تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 23 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر بنده‏اى بخواهد چيزى بخواند يا كارى انجام دهد و بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

Future Innovate Tech

باند اکتیو

بلیط هواپیما

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799835546




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کارِ اقتصادي منشا حق است


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کارِ اقتصادي منشا حق استاسلام مالکيت خصوصي را با کار متناسب و لازم دانسته است. در مقاله پيش رو به بررسي رابطه کار و حيازت و منشا حق بودن کار پرداخته مي شود. واژه حيازت در معناي فقهي آن عبارت است از، تصرف شخص درآوردن با قصد تملک چيزي که  در تصرف و استيلاي آن نيست وآن را به تصرف خود درآوردن.در اسلام بين دو نوع کار، يکي کار مفيد و ثمربخش و ديگر کار احتکاري و زيان بخش، تفاوت است. کارهاي نوع اول به خودي خود جنبه اقتصادي دارند و کارهاي نوع دوم بر زور مبتني است، و بازدهي و انتفاع مستقيم از آنها ممکن نمي باشد.
اقتصاد
در نظر اسلام، نوع اول ايجادکننده حقوق خصوصي است، مانند جمع آوري هيزم از جنگل و نوع دوم به علت آنکه به زور و روابط غلط اجتماعي بوجود آمده، و تلاش اقتصادي صحيح روي سرمايه هاي طبيعي نيست، فاقد ارزش مي باشد و از همين رو در نظريه عمومي، کار براي حيازت زمين و استيلا برآن مردود و هيچ حق خاصي را بر مبناي آن به رسميت نشناخته است. زيرا چنين فعاليتي انتفاعي و با بازده نبوده، و در واقع تحميل قدرت مي باشد.تميز کارهاي مفيد و انتفاعي از کارهاي احتکاري و سلطه جويانه، بر مبناي شکل کار استوار نيست زيرا گاهي براي يک شکل واحد از کار، عنوان انتفاعي و مفيد پذيرفته شده و طي شرايط ديگر همان کار به تبع نتايج حاصله و نوع ثروت، جنبه احتکاري و سلطه جويانه پيدا مي کند. بدين معني که اگر چه "حيازت"( تملک ) از حيث قالب و شکل، يک نوع واحد از کار است، ولي بر حسب اختلاف نوع ثروت که حيازت روي آن صورت مي گيرد، مصاديق آن از يکديگر فاصله گرفته و مشمول مقررات مختلف شده است. مثلاً حيازت گندم با کندن و جمع آوري و حيازت سنگ با حمل کردن از بيابان به محل مصرف، جزو کارهاي انتفاعي و مفيد شناخته شده اند.ولي حيازت زمين و استيلا بر معدن يا چشمه آب در حکم اين کارها نيست، بلکه بر عکس، آنها را منشا زورگويي و تحميل قدرت بر سايرين دانسته اند.در اسلام بين دو نوع کار، يکي کار مفيد و ثمربخش و ديگر کار احتکاري و زيان بخش، تفاوت است. کارهاي نوع اول به خودي خود جنبه اقتصادي دارند و کارهاي نوع دوم بر زور مبتني است، و بازدهي و انتفاع مستقيم از آنها ممکن  نمي باشدبراي روشن شدن تفاوت انواع کار، به ذکر مثالي متوسل مي شويم. فرض کنيد شخصي به تنهايي در منطقه وسيعي که داراي منابع طبيعي، آب و معدن است زندگي کند، و باز فرض کنيد که کسي مزاحم و رقيب او نباشد. حال به بررسي انواع حيازت که مي تواند به عمل آورد مي پردازيم.بديهي است که چنين شخصي درصدد تسلط بر اراضي وسيع و چشمه هاي اطراف خود برنخواهد آمد، زيرا آن منطقه به طور بلامنازع در اختيارش قرار دارد و انگيزه سلطه جويي نخواهد داشت. اگرچه به فکر حيازت زمين ها نمي افتد بلکه براي ادامه حيات ناگزير است همواره از چشمه آب بردارد و براي ساختن کلبه سنگ از اين طرف و آن طرف بردارد. يعني در اين زمان که رقابتي در کار نيست، حيازت معني خود را از دست مي دهد. حيازت زمين آنگاه معني و مفهوم مي يابد که رقابتي در بين باشد و کم کم بالا گيرد. در نتيجه هر کس مي کوشد تا مساحت بيشتري را به تصرف درآورد و از آن نگهداري کند. اين به خوبي مي رساند که اين گونه حيازت في نفسه عمل اقتصادي و انتفاعي نيست. بلکه نوعي مرزبندي طبيعت بودن و مقصود مصون نگه داشتن آن از مداخله ديگران است. بلکه حيازت هيزم، چوب و آب عملي بي فايده نيست و ماهيت اقتصادي و انتفاعي دارد. در نتيجه انسان در حالت انزوا نيز که در معرض رقابت قرار نگرفته باشد، باز به آن دست مي يابد.حيازت زمين آنگاه معني و مفهوم مي يابد که رقابتي در بين باشد و کم کم بالا گيرد. در نتيجه هر کس مي کوشد تا مساحت بيشتري را به تصرف درآورد و از آن نگهداري کند. به سخن ديگر حيازت ثروت هاي طبيعي منقول، تحميل زور و قدرت نبوده و در اصل کاري است مفيد و با بازده که انسان آن را به دور از انگيزه زور انجام مي دهد. براين مبنا مي توان حيازت منابع طبيعي، از جمله معادن وچشمه ها را در رديف کارهاي احتکاري مبتني بر زور که فاقد ارزش است، دانست و حيازت ثروت هاي قابل انتقال را در رديف کارهاي مفيد و انتفاعي که يگانه منشا حقوق خصوصي در ثروت هاي طبيعي است محسوب نمود.از آنچه گفته شد، نتيجه مي گيريم: براي آنکه کار منشا حقوق خصوصي قرار گيرد بايد صفت اقتصادي داشته باشد. بدين علت اعمالي که ماهيت انتفاعي و بازدهي ندارند منشا مالکيت تلقي نمي شوند.زهره حيدريبخش اقتصاد تبيان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 464]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن