محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828029389
دلي آرام
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: برخي از كارشناسان ديني با استناد به آيات و روايات اين نوع آرامش را ويژه اولياي الهي مي دانند كه هميشه آماده مرگ هستند و از آن استقبال مي كنند. حجت الاسلام قرائتي با استناد به اين جمله امام كه با دلي آرام مي روم، ايشان را در زمره اولياي الهي شمرده و مي گويد: از اين جمله فهميده مي‌شود كه امام از اولياي خداست. چون قرآن در سوره جمعه مي‌فرمايد اگر شما خيال مي‌كنيد كه از اولياء خدا هستيد بايد از مرگ استقبال كنيد و اين كه امام از مرگ استقبال ميكند، پيداست از اولياي خداست و علامت اولياي خدا اين است كه نبايد از مرگ بترسد. اين استاد قرآن مي افزايد: امام (ره) كه گفت من با قلبي مطمئن مي‌روم به چند چيز اطمينان داشت. يكي به لطف خدا، يكي به وفاي مردم و يكي به خط رهبري. چون اگر بداند كه بعد از رفتنش مملكت به هم مي‌ريزد يا دشمن توطئه ميكند يا خط رهبري كج مي‌شود، هيچ وقت نمي‌گويد قلب من مطمئن است.(1) ** اطمينان و آرامش امام بسياري از كساني كه در فراز و نشيب هاي انقلاب همراه امام (ره) بودند، از آرامش و طمانينه ايشان، آرام مي شدند كه يكي از اين موارد، زماني بود كه امام پس از 15 سال دوري از وطن و در بحراني ترين شرايط، سوار بر هواپيما شده و به سوي ايران حركت كرد. حبيب الله عسگراولادي در اين زمينه مي گويد: همه ما نگران بوديم كه وقتي وارد مرز مي‌شويم نكند هواپيماي ما را بزنند و عمدتا وضع روحي فوق‌العاده بدي داشتيم. كسي در چهره‌اش رنگي نبود غير از امام كه آرامش خاصي داشتند و مشغول ذكر بودند. وي مي افزايد: وقتي از مرز تركيه وارد ايران شديم، يكي دو هواپيماي فانتوم اطراف هواپيماي ما را احاطه كردند و نگراني ما بيشتر شد، اما الحمدلله اتفاقي پيش نيامد و آن هواپيماها هم رفتند. با فاصله كمي خبرنگارهايي كه در انتهاي هواپيما بودند، براي مصاحبه به قسمت جلو و خدمت امام آمدند. يك خبرنگار كه شايد آمريكايي بود، پرسيد شما به عنوان مقتدرترين انسان در حال وارد شدن به ايران هستيد، لطفاً بگوييد چه احساسي داريد؟ و امام فرمودند هيچ. عسگر اولادي اضافه مي كند: اين خبرنگار فكر كرد كه يا حرفش را نتوانسته برساند يا بد ترجمه كرده و يا امام متوجه نشده‌‌اند كه سوالش چه بوده، براي همين مجددا پرسيد شما در طول تاريخ ايران به عنوان مقتدرترين انسان در حال وارد شدن به ايران هستيد، از اين ورود مقتدرانه چه احساسي داريد؟ وقتي كه ترجمه كردند، امام فرمودند: هيچي و آهسته ادامه دادند، الا ان اقيم حقا و ابطل باطلاً مگر اينكه حقي را استوار كنم و باطل را سرنگون سازم. (2) ** نفس مطمئنه برخي معتقدند اين آرامش امام (ره) در مشكلات و سختي ها، همان چيزي است كه در آموزه هاي ديني از آن به نفس مطمئنه ياد مي شود. حجت الاسلام محسن قرائتي درباره اين فراز از وصيت نامه الهي سياسي امام خميني (ره) كه فرمود با دلي آرام از خدمت خواهران و برادران به جايگاه ابدي سفر مي كنم مي گويد: وقتي 12 بهمن هواپيما نشست، حكومت دست شاه و بختيار بود، به او گفتند چه احساسي داري گفت هيچي! يعني هواپيما سرنگون بشود يا حكومت اسلامي تشكيل بدهيم، من وظيفه‌ام بوده در مقابل شاه قيام كنم، شاه بزرگ‌ترين منكر است. وي همچنين مي گويد: مردم در جماران شعار مي دادند و امام فرمود چه صدايي مي‌آيد، گوش دادند كه مردم در پشت ديوار مي‌گويند روح مني خميني، بت شكني خميني و امام فرمود اگر مردم بگويند زنده باد خميني، يا بگويند مرگ بر خميني در من اثر ندارد. اين را دل آرام مي‌گويند. قرائتي در ادامه مي گويد: چند نفر مي توان پيدا كرد كه اگر اينچنين بگويند كه با روحي آرام مي روند. اگر الان نامه‌اي به من بدهند كه شما چند روز ديگر زنده نيستي، فوري گريه مي كنيم. چون مطمئن نيستيم كه كارهايمان درست است يا نه و مي‌ترسيم كل كارهايمان زير سوال برود. اين استاد قرآن ادامه مي دهد: فكر نمي‌كنم كسي باشد كه وقتي از دنيا برود بگويد دلم آرام است. حضرت امام (ره) مثل كسي كه هنگام عبور از گمرك چون در ساكش چيز قاچاق نيست، دلش آرام است ولي اين ما هستيم كه دلهره داريم و مي‌ترسيم كه بگويند اين چه نمازي بود، يك ثواب براي خدا انجام ندادي، يك روز بي غيبت از تو نگذشت و ما چمدان هايمان پر از معصيت است و دلمان از مردن مي هراسد. قرائتي همچنين مي گويد: به يكي از علماي بزرگ گفتند اگر به شما بگويند كه هفته ديگر مي‌ميري، در اين يك هفته چه مي‌كني؟ ايشان گفت هر كاري ميكنم، همان كاري است كه از اول تكليف كرده‌ام. يعني از اول تكليف طوري كار كرده‌ام كه بتوانم قيامت، جواب بدهم. بنابراين اگر به من بگويند كه هفته ديگر مي‌ميري يا الان مي‌ميري، هيچ تفاوتي براي من ندارد.(3) ** هدف امام انجام تكليف بود يكي از روزنامه نگاران و عكاساني كه وقايع انقلاب اسلامي را ثبت مي كرد، درباره اين جمله امام مي گويد: تمامي عظمت امام را از جمله اي كه در هواپيما در پاسخ به سئوال خبرنگاري كه پرسيد احساس شما چيست؟ و ايشان گفتند هيچ مي توان فهميد. امام با همين يك كلمه نشان دادند كه هيچ حس خاصي جز يك هدف كه به قول خودشان انجام تكليف و ايفاي مسووليت است، ندارد. رسول صدرعاملي كارگردان سينما معتقد است: كساني كه در اين وادي ها نيستند، باور نمي كنند كه مردان خدا، خود را تنها موظف به اداي تكليف مي دانند و امام (ره) دقيقا همين طور بود. امام در تمام سخنان و اعمالشان همين را اثبات كردند . صدر عاملي كه قدرت نگاه كردن به چشم هاي امام (ره) را نداشت، مي گويد: همان طور كه كلام امام (ره)خاص خودشان بود، نگاهشان هم همين طور بود. انسان خاصي بود كه از جنس زمانه نبودند و مثل هيچ كس نبودند. حرف ايشان از زماني كه در پاريس بودند تا روزي كه رحلت كردند، ذره اي تغيير نكرد. چون هدف از ابتدا، اداي تكليف بود و در تمام فراز و نشيب ها و تلاطم ها و رويدادها ي عجيبي كه پيش مي آمد، همين بود. وي معقتد است: تاثير حضرت امام (ره) در تطابق مطلق قول و عملشان بود و همه انسان ها، در مقابل چنين مرداني، باوجود وضعيت متفاوتشان، اصول مورد قبول آنان را مي پذيرند. اين پايبندي به اعتقاد، چيزي است كه همه مردم دنيا با هر دين و آييني به آن احترام مي گذارند و لذا زماني كه ما سوار هواپيما هم شديم، مهمانداران هواپيما روسري داشتند و اعتراضي هم نداشتند. يك نويسنده و روزنامه‌نگار مسيحي كه در رويدادهاي بهمن سال 1357 در ايران بود، هنگام بازگشت به كشور خود درباره امام خميني(ره) چنين مي نويسد: خيلي چيزهاي انقلاب ايران مرا به خود جذب كرد اما خاطره من از رهبر انقلاب از هر چيزي مهم‌تر بود. من با اين كه خيلي از شخصيت‌ها و سياست‌مداران جهاني را ديده‌ام، ولي تا به حال كسي را مانند ايشان اين‌گونه صميمي و مطمئن و آرام نديده‌ام. او را در حسينيه جماران ديدم. درعين حال كه مردي انقلابي و خستگي‌ناپذير است، ولي گويا دنيايي از آرامش و اطمينان او را همراهي ميكند.(4) ** نشانه هاي اخلاص امام (ره) شايد بتوان گفت شجاعت و شهامت بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در موقعيت هاي دشوار و سرنوشت ساز انقلاب، يكي از نشانه هاي اخلاص و اطمينان امام بود. در جريان اشغال لانه جاسوسي آمريكا در تهران بيشتر مسوولان هر روز مساله‌اي تازه را مطرح مي‌كردند. يكي مي‌گفت با آمريكا نمي‌شود جنگيد، ديگري مي‌گفت آمريكا در منطقه نيرو پياده كرده و يكي اظهار مي‌كرد ناوگان چندم آمريكا آمده است. در اين ميان، تنها امام راحل بود كه مي‌فرمود آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند. روزي يكي از شخصيت‌هاي انقلابي نزد امام راحل از توطئه‌ها گله كرد. ايشان به آرامي دست به سينه‌اش زد و فرمود تو چرا مي‌ترسي؟ هيچ طوري نمي‌شود (5) از ويژگي‌هاي امام خميني (ره) كه از اين حيث بي‌نظير يا كم نظير بودند، آرامش و اطمينان ايشان و قوت قلب خدادادي ايشان بود و به عبارت ديگر، ارتباط ايشان به خداوند متعال و قوت ايمان و اعتقاد به خداي متعال و انقطاع از ماسوي الله بود. اصلاً وحشت و اضطراب قلب از ايشان ديده نشد و در هيچ موردي متزلزل نشدند، بلكه تصميم جدي ايشان، انجام وظيفه شرعي خود بود كه آن را پيگيري مي‌كردند و چون ديدند خطر جدي براي اصل و ريشه اسلام پيش آمده، براي خدا قيام كردند. حجت الاسلام حسين تقوي اشتهاردي درباره شجاعت امام خميني (ره) مي گويد: در مسجد اعظم و پس از مراجعت از بازداشت اول امام فرمودند والله! هنگامي كه مرا مي‌بردند به طرف تهران، خوف و وحشتي در دل نداشتم و ترسي در دل من نبود. بلكه ماموراني كه مرا مي‌بردند مضطرب و خوفناك بودند و من آن‌ها را تسلي مي‌دادم. (6) مرحوم علامه محمدتقي جعفري نيز درباره شخصيت ملكوتي امام خميني (ره) مي گويد: با نظر به پديده‌هاي آشكار، وضع رواني امام (ره) در طول سال‌هاي گذشته دانسته مي‌شود. امام كسي است كه فرموده است من در عمرم جز از خداوند نترسيده‌ام اين است كه ايشان از قدرت بالاي شخصيتي برخوردار است و همين اقتدار و اطمينان باعث شده بود كه حوادث روزگار، از دوران مدرسي در حوزه علميه قم تا ساليان آخر زندگاني ايشان كه پر از تلاطم‌هاي سخت بوده است، نتواند تزلزلي در آن شخصيت به وجود بياورد. وي با اشاره به ثبات روحي و قدرت شخصيتي امام (ره) در اوج مرجعيت گفت: اين شخصيت مي‌تواند براي كساني كه مي‌خواهند در آينده متصدي مقام مرجعيت شوند هشدار دهنده و ارايه طريقي با اهميت بوده باشد كه در مراجع گذشته عالم تشيع همواره مراعات شده است و بايد دانست كه اين مقام حساس يك حرفه معمولي نيست كه هر كسي بتواند با فرا گرفتن مقداري از اصول و قواعد، شايسته تصدي آن باشد.(7) منابع: 1) درس هايي از قرآن. محسن قرائتي 18/3/68 2) خاطره‌اي از حبيب الله عسگراولادي، تدوين سيد محمد كيميافر، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1389، صص236-234. 3) درسهايي از قرآن. محسن قرائتي 9/12/86 4 و 5) سيماي فرزانگان، ج 3، ص 380. 6) صحيفه دل، ص 36 به نقل از حجت الاسلام تقوي اشتهاردي. 7) صحيفه دل، ص 44 به نقل از مرحوم علامه جعفري. 550/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]
-
گوناگون
پربازدیدترینها