واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مزاحمت هايي براي زنان در حدود 20 سال پيش مطالعات مربوط به مزاحمت جنسي به اين مسئله مربوط ميشد كه آيا اين موضوع ميتواند به عنوان يك آسيب و مشكل براي زنان در نظر گرفته شود يا نه و به تحليل توصيفي و ميزان شيوع اين پديده پرداخته ميشد، اما در سالهاي اخير تحقيقات به سمت تحليل نظري دلايل و پيامدهاي اين پديده تغيير جهت داده است.
مزاحمت جنسي (Harassment) يكي از مصاديق بارز خشونت عليه زنان است كه ممكن است در همه مكانها رخ دهد. اما احتمال بروز آن در محل كار بيشتر از موقعيتهاي ديگر است. انجام بررسيهاي گوناگون و پذيرش وجود مزاحمت جنسي از سوي مردان نسبت به زنان به مثابه نوعي خشونت جنسي در محل كار باعث شد كه مزاحمت جنسي از مسئلهاي فردي و خصوصي به دغدغهاي عمومي و سازماني تبديل شود. به طوري كه در دهه 1970 كميسيون فرصتهاي شغلي برابر (EEOC) به عنوان يك مجراي رسمي به منظور جبران خسارت در مقابل عمل مزاحمت جنسي در محل كار تأسيس و چند ماده قانوني براي احقاق حقوق قربانيان اين پديده به تصويب رسيد. هماكنون نيز بسياري از كشورهاي غربي مزاحمت جنسي در محل كار را جرم ميدانند.متأسفانه در كشور ما برخلاف جوامع غربي تاكنون درباره اين پديده بررسي گستردهاي انجام نشده است. زيرا بسياري از مسئولان و متوليان فرهنگي و آموزشي اين پديده را مخصوص جوامع غربي دانسته و تعداد كم شكايات مربوط به آن را شاهدي بر ادعاي خود ميدانند. اما تحقيقات اندك انجام شده در كشور نشاندهنده رشد روزافزون اين پديده است. تعداد كم شكايات مطرح شده بيشتر به دليل ناآگاهي و عدم وجود مرجع قانوني خاص براي رسيدگي به معضلات مربوط به مزاحمت جنسي است تا شيوع كم آن. عده زيادي از زنان و دختران جوان نميدانند كه مزاحمت جنسي به چه معناست و چه رفتارهايي را دربر ميگيرد، حتي مشاهده شده که بسياري از قربانيان علاقهاي به بازگو كردن تجربياتشان ندارند و تعدادي نيز مجبور شده اند كه به اين وضعيت تن دردهند چون نميدانند كه بايد به كجا شكايت كنند و از طرف ديگر نميخواهند شغل خود را از دست بدهند. زناني كه در محيط كار خود دچار مزاحمت جنسي ميشوند در وضعيت متناقضي قرار ميگيرند؛ از طرفي نياز مالي آنان را به ماندن ترغيب ميكند و از طرف ديگر آنها غالباً قادر به تمركز بر كار خود نيستند. اين مسئله باعث كاهش بهرهوري آنان شده و بيشتر آنان را در موقعيت اخراج از كار قرار ميدهد كه نتيجه آن فقر و آسيبپذيري مضاعف است.با توجه به رشد روزافزون اين پديده و پيامدهاي ناگوار آن و همچنين افزايش ميزان اشتغال زنان بر آن شديم، اين پديده را به طور عميقتر و گستردهتري مورد بررسي قرار دهيم. به اميد آنكه مطالب اين مقاله، آگاهي لازم درباره پديده مزاحمت جنسي و راهكارهاي مفيدي براي پيشگيري و مقابله با آن را در اختيار زنان و دختران جوان قرار داده و مسئولان و برنامهريزان كشوري را به تدوين قوانيني مدون در اين خصوص ترغيب سازد تا همه اقشار جامعه، بويژه بانوان فرهيخته و توانمند ايراني بتوانند در محيطي امن و سالم به كار و فعاليت پرداخته و به رشد و پيشرفت فرهنگي و اقتصادي جامعه ياري رسانند. مشكل مزاحمت جنسي با نقشهايي كه به مردان و زنان در زندگي اجتماعي و اقتصادي داده ميشود مرتبط است و اين مزاحمت به طور مستقيم يا غيرمستقيم، موقعيت زنان را در بازار كار تحت تأثير قرار ميدهد. به عبارت ديگر اين مزاحمت، دفاعي براي مردان براي حفظ موقعيت اقتصادي و اجتماعيشان محسوب ميشود.دلايلي كه زمينه را براي رخداد مزاحمتهاي جنسي فراهم ميكند به اين شرح هستندتهديد خودپنداره (تصور از خود) مردانبه گفته «سوزان فالورس» پژوهشگر مطالعات زنان، خشونت مردان نسبت به زنان در محيط كار تا اندازه زيادي به نگرش مردان درباره «تناسب» نقش يك مرد در اجتماع مربوط ميشود. به دنبال تحقيقي كه بر روي تصور مردان از «مردانگي» در ايالت متحده انجام شده است، نشان داده شده كه تعريف مردان از مردانگي «يك نانآور خوب براي خانواده بودن است». خانم فالورس نتيجه ميگيرد كه اغلب مردان تصور ميكنند كه حقوق برابر زنان و مردان به عنوان يك تهديد در برابر عقايد سنتي آنان در مورد موضع قدرت در كار به شمار ميرود. بنابراين مزاحمت جنسي ميتواند شكلي از دريافت خشونت از طرف مردان به دليل حمايت از موقعيت خودشان محسوب شود.مشكل مزاحمت جنسي با نقشهايي كه به مردان و زنان در زندگي اجتماعي و اقتصادي داده ميشود مرتبط است و اين مزاحمت به طور مستقيم يا غيرمستقيم، موقعيت زنان را در بازار كار تحت تأثير قرار ميدهد. به عبارت ديگر اين مزاحمت، دفاعي براي مردان براي حفظ موقعيت اقتصادي و اجتماعيشان محسوب ميشود.مسائل اقتصادي كار زنان
وضعيت اقتصادي و اجتماعي جهان از دهههاي 1960 و 1970 به بعد سبب شده است كه زنان وارد محيط كارهاي مردانه شوند، همچنين هزينههاي زندگي صنعتي ايجاب ميكند كه زن و مرد با يكديگر براي تأمين مخارج زندگي كار كنند. علاوه بر اين تعداد خانوادههاي تكوالدي روبه افزايش است و خانوارهاي زيادي وجود دارند كه زن تنها منبع تأمين خانواده محسوب ميشود. اطلاعات به دست آمده از ايالات متحده نشان ميدهد كه بين سالهاي 1980 تا 1990 شمار زنان سرپرست خانوار 27 درصد افزايش يافته، از هر 5 زن 2 نفر تنها منبع تأمين خانواده هستند و در اين جمعيت بيش از يكچهارمشان داراي فرزند نيز هستند. طبيعي است كه تحت چنين شرايطي ممكن است زنان به هر كار سخت و طاقتفرسايي حتي با درآمد كم تن داده و براي از دست ندادن شغل و تأمين هزينه زندگي هرگونه رفتاري از قبيل مزاحت جنسي در محيط كار را تحمل كرده و حتي بيان نيز نكنند. تفاوت در برداشت معاني ضمني برخي از رفتارها بين دو جنسبه عنوان مثال زنان در محيط كار از برخي جملهها به منظور رساندن معناي صداقت و صميميت استفاده ميكنند در حاليكه اين جملات از نظر مردان ممكن است به طريقي ديگر برداشت شود و همين امر زمينه را براي بروز مزاحمت جنسي فراهم كند.* عدم شناخت و آگاهي كافي نسبت به رفتارهايي كه نشاندهنده مزاحمت هستند و رفتارهايي كه نميتوانند در اين زمره قرار گيرند.* كار كردن در محيطهايي كه تمامي افراد از جنس مخالف هستند، به اصطلاح ما محيط هاي كاملاً مردانه مثل كارهاي ساختماني، شركتهاي حملونقل و سازمانهاي نظامي * بيسرپرست (مطلقه يا بيوه) بودن زنان جوان در محيط كار كه فراهمكننده بستر مناسبي براي انواع مزاحمتهاست.* مبهم بودن حد و مرزهاي ارتباطي با جنس مخالف* عدم رعايت نوع پوشش و آرايش مخصوص محيطهاي كار و آموزش زنان در محيط كار از برخي جملهها به منظور رساندن معناي صداقت و صميميت استفاده ميكنند در حاليكه اين جملات از نظر مردان ممكن است به طريقي ديگر برداشت شود و همين امر زمينه را براي بروز مزاحمت جنسي فراهم كند* خودداري از بروز و بيان اين مشكل در مراحل ابتدايي به دليل شرمساري، كمرويي، ترس از مورد تمسخر ديگران قرار گرفتن و يا واهمه از بيان اين مسئله و درصدد انتقام برآمدن نزديكان، مانع از بروز اين مشكل در مراحل قابل حل ميشود.نياز مبرم اقتصادي و مالي به كسب درآمد در اغلب مواقع ميتواند به عنوان عاملي براي پذيرفتن بالاجبار مزاحمت در نظر گرفته شود.* عدم وجود ضوابط و قوانين مدون درخصوص شكايت و پيگيري اين مسئله * برقراري روابط جسمي خيلي نزديك با جنس مخالف در ارتباطات و روابط كاري * مشاغلي كه در آن بودن يا نبودن فرد به سيستم كاري خدشهاي وارد نميكند و فرد به عنوان زيردست يك مرجع قدرت انجام وظيفه ميكند.
رفتارهاي غير مزاحمت آميز* مورد خطاب قرار دادن فرد به شيوهاي معمولي * گذاشتن قرار ملاقات كاري در وقت اداري و در مكاني موجه * تعريف و تمجيد به خاطر انجام خوب وظايف* دادن هديه به دليل مناسبتي خاص به همه كارمندان رفتارهاي مزاحمتآميز* مورد خطاب قرار دادن فرد با القاب معنيدار* گذاشتن قرار ملاقات خارج از وقت اداري و در مكاني غيركاري * تعريف و تمجيد به خاطر وضع ظاهري و طرز پوشش فرد * دادن هديه به صورت مكرر همراه با يادداشتهاي خاص تنها به يك فرد فرآوري: نسرين صفريبخش خانواده ايراني تبيانمنبع: مشکلات زنان در برخورد با مزاحمت هاي جنسي، زهره قربانيسپيده دانايي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 455]