واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اطلاعات نياز حياتي مديريت سازمان در حدود سه دهه پيش يعني درست زماني که سازمان ها و مديران عصر صنعتي را تجربه مي کردند استفاده کمي و کيفي از اطلاعات امري مهجور و دور از توجه بود. غالب برنامه ها و فعاليت هاي سازمان ها بر مبناي نيروي انساني و ماشين طراحي و انجام مي شد و اين دو ، مقياس هاي سنجش توانمندي هاي يک سازمان محسوب مي شدند. اما در چند سال اخير سازمان ها با گذر از عصر ارتباطات در ورود به عصر اطلاعات شاهد تحولات چشمگيري در عرصه مديريت بودند. بنابر اين شاخص هاي سنتي رقابت در بازار به خصوص در سطح جهاني ديگر قابل اتکا نبودند در اين شرايط بود که مسئله برخود مناسب با اطلاعات دروني و بيروني سازمان مورد توجه مديران قرار گرفت و به مرور نظام هايي براي ايجاد جرياني پيوسته در جهت توليد به هنگام و مناسب اطلاعات، پردازش فني اطلاعات و توزيع دقيق و متناسب با نياز آن شکل گرفت. توسعه چنين نظام هايي نقش بسيار مهمي در ارتقا سطح کيفي کار مديران به خصوص در تصميم گيري هاي اجرايي و برنامه ريزي داشت. با اين ديدگاه بود که از آن پس اطلاعات به عنوان جزيي ا سرمايه سازمان ها به حساب آمد و بهره گيري مناسب و بهينه از آن به عنوان يک عنصر ارزش افزا مورد توجه جدي قرار گرفت همين امر تاثير متقابلي بر توسعه جايگاه مديرت نيز داشت چرا که ابزارهاي مناسبي براي تسهيل روند مديريت با هدف ايجاد تمرکز بيشتر بر رسالتهاي اصلي سازمان فراهم کرد. پايان عصر صنعتي و ورود به عصر ارتباطات و پس از آن عصر اطلاعات که با خلق مفاهيم جديدي همچون دهکده جهاني همراه بود مديران را با رويکردهاي تازه اي مواجه ساخت که آنها را مجبور مي کرد نگرش ها و ديدگاههاي خود را با ابعاد گسترده جهاني هماهنگ سازند و به دنبال راهکارهاي تازه اي براي موفقيت در رقابت هاي پيچيده تر باشند اين تحولات سرچشمه گرايش مديران به اطلاعات و پي ريزي و توسعه سيستم هاي اطلاعاتي جهت پالايش داده هاي خام و استخراج اطلاعات بود که امروزه به نياز حياتي برا مديريت سازمان تبديل شده اند. عوامل ايجاد تحول در کسب و کار سازمان ها همانطور که پيش تر ذکر شد گذار از عصر صنعتي و ورود به عصر ارتباطات نتايج جالب توجه و عميقي در سازمان ها برجاي گذاشت. سازمان ها و بنگاههاي اقتصادي به دليل دورنماندن از فرآيندهاي رقابتي از جمله جايگاههايي هستند که هميشه در پروسه هاي گذار بيشترين يا بهتر بگوييم اولين تاثيرات را مي پذيرند و خود را با تغييرات هماهنگ مي سازند. کارشناسان سه دليل عمده براي تحولات اخير در سازمان هاي امروزي قائل هستند. 1)پديده جهاني شدن به خصوص از منظر اقتصادي 2) تغيير فرهنگ اقتصاد جهاني از اقتصاد صنعتي به اقتصاد خدماتي دانش محور 3) پديده فناوري اطلاعات در تمام اين موارد نقش اطلاعات به عنوان عامل اصلي يا يکي از شاخص هاي مهم تحول، غير قابل چشم پوشي است. 1) جهاني شدن شايد هيچ تعبير و اصطلاحي به زيبايي عبارت دهکده جهاني نتواند مفهوم جهاني شدن را بيان نمايد اما نکته اي که بيش از هر چيز توجه ما را به سوي خود جلب مي کند توسعه چشمگير جهاني شدن در ساختارها و نظام هاي اقتصادي کشورهاي مختلف دنياست. بهينه سازي و رفع معضلات اقتصاد صنعتي با استفاده از ارزش و جايگاهي که اطلاعات در سازمان ها و بنگاههاي اقتصادي يافته بود زمينه مساعدي را براي توسعه کمي و کيفي خدمات فراهم آورد و باعث توسعه روند تعاملات سازمان با سازمان و سازمان با مشتري شد. پديده جهاني شدن موجب شده است که سطح نگرش مديران سازمان ها به مسئله بازار در ابعاد جهاني گسترش يابد و به همين علت رقابت سازمان هاي محلي به سطح جهاني کشيده شود و اصولاً سيستم ها و نظام هاي نويني در فرايند تقاضا و عرضه کالا شکل گيرد. 2) اقتصاد دانش محور همگام با پديده جهاني شدن اقتصاد، افزايش توليد کننده ها و بالا رفتن ميزان رقابت براي به دست آوردن مشتريان بيشتر همچنين توسعه نظام هاي استاندارد و کيفيت در سطح جهان اکثرسازمان هاي همکار يا به عبارت بهتر رقيب از نظر کميت و کيفيت توليد به سطح مطلوب مشتري رسيدند. اما آنها همچنان تمايل به توسعه و در اختيار گرفتن سهم بيشتري از بازار داشتند لذا شروع به ايجاد يک نگرش جديد در برنامه اي کلان اقتصادي خود کردند و توجه خود را معطوف به توسعه اقتصادي سازمان بر اساس بسترهاي اطلاعاتي و نظام هاي دانش مدار کردند. به همين دليل بود که به يکباره جايگاه مشتري در نزد سازمان ها تغيير کرد و انها سعي کردند با استفاده از گسترش اطلاع رساني و خدمات خود را به شعار مشتري مداري نزديک سازند. البته فراموش نکنيد اين نگرش شکل نمي گرفت و دست کم دوام نمي يافت مگر اينکه سازمان ها نسبت به ساختار منابع انساني و مديريتي خود نيز درون نگري و بازمهندسي لازم را مي کردند تا خود را با چهارچوب ها و استانداردهاي لازم منطبق سازند. 3) فناوري اطلاعات توسعه و حرکت بر پايه اقتصاد دانش محور امکان پذير نبود مگر اينکه به مرور امکانات و ملزومات مورد نياز براي آن فراهم شود ارتباط و تعامل فراواني که اقتصاد دانش محور با مسئله اطلاعات روزآمد و فناوريهاي الکترونيکي مختلف پيدا کرده غير قابل انکار است. شايد به جزات بتوان گفت اين دو در سازمان ها سرمايه گذاري در زمينه فناوري ارتباطي و اطلاعاتي است از سوي ديگر مي بينيم که رشد همه جانبه فناوري اطلاعات تا چه حد در بهبود کيفيت و سرعت خدمات رساني به مشتريان موثر بوده است. به عنوان مثال افزايش استفاده از کارتهاي اعتباري به جاي پول نقد، امکان خريد و فروش هاي الکترونيکي زمينه خوبي را براي سازمان ها به وجود آورده تا از اين طريق سرويس هاي بهتر و پيشرفته تري را به مشتريان ارائه دهند. از بعد ديگر فناوري اطلاعات تاثير فراواني در تسهيل فرآيند مديريت بر جاي گذاشته است به گونه اي که با در اختيار گذاشتن ابزارهاي توليد، پردازش و توزيع اطلاعات به مديران در سطوح مختلف اين امکان را داده است که با دقت و دانش بيشتري بتوانند بر جريان حرکت اطلاعات در سازمان خود نظارت داشته باشند و مديريت سنجيده تر و فني تري بر آن بنمايند . منبع : مقالات دانشجویی ایران ارسالي از طرف کاربر محترم :sm1372 /خ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 381]