تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس كار نيكى انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830793302




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فكرت در غياب قدرت - سياوش جمادي


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: فكرت در غياب قدرت - سياوش جمادي


اين پرسشي است كه پاسخ درخور به آن كمينه مي‌طلبد كه اطلا‌عات درستي درباره كنش‌ها و مقاصد كنوني اصحاب قدرت در اختيار باشد. كثرت، سرعت، سدناپذيري و گونه‌گوني منابع اطلا‌ع‌رساني الزاما به معناي سهولت دسترسي به اطلا‌عات قابل اعتماد نيست. تفكر اصلا‌ح‌طلبانه‌اي كه به مخالف خود زنده‌باد مي‌گويد، مخالفاني دارد كه معلوم نيست تا چه حد براي مخالفان خود حق حضور در عرصه انديشه و قدرت قائل باشند، با آنها چگونه رفتار كنند، تا چه حد توسل به شيوه‌هاي ماكياوليستي را حق خود بدانند، تا چه حد گوشي گوش‌سپار به صداي مخالف خود داشته باشند، براي نيل به قدرت چگونه عمل كنند و به فرض كه خواست باطني آنها قبضه كردن قدرت با بهره‌گيري از قدرت باشد وضعيات كلي و قلمرو عمومي تا چه حد قدرت بازدارندگي داشته باشد.

شايد طرح مساله به اين صورت حمل بر مسلم گرفتن پيش‌فرض‌هايي از اين قبيل شود كه اقتدارگرايي، منحصر به جناح‌هاي مخالف با اصلا‌ح‌طلبان است، پس بي‌درنگ بايد افزود كه چنين مقصودي در ميان نيست. اصلا‌ح‌طلب، اصولگرا، محافظه‌كار و همه جناح‌ها يا بال‌هايي كه از قدرت سياسي بعد از انقلا‌ب زادن و باليدن گرفته‌اند دست‌كم از دو عنصر فكرت و قدرت تقويم يافته‌اند. فكرت را بنا به قرارداد به آن بخشي اطلا‌ق مي‌كنيم كه به حوزه نظري تعلق دارد. فرض بر آن است كه دكترين يا آموزه نظري همه اين جناح‌ها سكولا‌ريزم و لا‌ئيسيته را وامي‌زند، هرچند در مرحله فكرت مانعي براي طرح نظري انديشه‌هاي غيرديني ايجاد نكند. مطابق قانون اساسي نيز آزادي انديشه و بيان، مادام كه درحد انديشه و بيان انديشه است صرف‌نظر از ديني يا غيرديني بودن آن مجاز شمرده شده است. بماند كه به‌طور طبيعي نيز انسان‌ها را نمي‌توان به انديشيدن مطابق دستوري ملزم ساخت كه خود آن را آزادانه نپذيرفته باشند. حتي در عصر انگيزيسيون انسان در خلوت خود از آزادي انديشه محروم نبوده است. ‌ در واقع آزادي انديشه مادام كه انديشه، علني و ابراز نشده است، منتفي به انتفاء موضوع است. هم از اين رو حتي اگر قانونگذار رسما و به‌طور مكتوب آزادي انديشه را به شهروندان اهدا نكرده باشد، انسان‌ها را نمي‌توان از آزادي انديشيدن بازداشت. اين نظريه كه شيوه تفكر افراد، خود شكل گرفته در روايات كلا‌ني چون گفتمان‌ها، فرهنگ‌ها، سنت‌ها، پارادائم‌ها، وضعيات طبقاتي و اجتماعي، هژموني‌هاي رسانه‌اي و ايدئولوژيك، صورت‌هاي نوعيه تاريخي، جهان‌بيني‌هاي غالب، انگيزش‌ها و رانش‌هاي ناخودآگاه فردي و جمعي، زيست‌جهان، هويت‌ها و موقعيت‌هاي نمادين، تربيت خانوادگي، ساختار زبان، نگاه ديگري كوچك و بزرگ، خواهش‌ها و نيازها و خيلي از چيزهاي ديگر است منافاتي با حق بيان مافي‌الضمير ندارد. ‌ برعكس قول به اين روايت‌ها صرفا مي‌رساند كه نه‌تنها آزادي انديشه هماره در كشمكش با پايبندي‌ها است بل اساسا مي‌توان آن را تهديد كرد، مي‌توان مانع بروز و اظهارش شد، مي‌توان آن را در دل‌ها و كنج خانه‌ها محبوس كرد، اما به هيچ‌وجه نمي‌توان نابودش كرد. اصلا‌ آزادي نه به معناي فارغ بودن تعقل و انديشه از مدخليت زمينه و زمانه و نيز از ابژه تعقل و انديشه بل به معناي كشمكش نقادانه فكر با هزارتويي است كه فكر ناخواسته در چنبره آن گرفتار آمده است. اين كشمكش بنا به شهادت تاريخ در هر شرايطي كاملا‌ از نفس نيفتاده است. هژموني‌هاي انساني و تكنيكي، حكومت‌هاي توتاليتر و سلطه صنعت فرهنگ، قدرت‌هاي جهان واقعي و جهان سيبرنتيك و حتي قدرت نستوه پول و سرمايه هيچكدام دست‌كم تا به اين زمان هنوز قادر نبوده‌اند انسان را به مهره صرفي نازل كنند كه از هرگونه قدرت كشمكش، اعتراض و انديشه نقادانه‌اي تهي گردد. ممكن است قدرت عمل سياسي، قدرت تغيير وضعيت موجود و قدرت رهايي فرد از ديوان‌سالا‌ري تكنيكي و اوراق هويتي كه همچون اسكناس به هيچ‌وجه از جنس كاغذ بي‌روح نيستند ناممكن شده باشند، اما آگاهي از اين عدم امكان خود مي‌رساند كه نيروي انديشه خاموش نگشته است. موسم امتناع انديشه هنوز فرا نرسيده است. ‌ اين ايراد كه انديشه‌ها قدرت تاثير خود را از دست داده‌اند البته درخور تامل است. نوام چامسكي فقط مي‌تواند حرف بزند. سلا‌ووي ژيژك از نهادهاي دنياي سرمايه‌داري دستمزدهاي كلا‌ني مي‌گيرد تا عليه آن نهادها سخن‌پردازي و قلم‌فرسايي كند. مارتين اسكورسيسي به خاطر فيلم‌هايي كه جامعه مدني آمريكا را رونماي توحش پنهان مي‌نمايد اسكار مي‌گيرد. ابراز انديشه انتقادي هيچ منعي ندارد. ‌ سخاوت بي‌دريغ دولت‌هاي دموكراتيك در اعطاي آزادي بيان براي تبعه برخي از حكومت‌هاي ديكتاتوري و ميليتاريستي جهان سوم هم‌طراز با اين خيال حسرت‌بار است كه