واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ماهيت ايمان(2)ايمان يکي از بنياديترين مفاهيم ديني است. بيشتر اديان ايمان را به عنوان يک ارزش ديني معرفي کرده و متدينان را به آن فراخواندهاند. خداوند متعال در قرآن کريم، در پارهاي موارد به ماهيت آن اشاره ميکند و در برخي آيات از ظاهربيني در اين زمينه بر حذر ميدارد و با تأکيد بر قلبي بودن آن، اطلاق عنوان ايمان را بر اقرار به زبان و عمل ظاهري نفي ميکند. حتي در ميان آيات قراني به آثار و علائم ايمان اشاره ميشود.
به اين ترتيب، طبيعي است که هر دينداري اين مسئله را در کانون توجه خود قرار دهد. اين مفهوم منحصر به دين اسلام يا يک دين خاص نيست. همهي اديان به طور عام بر مسئله ايمان تاکيد دارند، به طوري که ميتوان آن را يک مسئله بينالادياني دانست. يکي از وجوه اهميت مسئله ايمان از آنجا ناشي ميشود که ايمان به عنوان يک امر وجودي با تمامي شخصيت انسان ارتباط پيدا ميکند و حالات و عواطف انساني را متأثر ميسازد. در دنياي معاصر مسئله ايمان مجدداً احيا شده است. متکلمان معاصر تلاش بسياري در باب ايضاً مفهومي و کارکردهاي آن در اديان مختلف داشتهاند. رشد روز افزون علم و تکنولوژِي در دنياي معاصر سوالات جديدي در اين زمينه ايجاد کرده است. متکلمين جديد با توجه به اين زمينههاي تاريخي مسئلهي ايمان را در محور مطالعات و تحقيقات خود قرار دادهاند. پرسشهاي جديدي در حوزهي ايمانپژوهي به وجود آمد؛ آيا ايمان صرفاً امري معرفتي (Cognitive) است؟ آيا تحصيل ايمان نيازمند علم يقيني است؟ نقش عنصر احساس و عاطفه (Emotion) در ماهيت ايمان چيست؟ مسائلي چون نسبت ايمان ديني با عقل، مسئلهي ايمان و نسبت آن با شکاکيت، مسئله ايمان و تجربه ديني و ... از مسائل مهمي است که امروزه در بيشتر کتابهاي کلام جديد ديده ميشوند. در مقالات پيش رو تلاش ميکنيم با ارائه برخي از تعاريف مفهوم ايمان به مسئلهي چيستي و نسبت آن با مفاهيمي چون عقل، تجربه ديني و ... را روشن کنيم. پيشاپيش لازم است به اين نکته اشاره کنيم که دربارهي ماهيت ايمان اختلاف نظرهاي زيادي وجود دارد. اين اختلاف ميان متکلمين مسلمان و مسيحي به وضوح ديده ميشود. تلاش ميکنيم مباني اين اختلاف را در حد اجمال بيان کنيم. همانطور که اشاره شد، در باب چيستي ايمان ميان انديشمندان مسلمان و مسيحي اختلاف نظرهايي وجود دارد. در تفکر اسلامي مفهوم ايمان با مفاهيمي چون علم و آگاهي، معرفت کشف و شهودي، اعتقاد و باور قلبي، جزم و اذعان قلبي، گرايش قلبي، تسليم قلب، اطاعت عملي، باور قلبي، اقرار و اطاعت و ... نيز بيان ميشود. بيشتر متکلمين اسلامي از «يقين» به عنوان مقدمه «ايمان» نام بردهاند. مطابق اين ديدگاه، ايمان «امري معرفتي» است، يعني معرفت شرط لازم براي ايمان است. در مقالات بعدي به اين ديدگاه متکلمين اسلامي به طور مبسط تر خواهيم پرداخت. در فرهنگ مسيحيت اختلاف آراء دربارهي ماهيت ايمان بسيار شديدتر است. قرائتها و تلقيهاي بسياري از ايمان طرح شده است. ويليام جيمز پراگماتيست معروف ميگويد: «بنابراين مذهب عبارت خواهد بود از تأثرات و احساسات و رويدادي که براي هر انسان در عالَم تنهايي و دور از همه دلبستگيها، روي ميدهد.»ديدگاه سنتي متکلمين مسيحي شباهت بسياري به نظريهي مشهور متکلمين اسلامي دارد. مطابق اين ديدگاه، ايمان، باور به گزارههايي است که خداوند از طريق وحي در اختيار بشر نهاده است. ايمان بدين معنا نوعي شناخت و آگاهي است که متعلق آن گزارهها و باورهاي دينياند. ديدگاه سنتي، همانند ديدگاه متکلمين اسلامي، ايمان را از مقوله معرفت ميداند. ديدگاه ديگري که در دنياي جديد رواج بسياري داشته است، ديدگاهي است که معتقد است ايمان از مقوله معرفت نيست. اين انديشه در ميان برخي از دين پژوهان اسلامي معاصر نيز طرفداراني دارد. آنها معتقدند از آنجا که وحي، امري معرفتي و قابل صدق و کذب نيست، لذا ايمان نيز يک احساس ديني محسوب ميشود. اين عده به جاي مولفه علم و معرفت در ايمان، بر ويژگيهاي احساسي آن همچون سرسپردگي، توکل و ... تاکيد ميکنند. براي مثال، ويليام جيمز پراگماتيست معروف ميگويد: «بنابراين مذهب عبارت خواهد بود از تأثرات و احساسات و رويدادي که براي هر انسان در عالَم تنهايي و دور از همه دلبستگيها، روي ميدهد.» (جيمز - ويليام، دين و روان، ص 6) و يا پل تيليش ميگويد؛ «دين همان احساس است و اين پايان سرگرداني دين است.» (تيليش، پل، الهيات فرهنگ، ص 15). منشأ اختلاف اين دو ديدگاه را ميتوان در ريشه لغوي واژهي انگليسي ايمان يعني Faith نيز يافت. دو ريشه لاتيني براي اين واژه ذکر شده است. اگر اين واژه را از ريشه لاتين Fiducia بدانيم، ايمان از سنخ معرفت نيست و نوعي حالت روحي خواهد بود؛ ولي اگر از ريشه لاتين Fides اخذ شده باشد، از سنخ علم و آگاهي است (دائرهالمعارف فلسفي پل ادواردز، ص 1230).
بنابراين، ديدگاه متکلمين مسيحي در اين زمينه ديدگاه يکپارچه نيست. برخي از آنها بر بُعد معرفتي ايمان تاکيد ميکنند و برخي از آنها بر جنبههاي احساسي- عاطفي و دروني آن. امروزه تلقي دوم در غرب اعتبار بيشتري يافته است. هر يک از اين دو نگرش درباره ايمان، پيامدها و لوازم خود را دارد و همانطور که گفتيم ريشه در ديدگاهي دارد که طرفداران هر ديدگاه نسبت به دين و آوزه هاي وحياني دارد. ديدگاهي که از ايمان معرفتي دفاع ميکند دين و وحي را به عنوان منبعي ميداند که حاوي مجموعهاي از گزارههاي صادق است که از زبان پيامبران اعلام، ثبت و ضبط ميشوند. اما طرفدارن ديدگاه ايمان غير معرفتي دين و گزارههاي وحياني را گزارههايي صادق و خطاناپذير نميدانند. طرفداران ديدگاه معرفتي معتقدند ايمان غيرمعرفتي عقل را در مقابل دين قرار ميدهد. ايمان غيرمعرفتي که در غرب با مکتب ايمان گروي شناخته ميشود، به دليل اينکه لوازم معرفت شناختي عقل ستيزانه اي دارد، در ميان متکلمين مسلمان طرفداران زيادي ندارد. از سوي ديگر، اين انديشه در تفکر ديني نمادي از انديشه سکولار است که مورد قبول عامهي متکلمين اسلامي نيست. در انديشه اسلامي همواره علم و ايمان در کنار و همساز با يکديگر در برابر عمل قرار ميگيرند و تضاد و تقابلي ميان معرفت و ايمان ديده نميشود. در ادامه اين ديدگاهها را مورد بررسي بيشتري قرار خواهيم داد تا خواننده محترم بتواند قضاوت بهتري درباره اين دو ديدگاه داشته باشد. عليزادهبخش اعتقادات تبيانمقاله پيشين:ايمان از سنخ علم نيست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 548]