت كه در آن زمان معتقد بودند كمدین باید با حركات و بازی گلدرشت و اغراقشده، تماشاگر را به خنده وادارد. در آن زمان هنوز تجربه بازی در سینما را نداشتید؟نه، ولی برای این كه تفاوتهای میان بازی تئاتری و سینمایی را بشناسم، در چند فیلم كوتاه و سوپرهشت بازی كردم كه تجربه سازندهای بود. این دوران باعث شد قواعد قاببندی را یاد بگیرم و با شناسههای تصویر آشنا شوم. فهمیدم كه تصویرم روی پرده سینما یا قاب تلویزیون چه تغییراتی میكند و حركتهایم چگونه در قالب تصویر دیده میشوند و البته همه این تجربهها بعدها در بازیگری سینما و تلویزیون به كارم آمد. خیلی از بازیگران و هنرمندان سینما در آن سالها حداقل یكی دو فیلم كوتاه كارگردانی كردهاند تا به شكل عملی با جزییات و ظرایف فنی سینما آشنا شوند. شما هم فیلم آماتوری یا به اصطلاح سوپرهشت ساختهاید یا فقط بازیگر این نوع فیلمها بودید؟در دوران دانشجویی در دانشكده هنرهای زیبا فیلمی كوتاه به نام بازی ساختم كه برنده جوایزی هم شد. پیش از سال 56 یا 57 بود. به هر حال زمانی كه بازیگری تئاتر را تجربه میكردم كار جدی سینمایی نداشتم. ولی به مرور تفاوتهای بازی در تئاتر و سینما را با آزمون و خطا پیدا كردم. فعالیت جدی و حرفهای شما در سینما از چه زمانی و چگونه شروع شد؟ نقطه آغازتان همان تعاونی فیلمسازان بود یا پیش از آن هم كاری كرده بودید؟در ابتدا با غلامرضا موسوی، فریدون جیرانی و مهدی صباغزاده یك تعاونی تشكیل دادیم، سپس فیلم آفتابنشینها را تولید كردیم كه نقش اصلیاش را علی نصیریان به عهده داشت و من نقش مكمل را بازی میكردم. چطور شد كه شما علاوه بر سرمایهگذار یا تهیهكننده، بازیگر آفتابنشینها هم شدید؟در جمع دوستان ما در تعاونی فیلمسازان همه از پیشینه و سوابق كاری یكدیگر باخبر بودیم. درباره من معلوم بود كه دانشجوی هنرهای زیبا هستم و تجربه بازی در تئاتر دارم. به همین دلیل پیشنهاد شد كه در نقش یك معلم بلوچ بازی كنم كه اتفاقا بازی قابل قبولی هم از كار درآمد و باعث شد همكاران و دوستان تشویقم كنند كه بازیگری را ادامه دهم. میگفتند نتیجه نهایی فراتر از حد انتظار آنها بوده است. ولی در آن زمان مسلما كسی پیشبینی نمیكرد كه ظرف چند سال آینده به جوان اول سینمای ایران تبدیل شوید. خودتان چنین ذهنیتی داشتید؟من سینما را دوست داشتم و نمیگویم از شهرت هم بدم میآمد ولی نگاه اصلیام این نبود كه بیایم و ستاره سینما شوم. بهقدری با بازیگری عجین بودم كه میتوان گفت از وقتی خودم را شناختم، عاشق بازی و بازیگری بودم. مسائل حاشیهای آنقدر اهمیت نداشت كه خود بازیگری برایم ارزش داشت و هدف بود. در آن زمان، جدیترین مقوله زندگی من بازیگری بود و هیچ هدف دیگری چنین اهمیتی برایم نداشت. اگر هم شهرتی بود، بعدها پیش آمد و من دخالتی در تكوین این مسیر نداشتم. البته شهرت و حواشی آن برایم جالب بود ولی هرگز انگیزهام از ورود به دنیای بازیگری این نبود كه مشهور شوم یا مورد تحسین عده زیادی قرار بگیرم. آفتابنشینها در زمان خودش فیلم موفقی بود؟بله، بخصوص برای من به عنوان بازیگری كه در اولین نقش مهم سینماییاش ظاهر میشود بازتابهای مثبتی به دنبال داشت. دوبلورهایی كه فیلم را دوبله میكردند، از كارگردان پرسیده بودند كه این بازیگر را از همان روستا پیدا كردید؟ و وقتی شنیدند كه من كاراكتر را ساختهام و اصلا اهل آن منطقه نیستم، تعجب كرده بودند. این نشان میدهد كه نقش باورپذیر و طبیعی درآمده بود. بعد در فیلم پرونده نقش مكمل دیگری را بازی كردم كه كوتاه بود ولی باز هم مورد استقبال قرار گرفت. پرونده از لحاظ ساختاری فیلمی حرفهایتر و خوشساختتر بود. طبیعی بود كه بازی شما هم بیشتر به چشم بیاید.آن نقش را فریدون جیرانی از ابتدا برای بازی من نوشته بود. خیلیها فكر میكردند شخصیت یك زندانی با ظاهر و فیزیك من همخوانی ندارد ولی من همیشه معتقد بودم كه خلق یك شخصیت و درآوردن نقش ارتباط چندانی با فیزیك و ظاهر بازیگر ندارد، بلكه باید نگاه و ساختار شخصیتی یك بازیگر تغییر كند تا با هر نقشی مطابقت پیدا كند. ممكن است بازیگری با تكیه بر فیزیك و چهرهاش در قالب یك نوع خاص از شخصیت متوقف بماند و تا ابد همان مدلی بازی كند كه قبلا از او دیده شده. این شیوه اشكالی ندارد ولی من دوست داشتم در نقشهای متفاوت بازی كنم و با توجه به مختصات هر نقش قابلیتهای جدیدی از خودم بروز دهم. معتقدم یك شخصیت را بازیگر با فیزیك و چهرهاش نمیسازد بلكه قابلیتهای بازیگریاش و تواناییهایی كه برای همراه شدن با نقش دارد، نتیجه نهایی را تعیین میكند. نقشتان در فیلم سناتور كه بارها از تلویزیون هم پخش شده یك نقش مكمل تاثیرگذار است كه نقش اصلی را هم تحت تأثیر قرار میدهد. موفقیت این نقش باعث شد كه نقش اصلی فیلم گلهای داوودی رسول صدرعاملی را به دست بیاورید و كاراكتر معروف جوان عاشقپیشه آسیبپذیری برای مخاطب همدلیبرانگیز است در این فیلم كامل شد. درباره گلهای داوودی بگویید.زمانی كه سناتور پخش شد، در روزهای اول اكران اصلا تصویر من روی پوستر فیلم وجود نداشت ولی صاحبان فیلم پس از دیدن واكنش مثبت تماشاگران به این نتیجه رسیدند كه تصویر مرا به پوستر فیلم اضافه كنند. این نشان میدهد كه نقشم در سناتور تاثیرگذار بود و شاید همین استقبال مخاطبان باعث شد كه رسول صدرعاملی نقش اول گلهای داوودی را به من پیشنهاد كند. به هر حال این تصمیم در زمان خودش ریسك محسوب میشد. گلهای داوودی یك ملودرام پرمخاطب بود كه توانست به موفقیت بالایی در اكران دست بیابد. و با همین فیلم موقعیت شما به عنوان ستاره جوان یك سینمای بیستاره و حتی ضدستاره تثبیت شد.تاكید میكنم كه قصدی برای ستاره شدن وجود نداشت و همهچیز خودبهخود اتفاق افتاد. من بازیگر بودم و برایم فقط این نكته اهمیت داشت كه بازیام را در بهترین شكل و با بالاترین كیفیت ممكن ارائه كنم. حتی در گلهای داوودی چهره جذاب یا لباس شیك و ستارهوار هم نداشتم و در قالبی ساده قرار گرفتم تا به خصوصیات نقش نزدیكتر شوم. ضمنا در آن روزها مثل امروز جریانهای تبلیغاتی و رسانهای وجود نداشت كه ستارهسازی كنند. تنها نقطه اتكای یك بازیگر برای موفقیت این بود كه كارش را درست انجام دهد و توانایی حرفهای داشته باشد. مطبوعات سینمایی اندك بودند و موجهای تبلیغاتی به راه نمیافتاد كه بازیگری بخواهد سوارش شود و خودش را ستاره كند. نقشها هم به این اندازه متنوع و مخاطبپسند نبودند. نقش جوان نابینای گلهای داوودی یكی از دشوارترین بازیهای آن دوران بود. برای درآوردن این شخصیت، نمونه عینی داشتید؟نه، از تمرینهای تئاتر استفاده كردم و روی ذهنم كار كردم تا دقیقا در موقعیت یك آدم نابینا قرار بگیرم. از لنزهای مخصوصی كه برای بازی در نقش نابینایان به كار گرفته میشود، استفاده كردید یا واقعا میدیدید و وانمود میكردید كه نمیبینید. چون در حالت ساكن بازی در قالب یك نابینا ساده است ولی در حال حركت و چرخشهای سر و گردن بسیار سخت است كه مردمك بازیگر حركت نكند و حس نابینایی القا شود.به نكته مهمی اشاره كردید. واقعا بازی در حال حركت به تمركز و تسلط زیادی نیاز داشت و من حتی در دقایقی كه عینك تیره به چشم داشتم، باز هم بازی طبیعی خودم را انجام میدادم و مردمك چشمم را ثابت نگه میداشتم. در زمانی كه گلهای داوودی ساخته شد، اصلا چنین لنزهایی وجود نداشت و باید با تكیه بر بازی خودم، حس نابینایی را به مخاطب منتقل میكردم. با صدرعاملی قرار گذاشتیم كه یك سكانس بگیریم و اگر باورپذیر نبود ادامه ندهیم. گلهای داوودی و بازی شما در این فیلم همیشه به سانتیمانتالیسم و اغراق در وجوه ملودراماتیك متهم بوده. فكر نمیكنید كه در این نقش زیادی احساساتی بازی كردید؟باید سلیقه عمومی و نوع سینمای رایج در گذشته را در نظر گرفت. آن سینما حتی در سطح جهانی نیز نسبت به امروز قواعد متفاوتی داشت، ولی معتقدم كه اگر صدای سر صحنه متداول بود و نقش با صدای خودم اكران میشد قدری از این فضای احساساتی كاسته میشد. صدای پراحساس خسرو خسروشاهی استاد مسلم دوبله روی چهره من بار ملودرام را تقویت میكرد ولی واقعگرایی بازی مرا به نوعی سانتیمانتالیسم نزدیك میكرد كه قطعا در اجرای خودم تا این اندازه پررنگ و موكد نبود. بعد از آن شما در فیلمهای زیادی بازی كردید، ولی موفقیت فیلمهای اولتان تكرار نشد. سپس یك دوره نسبتا طولانی را دور از بازیگری در سینما گذراندید تا فیلم «سربازهای جمعه» كه در حقیقت بازگشت شما به سینما بود، چه اتفاقی افتاد كه مسیر كارنامه بیژن امكانیان اینقدر پرفراز و نشیب و متغیر است؟بعد از «گلهای داوودی» دهها پیشنهاد مشابه آن را رد كردم و در فیلمهایی حاضر شدم كه حس میكردم میتوانند چیز تازهای به كارنامه ام اضافه كنند. مثلا در یك فیلم فقط به این انگیزه بازی كردم كه صدابرداری سر صحنه داشت و به من فرصت میداد كه با صدای خودم بازی كنم. البته دوبلورهایی كه به جای من صحبت كردهاند، نقش مهمی در موفقیتم به عنوان بازیگر داشتهاند، اما میخواستم بازیگری با صدای زنده را تجربه كنم. نقشهای دیگری هم بودند كه در زمان خودشان موفق بودند تا این كه رسیدیم به اواخر دهه 1370 با تحولاتی كه در عرصه مدیریت فرهنگی و سیاستهای سینمایی كشور پدید آمد، سینمای ایران وارد مرحله جدیدی شد. در این دوران واقعا انتخاب چندانی برایم وجود نداشت. اغلب فیلمها قصههای سطحی دختر و پسری داشتند و در آن سینما جایی برای من نبود یا دستكم نقش جذاب و وسوسهكنندهای پیشنهاد نشد. بخش جدیتر سینما و فیلمسازان فرهنگی هم تصور میكردند كه من بازیگر سینمای بدنه هستم و با آن پیشینه ستارهای نمیتوانم گزینه مناسبی برای بازی در فیلمهای خاص و فرهنگی باشم. در نتیجه از هر دو جانب پیشنهاد مناسبی نمیشد و من هم مثل همه بازیگران در موقعیت انتخابشونده قرار داشتم و نه انتخابكننده. پس باید منتظر پیشنهادهای خوب میماندم كه در نهایت با سربازهای جمعه، این اتفاق افتاد. شما قالب مثبت یك جوان دوستداشتنی را رها كردید و در یك نقش منفی به سبك كیمیایی ظاهر شدید.بله و همین موضوع باعث شد آن قالب كلیشهای در ذهن دیگران هم شكسته شود. بازیگر باید بتواند در نقشهای متفاوتی بازی كند. اصلا جذابیت بازیگری همین است كه میتوان آدمهای مختلفی را زندگی كرد و به شخصیتهایی كه هیچ شباهتی با هم ندارند زندگی بخشید. یكی از نقاط مثبت كارنامه شما تنوع نقشهایی است كه بازی كردهاید. معمولا وقتی بازیگری در یك قالب مشخص مطرح میشود، پیشنهادهای مشابه زیادی به دستش میرسد كه در نهایت او را در همان نقش و نقشهای مشابه متوقف میكند. چطور توانستید این تنوع را در انتخابهایتان به وجود آورید؟خیلی از بازیگران همیشه در یك قالب ثابت میمانند و نقشهای بعدی را از روی یك یا دو نقش موفق تكثیر میكنند. شاید دلیلش این باشد كه تلاشی برای ایجاد تفاوت، نمیكنند و شاید تواناییشان در همین حد است. ولی من همیشه كوشیدهام از قالبهای كلیشهای فرار كنم. به نظرم اینكه بازیگر در فیلمی با گریم و شمایل متفاوت حاضر شود، دلیل بر تفاوت درونی نقش نیست. تفاوت باید در نگاه و سبك بازی ایجاد شود، وگرنه گریم و لباس عجیب و غریب باعث تنوع شخصیتها نمیشود. بهخاطر بازی در سربازهای جمعه، نامزد جایزه بهترین بازیگر شدید و برای فیلم «تقاطع» بلورین را دریافت كردید. ظاهرا انتخابهای درستی بودهاند.در حقیقت نقشهایی بودند كه جای كار داشتند و برایم این فرصت را ایجاد كردند كه تواناییهایم را بروز دهم. سعی كردهام چه در سینما و چه در تلویزیون نقشهایی را قبول كنم كه چالشبرانگیز باشند و وادارم كنند كه برای رسیدن به كیفیت دلخواهم بكوشم. در زمانی كه سینما و بازیگری جدیت و معیارهای حرفهای امروز را نداشتند برای بازی در فیلم «دبیرستان» 8 كیلو وزن كم كردم تا به قالب آرمانی آن شخصیت نزدیك شوم یا برای فیلم «» زبان و لهجه بلوچی را یاد گرفتم، آن هم بدون معلم و فقط از طریق گفتگو با افراد بومی و محلی. حتی حضور در یك فیلم متوسط نیز بازی متوسط بازیگر را توجیه نمیكند. اگر تمام عوامل یك مجموعه متوسط باشند، باز هم من به عنوان بازیگر میكوشم بازیام را در بهترین قالب و به شكلی استاندارد انجام دهم. در دورانی كه از سینما دور بودید، چند نقش تلویزیونی خوب بازی كردید. مثلا در سریال «ولایت عشق» یكی از نقشهای اصلی را به عهده داشتید. با توجه به پیشینه سینمایی شما و اینكه تا پیش از آن كمتر در تلویزیون حضور داشتید، چه اتفاقی افتاد كه بازی در تلویزیون را پذیرفتید؟در سالهای اخیر جایگاه و كاركرد تلویزیون تغییر زیادی كرده است. كیفیت محصولات تلویزیونی بالا رفته و گاهی آثاری در تلویزیون تولید و پخش میشود كه حتی نسبت به نمونههای سینمایی نیز برتری دارند. قبلا سریالها و فیلمهای تلویزیونی بدون كیفیت بالا بودند و بازیگران رغبتی به حضور در نقشهای تلویزیونی نداشتند. اما در سالهای گذشته برنامههای تلویزیون لااقل در زمینه سریالها و فیلمهای داستانی پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است، هم از لحاظ كیفیت فنی و مولفههای ساختاری و هم از نظر داستان و محتوا. در سریالهای تلویزیونی كنونی، استانداردهای فنی و هنری در حد مطلوبی رعایت میشود و بعضی از نقشهای تلویزیونی چندبعدیتر، جذابتر و عمیقتر از نقشهای سینمایی هستند. همین برتری كیفی تلویزیون انگیزهای میشود كه بازیگران و فیلمسازان سینمایی جذب كار در شبكههای مختلف شوند. در چند سال گذشته سریالهایی داشتهایم كه از هر جهت خوب بودهاند. ولایت عشق، اولین نقش تاریخی شما بود؟بله تجربه جدیدی بود. نزدیك 2 سال درگیر بازی در این مجموعه بودم و فكر میكنم پخش موفقی هم داشت. پس از آن در «جادههای سبز شمالی» بازی كردم كه نقش پرزحمتی بود، ولی متاسفانه به اندازهای كه انتظار داشتم دیده نشد. بازی در تلویزیون چه تفاوتی با بازیگری در سینما دارد؟ اساسا این دو تفاوت محسوسی دارند یا فرقشان تنها به نوع قاببندی، میزانسن و موضوعات تكنیكی محدود میشود؟البته شناسههای تكنیكی این دو مدیوم با هم متفاوت است، اما برای من تفاوتی از لحاظ نوع بازی و اهمیت 2 رسانه وجود ندارد. بازی در تلویزیون همانقدر ظرایف و پیچیدگی دارد كه یك نقش سینمایی لازم دارد تا پرورده شود. مخاطب تلویزیون گستردهتر است و در یك زمان واحد مقدار زیادی بازیگر را میبینند كه نوعی قضاوت جمعی به وجود میآید. در چند تلهفیلم بازی كردهام كه فكر میكنم نقشهایی بسیار عمیق و چند لایه بودهاند و دستكمی از آثار سینمایی نداشتهاند. در تلهفیلم سرگیجه به كارگردانی مسعود آبپرور نقش جانبازی را بازی میكنم كه مدام روی ویلچر نشسته، اما حضوری پررنگ در روند وقایع دارد. تلهفیلم این فرصت را برای بازیگر ایجاد میكند كه نقشهای متنوع و متفاوتی را تجربه كند. خوبی دیگرش این است كه تلویزیون به استعدادهای جوان امكان میدهد كه با ساخت فیلمهای تلویزیونی تجربه كسب كنند و قابلیتهایشان را محك بزنند. قطعا طی این مسیر تعداد زیادی میتوانند مهارتشان را نشان دهند و وارد عرصههای دیگر بازیگری شوند. در سریال «ساعت شنی» هم بازی كردید كه البته اینبار همزمان با بازگشتتان به سینما بود.بهرام بهرامیان را پیش از ساعت شنی نمیشناختم. متن را خواندم و بازی مقابل خانم نونهالی را قبول كردم. وقتی كه تصویربرداری شروع شد و سر صحنه حاضر شدم، فهمیدم كه كارگردان كاربلد و ماهری پشت سریال قرار دارد. همهچیز سر صحنه حرفهای و قاعدهمند بود و بهرامیان با وسواس خاصی میزانسن میچید، حركت میداد و روی اجزای كار تسلط داشت. برایم كمی عجیب بود كه در تلویزیون اینقدر مساله تولید و كیفیت یك سریال را جدی میگیرند. به نظرم دوران جدیدی در تاریخچه تلویزیون آغاز شده كه نمونه بارزش سریالهایی با اندازهها و استانداردهای بالاست. الان نویسندهها و كارگردانان خوبی با تلویزیون همكاری میكنند كه نتیجهاش ایجاد نقشهای مناسب و داستانهای جذاب است. در تلهفیلم رویا هم بار اصلی ملودرام روی بازی شما و واكنشهایتان به ماجراهای داستان بود، چطور شد كه در این تله فیلم بازی كردید؟به نظرم متن قابلیت كار را داشت و نقشی كه به عهده من بود، میتوانست حس درونی موقعیت را به بیننده منتقل كند. برای این نقش هم خیلی زحمت كشیدم و كوشیدم جوانب مختلف این شخصیت را بسنجم. مثلا در مقابل بازی سرد مرجان شیرمحمدی در نقش مقابلم تصمیم گرفتم بازی احساسیتر و گرمتری ارائه دهم كه فضای حسی فیلم را تاثیرگذارتر كند. شاید اگر میخواستم سرد و كمتحرك بازی كنم، فضای رویا خنثی میشد و وجه ملودرام داستان از دست میرفت. اتفاقا همین سبك بازی را در سریال «سایه تنهایی» میبینیم. در اینجا هم شما بازی كنترلشدهای دارید و جزو شخصیتهای درونی سریال هستید، چرا میان بازی شما در این دو كار اینهمه تفاوت وجود دارد؟این كه شكل نهایی اجرای یك نقش چگونه باشد به نقش و كلیت اثر بستگی دارد. یعنی حالوهوای كلی داستان و عناصری كه شخصیت را میسازند، تعیین میكنند كه آن نقش باید با چه شیوهای اجرا شود. در رویا لازم بود كه فضای حسی فیلم شكل بگیرد و واكنشهای این شخصیت به مساله بیماری و مرگ همسرش ابعاد فاجعهآمیز داستان را منعكس میكرد تا روی احساس بیننده تاثیر بگذارد، اما در سایه تنهایی نقش پزشكی را داشتم كه در جامعه معاصر و در شرایطی معمولی زندگی میكند. ترجیح دادم این نقش را قدری و بدون اغراق بازی كنم، چون وجوه حسی سایه تنهایی بسیار پررنگ بود و نیازی نبود كه من در موقعیت بازیگر بخواهم روی این وجه داستان تأكید كنم. برای بازی در این نقش هم انرژی زیادی گذاشتم و سعی كردم ابعاد تازهای به كاراكتر اضافه كنم. البته سایه تنهایی در زمان پخش دچار تغییراتی شد كه فكر میكنم به بازیها لطمه زد و اجازه نداد كار بازیگران آنطور كه شایسته بود به چشم بیاید. در این میان یك بار هم به صحنه تئاتر برگشتید. تجربه خوبی بود؟كاملا. پس از 15 سال فرصتی فراهم شد كه در نمایش دیوار چین حضور داشته باشم. بازگشت به تئاتر جزو دلمشغولیهایم بود، ولی فرصتی دست نمیداد كه به صحنه برگردم. عقیده دارم هر بازیگری باید جایگاه مخصوصی را برای تئاتر كنار بگذارد، چون تئاتر علاوه بر منضبط كردن ذهن بازیگر، تمرین مناسبی است برای بیان، بازی و حفظ آمادگی بدنی. علاوه بر بازیگری تجربه تهیهكنندگی هم دارید و فیلم كوتاه ساختهاید. هنوز وسوسه نشدهاید كه كارگردانی را به طور جدی امتحان كنید؟راستش چند بار تصمیم گرفتهام كه فیلمی كوتاه بسازم، اما هنوز تصمیمی برای كارگردانی فیلم بلند ندارم. ایدهها و طرحهای خوبی دارم كه اگر فرصت كنم در قالب فیلم كوتاه آنها را خواهم ساخت. اكنون مشغول بازی در چه فیلمی هستید؟در فیلم «پازل» به كارگردانی فریدون جیرانی نقش پدر باران كوثری را بازی میكنم. فكر میكنم با دقت و سختگیری جیرانی، پازل به فیلم خوبی تبدیل شود. جیرانی با جدیت و دقت مشغول ساخت این فیلم است و امیدوارم بزودی برای اكران عمومی آماده شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 519]
صفحات پیشنهادی
نانوماهوارهها در جستجوی زمینهای دیگر
بر خلاف ماهوارههای سنتی بزرگ که در آن واحد صدها یا هزاران ستاره را رصد میکنند، ... با محاسبه میزان کمنورشدن ستاره و استفاده از اطلاعات از پیش تعیین شده در مورد اندازه و درخشش ستاره (که از طریق ... از دوره تناوب گردش به دور ستاره، فاصله سیاره تا ستاره را برآورد کند. ... آژانس: ایران 3 تا 8 سال با بمب اتم فاصله دارد ...
بر خلاف ماهوارههای سنتی بزرگ که در آن واحد صدها یا هزاران ستاره را رصد میکنند، ... با محاسبه میزان کمنورشدن ستاره و استفاده از اطلاعات از پیش تعیین شده در مورد اندازه و درخشش ستاره (که از طریق ... از دوره تناوب گردش به دور ستاره، فاصله سیاره تا ستاره را برآورد کند. ... آژانس: ایران 3 تا 8 سال با بمب اتم فاصله دارد ...
ستاره اي بدرخشيد...
محمد مصطفي(ص)در روز 17 ربيع الاول پنجاه و سه سال قبل از هجرت در شهر مكه چشم به جهان گشود. آنچه در اين روز اتفاق افتاد تنها تولد يك نوزاد نبود بلكه درخشش ستاره اي ... تا در دره اي كه به نام شعب ابي طالب است ساكن و از بت پرستان دور شوند. ...
محمد مصطفي(ص)در روز 17 ربيع الاول پنجاه و سه سال قبل از هجرت در شهر مكه چشم به جهان گشود. آنچه در اين روز اتفاق افتاد تنها تولد يك نوزاد نبود بلكه درخشش ستاره اي ... تا در دره اي كه به نام شعب ابي طالب است ساكن و از بت پرستان دور شوند. ...
تصویربرداری تلسکوپ فضایی هابل از ستاره دنباله دار هولمز
نور و درخشش ستاره دنباله دار هولمز (17P/Holmes) از 23 اکتبر و تنها در مدت ... این ستاره دنباله دار هر شش سال یکبار و با گذر از مدارهای مریخ و مشتری به دور ...
نور و درخشش ستاره دنباله دار هولمز (17P/Holmes) از 23 اکتبر و تنها در مدت ... این ستاره دنباله دار هر شش سال یکبار و با گذر از مدارهای مریخ و مشتری به دور ...
باروری فضا (2)
در طي چند روز درخشش اين ستاره حدود 100 ميليون بار بيشتر مي شود. اين انفجار از فواصل بسيار دور قابل رؤيت است. لايه ي خارجي ستاره، پوسته اي را تشکيل ... از 5 ميليارد سال پيش در انفجار يک ستاره غول پيکر در جايي از کهکشان ما شکل گرفته است. ...
در طي چند روز درخشش اين ستاره حدود 100 ميليون بار بيشتر مي شود. اين انفجار از فواصل بسيار دور قابل رؤيت است. لايه ي خارجي ستاره، پوسته اي را تشکيل ... از 5 ميليارد سال پيش در انفجار يک ستاره غول پيکر در جايي از کهکشان ما شکل گرفته است. ...
معرفی ستاره های تیم های حاضر در جام ملت ها – گروه اول/فعلا ...
معرفی ستاره های تیم های حاضر در جام ملت ها – گروه اول/فعلا دور، دور پیرمردهاست! ... سال به سال و دوره به دوره فوتبال آسیا پدیده های تازه ای را رو می کند اما ... اما درخشش در لیگ قطر با تیم های العربی، ام اصلال و الریان او را به تیم ملی ...
معرفی ستاره های تیم های حاضر در جام ملت ها – گروه اول/فعلا دور، دور پیرمردهاست! ... سال به سال و دوره به دوره فوتبال آسیا پدیده های تازه ای را رو می کند اما ... اما درخشش در لیگ قطر با تیم های العربی، ام اصلال و الریان او را به تیم ملی ...
ستارگان ورزش ایران در سال 89
ستارگان ورزش ایران در سال 89. ... به ثبت برساند و راهی را باز کند که در آینده ای نه چندان دور به موفقیت های بزرگی منتهی شود. ... هر چند نباید از کنار نفراتی چون محمد طاهری به سادگی گذشت که در این چند سال درخشش خیره کننده ای داشته است. ...
ستارگان ورزش ایران در سال 89. ... به ثبت برساند و راهی را باز کند که در آینده ای نه چندان دور به موفقیت های بزرگی منتهی شود. ... هر چند نباید از کنار نفراتی چون محمد طاهری به سادگی گذشت که در این چند سال درخشش خیره کننده ای داشته است. ...
مهدوی كیا : دلم برای بازی در تیم ملی تنگ شده
درخشش فوق العاده مهدی در رقابت های جام اتحادیه این نوید را می داد كه فصل آتی ... سر مربی اتریشی هامبورگی در نبود این ستاره ایرانی ، حتی مجبور شد سیستم بازی .... بله ، از اخبار چندان دور نیستم. پرسپولیس پس از چند سال به آرامش رسیده و من ...
درخشش فوق العاده مهدی در رقابت های جام اتحادیه این نوید را می داد كه فصل آتی ... سر مربی اتریشی هامبورگی در نبود این ستاره ایرانی ، حتی مجبور شد سیستم بازی .... بله ، از اخبار چندان دور نیستم. پرسپولیس پس از چند سال به آرامش رسیده و من ...
معرفی ستارگان قرن 20
معرفی ستارگان قرن 20. ... در سالهای طلایی دهه پنجاه میلادی وی رهبری تیم بزرگ مجارستان را به عهده داشت، پوشكاش با ... این در حالی بود كه با درخشش پوشكاش و نمایش خیره كننده تیم ملی مجارستان در دور مقدماتی یاران او موفق شدند با نتیجه دور ...
معرفی ستارگان قرن 20. ... در سالهای طلایی دهه پنجاه میلادی وی رهبری تیم بزرگ مجارستان را به عهده داشت، پوشكاش با ... این در حالی بود كه با درخشش پوشكاش و نمایش خیره كننده تیم ملی مجارستان در دور مقدماتی یاران او موفق شدند با نتیجه دور ...
چه کسی مرد سال فوتبال جهان می شود؟
چه کسی مرد سال فوتبال جهان می شود؟ ... که در بیشتر طول فصل مصدوم و دور از مسابقه ها بودند یا این که درخشش آنها به گذشته مربوط می شد! ... و بالاخره به کاکا ستاره میلان می رسیم که با وجود بازیهای در خور توجهش در پیراهن روسونری چوب عدم کسب ...
چه کسی مرد سال فوتبال جهان می شود؟ ... که در بیشتر طول فصل مصدوم و دور از مسابقه ها بودند یا این که درخشش آنها به گذشته مربوط می شد! ... و بالاخره به کاکا ستاره میلان می رسیم که با وجود بازیهای در خور توجهش در پیراهن روسونری چوب عدم کسب ...
مسي يا مارادونا؟
درخشش خيره كننده ليونل مسي در ديدار بارسلونا – آرسنال، اين بحث را در محافل ... آيا در آينده اي نه چندان دور مي توان مسي را بهترين بازيكن تاريخ فوتبال دانست؟ ... بدون ترديد داوري در اين باره اندكي زودهنگام است؛ چرا كه مسي هنوز 22 سال دارد و ... آلفردو دي استفانو و جرج بست دو نمونه بارز ستاره هايي از اين دست هستند. ...
درخشش خيره كننده ليونل مسي در ديدار بارسلونا – آرسنال، اين بحث را در محافل ... آيا در آينده اي نه چندان دور مي توان مسي را بهترين بازيكن تاريخ فوتبال دانست؟ ... بدون ترديد داوري در اين باره اندكي زودهنگام است؛ چرا كه مسي هنوز 22 سال دارد و ... آلفردو دي استفانو و جرج بست دو نمونه بارز ستاره هايي از اين دست هستند. ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها