تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است كه شب‏هايش به نماز و روزهايش به روزه ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828706797




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انجمن ادبی مجازی و نقد اشعار


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : انجمن ادبی مجازی و نقد اشعار سنقر9th August 2007, 06:46 PMبه نام خداوند رنگين کمان **************************خداوند بخشنده مهربان اميدوارم بتونيم اينجا يه انجمن ادبي مجازي پويا و فعال تشکيل بديم . از دوستان خواهش ميکنم شعراشونو براي نقد شدن اينجا بذارن و دوستان نقاد لطف کنن نقد هاي نسبتا اصولي کنن و از حمله کردن به آثار دوستان خودداري کنن براي شروع من يه غزل ازخودم مينويسم دوست دارم نظراتتون رو بشنوم . --------------------------------------------------------------------------------------------------- پري گيسو حنا ابرو کماني مرا امشب کجا ها مي کشاني تو از ميخانه چشمت مرا هم شرابي آسماني مي چشاني غزل ها از زبانم ميسرايي مرا در جاي شاعر مي نشاني اگر پرسيد غم امشب کجايم بگو ساکن به کوي بي نشاني من اينجا ذره اي تنها زميني تو بالا آسماني کهکشاني دوباره اين غزل را هم تو گفتي پري گيسو حنا ابرو کماني در اينجا ميتونيد هم اشعار خود دوستان و هم اشعار شاعران بزرگ را نقد كنيد sara-l30th August 2007, 04:00 PMگاهي وقتا شده كه خيلي از شعر ها رو ميخونيم گاه بي تفاوت ازشون ميگذريم و گاه هم توجه بهشون ميكنيم و همراه با شعر در وجود اشعار اون شاعر گم ميشيم . شايد براتون پيش نيامده باشه اما اگه اهل شعر و عرفان باشين مطمئنا" شده كه بشينين و براي خودتون شعري رو نقد و بررسي كنين هدف از زدن اين تايپيك اينه كه اشعار مختلف شعرا رو از ديد خودمون و اينكه چه نظري درباره اون شاعر داريم بيان كنيم و فكر ميكنم كه چون درباره اكثر شاعران در تالار ادبيات زندگينامه و ساير اطلاعاتشون موجود هستش كار مشكلي نباشه . اگر تايپيك تاييد شد براي شروع از سهراب شروع مي كنم .. قايقي خواهم ساخت دور خواهم شد از اين خاك غريب .... سهراب تو اشعارش غربتي رو حس ميكرد وقتي اين شعرش رو ميخونيم ما هم اين غربت رو احساس ميكنيم فقط كافيه كه يكم صفاي دل وسادگي بيان داشته باشيم تا بتونيم به احساس لطيفش پي ببريم . يك طبيعت زنده رو كه در اشعار سهراب هست خيلي به راحتي ميشه با چشم دل ديد. من وقتي اشعار سهراب رو ميخونم پر از اشتياق ميشم اما وقتي به خودم ميام ميبينم كه دنياي درونم با آنچه در بيرون هستش فرق ميكنه دلم ميخواد سر همه داد بزنم دست از سرم بردارين.:rolleyes: سكوت يك شب را فقط در نگاه يك عاشق مي توان يافت سهراب انتهاي عشق بود . روحش شاد. حالا در ادامه شما هم ميتونين از شاعر مورد علاقه تون بگين و بقيه هم نظرشون درباره اون شاعر بگن . مايلم نظرتونو درباره سهراب بدونم .... هرچه قدر بيشتر و بهتر بتونيم اين بحث رو وسعت بديم به ادبياتمون بيشتر كمك ميكنيم. منتظر ميمونيم تا تايپيك توسط مدير عزيز تاييد بشه.