تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826396637




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رباعيات حكيم عمر خيام


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: Kamran3118th September 2007, 06:24 PMبه نام خدا اين تاپيك براي اشعار حكيم خيام شاد باشيد. :p اين قافله عمر عجب مي گذرد درياب دمي كه با طرب مي گذرد ساقي غم فرداي حريفان چه خوري پيش آر پياله را كه شب مي گذرد raya19th September 2007, 10:03 AMحکیم عمر خیام (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 85%d 8%b 1+%d 8%ae%db%8c%d 8%a 7%d 9%85&SSOReturnPage=Check&Rand=0#معرفی آثار) زندگینامه کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند در کـــارگــه کـــوزه گری رفـــــتم دوش دیــــدم دو هـــزار کـــوزه گویا و خموش ناگاه یکـــی کوزه بـــر آورد خـــــــروش کــو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش امام غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری یکی از حکما و ریاضی دانان و شاعران بزرگ ایران در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است. سال ولادت او دقیقاً مشخص نیست. او در شهر نیشابور به دنیا آمد. به این علت به او خیام می گفتند که پدرش به شغل خیمه دوزی مشغول بوده است. او از بزرگترین دانشمندان عصر خود به حساب می آمد و دارای هوشی فوق العاده بوده و حافظه ای نیرومند و قوی داشت. در دوران جوانی خود به فراگیری علم و دانش پرداخته به طوری که در فلسفه (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)، نجوم و ریاضی به مقامات بلندی رسید و در علم طب نیز مهارت داشته به طوری که گفته شده او سلطان سنجر را که در زمان کودکی به مرض آبله گرفتار شده بود معالجه کرد. او به دو زبان فارسی و عربی نیز شعر می سرود و در علوم مختلف کتابهای با ارزشی نوشته است. خیام در زمان خود دارای مقام و شهرت بوده است و معاصران او همه وی را به لقبهای بزرگی مانند امام، فیلسوف (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 1)و حجة الحق ستوده اند. او در زمان دولت سلجوقیان زندگی می کرد که قلمرو حکومت آنان از خراسان گرفته تا کرمان، ری، آذربایجان و کشورهای روم، عراق و یمن و فارس را شامل می شد. خیام معاصر با حکومت آلپ ارسلان و ملکشاه سلجوقی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 7+%D 8%B 3%D 9%84%D 8%AC%D 9%88%D 9%82%DB%8C) بود. در زمان حیات خیام حوادث مهمی به وقوع پیوست از جمله جنگهای صلیبی، سقوط دولت آل بویه، قیام دولت آل سلجوقی و... . خیام بیشتر عمر خود را در شهر نیشابور گذراند ودر طی دوران حیات خود فقط دو بار از نیشابور خارج شد سفر اول برای انجام دادن مراسم حج و سفر دوم به شهر ری و بخارا بوده است. خیام در علم نجوم مهارتی تمام داشت به طوری که گروهی از منجمین که با او معاصر بودند در بنای ساختن رصد خانه سلطان ملکشاه سلجوقی همکاری کردند و همچنین به درخواست سلطان ملکشاه سلجوقی تصمیم به اصلاح تقویم (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)گر فت که به تقویم جلالی معروف است. خیام در دوران زندگی خود از جهت علمی و فلسفی به معروفیت رسید و مورد احترام علما و فیلسوفان زمان خود بود. شهرت او گرچه بیشتر به شاعری است اما در واقع خیام فیلسوف و ریاضی دانی بود که به آثار ابوعلی سینا (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند C+%D 8%B 3%DB%8C%D 9%86%D 8%A 7)پرداخت و یکی از خطبه های معروف او را در باب یکتایی خداوند به فارسی ترجمه کرد. اولین اشاره ای که به شعر خیام شده، صدسال پس از مرگ اوست. نوشته اند:که خیام را به تدریس و نوشتن کتاب رغبت چندانی نبود. شاید به دلیل آنکه شاگردان هوشمند برگزیده ای پیرامون خود نمی یافت و چه بسا از آن جهت که اوضاع روزگار خود را، که مقارن حکومت سلجوقیان (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند C%D 8%A 7%D 9%86) و مخالفت شدید با فلسفه و زمان رونق بازار بحث ها و جدل های فقیهان و ظاهربینان بود، شایسته ابراز اندیشه های آزاد و بلند نمی دید. با این همه، از او نوشته های بسیار برجای مانده که در قرون وسطی به لاتین ترجمه شد و مورد توجه اروپائیان قرار گرفت. رساله وی در جبر (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) و مقابله و رساله ای دیگر، که در آن به طرح و پاسخگویی به مشکلات هندسه اقلیدس پرداخته، از جمله مشهورترین آثار ریاضی اوست. خیام منجم بود و تقویم امروز ایرانی، حاصل محاسباتی است که او و عده ای از دانشمندانی دیگر، در زمان جلال الدین ملک شاه سلجوقی انجام دادند و به نام وی تقویم جلالی خوانده می شود. خیام در باب چگونگی محاسبات نجومی خود رساله ای نیز نوشته است. وی علاوه بر ریاضی و نجوم، متبحر در فلسفه (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)، تاریخ جهان،زبانشناسی و فقه نیز بود. علوم و فلسفه یونان را تدریس می کرد و دانشجویان را به ورزش جسمانی و پرورش نفس تشویق می کرد. از همین رو، بسیاری از صوفیان و عارفان زمان، او را به خود نزدیک می یافته اند. بنا به روایتی خیام سفرهایی به سمرقند و بلخ و هرات و اصفهان کرد و همه جا با روشنی تمام در باب حیرت و سرگشتگی فلسفی خویش سخن می گفت و معتقدات دینی را مورد تردید قرار می داد. رساله ای در کیفیت معراج، رساله دیگر درباره علوم طبیعی و کتاب های بسیار به زبان های فارسی و عربی حاصل زندگی نسبتا طولانی اوست. از آثار معروف فارسی منسوب به عمر خیام، رساله نوروز نامه است که با نثری ساده و شیوا، پیدایی نوروز و آداب برگزاری آن را در دربار ساسانیان (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند C%D 8%A 7%D 9%86) بازگو نموده. او در این رساله با شیفتگی تمام درباره آیین جهانداری شاهنشاهان کهن ایرانی و پیشه ها و دانش هایی که مورد توجه آنان بوده سخن رانده و تنی چند از شاهان داستانی و تاریخی ایران را شناسانده است. ویژگیهای شعر خیام شعر خیام، در قالب رباعی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)، شعری کوتاه، ساده و بدون هنرنمایی های فضل فروشانه و در عین حال حاوی معانی عمیق فلسفی و حاصل اندیشه آگاهانه متفکری بزرگ در مقابل اسرار عظیم آفرینش است. تعداد واقعی رباعیات خیام را حدود هفتاد دانسته اند، حال آن که بیش از چند هزار رباعی به او نسبت داده می شود. در دنیای ادب و هنر بیرون از مرزها، خاصه در جهان انگلیسی زبان، خیام معروف ترین شاعر ایرانی است که شهرتش از محافل علمی و ادبی بسیار فراتر رفته است. این شهرت مرهون ترجمه رباعیات او به وسیله ادوارد فیتز جرالد شاعر انگلیسی است. اوست، که در قرن نوزدهم میلادی، افکار بزرگ فیلسوف و شاعر را به جهانیان شناساند و موجب توجه همگان به این اعجوبه علم و هنر گردید. در حدود دوازده اثر از خیام در علم و فلسفه به جای مانده است، اما همین آثار اندک، وی را در سراسر جهان به شهرت رسانده است. از مهمترین آنها" کتاب جبر" اوست که بهترین اثر در نوع خود در ریاضیات (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 7%D 8%AA) است. از دیگر آثار او می توان به رساله فی شرح ما اشکال من مصادرات اقلیدس، رساله فی ابراهین علی المسائل الجبر و المقابله (جبر خیام)، میزان الحکم، رساله الکون و التکلیف، الجواب عم ثلاث مسائل اضیاء العقلی، رساله فی الوجود، رساله فی کلیه الوجود، نوروزنامه و کتاب الزیج الملکشاهی که به رومی نیز ترجمه شده ، اشاره کرد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اشعار خیام بیشتر به زبان پارسی و تازی هستند مضمون عمده رباعیات خیام شک و حیرت، توجه به مرگ و فنا و تذکر در مورد مغتنم شمردن عمر آدمی است. سرانجام شاعر بزرگ در سال 517 ﻫ . ق در شهر نیشابور (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 8%D 8%B 1)دارفانی را وداع گفت. او قبل از مرگ خود محل آرامگاه خود را پبش بینی کرده بود که نظامی عروضی در ملاقاتی که با وی داشته این پیش بینی را اینطور بیان کرده : "گور من در موضعی باشد که هر بهاری شمال بر من گل افشان می کند ." نظامی عروضی بعد از چهار سال که از وفات خیام می گذشت به شهر نیشابور رفته و به زیارت مرقد این شاعر بزرگ رفته و با کمال تعجب دید که قبر او درست در همان جایی است که او گفته بود. ویژگی سخن خیام در زمینه ادبیات و شعر، بیشترین معروفیت را در رباعیات به دست آورده چون رباعیات او بسیار ساده و بی آلایش و دور از تکلف و تصنع نوع زبان شعری است در عین اینکه شامل فصاحت و بلاغت است دارای معانی عالی و استوار است. خیام در این رباعیها افکار فلسفی خود را به زیباترین شکل بیان می کند و این رباعیها را غالباً در دنبال تفکرات فلسفی خود سروده و به همین علت است که خیام در زمان خود شهرتی در شاعری نداشته و بیشتر به عنوان حکیم و فیلسوف معروف بوده اما بعدها که رباعیهای لطیف و فیلسوفانه او مشهود شد نام او در شمار شاعرانی قرار گرفت که شهرت جهانی پیدا کردند. خصوصیات دیگری که در اشعار خیام نمودار است این است که سخنش در کمال متانت و سنگینی است. اهل شوخی و مزاح نیست، با کسی کار ندارد چون او حکیمی است متفکر، دنبال سخنوری نیست و هنگامی که در اشعارش دقت می کنیم متوجه می شویم که افکار شعری او بر دو یا سه موضوع بیشتر نیست: یادآوری مرگ، تأسف بر ناپایدار بودن زندگی و بی اعتباری روزگار. از میان شعرای بزرگ ایران کمتر کسی به اندازه خیام است که شهرت جهانی داشته باشد چون اشعار او به زبانهای مختلف ترجمه شده است. گزیده ای از اشعار ابر آمد و باز بر سر سبزه گزیست بی باده گلرنگ نمی باید زیست این سبزه که امروز تماشاگه ماست تا سبزه خاک ما تماشاگه کیست بر چهره گل نسیم نوروز خوش است در صحن چمن روی دل افروز خوش است از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است می نوش که عمر جاودانی این است خود حاصل از ایام جوانی این است هنگام گل و باده و یاران سر مست خوش باش دمی که زندگانی این است بر شاخ امید اگر بری یافتمی هم رشته خویش را سری یافتمی تا چند ز تنگنای زندان وجود ای کاش سوی عدم دری یافتمی کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشنداز جمله رفتگان این راه دراز باز آمده ای کو که به ما گوید راز هان بر سر این دو راهه آز و نیاز چیزی نگذاری که نمی آیی باز ای دل! غم این جهان فرسوده مخور بیهوده نه ای غمان بیهوده مخور چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید خوش باش غم بوده و نابوده مخور در دایره ای که آمدن ،رفتن ماست آن را نه بدایت نه نهایت پیداست کس می نزند دمی در این عالم راست کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست این یک دو سه روزه نوبت عمر گذشت چون آب به جویبار و چون باد به دشت هرگز غم ایام مرا یاد نگشت روزی که نیامدست و روزی که گذشت معرفی آثار آنچه که از آثار خیام وجود دارد یا تاریخ نویسان وجود آنها را ذکر کرده اند رساله ها و مقالاتی است که او در علوم مختلف نوشته است که عبارتند از: 1- رساله ای در جبر و مقابله 2- رساله ای در شرح اصول اقلیدس 3- زیج ملکشاهی یا زیج جلالی 4- رساله ای در طبیعیات 5- رساله در وجود 6- رساله فلسفی که در آن از حکمت الهی در آفرینش عالم و تکالیف مردم و عبادات بحث می کند. 7- رساله ای در اختلاف فصول و اقالیم 8- نوروز نامه که درباره رسوم و اعیاد ایرانیان به ویژه تاریخ و آداب ایرانیان در روز عید نوروز است. 9- دیوان رباعیات 10_ رساله فی براهین الجبر و المقابله 11_ رساله تکلیف 12-رساله ای در شرح مشکلات کتاب مصادرات اقلیدس 13_رساله روضه القلوب 14_رساله ضیاء العلی 15_رساله میزان الحکمه 16_رساله ای در صورت و تضاد 17_ترجمه خطبه ابن سینا 18_رساله مشکلات ایجاب 11_رساله ای در بیان زیگ ملک شاهی 12_رساله نضام الملک در بیان حکومت 13_رساله لوازم الا کمنه 14_اشعار عربی خیام 15_عیون الحکمه 16_رساله معراجیه 17_رساله در علم کلیات 20_رساله در تحقیق معنی وجود 21_رساله ای در صحت طرق هندسی برای استخراج جذر و کعب Kamran3119th September 2007, 01:37 PMبچه ها بيايد با اشعار خيام مشاعره كنيم امروز تو را دسترس فردا نيست و انديشه فردايت به جز سودا نيست ضايع مكن اين دم ار دولت شيدا نيست كاين باقي عمر را بها پيدا نيست raya20th September 2007, 08:32 AMبچه ها بيايد با اشعار خيام مشاعره كنيم امروز تو را دسترس فردا نيست و انديشه فردايت به جز سودا نيست ضايع مكن اين دم ار دولت شيدا نيست كاين باقي عمر را بها پيدا نيست تا کی غم آن خورم که دارم یا نه وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه پر کن قدح باده که معلومم نیست کاین دم که فرو برم برآرم یا نه ghoroobefarda20th September 2007, 02:03 PMتا کی غم آن خورم که دارم یا نه وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه پر کن قدح باده که معلومم نیست کاین دم که فرو برم برآرم یا نه هر دل كه اسير محبت اوست خوشست هر سر كه غبار سر آن كوست، خوشست raya22nd September 2007, 11:00 PMهر دل كه اسير محبت اوست خوشست هر سر كه غبار سر آن كوست، خوشست دوستان محترم فکر نمیکنم پاتریس خانوم این تاپیک رو تایید کرده باشند برای مشاعره چون دو تا بخش مشاعره هست مشاعره با اشعار حافظ و خود مشاعره پس چون دو بخش مشاعره ایی داریم دیگه لطفا اینجا رو مشاعره نکنید ممنونم :o ========================================== قرآن که مهین کلام خوانند آن را گه گاه نه بر دوام خوانند آن را بر گرد پیاله آیتی هست مقیم کاندر همه جا مدام خوانند آن را patris23rd September 2007, 04:49 AMمن اينجا پست زده بودم ولي بعلت تغييرات فروم پست من پريده ما تاپيك براي مشاعره داريم لطف كنيد اينجا فقط رباعيات بذاريد. ممنونم Kamran3124th September 2007, 07:21 PMاي آمده از عالم روحاني تفت حيران شده در پنج و چهار و شش و هفت مي نوش نداني ز كجا آمده اي خوش باش كه نداني به كجا خواهي رفت raya25th September 2007, 08:10 AMدر پرده اسرار کسی را ره نیست زین تعبیه جان هیچ کس اگه نیست جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست می خور که چنین فسانه ها کوته نیست ghoroobefarda25th September 2007, 05:41 PMبــر لب کــوزه بــردم از غــــایـت آز تازو طلبــم واسطــه عمــــــــــــــر دراز لب بـــر لب مــن نهـــاده میگفت بـــــراز می خـــور کــه بــدین جهان نمی آئی بـاز Kamran3126th September 2007, 02:02 PMآنانکه محیط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانه ای و در خواب شدند raya27th September 2007, 09:36 AMمائیم و می و مطرب و این گنج خراب جان و دل و جام و جامه در رهن شراب فارغ ز امید و بیم رحمت و بیم و عذاب آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب Kamran3127th September 2007, 02:17 PMاین کهنه رباط که عالم نام است و آرامگه ابلق صبح و شام است بزمی است که وامانده صد جمشید است قصری است که تکیه گاه صد بهرام است ghoroobefarda27th September 2007, 02:54 PMتا زهــره و مــه در آسمــان گشت پـــدید بهتــر زمی نــاب کسی هیچ نـــدیــــــــــد مـــن در عجبــم ز می فروشان که ایشـان به زآنچــه فروشنــد چــی خواهنـد خریـد Kamran3127th September 2007, 03:04 PMهر راز كه اندر دل دانا باشد بايد كه نهفته تر ز عنقا باشد كاندر صدف از نهفتگي گردد در آن قطره كه راز دل دريا باشد ghoroobefarda27th September 2007, 03:08 PMدشمن به غلط گفت من فلسفیم ایزد داند که آنچه او گفت نیم لیکن چو در این غم آشیان آمده‌ام آخر کم از آنکه من بدانم که کیم Kamran3127th September 2007, 03:16 PMاجرام كه ساكنان اين ايوانند اسباب تردد خردمندانند هان تا سر رشته خرد كم بكني كان نان كه هد برند سپر گردانند ghoroobefarda27th September 2007, 03:20 PMمن بنده عاصیــــم رضـائـــی تـــو کجــاست تاریک دلم نـــــور و صفائـــی تـو کجاسـت برمن بهشت ار بــطا عـــت بخشــــــــــــی این مـــزد بود لطف و عطــــای تو کجاسـت raya28th September 2007, 06:38 AMترکیب پیاله ایی که در هم پیوست بشکستن آن روا نمی دارد مست چندین سر و پای نازنین از سر و دست از مهر که پیوست و به کین که شکست elada17th April 2008, 08:49 PMتمامي ابياتي كهkamran31 نوشته جزء ابيات محبوب من از اين دانشمند هست. اين كوزه چو من عاشق زاري بوده است در بنـــد ســر زلــف نـگــاري بـوده اسـت ايـن دســـتــه كه برگـردن او مـي بـيـنـي دستي است كه بر گردن ياري بوده است raya23rd December 2008, 01:11 AMعشق آن نبود که همچو بلبل نالی هر گه که بمیری و ننالی عشق است irandokht1st January 2009, 02:23 PMچون نیست مقام ما در این دهر مقیم - پس بی می و معشوق خطایی ست عظیم - تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم - چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم. raya1st January 2009, 11:50 PMتا در تن توست استخان و رگ و پی از خانه تقدیر منه بیرون پی irandokht2nd January 2009, 11:44 PMهر گه که بنفشه جامه در رنگ زند در دامن گل باد صبا چنگ زند هشیار کسی بود که با سیمبری می نوشد و جام باده در سنگ زند BOODA3rd January 2009, 12:17 AMآنان که محیط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند ره زین شب تاریک نبردند به روز گفتند فسانه ای و در خواب شدند IRAN PARAST13th January 2009, 10:30 AMبرخیز و بیا بتا برای دل ما حل کن به جمال خویشتن مشکل ما یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم زان پیش که کوزه‌ها کنند از گل ما IRAN PARAST13th January 2009, 10:31 AMچون عهده نمی‌شود کسی فردا را حالی خوش کن تو این دل شیدا را می نوش بماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را iman game13th January 2009, 07:36 PMبر لوح نشان بودنی ها بوده است پیوسته قلم ز نيک و بد فرسوده است در روز ازل هر آن چه بايست بداد غم خوردن و کوشيدن ما بيهوده است .------------------------------------------------------------------------ . اين کهنه رباط را که عالم نام است آرامگه ابلق صبح و شام است بزمی است که وامانده صد جمشید است گوريست که خوابگاه صد بهرام است IRAN PARAST17th January 2009, 10:34 AMخيام اگر ز باده مستي خوش باش با ماهرخي اگر نشستي خوش باش چون عاقبت کار جهان نيستي است انگار که نيستي چو هستي خوش باش mahdigaz28th January 2009, 08:49 AMیک جام شراب صد دل و دین ارزد یک جرعه می مملکت چین ارزد جز باده لعل نیست در روی زمین تلخی که هزار جان شیرین ارزد ruya14th February 2009, 06:42 PMای آمده از عالم روحانی تفت حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت می نوش ندانی ز کجا آمده‌ای خوش باش ندانی بکجا خواهی رفت □ ای چرخ فلک خرابی از کینه تست بیدادگری شیوه دیرینه تست ای خاک اگر سینه تو بشکافند بس گوهر قیمتی که در سینه تست □ ایدل چو زمانه می‌کند غمناکت ناگه برود ز تن روان پاکت بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند زان پیش که سبزه بردمد از خاکت □ این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت کس نیست که این گوهر تحقیق نسفت هر کس سخنی از سر سودا گفتند ز آنروی که هست کس نمیداند گفت □ این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بوده‌ست این دسته که بر گردن او می‌بینی دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست □ این کوزه که آبخواره مزدوری است از دیده شاهست و دل دستوری است هر کاسه می که بر کف مخموری است از عارض مستی و لب مستوری است □ این کهنه رباط را که عالم نام است و آرامگه ابلق صبح و شام است بزمی‌ست که وامانده صد جمشید است قصریست که تکیه‌گاه صد بهرام است □ این یکد و سه روز نوبت عمر گذشت چون آب بجویبار و چون باد بدشت هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت روزیکه نیامده‌ست و روزیکه گذشت □ بر چهره گل نسیم نوروز خوش است در صحن چمن روی دلفروز خوش است از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است □ پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است گردنده فلک نیز بکاری بوده است هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین آن مردمک چشم‌نگاری بوده است shadow girl17th February 2009, 05:00 PMتا كي غم آن خورم كه دارم يا نه وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه پر كن قدح باده كه معلومم نيست كاين دم كه فرو برم برآرم يا نه sina 200928th February 2009, 01:30 AMاین کوزه چو من عاشق زاری بودست دربند سر و زلف و نگاری بود است این دسته که بر گردن او می بینی دستی است که بر گردن یاری بودست. -------------------------------------- شیخی به زنی ***** گفتا مستی هرلحظه به دام یک کسی پابستی زن گفت : شیخا ! هرانچه گویی هستم آیا تو چنانچه می نمایی هستی ؟ ruya12th March 2009, 07:30 PMچون عهده نمی‌شود کسی فردا را حالی خوش کن تو این دل شیدا را می نوش بماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را YAGHOT SEFID5th April 2009, 07:05 AMمن بنده عاصیــــم رضـائـــی تـــو کجــاست تاریک دلم نـــــور و صفائـــی تـو کجاسـت برمن بهشت ار بــطا عـــت بخشــــــــــــی این مـــزد بود لطف و عطــــای تو کجاسـت sina 20098th April 2009, 11:37 PMنازم به خرابات که اهلش اهل است چون نیک نظرکنی بدش هم سهل است از مدرسه بر نخواست یک اهل دلی ویران شود این خرابه دارالجهل است YAGHOT SEFID9th April 2009, 09:33 AMبر لوح نشان بودنی ها بوده است پیوسته قلم ز نيک و بد فرسوده است در روز ازل هر آن چه بايست بداد غم خوردن و کوشيدن ما بيهوده است ---------------------------------------------------- اين کهنه رباط را که عالم نام است آرامگه ابلق صبح و شام است بزمی است که وامانده صد جمشید است گوريست که خوابگاه صد بهرام است noorin24th April 2009, 10:47 AMهنگام سپیده دم خروس سحری سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 534]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن