واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پیرامون خميازه نويسنده:دکتر علي ملائکه خميازه يک پيام غيرشفاهي با معاني متفاوت است که البته مسري هم هست؛ به اين معنا که ديدن فرد ديگري که خميازه ميکشد يا صحبت کردن تلفني با فردي که دارد خميازه ميکشد و حتي فکر کردن به خميازه هم ميتواند باعث بروز خميازه شود. اين حالت مسري، نمونه شاخصي از بازخورد مثبت است. مسري بودن خميازه حتي در شمپانزهها هم ديده شده است. در خميازه چه اتفاقي ميافتد؟ خميازه يک بازتاب غيرارادي عصبي است که در آن، ابتدا به طور همزمان وارد کردن هوا به درون ريهها و کشيده شدن پرده گوش رخ ميدهد و به دنبال آن، بازدم اتفاق ميافتد. خميازه کشيدن ممکن است با خستگي، استرس، کار زياد، فقدان تحرک و ملال همراه باشد. ولي به هر حال، در خميازه، بخشهاي بسياري از بدن به کار ميافتند. اول، دهان شما باز ميشود و فک پايين ميآيد و اجازه عبور هر چه بيشتر هوا را ميدهد. سپس، هنگاميکه دم انجام ميدهيد، هوا درون ريههايتان را پر ميکند؛ عضلات شکمتان شل ميشود و عضله ديافراگم که بين قفسه سينه و شکم است به پايين حرکت ميکند. بعد از اينکه هواي تنفسشده ريهها را پر کرد، مقداري از اين هوا در هنگام بازدم از ريهها خارج ميشود.
چرا خميازه ميکشيم؟ در مورد اينکه چرا خميازه کشيدن در انسانها و حيوانها رخ ميدهد، نظريات مختلفي وجود دارد. احتمالا شماري از عوامل محرک - و نه يک عامل واحد- براي بروز اين رفتار وجود دارد. همچنين شماري از نظريهها به دليل تکاملي اوليه خميازه کشيدن پرداختهاند، اما هيچکدام به صورت تجربي ثابت نشدهاند. از قديميترين نظريهها در مورد علت بروز خميازه اين بوده است که اين رفتار هنگاميبروز ميکند که ميزان دياکسيدکربن خون بالا ميرود، و بنابراين با خميازه کشيدن فرد اکسيژن بيشتري وارد بدن ميکند. اعتقاد به اين نظريه به زمان بقراط باز ميگردد، اما بررسيهاي اخير نشاندادهاند که اين نظريه نادرست است يا لااقل با خطاهايي همراه است. در واقع، خميازه کشيدن در مقايسه با تنفس طبيعي، ميزان ورود اکسيژن به بدن را کاهش ميدهد، نه افزايش. دومين نظريه توضيحدهنده خمياز ميگويد خميازه کشيدن راهي براي کنترل درجه حرارت مغز است. تصور بر اين است که اين فرآيند مغز شما را خنک کند، همانطور که يک پره هواکش، کامپيوتر را خنک ميکند. يک بررسي در سال 2007 ميلادي در دانشگاه آلباني در آمريکا نشان داد که خميازه کشيدن ممکن است به عنوان وسيلهاي براي خنک نگاه داشتن مغز به کار رود. مغز پستانداران در يک طيف محدود حرارتي بهترين کارکرد را دارد. اين پژوهشگران در دو آزمايش نشان دادند که افرادي که روي پيشانيهايشان کيسه يخ گذاشته ميشود، يا از آنها خواسته ميشود که تنها از راه بيني تنفس کنند، هنگام تماشاي ويديوي خميازه کشيدن ديگران، ديگر دچار خميازه کشيدن مسري نميشوند. يک فرضيه مشابه اخير خميازه کشيدن را به عنوان ابزاري براي تنظيم درجه حرارت بدن در نظر ميگيرد. نظريه ديگر، فرض را بر اين ميگذارد که خميازه کشيدن به خاطر ميل به کشيدن عضلات بدن است. بيقراري و عصبي بودن هم به عنوان يک دليل احتمالي ذکر شده است. بررسيهايي انجام شده است که نشان ميدهد خميازه کشيدن، به خصوص به دلايل رواني (مانند خميازههاي مسري) ممکن است به عنوان راهي براي هشيار نگهداشتن يک گروه به کار رود. شواهد موردي دال بر اين است که خميازه کشيدن به افزايش هشياري يک فرد کمک ميکند. مشاهده شده است که سربازان هوابورد در لحظاتي پيش از خروج از هواپيما خميازه ميکشند. يک فرضيه ديگر اين است که خميازه کشيدن ناشي از واسطههاي شيميايي عصبي در مغز است که بر عواطف، خلق و خو، اشتها و ساير پديدههاي رواني اثر ميگذارد. از جمله اين مواد شيميايي سروتونين، دوپامين، اسيدگلوتاميک و اکسيدنيتريک است. هر چه تعداد بيشتري از اين ترکيبات در مغز فعال شوند، تعداد خميازهها افزايش مييابد. در مقابل حضور بيشتر واسطههاي عصبي شبه افيوني در مغز مانند آندورفين تکرر خميازهها را کاهش ميدهند. در بيماراني که از داروهاي ضدافسردگي از گروه مهارکنندههاي انتخابي بازجذب سروتوتين مانند پاروکستين يا سيتالوپرام مصرف ميکنند، مشاهده شده است که تعداد خميازهها افزايش مييابد. و بالاخره فرضيه ديگر در مورد خميازه کشيدن کمبود اکسيژن در خون است و اينکه بازتاب عصبي خميازه کشيدن، باعث «ورود سريع اکسيژن» به مغز ميشود. البته اوضاع خميازه ممکن است به علل بيماريهايي مانند ديابت، سکته مغزي و بيماريهاي غده آدرنال تغيير کند.
