واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گاهي نبايد گذشت کرد!فرض کنيد تلفني صحبت ميکنيد و مکالمه مهمي هم داريد و کوچولوي شما وسط حرفتان ميپرد و آب ميخواهد يا سوالي ميپرسد و يا اجازه ميخواهد که برود و بازي کند. شما در ابتدا به او پاسخ نداده و به مکالمه خود ادامه ميدهيد. کمکم صداي کودک شما تغيير ميکند. نق زدن را آغاز ميکند و شايد هم جيغ بکشد و گريه کند تا سرانجام تسليم شويد و از مخاطب خود بخواهيد يک دقيقه گوشي تلفن را نگه دارد. آيا اين مسأله براي شما اتفاق افتاده است؟
کودک بايد به گونهاي تربيت شود که کار خوب، به آساني از او سر بزند، نه اينکه با اکراه به آن تن در دهد. لذا هنگام برخورد با کودکان و بازگويي حقيقتها به آنها به گونهاي رفتار کنيد که گويا انتظار داريد به سخنان شما عمل شود؛ زيرا کودکان از اطميناني که در سخن، لحن صدا و کارهاي شما وجود دارد، اثر ميپذيرند.هنگامي که فرمانها قاطعانه و در عين حال صميمي و بي تکلف باشند، اثرگذار و پايدارند. آن گاه اطاعت بجا و پسنديده جاي گزين اطاعت پست و بي ارزش ميشود.بنابراين بايد در نظر داشت فرمان بردن کودک نبايد هدف باشد، بلکه هدف تربيت، ياري رساندن به کودک است تا خود را در خود بيابد و استقلال و تمايز يافتگي شخصيت خويش را در مقايسه با ديگران احساس کند.لذا اگر انتظارهاي تربيتي، بيش از حد توان و استعداد کودک باشد، اثر معکوس دارد. از اين رو، محرکها و خواستههاي تربيتي را بجا، متناسب و در حد پذيرش مطرح کنيد.فرض کنيد تلفني صحبت ميکنيد و مکالمه مهمي هم داريد و کوچولوي شما وسط حرفتان ميپرد و آب ميخواهد يا سوالي ميپرسد و يا اجازه ميخواهد که برود و بازي کند. شما در ابتدا به او پاسخ نداده و به مکالمه خود ادامه ميدهيد. کمکم صداي کودک شما تغيير ميکند. نق زدن را آغاز ميکند و شايد هم جيغ بکشد و گريه کند تا سرانجام تسليم شويد و از مخاطب خود بخواهيد يک دقيقه گوشي تلفن را نگه دارد. آيا اين مسأله براي شما اتفاق افتاده است؟گاهي کودکان به دليل هيجان زياد براي بيان يک مطلب و يا پرسيدن سؤال در ميان صحبت بزرگترها وارد ميشوند، که در اين هنگام لازم است بزرگترها از خطاي کودک چشم پوشي نکرده و اشتباهش را به او گوشزد کنند. زيرا در غير اين صورت کودک به خود اين حق را ميدهد که همواره نقطه توجه ديگران بوده و هرگز نميتواند نااميدي و محروم ماندن را تحمل کند. برخي از والدين بر اين باورند که با گذشت از رفتار کودک، صبور بودن و با ملاحظه بودن را به او ميآموزند، در حالي که در اشتباهند و کودک هرگز متوجه اين رفتار آنها نخواهد شد و اين رفتار تنها تأثير منفي بر تربيت کودک دارد براي اصلاح اين امر لازم است والدين قبل از ملاقات و يا شروع مکالمه تلفني به کودک بگويند حق ندارد صحبتشان را قطع کند و سپس او را به انجام فعاليتي مشغول کنند. اگر هنگام صحبت، کودک باز هم قصد قطع کردن صحبت آنها را داشت با اشاره دست از او بخواهند که سر جايش نشسته و منتظر بماند. علاوه بر اين آنها بايد به کودک بياموزند که در صورت قطع کردن صحبت بزرگترها، به هدفش نخواهد رسيد.شما احتمالاً از اين رفتار کودکتان خوشتان نميآيد ولي بهتر است بدانيد برخي اوقات خودتان موجب ايجاد آن شدهايد؛ به دو دليل، اول اينکه روش درست قطع کردن صحبت ديگران را به کودک نياموختهايد و دوم اينکه به او نشان ندادهايد که به نيازش توجه داريد و احساسش را درک ميکنيد اما الان کار داريد. آموزش اين مسأله کار چندان سادهاي نيست چون نيازمند حفظ خونسردي ما والدين است. بهتر است در صورت امکان، وقتي کودک کاري با ما دارد فوراً پاسخش را بدهيم تا وادار نشود بيش از حد لازم منتظر بماند و در نتيجه کار ناشايستي انجام دهد. بهتر است هر کدام از ما براي اينکه به کودکمان نشان دهيم متوجه او شدهايم و ميدانيم با ما کار دارد، علامتي را در نظر بگيريم. البته داستان به اين سادگي هم نيست. اما به هر حال بايد با تمرين به بچهها بياموزيم وقتي با کسي کار دارند، چه طور توجه او را به سوي خود جلب کنند و چه زماني براي صدا کردن او مناسب است و يا چه طور بايد صبر کنند تا زمان مناسب فرا برسد. از زبان يک مادر بشنويد
«از وقتي آرين زبان باز کرد به او فهماندم که به محض اينکه بتوانم، پاسخش را ميدهم. در ابتدا، همراه با علامت دست و با اشاره نشان دادم که او را ديدهام و حرفش را شنيدهام و حالا که بزرگتر شده دستم را به علامت يک بلند ميکنم و ميگويم: »يک دقيقه صبر کن! سپس سعي ميکنم واقعاً در عرض يک يا دو دقيقه به درخواستش گوش کنم و از اينکه صبر کرده است بسيار تشکر کرده و او را تحسين ميکنم. به تازگي به او ياد دادهام وقتي ميخواهد وسط حرف کسي بپرد يا وقتي مشغول صحبت با ديگران هستم و با من کاري دارد از واژه «ببخشيد!» استفاده کند. من و پدرش هم به صورت نمايشي سعي ميکنيم الگوسازي کنيم. مثلاً وقتي پدرش با آرين مشغول بازي است، من وارد ميشوم و ميگويم: «ببخشيد صحبت شما را قطع ميکنم» و از اين قبيل سناريوها. نکته مهم ديگر که بايد آن را به مرور و با تشويق آموزش دهيم تمرين مهارت صبر کردن و منتظر ماندن است. آرين حتي چند لحظه هم نميتوانست منتظر بماند و تا ميديد که کار دارم بدتر ميکرد و مدام حرفش را تکرار ميکرد اما حالا ياد گرفته صبر کردن پاداش دارد و براي طول مدت انتظار از راهحلهاي سرگرم کننده پيشنهاديام استفاده ميکند. «آرين جان بيا برگهاي کاهو را جدا کن تا سالاد را آماده کنم و غذا بخوريم» اين سرگرمي کمک ميکند متوجه طول مدت انتظار براي آنچه ميخواهد نشود و من هم به کارهايم برسم. «». فرآوري : کهتريبخش خانواده ايراني تبيانمنابع:هفته نامه سلامتطوبي :: آذر 1386، شماره 24مريم نور اميني- بانک اطلاعات پزشکي و روان شناسي.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 388]