بعدش ادامه ميديم. ghoroobefarda30th August 2007, 06:44 PMبا تشكر از سارا_1 كه از ما هم در مورد شعرا نظر پرسيد . بابا داشتيم خفه ميشديم كه يكي هم از ما نظر بپرسه . خدا پدرت رو بيامرزه . از شوخي كه بگذريم من فكر ميكنم ايده جالبيه . يكي از شاعران مورد علاقه من مهدي اخوان ثالث .من به ايشون ارادت زيادي دارم . بيان واقعيات جهان روز با زبان زيباي شعر آن هم شعري زيبا و روان ، واقعا بي ماننده . در شعر باغ پاييزي به شيوايي صداي سكوت غربت رو ميشه شنيد . اين شعر كنايه از آدمهاي پرفايده اما فراموش شده داره . در شعر خوان هشتم و همين طور خوان هشتم و آدمك ، ما ريا و تزوير ديروز و امروز رو ميخوانيم . حيله امروز به قلب و روح افراد وارد ميشه وآنها رو گرفتار ميكنه و ديروز دنيا با تمام زشتيش روح آدمها رو گرفتار نمي كرد . در اين شعر هم چنين خود فراموشي ما ايراني ها رو با متن حماسي نوي بيان ميكنه ، متني كه نظير اون كمتر پيدا ميشه . شيشه ها پوشيده از ابر وعرق كرده، مانع از ديدار آن سوشان پرنياني آبگين پرده. قهوه خانه ، همچنان هنگامه آن دزد جادو گرم آه، شرمم آيد ،شرم sara-l30th August 2007, 10:30 PMاول از همه براي اينكه تايپيك بسته نشه سعي كنيم كه هدف اصلي مورد توجه قرار بگيره و مهمتر ازهمه كسي رو مخاطب قرار ندين . اخوان ثالث به نظر من ميشه گفت يه شاعر با يك جهان بيني نو و جديد . شاعر خراساني بود ديگه؟ من زياد به زندگينامه ايشون واقف نيستم اما يك چند بيتي از اشعار اين شاعر كه از آلبوم زمستان و با نام طلوع هستش رو ميزارم كه در اينجا گويي شاعر به هميشه نو بودن زندگي اشاره داره و از تشبيهات قشنگي استفاده كرده به نظر ميرسه كه داره به يك ايده جديد و يا راحتر يك طلوع فكر ميكنه. پنچره باز است و آسمان پیداست گل به گل ابر سترون در زلال آبی روشن رفته تا بام برین ، چون آبگینه پلکان ، پیداست من نگاهم مثل نو پرواز گنجشک سحرخیزی پله پله رفته بی روا به اوجی دور و زین پروازلذتم چون لذت مرد کبوترباز پنجره باز است.... dina 200631st August 2007, 03:49 AMسارا جون تاپیک جالبیه خیلی خوبه که ما در مورد شعر ها کمی حرف بزنیم. راستش اشعار سهراب نمیشه با یه بار خوندن معنیشو فهمید اولش به نظر میرسه که معنی خاصی نداره اما اگه یه کم که دقت کنی میشه چیزای جالبی را تو شعر سهراب دید برای مثال همین که میگه : قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه ی عشق قهرمانان را بیدار کند سهراب این زندگی معمولی را خیلی غریب می بینه و منظورش از رفتن اینه که می خواد از این آدما و از این زندگی دور بشه اون این دنیای سرد و خالی از عشق را نمی خواد یا اینکه میگه : و دل از آرزوی مروارید هم چنان خواهم راند نه به آبی ها دل خواهم بست نه به دریا - پریانی که سر از آب به در می آرند به نظر من سهراب یه هدف بزرگی داشته و اونم رسیدن به یه معرفت و لطافت خاصیه که تو این زندگی سهراب نبوده اون توی شعرش از طبیعت و یه دنیای زیبایی حرف میزنه که با این زندگی و شرایط معمولی فاصله زیادی داره چیزای زیادی سر راه اون بوده که از مسیر اصلی دورش میکرده اما سهراب به اینها دل نمی بنده و باز به راه خودش ادامه میده تا شاید به مقصود برسه و میگه هم چنان خواهم راند ... در واقع میشه گفت اشعار سهرب خیلی جالبه و جذابیت خاصی داره كه تو همه شعر ها نیست .... روحش شاد .... U_Hakem31st August 2007, 05:13 AMشعر سهراب رو من نمیفهمم.