چرا خميازه مسري است؟ مشاهده صورت شخص ديگري که دارد خميازه ميکشد (بهخصوص خيره شده به چشمهاي او) و حتي خواندن مطلبي درباره خميازه يا فکر کردن به خميازه هم ممکن است باعث شود ما خميازه بکشيم. علت فوري اين پديده ممکن است به سلولهاي عصبي آينهاي (سلولهاي عصبي در قشر بخش پيشاني مغز در گروهي از حيوانات مهرهدار و نيز انسانها) مربوط باشد که هنگام قرارگيري در معرض تحريکي از جاندار همنوع و گاهي جانداراني از نوع ديگر، همان ناحيه مغزشان فعال شود که در جاندار پيش رويشان فعال است. سلولهاي عصبي آينهاي به عنوان علت برانگيزاننده براي تقليد که ريشه اغلب موارد يادگيري انساني از جمله آموزش زبان است، فرض شدهاند. يک بررسي در سال 2007 ميلادي نشان داد که خميازه کشيدن کودکان مبتلا به اوتيسم (يک نوع اختلال ارتباطي ناشي از نقصان رشد مغز) هنگام مشاهده ويديوهاي خميازه کشيدن بر خلاف کودکان با رشد طبيعي، افزايش نمييابد. يک بررسي اخير که در دانشگاه ليدز انجام شده و در آنها رفتار گروهي از دانشجويان براي پذيرش در يک اتاق انتظار را تحت نظر قرار گرفته است، نشاندهنده رابطهاي ميان توانايي همدلي با ديگران و خميازه کشيدن است. اين پژوهشگران ميگويند خميازه کشيدن مسري بيانگر همدلي کردن است. اين رفتار، نشاندهنده توجه به حالت رفتاري و رواني ديگران است. حيوانات هم خميازه ميکشند از ديدگاه تکاملي، نظريات مختلفي در مورد خميازه کشيدن ابراز شده است؛ از جمله اينکه خميازه، خستگي يک فرد گروه را به ساير افراد گروه نشان ميدهد تا الگوها و چرخههاي خوابشان را هماهنگ کنند. خميازه در حيوانات ممکن است که پيام هشداردهندهاي باشد؛ مثلا خميازه بابونها ممکن است با نشان دادن دندانهاي نيش بزرگشان براي تهديد دشمنان به کار رود يا خميازه کشيدن در خوکچه هندي با نشان دادن دندانهاي نيش براي اظهار خشم يا سلطه به جانوران همنوع به کار ميرود. خميازه کشيدن ممکن جزيي از جفتگيري نيز باشد. در پنگوئنهاي «آدلي»، خميازه کشيدن جزئي از رفتار جفتگيري است. جفتهاي پنگوئن چهره به چهره ميايستند و پنگوئنهاي نر در رفتاري که به عنوان نوعي بيان شادماني توصيف شده، منقارشان را کاملا باز و صورتشان را رو به آسمان ميکنند. اين رفتار در پنگوئنهاي امپراتور هم ديده ميشود. خميازه مارها هم باعث جفتشدن دوباره فک آنها پس از غذا خوردن ميشود و هم ممکن است دلايل تنفسي داشته باشد، چرا که هنگام خميازه کشيدن آنها ميتوان ميتوان ناي آنها را ديد که گشاده ميشود. سگها پس از ديدن انسانهايي که خميازه ميکشند و نيز هنگامي که سردرگم هستند، خميازه ميکشند. بعضيها زيادي خميازه ميکشند اگر فرد بيش از حد معمول خميازه بکشد (حتي اگر خسته و خوابآلود باشد)، ممکن است يک مشکل زمينهاي وجود داشته باشد. از جمله اين که فرد به دلايل مختلف پزشکي دچار خوابآلودگي بيش از حد روزانه شده است. همچنين خميازه کشيدن بيش از حد ممکن است در نتيجه واکنش وازو-واگال (تحريک بيش از حد عصب واگ که عروق را گشاد ميکند) رخ دهد. بروز اين وضعيت ممکن است به يک مشکل قلبي از جمله سکته قلبي و پارگي ديواره شريان آئورت- اشاره داشته باشد. منبع:www.salamat.com
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2532]