واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نطق مرا کور نکن، عزيزم! نويسنده:دکتر علي عباسعليزاده/ روانپزشک کمتر زوجي را پيدا ميکنيد که در زندگي خانوادگيشان بگو مگو نداشته باشند. ولي گاهي اوقات بگو مگوها آنقدر بالا ميگيرد که بهداشت رواني افراد را تحت تاثير قرار ميدهد. از انواع تعامل بين همسران ايراني که بسيار تکراري، قابل توجه و مشکلساز است يکي اين است که شوهر در مورد موضوعي اظهارنظر ميکند و خانم بيدرنگ و البته غالبا بهصورت غيرمستقيم با نظر او مخالفت ميکند و يا به نوعي نظر او را زير سوال ميبرد. شوهر دلخور ميشود و سعي ميکند عصبيت و دلخورياش را پنهان نگه دارد و اين تلاش منجر ميشود به سکوت شوهر و در خود فرو رفتن او. خانم که با ترشرويي از مخالفت با اظهار نظر شوهرش ميخواهد حرف خود را به نوعي پس بگيرد و در تاييد گفته يا پيشنهاد همسرش چيزي بگويد و ميگويد اما رفتار عذرخواهانه يا تاييدآميز او حکم نوش داروي بعد از مرگ سهراب است و مدتي طول ميکشد تا شوهر از رنجش خاطري که پيدا کرده است رهايي يابد. خانم که تلاش خود را بينتيجه ميبيند، آزرده خاطر ميشود، خلقش ميگيرد احساس پشيماني موجب خودملامتگري و افسردگي گذراي او ميشود و به اين ترتيب فضاي خانواده بد و اعصاب خردکن ميشود. وقتي اين صحنهها تکرار ميشود، شوهر ناخودآگاه ياد ميگيرد که اظهارنظر يا پيشنهاد نکند و حتي به تدريج از اينکه خبري را براي خانم تعريف کند، پرهيز ميکند تا دچار مصيبتي که شرح آن رفت، نشود. اين سکوت و اجتناب از گپ و گفت چنان ادامه مييابد که کمکم صداي خانم درميآيد که شوهرش اگر چه در بيرون از منزل آدم خوشصحبتي است در داخل منزل انگار با همه قهر است. خانم به تدريج گلهمند ميشود که خبرها و نظرهايي که شوهرش نقل کرده است را از زبان ديگران ميشنود. وقتي خانم از زبان خواهر شوهرش بشنود که همسر خود او قرار است ارتقاي شغلي پيدا کند، به خود حق ميدهد که بسيار عصباني شود و يا همسرش را محکوم کند که به خانواده خود بسيار وابسته است و از آنجايي که اظهارنظر خواهر شوهرش ممکن است تاثيري در رفتار شوهر خود او داشته باشد همسرش را محکوم ميکند که گوشي و دهانبين است و تحت تاثير حرفهاي فاميل قرار ميگيرد. البته تاسف و تحسر خانم قابل درک است اما انتقال اين مطلب به خانم که واکنشهاي عجولانه، مخالفتآميز، غيرهمدلانه و البته اتوماتيک و عميقا ناخودآگاه او به اظهارت همسرش باعث شده است که چنين وضعي پيش آيد کاري است بسيار مشکل و تخصصي، که نه تنها دانش ژرف در زمينه پويايي روانشناختي تعامل بين آدمها، بلکه وقت کافي، دلسوزي حرفهاي و آگاهانه و نيز صبر، دقت و توجه حرفهاي را نيز ميطلبد. مچگيري وقتي خانم از آقا مچگيري ميکند که فلان خبر مربوط به او يا خانواده را از زبان مادر شوهرش يا خانم برادر همسرش شنيده است مرد خلع سلاح ميشود، خجالت ميکشد، عصبي ميشود و حالا ميخواهد توضيح بدهد يا اصل خبر را به دقت و مفصل براي همسرش بيان کند ولي افسوس که «آب ريخته را نميتوان جمع کرد!» اين بار آقا خود را ملامت ميکند، خواهرش و مادرش را سرزنش ميکند که چرا حرف و حديث ميسازند و خود را ملامت ميکند که چرا ناپختگي کرده و جلوي زبان خودش را پيش بعضيها نگرفته و چرا ابتدا مطلب را براي خانم خودش نگفته که سزاوارتر بوده است. از آنجا که برخي الگوهاي رفتاري به تدريج و بعضا ناخودآگاه شکل ميگيرد، اگر چه مصيبت شوهر تاسفبرانگيز و ناراحت کننده است اما آگاه ساختن او از کم و کيف ماجرا و چرايي و چگونگي آن نيازمند صبوري، دقت، توجه، اعتماد متقابل، دانش کافي، تجربه، منش حرفهاي و وقت کافي است که در وانفساي زمانه ما کيميايي کمياب است که اگر مشکل هزينه کار را بر آن اضافه کنيم، ابعاد مايوسکنندهاي پيدا ميکند که اميدواريم چنين نشود.
مهارتيابي همسران بايد بياموزند که در قبال اظهارنظر و يا پيشنهاد يکديگر قبل از هر چيز ابتدا سعي کنند در جهت شتکميل و تاييدنظر يکديگر مطلبي بگويند و بعد از گرمتر شدن صميمانه گفتگو، آنگاه فرصت پيدا ميکنند که درباره موضوع مورد صحبت از يکديگر سوال بکنند و در مرحله بعدي اگر گفتگوي صميمانه ادامه يافت نظر مخالف و احيانا انتقادي خود را با کلامي و بياني دوستانه، مودبانه، همدلانه و کامل کننده ابراز کنند. مهمترين مانع براي رفتاري سازنده و آيندهنگر، رفتارهاي اتوماتيک و از سر عادت است. عادتها ريشه در تاريخ، ژنتيک، فرهنگ، تربيت خانوادگي، تجربيات هيجاني گذشته هر کس و به طور کلي، تجربيات قبلي در تعامل زوجين دارد و پيداست که چه بحث مفصلي ميطلبد که فعلا از آن ميگذريم اما براي گذشتن از مانع عادت براي برخورد سازنده، هوشيارانه و آگاهانه، مهمترين کاري که بايد کرد، اين است که در واکنش نشان دادن به يکديگر عجله نکنيد. اميدوار و مطمئن باشيد که رفتارهاي سازنده ميتواند با تمرين و تکرار به عادتي ثانوي تبديل شود. عادت ثانوي براي واکنشي مسوولانه و دورانديشانه پاداش صبر و زحمتي است که در تمرين روزمره در تعامل با يکديگر به خرج ميدهيد. آنچه فعلا مورد نظر ماست اين است که چگونه ميتوان با اين الگوي مشکلساز مقابله کرد؟ شايد بفرماييد که «اي بابا! اين همه دردسر براي چي؟» براي رشد، براي پرورش شخصيت، براي بهتر شدن زندگي، براي اجتناب از تنشهاي بيهوده در مدارا با يکديگر و بالاخره براي لذت بردن از زندگي، به قول معروف «هر کسي طاووس خواهد جور هندوستان کشد.» پس در اولين قدم به خاطر داشته باشيد که در واکنش به يکديگر عجله نکنيد تا فرصت داشته باشيد که واکنشي خردمندانه داشته باشيد. منبع: http://www.salamat.com
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]