واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عوارض الکل، برگشتناپذيرند الکليسم در گفتگو با دکتر آذرخش مکري، روانپزشک اعتياد آقاي دکتر، الکليسم يا اعتياد به الکل چه تعريفي دارد؟ الکليسم عبارت است از وابستگي فيزيولوژيکي و رواني به الکل که موجب بروز بيماريهاي مزمن و ايجاد مشکلاتي در روابط بين فردي، کاري و خانوادگي ميشود.: اين نوع اعتياد چهقدر در کشورمان شيوع دارد؟در حقيقت ايران از نظر اعتياد به الکل در وضعيت مطلوبي نسبت به کشورهاي ديگر قرار دارد اما از آنجا که آمار دقيق معتادان الکلي ايران هنوز جمعآوري نشده است، نميتوان به ثابت ماندن اين وضعيت مطلوب و افزايش نيافتن شمار معتادان الکلي کشور چندان خوشبين بود. از طرف ديگر، معتادان به الکل نميتوانند به هيچ مرکزي براي درمان مراجعه کنند و تنها محل مراجعه آنها مطب پزشکان است که در آنجا نيز تنها قرصآرامبخش دريافت ميکنند. در عين حال، معضل اعتياد به الکل غيرقابل انکار است و متاسفانه مصرف الکل، پيشزمينه رشد اعتياد و بسياري از آسيبهاي اجتماعي است. با توجه به اين موضوع، چرا هنوز مراکز درمان اعتياد به الکل راهاندازي نشده است؟ به هر حال، از ديدگاه مسوولان مربوط، راهاندازي اين مراکز جزو اولويتها نيست اما به اعتقاد من، بايد هر چه زودتر در دستور کار وزارت بهداشت و سازمان بهزيستي به صورت پايلوت در مرحله اوليه قرار گيرد. بعضيها علت راهاندازي نشدن مراکز درمان اعتياد به الکل را اشکال قانوني عنوان ميکنند و اين در حالي است که مصرف موادمخدر نيز اشکال قانوني دارد و اگر اينگونه فرض شود، راهاندازي مراکز درمان اعتياد به مواد مخدر نيز بايد دچار اشکال قانوني باشد. آسيبهاي اجتماعي را بايد ديد و براي آنها راهحل علمي و درست پيدا کرد. چه عواملي در اعتياد به الکل در افراد نقش دارند؟ دسترسي به الکل تنها دليل مصرف الکل نيست. بلکه دهها عامل ديگر مانند انگيزه مصرف، طبقه اجتماعي مصرف کننده، شرايط وهدف مصرف، مصرف به صورت تنها يا گروهي و همچنين وجود اختلال رواني در مصرف کننده يا مصرف مشروبات الکلي براي تفريح در اين زمينه نقش دارند. در اين ميان، عوامل شخصيتي (مانند وابسته بودن، عصبانيت، جنون و سرخوشي، افسردگي)، تاثيرات خانوادگي، عوامل ارثي، فشار اجتماعي يا فرهنگي براي مصرف الکل، بروز بحرانها در زندگي و شايد اختلالات شيميايي در بدن، از جمله عوامل اعتياد به الکل به شمار ميآيد. اعتياد به الکل چه تاثيراتي بر سلامت روان افراد دارد؟ اگر تاثيرات جسماني الکل را کنار بگذاريم و بخواهيم به تاثيرات اعتياد به الکل بر روان بپردازيم، بايد به اين نکته اشاره کنيم که مصرف الکل موجب از دست رفتن کنترل بر رفتار ميشود و در فرد معتاد عوارضي مانند رفتارهاي نامناسب، پرحرفي يا کمحرفي، بيربط حرف زدن، گيجي و حواسپرتي، پرخاشگري، گوشهگيري يا معاشرتي شدن بيش از حد، نداشتن قدرت تصميمگيري، اختلال خواب و.... ايجاد ميکند و حتي در صورت مصرف زياد ميتواند انگيزه خودکشي در فرد ايجاد کند. نظر شما درباره تعامل با ستاد مبارزه با موادمخدر براي ورود به موضوع الکل چيست؟ اين را بايد به صورت يک پديده طب داخلي و پزشکي ببينيد. شبکههاي قاچاق و توزيع و آن جمعيتي که استفاده ميکنند، دو گروه متفاوتاند و احساس من اين است که ستاد احتمالا به علت مسايل اجرايي در حال حاضر تمرکز زيادي روي هروئين و مواد افيوني گذاشته که کاملا هم درست است. اما اين مساله ديگري است. کساني که در طب گوارش و به ويژه بيماريهاي کبدي و عمومي پزشکي هستند، بر پيشرفت تکنولوژي پيشگيري از مصرف الکل و اعتياد به آن تاکيد دارند. آيا کاهش مصرف الکل، سياستگذاري خاصي را ميطلبد؟ اين کار سياستگذاري لازم ندارد. وقتي تکنولوژي درماني اعتياد وجود داشته باشد، مردم هم ياد ميگيرند. پزشکان و روانشناسان از من ميپرسند که درمان افسردگي اين است، درمان اسکيزوفرني اين است، درمان الکليسم کدام است؟ ما ميگوييم که درمان خاص خود را دارد. جواب آنها هم اين است که ما در دوره آموزش خود، اين را ياد نگرفتهايم. در واقع براي اينکه آموزشهاي دوره درماني اعتياد به الکل وجود داشته باشد، شايد سياستگذاري کلان مطرح نباشد. مانند اينکه وقتي يک بيماري جديد يا يک عفونت جديد شايع ميشود، پزشکان ميگويند کاش ما هم بلد بوديم و مراکز درمان اينها هم بود يا اين دارو را هم براي درمان اين بيماري در کشور داشتيم. اين ديگر به سياستگذاري کلان برنميگردد. ما بايد تا جايي که ميتوانيم سيستم درمان اعتياد (اعتياد به تمام مواد اعتيادآور) را آکادميک کنيم و قدرت علمي و اجرايي خود را بالا ببريم که خيلي هم هزينه ندارد. درباره درمان الکليسم هم توضيح ميدهيد؟ آيا شخصي که سالها است الکل مصرف ميکند، ميتواند اقدام به ترک کند؟ متاسفانه هنوز براي درمان الکليسم برخلاف درمان اعتياد به موادمخدر، داروي جايگزيني وجود ندارد و به همين دليل، دارودرماني الکل چندان موفق نيست و تنها براي درمان عوارض جسمي اعتياد به الکل در کوتاه مدت مفيد است. خود درماني، گروه درماني از طريق گروه الکليکهاي گمنام (AA) و رواندرماني فشرده از عمده روشهاي درمان اعتياد به الکل محسوب ميشود اما متاسفانه هيچ يک از اين روشهاي درماني توسعه پيدا نکرده است. نقش رسانهها را در آگاهسازي و بالا بردن سطح آگاهي مردم جامعه نسبت به پديده الکلسيم چهقدر مهم ميدانيد؟ برنامههاي تلويزيوني مانند سريال منبع:http://www.salamat.com
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 502]