خیلی به شعراش فکر کردم ولی نمیتونم عمقشون رو درک کنم.نمیدونم چرا؟شاید باید اول با افکار فلسفیش اشنا شد. اخوان ثالث شاعر خوبیه.من غزلیاتش رو خوندم زیاد خوب نبود.البته ماله اینه که همیشه غزلیات حافظ تو ذهنمه و هر غزلی که می خونم با حافظ مقایسه می کنم.قدرت شاعریش خیلی بالا بود ولی احساس می کردم که به خاطر حفظ وزن و قافیه کلمات و عبارات رو به زور به کار برده.تو هر غزلش بالا و پایین زیاد داره.یه بیت خیلی خوب میگه و یه بیت ضعیف.شعرش بالانس نداشت و یک دست نبود. ولی به نظر من تو شعر نو خیلی بهتر بود.دیگه دست و پاش بسته نبود.خیلی راحت مفاهیم مورد نظرش رو میگه. از شعر باغ پاییز حرف زدین. یه کمیش رو یادمه.البته اسمش رو نمیدونم ولی در مورد پاییز و باغه: گر بروید یا نروید هرچه در هرجا که خواهد یا نخواهد باغبان و رهگذاری نیست باغ نومیدان چشم در راه بهاری نیست باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟ داستان از میوه های سر به گردون سای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید. ghoroobefarda31st August 2007, 12:24 PMمن اشعار سهراب رو هم خيلي دوست دارم و فكر مي كنم اشعار اون بر خلاف اينكه به سبك نو سروده شده درست مثل مينياتور مي مونه . خودش رو هم سطح مخاطب نمي كنه بلكه مخاطب رو به طرف سطح بالاي خودش ميكشونه . همانطور كه دوستان گفتن اول بايد يك نيم نگاهي به فلسفه خاص سهراب بندازيد و بعد دركش كنين. در مورد اخوان هم بايد بگم من خودم غزليات ايشون رو چندان نمي پسندم .ولي معتقدم در اشعار نو سبك جديدي رو ايجاد كردن و بهش بيان حماسي دادن. شاعر مورد علاقه بعديم باباطاهر همداني (عريان) كه زندگي نامشون چندان مشخص نيست و داستان هاي افسانه اي زيادي درموردشون وجود داره. مثلا ميگن ايشون يك هيزم شكن بوده كه وقتي از كنار مدرسه اي مي گذشه جوياي علم يك شبه شده . آنها به تمسخر گفتند كه نيمه شب يخ حوض را بشكن(حوض واقع در مدرسه )ودر آن شو و عالم شو.ايشون هم همين كار رو كردن ونوري در آسمان ظاهر شد وايشون استاد علوم و عارفي بزرگ شدن. افسانه ديگر به اين صورته كه ايشون در بلنداي كوه الوند مي نشستند آن هم عريان و تا شعاع يك زرع برف آب ميشد و سبزه ميرويي. از اين افسانه ها كه بگذريم ايشون بي شك بي نظير ترين سراينده رباعي و دو بيتي هستن. عزيزا كاسه چشمم سرايت ميان هر دو چشمم جاي پايت از آن ترسم كه غافل پا نهي باز نشيند خار مژگانم به پايت sara-l1st September 2007, 12:04 AMبله كاملا" موافقم _ در اكثر دو بيتي هاي باباطاهر عشق الهي ديده ميشه ساده ترين دو بيتي اش كه در زير آوردم در عين سادگيش اما خيلي زيبا حضرت عشق رو معنا كرده و در عين حال به راحتي در اشعارش با استفاده عناصر موجود در طبيعت براي شناساندن خالق يكتا استفاده كرده به صحرا بنگرم صحرا تو بينم به دريا بنگرم دريا تو بينم به هرجا بنگرم كوه و در و دشت نشان از قامت رعنا تو بينم و يا در دو بيتي ديگه كه گفته : و خيلي قشنگ در اين دوبيت منظورش رو رسونده كه با اينكه خداي ما با اون عظمتش تنها ست ( اشاره به بي نياز بودن خدا) ولي طاهر هيچ وقت تنها نبوده همونطوري كه خدا با همه ما آدماست . خداوندا به فرياد دلم رس كس بيكس تو يي من مانده بي كس همه گويند كه طاهر كس نداره خدا يار منه چه حاجت كس ودر عين حال فراموش نكنيم اشعار شيرين و عاشقانه سراي وحشي بافقي رو من هميشه يك بيت شعر از اين شاعر در ذهنم مرور ميكنم من در اين باديه تنهام ولي عشق من برده مرا از يادش. و يا اشعار زيبايش در وصف ليلي و مجنون : به مجنون گفت روزي عيب جويي كه پيدا كن به از ليلي نكويي كه ليلي گرچه در چشم تو حوري ست به هر جزوي زحسن او قصوريست ز حرف عيب جو مجنون بر آشفت در آن آشفتگي خندان شد و گفت اگر در ديده مجنون نشيني به غير از خوبي ليلي نبيني... sooly_joon1st September 2007, 12:17 AMسارا خانوم تاپيك جالبي زدين . اميدوارم تاپيك پر بيننده اي از آب در بياد. شاعر مورد علاقه ي من كه تموم اشعارش رو عاشقانه دوست دارم وحشي بافقي ه. وحشي مردي وارسته و افتاده و از خود گذشته بوده و مثل ساير سخنوران به خودستايي نپرداخته و هيچگاه خود را همتاي شاعران بزرگ به شمار نياورده است. بيشتر شهرت وحشي به سبب تركيب بند (شرح پريشاني)كه بسيار زيبا است. از وحشي 3 مثنوي:1-ناظر و منظور 2-خلدبرين 3-فرهاد و شيرين به جا مانده است بدم نمي آد يه كم در مورد اين شاعر بزرگ گفتگو كنيم. patris1st September 2007, 02:12 AMلطفآ از چت روم شدن تاپيك خودداري كنيد والا مجبور به قفل كردن ان خواهم بود. متشكرم U_Hakem2nd September 2007, 05:48 AMمتاسفانه من نه اطلاعی از بابا طاهر دارم و نه از وحشی بافقی و فقط چند تا شعر ازشون خوندم.از دو بیتی و رباعی حرف زدین افتادم یاد یه چیزی. فرق رباعی با دو بیتی چی بود؟تو هجا های اولشون.ولی کدوم به کدوم بود؟من هیچ وقت یادم نمیموند بنابراین یه رباعی حفظ کردم تا هر وقت خواستم به یاد بیارم مشکل نداشته باشم. این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بوده است این دسته که برگردن او میبینید دستی است که بر گردن یاری بوده است این رباعی از خیام بود.فکر میکنم معروف ترین رباعی سرا باشه ولی نمیدونم چرا؟من همه ی رباعیاتش رو خوندم ولی خوشم نیومد.موضوعتش تکراری بود.همش گفته بود بی خیال دنیا و از این حرف ها.تکرار مکررات.یه روز از معلممون پرسیدم که چرا خیام اینقدر تو دنیا معروفه.حرف جالبی زد.گفت چون شعر خیام رو خیلی راحت میشه به زبان های دیگه ترجمه کرد.فکرش رو بکنید که شعر حافظ رو به زبان دیگه ای ترجمه کنن.چی ازش می مونه؟ دیگه شعر حافظ نمیشه.صادق هدایت هم از خیام خوشش نمیومد.اعتقاد داشته که خیام ادم خشن و بد اخلاقی بوده و مست می کرده .البته اقای فروغی این حرف رو نمیپذیره .تعداد زیادی از رباعیاتش هم معلوم نیست مال خودش باشه احتمال میره به مرور زمان اشتباهن اونا رو به اسم خیام جا زدن. patris7th September 2007, 04:40 PMچه زود تاپيك خوابيد؟ dina 20067th September 2007, 10:56 PMاز دو بیتی ها گفتین... توی دو بیتی ها فکر کنم دو بیتی های بابا طاهر خیلی معروفه .... اگه تو دو بیتی هاش دقت کنید همه اش از ادب و عرفانه و و بابا طاهر با مهربانی و دلسوزی توی شعر هاش نصیحت زیاد داره ، همه اش از انسانیت و آزادگی و خداشناسی حرف میزنه و همینطور آخرت و قیامت توی این دو بیتی هم اعتقاد خودش را به خدا و آخرت خیلی واضح می رسونه : خوشا آنان که الله یارشان بی به حمد و قل هو الله کارشان بی خوشا آنان که دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی من توی یکی از کتاب هاش خوندم که بابا طاهر به دنیا علاقه چندانی نداشته و گوشه نشین بوده و به همین دلیل هم بهش « بابا طاهر عریان» میگن ... خودش هم توی یکی از دو بیتی هاش به این موضوع اشاره کرده که در عین جدایی از مردم تنها نیست و با داشتن خدا از همه چیز و همه کس بی نیازه : خداوندا به فریاد دلم رس کــس بی کــس تویی ،مو مانده بی کــس همه گویند طاهر کــس نداره خدا یار مُو چه حاجت کــس دیگه اینکه اشعار بابا طاهر ترکیبی از زبان های لری،کردی و همدانیه ، برای همین خود من که بعضی وقتا میخوام اشعارش را بخونم یه کم برام مشکله .... sara-l7th September 2007, 11:32 PM: اما نظرتون درباره مولانا چيه؟ منظومه معروف اوست که از معروف ترين کتابهاي زبان فارسي است و آنرا "مثنوي معنوي" نام نهاده است.آثار اين شاعر همه مون ميدونيم كه به زبانهاي مختلف ترجمه شده و اكثر اشعارشون در باب حقيقت و بيان ساده و نظر و بلندي و خضائل انساني رو برشمرده . در كتاب مثنوي معنوي مولانا افسانه ها و سنن و قصه هاي پر از نغز رو آورده . خيلي جالب هستش . يـار مـرا , غار مـرا , عشق جگر خـوار مـرا يـار تـوئی , غار تـوئی , خواجه نگهدار مـرا نوح تـوئی , روح تـوئی , فاتح و مفتوح تـوئی سينه مشروح تـوی , بر در اسرار مـرا نـور تـوئی , سـور تـوئی , دولت منصور تـوئی مرغ کــه طور تـوئی , خسته به منقار مـرا قطره توئی , بحر توئی , لطف توئی , قهر تـوئی قند تـوئی , زهر تـوئی , بيش ميازار مـرا حجره خورشيد تـوئی , خانـه ناهيـد تـوئی روضه اوميد تـوئی , راه ده ای يار مـرا روز تـوئی , روزه تـوئی , حاصل در يـوزه تـوئی آب تـوئی , کوزه تـوئی , آب ده اين بار مـرا دانه تـوئی , دام تـوی , باده تـوئی , جام تـوئی پخته تـوئی , خام تـوئی , خام بمـگذار مـرا اين تن اگر کم تندی , راه دلم کم زنـدی راه شـدی تا نبـدی , اين همه گفتار مـرا dina 20068th September 2007, 02:03 AMمولانا میگه: «مثنوی را جهت آن نگفتم که آن را حمایل کنند، بل تا زیر پا نهند و بالای آسمان روند که مثنوی معراج حقایق است نه آنکه نردبان را بر دوش بگیرند و شهر به شهر بگردند.» کتاب مثنوی معنوی یکی از مهمترین آثار عرفانی به زبان فارسیه ..... و بیشتر برای مردم امروز پیام رهایی دارد .... کتاب مثنوی معنوی از قول خود مولانا کتابی برای تاکید «اصول دین» نامیده شده : «هذا كتابً المثنوي، و هّو اصولُ اصولِ اصولِ الدين.» مثنوی معنوی تاثیر پذیری بارزی از قران دارد و در بین اشعار اون حدود هزار و پانصد آیه از قران بیان شده و تقریبا همین تعداد هم معنی آیات نقل شده ...پس با این حساب حدود نیمی از قران در اشعار و مفاهیم مثنویه .... چیز دیگه ای که در ساختار مثنوی قابل توجه هستش اینه که مولوی دائما در حال گذر از یک موضوع به موضوع دیگه است و تنوع اوزان شعری و خیال پردازیهای زیادی داره .... و برای مولانا امکان محصور ماندن در قالب کلمات و الفاظ نبوده و خود مولا میگه : آتشي از عشق در جان برفروز سربه سر فكر و عبادت را بسوز اي خدا جان را تو بنما آن مقام كاندرو بي حرف مي رويد كلام گرچه تفسير زبان روشنگر است ليك عشق بي زبان روشن تر است ghoroobefarda9th September 2007, 06:50 PMمولانا بي شك يكي از بزرگترين مثنوي سرايان فارسي زبانه . متاسفانه من در مواردي ديدم كه شعر ايشان رو در قياس با اشعار خيام قرار ميدهند و ايشان را عارفي بزرگ و خيام را ملهد و بي دين . و اين در حالي ست كه ما مفاهيم بسيار مشابه اي رو در اشعار خيام و حافظ مي بينيم . من نمي دونم چطور يكي از اونها خوب ميشه و ديگري بد . به نظر من خانه از پاي بست ويران است و اصلا چنين قياس هايي كاملا غلطه . در اين كه مولانا از بزرگترين عرفاي شعر فارسي است هيچ شكي و جود نداره . ايشان در اشعارشون بخصوص در مثنوي معنوي با استفاده از داستان هاي كهنو روايت آنها به زباني شيوا ، درسهايي رو به خواننده مي دهند كه فراموش نميشه. از جمله سر نامها كه درمورد تفاوت بيان كلمه انگوره و همين باعث دعوا ميشه . چار كس را داد مردي يك درم آن يكي گفت اين به انگوري دهم آن يكي ديگر عرب بود گفت : لا من عنب خواهم نه انگور ، اي دغا آن يكي ترك بود گفت : اين بنم من نمي خواهم عنب ، خواهم ازم ...... يا شعر نقاشان روم و چين كه فكر كنم همه داستان آن رو مي دانند . به نظر من پروين هم در بسياري از اشعار خود با تقليد از مولانا از همين روش استفاده كرده است : مانند شعر سير و پياز يا شعر مست ومحتسب كه به وضوح از روي شعر مست و محتسب مولانا سروده شده ولي به زبان امروزي و همين امر اشعار او را نيز شيرين كرده است mahtabi9th September 2007, 07:04 PMمولانای بزرگوار میفرمایند که من سر نخورم که سر گران است پاچه نخورم که استخوان است بریان نخورم که هم زیان است من نور خورم که قوت جان است ... در عالم یک چیز هست که آن فراموش‌کردنی نیست. اگر جملهء چیزها را فراموش کنی و آن را فراموش نکنی باک نیست و اگر جمله را به جای آری و یاد داری و فراموش نکنی و آن را فراموش کنی، هیچ نکرده باشی. همچنان که پادشاهی تو را به ده فرستاد برای کاری معیّن. تو رفتی و صد کار دیگر گزاردی. چون آن کار را که برای آن رفته بودی نگزاردی چنان است که هیچ نگزاردی. پس آدمی در این عالم برای کاری آمده است و مقصود آن است. چون آن نمی‌گزارد، پس هیچ نکرده باشد. با تشکر فریبا sooly_joon10th September 2007, 05:45 PMخوب حالا ديگه نوبت وحشي بافقيه!!! وحشي بافقي يكي از تواناترين شاعران قرن دهم هجري ست . وحشي مردي شيدا و دلباخته است كه اندروني پر از سوز و گداز دارد , عشق وحشي عشق ظاهري و رياكارانه نيست بلكه عشق پاك است, بدين جهت كمتر كسي است كه اشعار شيواي وحشي را بخواند و اندرونش سوز و گدازي به پا نشود. بخصوص غزلها و تركيب بندهاي عاشقانه او در لطافت و سلاست شهرت تام دارد و در آنها نوآوري و تازگي از جهت سبك و معني ديده مي شود. با آنكه قصايد وحشي در مقام مقايسه با قصايد پيشينيان برابري نمي كند , ولي غزلهايش بسيار لطيف و زيبا است. شايد علت اصلي شيوايي كلام وحشي بدان جهت باشد كه وي عشق را براي بهتر زيستن كافي دانسته است , وبراي خود نيز عشق و شيدائي آرزو كرده , و با دل و جان خواهان عشق پاك بوده است. از اين جهت داستان هاي عاشقانه را فقط براي آرامش و تسلي درون سوز ناك خود به وجود آورده است. . . الهي سينه اي ده آتش افروز * در آن سينه دلي وان دل همه سوز هر آن دل را كه سوزي نيست دل نيست * دل افسرده غير از آب و گل نيست دلم پر شعله گردان , سينه پر دود * زبانم كن به گفتن آتش آلود كرامت كن دروني درد پرورد * دلي در وي درون درد و برون درد به سوزم ده كلامم را روايي * كز آن گرمي كند آتش گدائي دلم را داغ عشقي بر جبين نه * زبانم را بياني آتشين ده سخن كز سوز دل تابي ندارد * چكد گر آب از او , آبي ندارد دلي افسرده دارم سخت بي نور * چراغي زو بغايت روشني دور بده گرمي دل افسرده ام را * فروزان كن چراغ مرده ام را ندارد راه فكرم روشايي * ز لطف پرتويي دارم گدائي اگر لطف تو نبود پرتو انداز * كجا فكر و كجا گنجينه ي راز ز گنج راز در هر كنج سينه * نهاده خازن تو صد دفينه ولي لطف تو گر نبود , به صد رنج * پشيزي كس نيابد زان همه گنج چو در كنج صد گنجينه داري * نمي خواهم كه نوميدم گذاري به راه اين اميد پيچ در پيچ * مرا لطف تو ميبايد دگر هيچ sara-l10th September 2007, 11:07 PMوحشي واقعا" مردي نا آرام بود و اين را به وضوح ميتوان در اكثر اشعاروي ديدوحشي اگر چه در انواع قالب‏هاي شعري طبع‏آزمايي كرده است، اما غزليات شورآفرين او بيش از ساير آثارش در ميان ادب دوستان ايراني، مقبوليت يافته است. همونطوري كه در زندگينامه اش آورده شده وحشي از شاعراني بود كه زندگي خودش رو در تنگدستي گذروند . منظومه فرهاد و شيرين واقعا" شاهكار به ياد ماندني هستش. اگه به غزلياتش دقت كنيم همونطور كه بقيه دوستان هم گفتن در غزلياتش از سختي ها و تنگدستيهاي خودش ياد كرده تركيب بند شرح هاي پريشاني : دوستان شرح پريشاني من گوش كنيد قصه بي سر و ساماني من گوش كنيد يوسفي بود ولي هيچ خريدار نداشت اين همه مشتري و گرمي بازار نداشت اوّل آن كس كه خريدار شدش من بودم باعث گرمي بازار شدش من بودم حاليا عاشق سرگشته فراوان دارد كي سر و كار به اين بي سر و سامان دارد شرح اين قصه جانسوز نهفتن تا كي سوختم، سوختم، اين راز نهفتن تا كي روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم عقل و دین باخته، دیوانه‌ی رویی بودیم بسته‌ی سلسله‌ی سلسله مویی بودیم کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود یک گرفتار از این جمله که هستند نبود ghoroobefarda10th September 2007, 11:56 PMزندگینامه تولد وحشی گویا در اواسط نیمه اول قرن دهم در بافق که بر سر راه یزد و کرمان واقع است، اتفاق افتاد و چون بافق را گاهی از توابع کرمان و گاه از توابع یزد به حساب می آورند، وحشی را گاهی یزدی و گاهی کرم سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 896]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن