تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):گويا مؤمنان همان فقيهان (فرزانگان دين فهم) و اهل انديشيدن وپند گرفتن هستند. شنيد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837543779




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دلي کز دلبري ناشاد باشد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دلي کز دلبري ناشاد باشد
دلي کز دلبري ناشاد باشدشاعر : جامي ز هر شادي و غم آزاد باشددلي کز دلبري ناشاد باشدنگردد شادي‌اي پيرامن اوغمي ديگر نگيرد دامن اوجهان چون خانه‌ي مرغان بر او تنگزليخا بود مرغي محنت آهنگحديثش از زبان او نمي‌رفتغم يوسف ز جان او نمي‌رفتنماند اسباب دولت هيچ چيزش،درين وقتي که رفت از سر عزيزشانيس خاطر افگار او بودخيال روي يوسف يار او بودوطن در کنج محنت‌خانه‌اي کردبه يادش روي در ويرانه‌اي کردمگر خوناب خون ناب مي‌ريختز مژگان دم به دم خوناب مي‌ريختمژه مي‌ريخت آبي بر لب اوچو بود از تاب دل، سوزان تب اواز آن خونابه بودش سرخ‌رويينمي‌شست از رخ آن خونابه گوييچو چشم خود گشادي چشمه‌ي خونگهي کندي به ناخن روي گلگونز جان جز نقش جانان مي‌تراشيدگهي سينه گهي دل مي‌خراشيدز هجران رنج و تيمار وي اين بودفراوان سال‌ها کار وي اين بودبه رنگ شير شد موي چو قيرشجواني، تيره گشت از چرخ پيرشبه جاي زاغ شد بوم آشيان‌گيرگريزان گشت زاغ از تير تقديرشکن در صفحه‌ي نسرين‌اش افتادبه روي تازه چون گلچين‌اش افتادسرش چون حلقه همراز قدم شدسهي سروش ز بار عشق خم شدز بزم وصل، همچون حلقه بيروننه سر، ني پاي بود از بخت واژونچو شد سرمايه‌ي بينايي‌اش گم،درين نم ديده خاک، از خون مردمکه جستي گم شده سرمايه‌ي خويشبه پشت خم از آن بودي سرش پيشسرش ز افسر تهي، پايش ز خلخالبه سر بردي در آن ويران، مه و سالسبک از دانه‌هاي گوهرش گوشتهي از حله‌هاي اطلس‌اش دوشبه از مهد حرير حورگستربه مهر يوسف‌اش از خاک بسترنبودي غير او آرام جانشنرفتي غير «يوسف!» بر زبانشپس زانوي خاموشي نشستندخبرگويان ز يوسف لب ببستندبه راه يوسف از ني خانه‌اي خواستزليخا را ز تنهايي چو جان کاستچون موسيقار پر فرياد و نالهبدو کردند ني‌بستي حوالهجدا برخاستي از هر ني آوازچو کردي از جدايي ناله آغازز آهش شعله اندر ني گرفتيچو از هجر آتش اندر وي گرفتيخروشان بر گذرگاهش نشستيبه حسرت بر سر راهش نشستيبه طنزش کودکان کردندي آگاهچو بي‌يوسف رسيدي خيلي از راهبه رويي رشک مهر و ماه، يوسف»که: «اينک در رسيد از راه، يوسفنمي‌يابم نشان، اي نازنينان!زليخا گفتي: «از يوسف در اينانکه نيد بوي يوسف در دماغمبه دل زين طنز مپسنديد داغم!جهان پر نافه‌ي تاتار گردد»به هر منزل که آن دلدار گرددکز ايشان در دل افتادي شکوهيچو يوسف در رسيدي با گروهيدرين قوم از قدوم او اثر نيست»بگفتندي که: «از يوسف خبر نيستقدوم دوست را از من مپوشيد!»بگفتي: «در فريب من مکوشيد!ز چاووشان، نواي «دور شو، دور!»چو کردي گوش آن حيران مهجوربه صد محنت درين دوري صبورم»زدي افغان که: «من عمري ست دورمز خود کردي فراموش اوفتاديبگفتي اين و بي‌هوش اوفتاديچنان بيخود، در آن ني‌بست رفتيز جام بيخودي از دست رفتينبودي غير ازين‌اش کار و باريبدين دستور بودي روزگاري





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 301]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن