واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: حكيم عمر خيام در سال 439 هجري قمري در شهر نيشابور متولد شد، وي حكيم الهي و شاعري سحرآفرين است، كه درد فلسفي وي در رباعيات پر ارجش از آبشخور وحدانيتي محض سيراب شده و راه به فراخناي سبز و روشن دانايي و يقين برده است. نام واقعي وي ابوالفتح و بقولي غياثالدين ابوالفتح عمربن ابراهيم خيام نيشابوري است و برخي خيام ناميدن وي را به خاطر شغل خيمهدوزي پدرش دانستهاند. خيام در 22 سالگي هنگامي كه سلجوقيان به جنگ و خونريزي در ايران مشغول بودند به سمرقند رفت و كتاب معروف خود تحت عنوان جبر و مقابله را نوشت و تا قبل از 25 سالگي رسالهاي درباره جبر و موسيقي به رشته تاليف درآورد. در سال 456 هجري قمري به اصفهان رفت و به مدت 18 سال سرپرستي منجمين رصدخانه اصفهان را بر عهده گرفت و تقويم جلالي را براي ملكشاه سلجوقي تنظيم كرد. اما تقويم جديد به دليل عدم مطابقت با فصل كشاورزي و زمان وصول ماليات اشكالات فراواني ايجاد كرد و به همين دليل در سال 467 ه.ق ملكشاه سلجوقي تصميم به اصلاح تقويم گرفت و جمعي از منجمان را تحت سرپرستي خيام مامور اصلاح تقويم كرد. وي نخستين دانشمندي بود كه مي گفت معادلات درجه سوم را نميتوان تنها به ياري خطكش و پرگار ترسيم نمود، بلكه براي مواجه با آن بايد از خواص مقاطع مخروطي ياري جست و حتي وي را ميتوان پيشگام آناليز رياضي بشمار آورد، زيرا براي نخستين بار تعريفي از عدد حقيقي مثبت ارايه ميدهد. كارهاي رياضي عمر خيام نه تنها ادامه فعاليتهاي رياضيدانان دوره اسلامي و كلاسيك بوده است بلكه رساله جبر وي كه به وسيله هموطن ديگرش شريف الدين طوسي ادامه يافت تا قرن هفدهم در اروپا مورد استفاده قرار ميگرفت. درباره مقام رياضي عمر خيام، كارل بوير در كتاب تاريخ رياضي، وي را يكي از بزرگترين آغازگران جبر در دوران پس از رياضيات يونان و هند ميداند و عنوان ميكند كه وي از مثلث پاسكال كه امروزه افتخار آن را به بلز پاسكال نسبت ميدهند، آگاه بوده است. رباعيات خيام شهرت فوقالعادهاي در بلاد شرق و در اين اواخر در اروپا و آمريكا پيدا كرده به واسطه رباعيات حكمتآميزي است كه اين دانشمند در اوقات فراغت خود ميسرود و اكنون ساير فضايل و خصلتهاي او را تحتالشعاع خود قرار داده است. اين شهرت جهاني رباعيات خيام در دوران معاصر مديون ترجمه معروف انگليسي ادوارد فيتز جرالد است كه سرآغازي براي ترجمه رباعيات اين حكيم به زبانهاي گوناگون دنيا از جمله فرانسوي، ايتاليايي، روسي، تركي، آلماني، عربي و شد. رباعيات و احوالات خيام چه در ايران و چه در جهان از جنبههاي مختلف فكري مورد داوري قرار گرفته و نظرات، گاه بسيار متضاد و حتي متناقضي در مورد اين رباعيات و سرآينده آن مطرح شده است. ترانههاي خيام آينهاي است كه هر كس قسمتي از افكار خود را در آن ميبيند و از اين جهت در ميان مردم جاي خود را باز كرده است. راز ماندگاري رباعيات خيام در پرسشگري فلسفي اوست كه با پوشش موضوعات مهمي همچون جبر و اختيار، زندگي و مرگ، شادي و درد را به پرسش گرفته است. قديميترين نسخه رباعيات منسوب به خيام، نسخه ادبي اكسفورد به سال 865 در شيراز است كه 158 رباعي دارد و سه قرن پس از خيام جمعآوري شده است. مشهورترين ترجمهاي كه از رباعيات خيام شده و شايد شهرت آنها در جهان مرهون اين ترجمه است، ترجمه آزاد و منظوم ادوارد فتيزجرالد است كه سال 1859 به طبع رسيد. خيام آئينه تمام نمايي از انديشهورزاني است كه بر آراي خود، ردايي از هنر ميپوشانند تا صراحت كلام خود را در ابهام هنر بپوشانند. خيام برآمده از تفكر رويارويي انسان با جهان هستي است و بارها به پاسخهايي كه داده ميشود شك ميكند كه خود سرآغاز پرسشگري بعدي وي قرار ميگيرد تا پاسخ خود را در مرتبه ديگري بيابد. بسياري از شاعران به ويژه افضلالدين كاشي، عطار، عراقي، عبيد زاكاني، سعدي و بالاتر از همه حافظ از عطار نيشابوري تاثير پذيرفته و در ناپايداري دنيا، غنيمت شمردن اوقات سخن به ميان آورده اند. حكيم عمرخيام نيز از رودكي، فردوسي، ابنسينا و ناصرخسرو ميتواند تا حدي متاثر شده باشد. وفات خيام را در سالهاي 509 و 517 ه.ق نوشتهاند و مرحوم عباس اقبال آشتياني در تحقيقي كه درباره احوال خيام كرده، سال 517 را صحيحترين قول درباره سال وفات خيام برشمرده است. بيهقي درباره نحوه مرگ حكيم عمر خيام ميگويد: خيام با خلال زرين دندان پاك ميكرد و سرگرم تامل در الهيات شفا بود چون به فصل واحد و كثير رسيد خلال را ميان دو ورق نهاد و وصيت كرد و برخاست و نماز گزارد و هيچ نخورد و نياشاميد و چون نماز عشاء بخواند و به سجده رفت در آن حال ميگفت خدايا من ترا چندان كه ميسر بود بشناختم، پس مرا بيامرز زيرا شناخت تو براي من به منزله راهي است به سوي تو و آنگاه بمرد. 7389/ 614/ 1644
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]