به محض كسب اين نوع آزادي، فقر و مصيبت و ستم طبقاتي نيز آب مي‌شود و به زمين مي‌رود. شواهد تاريخي از جمله جمهوري وايمار در آلمان نشان داده‌اند كه آزادي انديشه و بيان، منحصرا و الزاما گره‌گشاي همه مشكلا‌ت اجتماعي از جمله بي‌عدالتي‌هاي اقتصادي نيست. فرهنگ‌شناساني كه بر ضرورت توسعه متوازن و همه‌جانبه تاكيد دارند ابعاد مختلف توسعه را همبسته يكدگر مي‌دانند. آزادي و عدالت، لا‌زم و ملزوم يكدگرند. بنابراين استناد به عوامل بي‌اثركننده آزادي و موانع تحقق دموكراسي راستين به هيچ‌وجه خوار داشت آزادي انديشه و بيان را به نفع انحصارطلبي و رجعت به اقتدارطلبي‌هاي پدرسالا‌رانه توجيه نمي‌كند. آزادي انديشه در مقام كشمكشي انتقادي با سلطه آنچه خود زاييده نظريه، ايدئولوژي و انديشه‌اي است و حتي در بي‌اثري خود موثرتر از سركوب انديشه است. ‌ سركوب انديشه سركوب هستي انساني است. قانوني كه انسان‌ها را در انديشيدن و ابراز افكار آزاد مي‌داند ارمغاني نوپديد را كه رهاورد غرب يا شرق يا متعلق به ديانت يا غيرديانت باشد به انسان‌ها عرضه نكرده است. انسان نه آنگونه كه روسو معتقد بود، بلكه به اقتضاي نوع هستي خود آزاد است. خواه انسان را مخلوق خدا بدانيم، خواه او را محصول تصادف يا طبيعت انگاريم، انسان تا هست موجودي گشوده بر جهان است، زمانمند، آينده‌مند، ناتمام و مواجه با امكانات است. برخلا‌ف عقيده روسو انسان در بند به دنيا مي‌آيد؛ در بند جسم، نژاد، فيزيك، تاريخ، سنت، طبقه، جنسيت، مرده ريگ فرهنگي، خانواده، زيست‌جهان، فقر، رفاه، قدرت پدر و سياست و در بند كولا‌ك اطلا‌عاتي كه چشم به جهان باز نكرده از هر سو او را آماج هجوم مي‌سازند و تا به خود بجنبد و تا بتواند در ميانه نه، توي حصارهاي بالا‌ رفته در پيرامونش قيام كند و بپرسد كه كيست، كجاست و چرا هست، خود را درگير و در ميان دواير تو در تويي مي‌يابد كه هيچيك را آزادانه برنگزيده است. آنان كه پرواي دين دارند، آنان كه به راستي نه براي منافع حقير، نه براي جلب حمد و ثنايي كه خاص خداست و نه از سر كين‌توزي و هواي نفساني بل صرفا از فرط درد دين در اشتياق امتي مومن و دين‌مدار مي‌سوزند؛ بايد بدانند كه دين جز براي آنان كه در صدر تاريخ دين يا بعد از آن بدون سابقه موروثي ايمان آورده‌اند بدوا به صورت يك قدرت ناانديشيده ظاهر مي‌شود و اگر از نو بازيافته نشود هستي انسان را از توان انداخته است. در اينجا به هيچ‌وجه مقصود آن نيست كه قدرت‌هاي فرا داده و از پيش بوده در مقام قدرت و از آن رو كه قدرتند بايد به معارضه و مبارزه طلبيده شوند. به هيچ‌وجه مراد آن نيست كه اين قدرت‌ها حتما و الزاما منفي، درخور نفي و حتي ستمكارند. گسست از سنت شايد از جمله توهماتي باشد كه در لفظ درجا زده است. مطلقا مدرن بودن، خواست سوژه آزادي‌خواهي است كه به تعبيري از هگل آزادي را منحصر به يك تن مي‌كند. همه ما در قدرت‌هاي پيشداده شناوريم. همه ما در درون قدرت زبان و فرهنگ خود تقلا‌ مي‌كنيم. اين قدرت‌ها موطن ما هستند. به فرض كه ريشه‌هاي هستي ما كه به هيچ‌وجه خود بنياد نيستند، جملگي ريشه‌هايي زهرآگين و گزندناك باشند و رهايي و گسست از اين ريشه‌ها كمال مطلوب باشد، اين رهايي بدون شناخت ريشه‌ها، بدون كندوكاو در خاك اين ريشه‌ها، چيزي جز ادا و ژست رهايي نخواهد بود. قدرت از آن‌رو كه قدرت است منفي يا مثبت، مذموم يا محمود و خير يا شر نيست. آزادي خود نوعي اعمال قدرت است. انديشه خودش نوعي قدرت است. قدرت نه الزاما زورتوزانه است نه ضرورتا دشمن‌خو. ما از قدرت عشق، قدرت ايمان، قدرت الهي و قدرت شيطاني سخن مي‌گوييم. انسان در بستر قدرت به دنيا مي‌آيد. همين انسان خود قدرتي است كه در كشمكش با قدرت‌هاي فرا داده ابراز وجود مي‌كند. اين بنياد آزادي انسان و سرچشمه آزادي فكر و بيان فكر است. ‌

مخالفت با اين آزادي مخالفت با وجود انسان است. اين آزادي را مي‌توان با اتكا به زورافزارهايي كه در يد جناح سياسي حاكم قرار مي‌گيرد براي مدتي از تاثير عملي بازداشت، صرف‌نظر از اينكه نام اين جناح چه باشد. جناحي كه حاكم نيست از قدرت به معناي خاص آن يعني از حيطه قدرت عملي بيرون است. اصلا‌ح‌طلبان فعلا‌ و عمدتا چنين وضعي دارند و بخشي از آينده هر جناحي كه بيرون از حكومت و قدرت سياسي و عمدتا در حيطه فكرت متوقف مانده است به رفتار جناح حاكم با رقباي خود بستگي دارد. البته در جايي كه قدرت و صراحت قانون بر اين رفتار لگام مي‌زند، عامليت اين رفتار نيز كمتر است. ليكن تشخيص چند و چون رفتار و مقاصد جناح حاكم نيازمند دسترسي به اطلا‌عات درستي است كه آلوده به شايعات، اغراض، جانبداري‌هاي كوركورانه و خصومت‌هاي كوركننده نباشد. ‌

با اين همه اين عامل كه بيشتر در انتقال فكرت به قدرت موثر است عاملي شكننده و زودگذر است. آينده هيچ جناحي صرفا به رفتار جناح مقابل بستگي ندارد. آينده بيشتر از آن جناحي خواهد بود كه آموزه‌هاي فكري خود را صرفا بر آرمان‌هاي دلبخواه شخصي بنا نكند. آينده از آن جناحي خواهد بود كه با درك درست از سرچشمه و برآمدگاه آزادي انساني و همه لوازم و آثار مترتب بر آن فكرت را به قدرت منتقل كند. آينده از آن جناحي خواهد بود كه قدرت آن بدون توسل به زورافزارها، بدون اتكا به صنعت مغزشويي و فريب توده‌اي صرفا ناشي از مردم باشد و تشخيص درستي از نيازهاي مردم و راه‌هاي برآوردن آنها داشته باشد. توده يكدستي كه گهگاه در جمعيت‌هاي عظيم دهاني واحد با شعارهايي واحد مي‌گردند تصويري است كه مي‌تواند اغواكننده باشد. قبل و بعد از اين لحظات پرشور هريك از افراد اين جماعت تعيني خاص دارد كه هزاران روز با آن زندگي مي‌كند. دموكراسي بدون احزاب، بدون نهادهاي مدني و كانون‌هاي صنفي، بدون مطبوعات آزاد و بدون بلندگوهايي كه صداهاي متكثر را بتوانند در همه وقت - نه فقط در انتخابات يا ميتينگ‌هاي ملي - به گوش قدرت برسانند، چه بسا به ياس از دموكراسي منجر شود. اگر صداي اعتراض فرد در مقام شهروند صرفا تارهاي صوتي‌اي باشد كه در هوا محو مي‌شود، يا اگر اين احساس سركوب‌شده دامن‌گستر شود كه فريادهاي اعتراض از راه‌هاي قانوني فريادرسي ندارند شكاف ميان دولت و ملت روزافزون خواهد شد و سرانجام روزي همه مردم، غيرخودي خواهند گشت. آينده از آن جناحي است كه در رفع اين شكاف موفق‌تر باشد. ‌

چگونه ديدن آينده اصلا‌حات به چگونه ديدن حال آن بستگي دارد. اصلا‌حات در مقام فكرت، هم‌اكنون نيز زنده و توانمند است. دفاع از آزادي‌هاي اساسي و نهادهاي مدني، پايبندي به قانون و حمايت از حقوق شهروندي، تكيه بر عقلا‌نيت و خردورزي و پرهيز از تحجر و تعصب، اشاعه نقدپذيري و تحمل دگرانديشان، تلا‌ش براي بازيافت و اعاده رويكرد عقلا‌ني و آزادانديشانه به ديانت، تدارك زمينه‌هاي گفت‌وگو و تضارب انديشه‌ها و فرهنگ‌ها، رفتار منصفانه و قانوني با رقبا - كه دولت اصلا‌حات در دوران 8 ساله قدرت خود به اثباتش رسانده - و به‌طور كلي مقابله با سياست زور در برابر فكر برخي از خطوط، سيمايي است كه از وجه فكري و نظري اصلا‌حات مي‌شناسيم. به نظر نمي‌رسد كه هيچ عقل سليمي با اين ايده‌ها موافق نباشد. دوران 8 ساله اصلا‌حات در ترويج برگشت‌ناپذير اين ايده‌ها كه بيش از تثبيت قدرت به اثبات حقوق شهروندان مبتني هستند موفق بوده است. ليكن اين ايده‌ها كه در حقانيت آنها شكي نيست براي انتقال تفكر به حيطه قدرت سياسي كفايت نمي‌كنند. تحكيم دموكراسي از طريق نهادينه‌سازي آزادي‌هاي سياسي و كانون‌هاي صنفي و مدني نيازي است كه در شرايط خاص كنوني هر جايگزين ديگري به جاي آنها نتايجي فاجعه‌بار خواهد داشت. ‌

مخالفت با دموكراسي از هر بلندگويي كه صادر شود، در انتقال فكرت به قدرت‌، گريزي از اعمال زور و خشونت ندارد. در واقع مشكلا‌تي كه دولت‌ها بايد حل كنند از هيچ راهي جز اصلا‌حات آجر به آجر حل نخواهند شد. هيچ حركت يكشبه و يكباره‌اي قادر به اصلا‌ح بازار، بهبود معيشت، رفع تورم و بيكاري، خودكفايي در صنعت و كشاورزي، حل معضلا‌ت ترافيك، حمل و نقل، اعتياد، فساد، فقر و نابساماني اقتصادي نخواهد بود. در واقع سخن گفتن از آنگونه پيروزي‌هايي كه برخي از روزنامه‌ها اخيرا به نام جناحي ثبت كردند ديگر درخور هيچ جناحي نيست. چنين تيترهايي هر قدر نيز كه با حروف درشت‌تر چاپ شوند گوشي شنوا نخواهند داشت. اصلا‌حات در فكر و نظريه هرگز شكست نخورده و نخواهد خورد. اصلا‌حات به اقتضاي بنياد فكري‌اش نمي‌بايد به آنگونه پيروزي‌اي كه حذف كلي رقبا را فراديد دارد انديشه كند. مساله هر جناحي از جمله اصلا‌حات مساله عمل است. موفقيت اصلا‌حات در نيل به قدرت در گرو يافتن عملي است كه نويدبخش توسعه همه‌جانبه‌اي باشد كه مردم در آن مشاركت جويند، تاثيرات ملموس و نزديكش را در زندگي مشاهده كنند و آرامش، صبر و كوشش گام‌به‌گامي را كه لا‌زمه تحقق آن است پذيرا گردند. انديشه اصلا‌حات امكان چنين عملي را در خود دارد. آينده اصلا‌حات آينده‌اي روشن است و خارهاي مغيلا‌ن راه تنها مي‌توانند چند صباحي آن را به تاخير اندازند.

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 شنبه 4 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 452]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن