واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: قرباني سرخورده نميداند كه اين شخص پدرش است يا شريك جنسي - دكتر بهنام اوحدي
در تمام نمونههاي زناي با محارم اگر رابطهاي ميان پدر و فرزند شكل گرفته باشد ميتوان گفت عامل اصلي اين رابطه، فردي دچار اختلالات رواني عمده همانند روانپريشي يا اختلالات قطبي و يا شخصيتي است. سوءمصرف الكل و استفاده از موادمخدر نيز بهنوعي تشديدكننده اين اختلالات است. در اين نوع رابطهها، مادر معمولا يك شخصيت منفعل، بيمار و يا غالب دارد. اگر مادر بهدليلي كنار گذاشته شود دختر بزرگ خانواده زيباتر و بامحبتترين شخصي است كه ميتواند نقش مادر در اين خانه را بهعهده گيرد و ممكن است اين نوع ارتباط با رغبت طرفين انجام شود.
پدر هم معمولا دختر زيباتر و مهربانتر را انتخاب ميكند و دختر هم آگاهانه و يا ناآگاهانه وارد رابطه گردد اما وقتي متوجه رفتارهاي ناشي از سوءاستفاده ميشود سعي ميكند خود را كنار بكشد اما با زور و اجبار پدر چارهاي جز ادامه رابطه ندارد.
در اينجا مادر هم بهطور ناخودآگاه نقشي را برعهده ميگيرد تا راز اين خانواده برملا نشود. مادر براي استوار ماندن خانواده حتي حاضر است فرزند قربانيشدهاش را بيشتر قرباني كند و حتي از اطلاعرساني به ماموران پليس هم خودداري ميكند.
نمونه اين رفتار از سوي پدر اتريشي كه 24 سال دخترش را مورد تعرض قرار ميداده و حتي از او صاحب 6 فرزند شده بود، ميبينيم. اين مرد علاوه بر اختلالات رواني بهخاطر مهندس بودنش از تكنولوژي هم اطلاع داشت و اقدام به ساختن دخمهاي براي نگهداري خانواده دومش كرده بود.
همانطور كه در اين خبر هم آمده اين دختر از سن 11 سالگي از سوي پدرش مورد سوءاستفاده قرار ميگرفت. عمدتا اين روابط از سنين 9 سالگي بهبعد شكل ميگيرد. قرباني هم دچار پريشاني، ترس و سردرگمي شده و از آنجا كه در دوران رسيدن به بلوغ فكري قرار دارد قاعدتا دچار حالاتي از سرخوردگي ميشود و نميداند كه اين شخص پدرش است يا شريك جنسياش! او پس از مدتي دچار بيماريهاي مختلف؛ اضطراب، ترسهاي بيمارگونه، كابوسهاي شبانه، اختلال در خوردن و خواب و... ميشود. پدر شخصيتي ضداجتماعي و مادر شخصيتي وابسته و ناتوان دارد، بنابراين همهچيز براي قربانيشدن دختر فراهم است.
در مورد اين حادثه و حتي مورد ديگري كه در اسكاتلند رخ داد بايد گفت بعيد است كه مادر از اين نوع رابطهها بيخبر باشد. بهطور مثال مادر اين دختر اتريشي، احتمالا با همسرش رابطه جنسي نداشته و بهخاطر داشتن 6 فرزند مجبور به ادامه زندگي شده است. اگر بپذيريم كه مادر به كلي از ماجرا بياطلاع بوده امري دور از ذهن است. چگونه ممكن است كه او سه فرزند دخترش را نيز به فرزندي بپذيرد و پدر هم هيچگونه مخالفتي نكرده باشد.
در بررسي بيشتر از شخصيت اين پدر ميتوان احتمال داد كه او عضو فرقهاي خاص است و حالتهاي شبهپريشاني در او نيز ناشي از آن فرقه است.
آنجا كه پدر به همسرش ميگويد دخترمان عضو يك فرقهاي شده، در واقع اين خود اوست كه وارد آن گروه شده است. وجود همدست نيز بهعنوان شريك پدر با توجه به رفتوآمدهاي مشكوك شخص سوم و مسافرتهاي پدر، تقويت ميشود. البته اين نوع رابطهها بيشتر بهخاطر تراكم جمعيتي خانواده، افزايش مجاورت فيزيكي، نبود آزادي جنسي ميان زن و شوهر و... رخ ميدهد. اغلب نيز در خانوادههايي كه از لحاظ اقتصادي و فرهنگي در فقر بهسر ميبرند ديده ميشود.
نمونه اينگونه روابط در دنيا بهخصوص جوامع توسعهنيافته بسيار ديده ميشود و مختص جوامع غربي نيست. بسياري از قتلهاي ناموسي در اين جوامع بهخاطر برملا شدن اينگونه روابط رخ ميدهد.
قربانيان اين حوادث بايد تحت درمان قرار گيرند؛ چه آن دختري كه سالها مورد سوءاستفاده قرار ميگرفت، چه فرزندانش و چه خود پدر متجاوز. اما نبايد انتظار داشت كه اين افراد به سلامت رواني مناسب برسند.
اجزايي از ترس، هراس، آشفتگي و اضطراب تا پايان عمر با قربانيان خواهد ماند. آنها بهطور قطع به جامعه برميگردند اما به آن سلامت رواني مطلوب و كاركرد حرفهاي، تحصيلي و روابط بين فردي دست نمييابند.
* روانپزشك و درمانگر مشكلات جنسي
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
شنبه 4 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 733]