واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: لبنان؛مشاركت فراگير، راه نجات ملي - محمدعلي سبحاني

اختلافنظرهاي عميق در ميان لبنانيها از آنجا آغاز شد كه گروه اكثريت در لبنان با استفاده از امكانات قانوني خود و با تكيه بر شرايط منطقهاي و بينالمللي تصميم انفرادي را جايگزين منطق مشاركت نمودند و خود را در جايگاه قيم همه لبنانيها قرار دادند و در كابينه براي تصويب قوانيني خيز برداشتند كه با منطق مشاركت لبناني ها و تفاهم ملي و همزيستي مسالمتآميز ميان اقوام و طوايف مختلف كه در مقدمه پيمان طائف بر آن تاكيد شده است سازگاري نداشت.
عكسالعملهاي اكثريت و اقليت و استفاده از ابزاري كه با اين منطق سازگاري ندارد از دوستان ، رقيب و از رقبا، دشمن ساخت و نيروي ملي لبنانيها صرف تضعيف داخلي گرديد و اسرائيل كه در همسايگي لبنان مترصد فرصت است به لبنان حمله نمود. اختلافنظرها به قدري زياد بود كه حمله اسرائيل هم به توافق ملي كمك ننمود و اسرائيل بخشي از لبنان و مردم و ثروت اين كشور را نابود ساخت، هرچند كه مقاومت اسلامي لبنان بدون كمك ارتش و دولت توانست لبنان را از خطر اشغال مجدد دور نگه دارد اما تلفات مالي و جاني بسيار بالا بود و اين در حالي است كه به اعتقاد تحليلگران در صورت وجود وحدت ملي، اسرائيل هرگز به لبنان حمله نميكرد.
استمرار 3 ساله بحران و تحولات بسيار دشوار، لبنانيها را با يك امتحان بزرگ مواجه ساخته است كه با ادامه اختلافات خود و ميدان دادن به نيروهاي خارجي به سوي جنگي طولانيمدت و كشمكشي بيفايده حركت كنند و يا با تكيه بر عقلانيت راه تفاهم را برگزينند و تساهل و تسامح كه آنان را به مشاركت و امنيت پايدار ميرساند، انتخاب نمايند.
گام اول اين امتحان با موفقيت انجام شد و گام دوم كه انتخاب ميشل سليمان به عنوان رئيسجمهور است احتمالا در روز يكشنبه 5 خردادماه برداشته خواهد شد، پس از آن نخستوزير و كابينه وحدت ملي با مشورتهاي رئيسجمهور انتخاب خواهند شد و دولتي روي كار خواهد آمد كه موافقان و مخالفان در يك واحد ملي به تصميمگيري ميپردازند.
در رابطه با تحولات جاري لبنان به چند نكته جالب توجه كه ميتواند براي لبنانيها و كشورهاي منطقه و حتي قدرتهاي بزرگ جهان پندهايي را داشته باشد اشاره مينمايم.
1- تجربه تلخ: در سه سال گذشته لبنان خسارتهاي فراواني را متحمل شده و اقتصاد لبنان و آبادانيدر اين كشور لطمه فراواني ديده است. موج اتهامها و فحاشيها به نيروهاي ملي ياس و نااميدي را در اين كشور دامن زده و با ترورها منجمله ترور رفيقحريري و ناامنيها و اتفاقات ناگواري كه رخ داده است خاطره تلخ جنگ داخلي در اذهان لبنانيها زنده شد و نگراني از تكرار همان حوادث با شكل جديد خود در ميان لبنانيها موج زد. در اين 3 سال سخت، تهاجم اسرائيل يك جنگ را به لبنانيها تحميل نمود البته لبنانيها از اين جنگ سربلند بيرون آمدند اما تبعات آن تاكنون وجود دارد. اين سه سال تجربه تلخي براي همه لبنانيها است و ترس از تداوم اين تجربه تلخ يكي از مهمترين عواملي بود كه آنان را به انعطافپذيري و عقلگرايي كشاند.
2- پيروزي همه لبنانيها: تنوع لبنان به گونهاي است كه منطق مشاركت لبنان را آرام نموده و ميتواند با جلب كمكهاي منطقهاي و بينالمللي اين كشور به قدرت تعيينكنندهاي تبديل شود. به همين دليل است كه لبنانيها پايان اين كشمكش را پيروزي براي همه لبنانيها ارزيابي ميكنند تا بتوانند با تشكيل دولت وحدت ملي ضمانتي براي استمرار آرامش ايجاد كنند، اصولا اصلاحات داخلي در كشورها از همين منطق پيروي ميكند. بدين معني كه وحدت ملي زماني كه جاي اصلاحات داخلي را بگيرد ديگر كساني كه اختلاف داشتند نه پيروزند و نه شكست خورده، پيروز همه ملت هستند كه توانستند از منطق تقابل به همكاري و همزيستي برسند و همه نيروها در جهت وحدت ملي و افزايش قدرت ملي گام بردارند. تجربه 3 ساله اخير تجربهاي قابل بهرهبرداري براي همه ملتهاست تا با كاهش اختلافات از طريق مشاركت همه جناحهاي داخلي خود قدرت ملي را افزايش داده و خطرهاي خارجي را از بين ببرند.
3- اعتدال و توفيق ديپلماتيك قطر:همه تحليلگران معتقدند كشورهاي اثرگذار در مسائل لبنان و منطقهاي كشورهايي غير از قطر بوده و هستند، بهطور مثال عربستان سعودي، ايران، سوريه، فرانسه و مصر شرايط بالاتري در منطقه داشتند اما در حوادث لبنان هيچكس نتوانست از نقش و نفوذ خود استفاده نموده و لبنانيها را با دستوركار مشخص دور هم جمع كرده و با موفقيت طرحي را به نتيجه برساند. هيچكس نقش عربستان سعودي در پيمان طائف كه در پايان جنگ داخلي لبنان در سال 1990 به امضا رسيد را فراموش نميكند اما در سال 2008 ميلادي پيماني در دوحه قطر به امضا رسيد كه اهميت آن نيز بسيار زياد است. برخي از كشورها كه جايگاه مناسبي براي حل مشكلات لبنان بودند به خاطر عدمرعايت حقوق و احترام همه طرفهاي لبناني اين فرصت را از خود گرفتند و قطريها در اين ميان با حفظ اين احترام موقعيتي را به دست آوردند كه شايسته رفتار اعتدالي آنها بود. عدمورود به اختلافات داخلي در لبنان، حفظ احترام نيروي مقاومت اسلامي و همكاري متوازن قطريها با همه جناحهاي لبناني اين فرصت را براي قطريها ايجاد كرد و بلاشك موفقيت ديپلماتيك مهمي براي قطريها رقم خورد.
4- مقايسه اجلاس آناپوليس با نشست دوحه: رفتار ديپلماتيك قطر ميتواند مدل مناسبي در رابطه با تعامل قدرتهاي بزرگ منطقهاي با يكديگر باشد به نحوي كه در مسائلي مثل عراق و فلسطين نيز به جاي پيروي از مدل آناپوليس از مدل دوحه استفاده كنند. متاسفانه در اجلاس آناپوليس موج اتهام به نيروي مقاومت در منطقه و كشورهاي طرفدار مقاومت، امكان همكاريهاي منطقهاي را كاهش داد اما در دوحه قطر همه لبنانيها حضور پيدا كردند و توافق آنها باعث شد تا قدرتهاي منطقهاي نيز به يكديگر نزديك شوند و همه از جمله عربستان، مصر، سوريه و بقيه از نتايج نشست قطر حمايت كنند و حتي آمريكاييها كه چندان رضايتي از نتايج تفاهم و توافق لبنانيها ندارند نتايج اين اجلاس را تأييد نمايند.
سران عرب و كشورهاي اسلامي بايد بهطور عميق دلايل موفقيت اجلاس دوحه را بررسي كنند و ضمن رعايت مرزهاي اعتدال يك فرصت منطقهاي براي حل مشكلات عراق و فرصتي ديگر براي حل اختلافات داخلي در فلسطين ايجاد نمايند.در اجلاس آناپوليس تكيهگاه تحولات منطقهاي، آمريكا و اسرائيل بودند اما اجلاس دوحه نمايش همكاري نيروهاي ملي لبناني و تفاهم نسبي نيروهاي منطقهاي بود. نتيجه اجلاس آناپوليس افزايش درگيريها در فلسطين، عراق و لبنان بود اما حاصل نشست دوحه بازگشت آرامش و تفاهم به صحنه داخلي لبنان و افزايش اميد به امنيت پايدار در خاورميانه ارزيابي شده است. درس بزرگ نشست دوحه آن است كه حضور و ورود خارجيها به امنيت مردم كشورها و منطقه خاورميانه كمك نميكند و همه بايد به راهحلهاي داخلي و منطقهاي فكر كنند.
5 از سال 1943 كه استقلال لبنان اتفاق افتاد تا 1990 كه پيمان طائف شكل گرفت نظام سياسي لبنان بر پايه برتري مارونيها اداره ميشد و بقيه لبنانيها نسبت به شرايط و اختيارات مارونيها در حكومت مشكل داشتند كه مهمترين دليل جنگهاي داخلي همين مشكل بود. از سال 1990 تاكنون پيمان طائف به عنوان قانون اساسي لبنان ايفاي نقش نموده است، اما اختلافات دائمي در لبنان نشان ميدهد كه لبنانيها تفسير متحد و دقيقي از مفاد اين پيمان ندارند و از تحولات منطقهاي زودتر از ديگران تاثير ميپذيرند. درگيريهاي سه سال گذشته ميتواند به همه گروههاي لبناني و مردم لبنان نشان دهد كه روح تفاهم و همبستگي كه در مقدمه پيمان طائف آمده است را جديتر بگيرند و با توافق بر سر سازوكارهاي دقيق، مشاركت ملي و دولت وحدت ملي را نهادينه كنند و زمينه اختلافات ساختاري را به طور كامل از ميان بردارند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
شنبه 4 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]