تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803853523




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حرف زدن آسان است اما عمل كردن دشوار


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: roshanak120th April 2006, 12:00 PMخیلی مواقع پیش میاد که ما چیزهایی رو میخواهیم ولی ممکن است بهش نرسیم من مطالبی رو براتو میذارم که کمک میکند تا بتونیم به خواسته های واقعی خود برسیم . در نهایت نظر یادتون نره roshanak120th April 2006, 12:11 PMالویس پریسلی ، معروفترین خواننده دهه های اخیر به مصرف کوکایین و انواع داروها معتاد بود . شب به صحنه می رفت و صبح ها به کمک آمپول و مشتی قرص های مسکن ، آرام بخش و خواب آور می خوابید ، پس از چهار ساعت بیدارش می کردند و یک مشت قرص دیگر در حلقش می ریختند که بتواند تا بعد از ظهر بخوابد و آنگاه برای مصرف کوکایین و داروهای نوبت سوم بیدار شود . چرا باید مردی با آنهمه ثروت ، محبوبیت و شهرت جهانی ، اینگونه جسم خود را به نابودی بکشاند و اینچنین زندگی دوزخی برای خود فراهم کند و سرانجام نیز در اثر مصرف این سموم مهلک به حیات خود خاتمه دهد ؟ برادر ناتنی او دیوید استانلی میگوید وی ترجیح میداد در بیحسی و بیخبری بسر برد ، تا اینکه هشیار باشد و احساس بدبختی کند . متاسفانه در میان هنرمندان و چهرهای معروف کم نیستند کسانی که بدین گونه چه مستقیم و چه غیرمستقیم وسایل مرگ خود را فراهم کرده اند . همه این افراد تصور می کردند که اگر به ثروت ، محبوبیت و یا چیزهای دیگری از این قبیل برسند خوشبخت خواهند شد اما وقتی به موفقیت رسیدند و همه راهها برای آنها هموار شد ، باز هم خوشبتختی را دور از دسترس یافتند . این افراد اولا نمیدانستند که در زندگی چی می خواهند ، ثانیا نه فقط راههای عصبی ، بلکه شاهراههایی به سوی رنج گشودند و انتخاب راه نادرست ( مثل اعتیاد و... ) باعث شد که در طول این شاهراهها مرتبا رو به نابودی بروند . roshanak120th April 2006, 12:19 PMشما چه میخواهید از خود بپرسید که در زندگی واقعا طالب چه چیزی هستید . آیا نهایت آرزوی شما زندگی زناشویی توام با عشق و محبت ، و احترام فرزندان است ؟ آیا پول فراوان ، اتومبیل های سریع السیر ، پیشرفت شغلی ، و خانه ای بزرگ در جای خوش هوا می خواهید ؟ آیا دوستدار مسافرت به دور دنیا و دیدن شهرها و آثار تاریخی هستید ؟ آیا میخواهید هنرمندی معروف و مورد پرستش میلیونها افراد علاقمند باشید ؟ آیا مایلید نام شما به عنوان مخترع ماشین زمان در تاریخ ثبت شود ؟ آیا میخواهید با دیگران همکاری کنید و انسانها را نجات دهید و یا اینکه در محیط خود اثری ماندگار باقی بگذارید ؟ هر آرزویی که در دل دارید بهتر است اول از خود بپرسید " چرا این چیزها را می خواهم ؟ " مثلا آیا اتومبیل شیک و گران قیمت را برای این میخواهید که فکر می کنید باعث فخر و بالا رفتن شان و حیثیت شما می شود ؟ آیا زندگی دلپذیر زناشویی را برای این می خواهید که به احساس عشق ، صمیمیت و روابط گرم خانوادگی می دهد ؟ آیا می خواهید ..... همه این آرزو ها منتهی به این حقیقت میشود که شما خواستار چیزها و دستاوردهایی هستید که تصور می کنید آن چیزها احساسات ، عواطف و یا روحیات مطلوبی به شما میدهد . ابتدا باید یاد بگیریم بجای اینکه با واکنشهای غیر ارادی خود ( مثل بوسیدن و لذت بردن آن ) زندگی کنیم ، آنها را آگاهانه در اختیار بگیریم . بیشتر واکنش هایی که نسبت به محیط داریم اکتسابی هستند . بعضی را آگاهانه از دیگران سر مشق گرفته ایم و بعضی را بطور اتفاقی کسب کرده ایم . roshanak120th April 2006, 12:25 PMروحیه آشنایی با این حقایق ، پایه درک نیروی روحیه است . بی شک ، هر عملی که من و شما انجام میدهیم ، برای دوری از رنج و کسب لذت است . اما ما قادریم که در یک لحظه ، عقیده خود را نسبت به چیزهایی که مایه رنج یا لذتند عوض کنیم و مرکز توجه خود را تغییر جهت دهیم تا وضعیت ذهنی - عاطفی - فیزیولوژیکی ما عوض شود . روحیه ، مجموعه میلیونها جریان عصبی است که در درون ما اتفاق می افتد . به عبارت دیگر جمع کل تجربیات ما در هر لحظه از زمان است . بیشتر حالات روحی بدون دخالت آگاهانه ما ایجاد می گردد . ما چیزی را مشاهده می کنیم و عکس العمل ما آن است که در حالت روحی معینی قرار می گیریم . ممکن است این حالت نیروبخش و مفید و یا به عکس ضعیف و محدود کننده باشد . اما به هر حال ، اغلب ما کار زیادی برای کنترل آن انجام نمی دهیم . roshanak120th April 2006, 12:33 PMآیا تا به حال اتفاق افتاده که نام دوستی را به یاد نیاورید ؟ و یا در نوشتن املای صحیح کلمه " خانواده " دچار مشکل شوید ؟ چرا گاهی از انجام چنین کار ساده ای عاجز می شوید ؟ آیا علتش این است که احمق هستید ؟ نه . مسلما شما نام آن دوست و املای صحیح آن کلمه را می دانید . اما علتش آن است که در حالت روحی احمقانه ای فرو رفته اید . ! تفاوتی که بین عملکرد بد و عملکرد عالی وجود دارد ، به توانایی شما مربوط نیست ، بلکه بستگی به حالت روحی و جسمی شما در لحظه معین دارد . شما ممکن است شهامت و قدرت تصمیم و هوش افرادی مثل اینشتن را داشته باشید ، اما اگر مدام خود را در حالات روحی منفی فرو ببرید هرگز به موفقیت و بهروزی نخواهید رسید . به هر حال اگر راز دستیابی به نیرومندترین حالات روحی را دریابید ، میتوانید نتایج شگفت آوری بدست آورید . روحیه شما در هر لحظه معرف درک شما از واقعیت و تعیین کننده تصمیمها و رفتارهای شماست . رفتار شما نتیجه توانایی شمانیست ، بلکه حاصل روحیه شما در زمان معین است . برای اینکه توانایی شما تغییر کند ، باید حالت روحی خود را عوض کنید . برای اینکه نیروی عظیمی را که در درون شما خفته است فعال کنید ، خود را در وضعیت روحی نیرومند و شور و امید فعال قرار دهید و شاهد معجزاتی که اتفاق می افتد باشید . :) roshanak120th April 2006, 12:43 PMتغییر دادن عواطف و احساسات اکنون ببینیم چگونه متوانیم عواطف و احساسات خود را تغییر دهیم . حالت احساسی خود را مانند یک دستگاه تلویزیون در نظر بگیرید . برای اینکه تصویری روشن ، خوشرنگ و صدایی عالی و صاف حاصل شود ، اولین کار آن است که تلویزیون را به برق وصل و آنرا روشن کنیم . آمادگی جسمانی شما به منزله برق دستگاه است . اگر برق نباشد ، نه تصویر هست و نه صدا ، و تنها چیزی که میتوانید به آن نگاه کنید ، یک صفحه ساده تلویزیون است . به همین ترتیب اگر از قوای بدنی خود ، و یا به عبارتی ( فیزیولوژی ) خود استفاده نکنید ، ممکن است واقعا خود را از نوشتن کلمه " خانواده " ناتوان بیابید . آیا تا به حال اتفاق افتاده است که پس از بیداری از خواب گیج و منگ باشید و نتوانید به روشنی فکر کنید ؟ در این مواقع باید قدری حرکت کنید و یا غلتی بزنید تا خون شما به جریان بیفتد . براثر تنظیم وضعیت جسمی ، ذهن شما روشن می شود و جریان افکار در آن آغاز می گردد . البته پس از وصل کردن تلویزیون به برق ، باید کانال دلخواه را بگیرید تا برنامه ای که واقعا می خواهید از تلویزیون پخش شود . در مورد ذهن نیز باید توجه خود را به اموری که شما را نیرومند می سازد معطوف کنید . توجه خود را به هر امری که معطوف کنید ، در مورد آن احساس قویتری خواهید داشت . بنابراین اگر از کردار خود ناراضی هستید ، شاید موقع آن رسیده باشد که کانال را عوض کنید . در ما احساسات بسیار گوناگونی وجود دارد و میتوانیم هر چیزی را به طرق بسیار متعددی در نظر آوریم . تمام احساساتی که ما میخواهیم ، در تمام اوقات در اختیار ماست . اما باید کانال صحیح را پیدا کنیم . بدین ترتیب برای هر نوع تغییر عاطفی دو راه وجود دارد : 1- تغییر وضعیت جسمی بدن 2- تغییر مرکز توجه به امید موفقیت در تمامی مراحل زندگی roshanak120th April 2006, 01:14 PMبچه ها اگر مطلب داشتم بازم براتون مینویسم . سر دبیر20th April 2006, 01:17 PMنوشته جالبی بود! ولی یک مورد و ان این مورد هستانسان زیاده خواه است یعنی هر چه به او دهیم باز هم می خواهد.بهتر است اول یاد بگیریم برای چه منظوری می خواهیم و بعد با بالا بردن توانایی ها و برنامه ریزی درست و توضیح بالا عمل کنیم. roshanak120th April 2006, 01:26 PMنوشته جالبی بود! ولی یک مورد و ان این مورد هستانسان زیاده خواه است یعنی هر چه به او دهیم باز هم می خواهد.بهتر است اول یاد بگیریم برای چه منظوری می خواهیم و بعد با بالا بردن توانایی ها و برنامه ریزی درست و توضیح بالا عمل کنیم. شما لطف دارید . همانطور که از اسم تاپیک هم مشخص است منظور من خواسته های واقعی بود نه زیاده خواهی !!!! درسته انسان زیاده خواه است ولی در مورد خواسته های واقعی که انسان میدونی منطقی و واقعی است باید تلاش کنه تا به آنها برسه . ولی اگر به فرض من تمام پولهای یک بانک رو بخوام که بهم نمی دهند یا خیلی فرضهای بی منطق دیگر . مطالب من در مورد خواسته هایی بود که واقعی و منطقی هستند . از اینکه راهنمایی کردید ممنون خوشحال میشوم توی پایکای دیگرم هم از نظر شما بهره ببرم . :) :cool: سر دبیر20th April 2006, 04:48 PMبا نوشته بالا شما موافقم! من هم از دوستی با شما خوشحالم منتظر نوشته های دیگر شما هستیم! :) :) :) :) KIA6th June 2006, 09:35 AMحقیقت مسئله این است که هر کسی با یک دهان و تارهای صوتی می تواند با دیگران حرف بزند. می تواند اینقدر حرف بزند که به کلی خسته و درمانده شود. درمورد همه چیز می تواند حرف بزند. می تواند ادعا کند که بهترین است، می تواند تهدیدتان کند یا حتی فحش و بد و بیراه نثارتان کند. می تواند دروغ بگوید، راست بگوید، فریبتان بدهد یا قصه هایی را از خود ببافد که حقیقت نداشته است، مگر اینکه بتواند حرف هایش را با عمل ثابت کند. قهرمانی که قهرمان نبود بیشتر آدم ها خیلی حرف می زنند. نظرشان را در مورد همه چیز ابراز می کنند، چه از آنها خواسته باشند چه نخواسته باشند. آنها به جای اینکه با اعمال و کارهایشان زندگی کنند، با حرف زندگی می کنند. حتماً تابه حال با افراد خالی بندی برخورد داشته اید که گوشه ای نشسته و از خاطرات خود شروع به صحبت می کند. با توجه به حرف هایش شما تصور خواهید کرد که او یک قهرمان، یک ورزشکار یا آدم مهمی است، تا اینکه در آخر کار وقتی تا مقصد دنبالش می کنید می بینید که وارد پمپ بنزین شده و به کارش ادامه می دهد. جریان چیست؟ بله، این فرد واقعیت خود را دوست ندارد، به همین دلیل تصویر یک قهرمان را برای خود می سازد تا همه قبولش کنند. البته او باید بداند که در زندگی کوچک خود، واقعاً یک قهرمان است، فقط باید این مسئله را بپذیرد. هر کسی با کمی قوه ی تعقل می تواند قهرمان باشد. حرف هایتان را عمل کنید مردان واقعی معمولاً افرادی هستند که کمتر حرف می زنند. فقط در مواقع لزوم عقاید خود را ابراز می کنند. هیچوقت آنها را در حال پرحرفی نمی بینید چون برای آنها وقت طلا است. حرف فقط زمانی می تواند برای آنها به منزله ی سلاح باشد که بتوانند آن را با عمل ثابت کنند. خیلی وقت ها شنیده ایم که افراد هنگام رویارویی با مشکلات چه تهدیدات احمقانه ای می کنند که هیچ وقت عملی نمی شود. با این کار دیگر کسی او را جدی تلقی نخواهد کرد. برای اینکه دیگران ما را جدی بگیرند، هیچ وقت نباید حرفی بزنید که نتوانید آن را با عمل ثابت کنید. اما اگر کسی شما را جدی تلقی نکرد، عصبانی نشوید. تا جایی که می توانید همه ی حرف هایتان را به عمل برسانید. لازم نیست که سخنرانی کنید. حرفتان را واضح و کامل بیان کنید طوری که همه متوجه بشوند. اگر باز دیگران نفهمیدند، دیگر وقتش رسیده که آن را عملی کنید. سعی نکنید به خاطر نفهمیدن دیگران شروع به پرحرفی برای توضیح آن کنید. از قدیم گفته اند، کم گوی و گزیده گوی چون دُر. خلاصه حرف بزنید، اما جملات پرمعنی بگویید. و برای اینکه قدرت و احترام خود را همه جا حفظ کنید حرفی نزنید که نتوانید آن را اجرا کنید. و اگر هم زدید به هر قیمتی که شده آن را عملی کنید. فقط حرف نزنید، عمل کنید عیب ندارد اگر به همه ی دنیا اعلام کنید که چه کارهایی می خواهید انجام دهید. اما اول آن را نشان دهید. حرف زدن آسان است، این عمل کردن است که از عهده ی هر کسی برنمی آید. حرفی نزنید که نتوانید آن را با عمل ثابت کنید. اما اگر قادر به عمل کردن هستید، دیگر می توانید هر حرفی خواستید بزنید. elada6th June 2006, 08:43 PMكاملا موافقم هرچي اهدافتون رو كمتر به زبان بياوريد بيشتر شانس اين رو داريد كه اونا رو عملي كنيد. bamzi7th June 2006, 11:47 AMاگر تمام آدم‌ها به حرف‌هايي كه مي‌زدند عمل مي‌كردند به نظر من دنيا بهترين جا براي زندگي كردن بودن، مشكل ما آدم‌ها اين هست كه يا به حرف‌هايي كه مي‌زنيم اعتقاد نداريم و يا براي عملي كردنشون اهميت زيادي قائل نيستيم، اگر سعي كنيم اول روي خواسته‌ها و حرف‌هامون فكر كنيم و بهشون ايمان داشته باشيم كه درست هست، تمام سعي خودمون رو براي عملي كردنش خواهيم كرد، چون بهش اعتقاد داريم، و مطمئن هستيم كه درست هست. به نظر من آدم‌هاي موفق آدم‌هايي بودند و هستند كه ابتدا عمل مي‌كنند و بعد در مورد عملي كه انجام دادن حرف مي‌زنند. در اين صورت ديگر نياز به اثبات كردن حرف‌هاشون نيست، چون ابتدا عمل كردند و سپس در مورد عملي كه انجام دادن توضيح مي‌دن. avisa17th June 2006, 11:05 PMخیلی جالب بود من که واقعا از این مطالب هم لذت بردم و هم استفاده کردم برای لکچری که داشتم . و قرار بود که ارائه بدم . vali244818th June 2006, 03:51 AMخواسته واقعی یعنی چه؟منظور شما از خواسته واقعی چیه؟شاید من دلم چیزیو بخواد که از دید من واقعی و از دید شما غیر واقعی باشه elada25th June 2006, 10:49 PMخواسته واقعی یعنی چه؟منظور شما از خواسته واقعی چیه؟شاید من دلم چیزیو بخواد که از دید من واقعی و از دید شما غیر واقعی باشه يعني انتخاب و داشتن هدف در زندگي و به تناسب با آن انتخاب راه براي رسيد به اهدافي كه باعث ترقي شما شوند نه خواسته هاي نامعقول از خودتان!! پس ديگه فرقي نميكنه كه از نظر كسي غير واقعي باشه مهم اينكه شما ببيني خودت چقدر توانايي داري؟ .sefid.17th April 2007, 03:00 PMکلیک! (عمل کردم) mahtabi23rd May 2007, 03:01 PMمی دونین من خیلی خوب با خواسته های واقعی ام آشنا هستم و هم راه رسیدن بهشون رو می دونم. اما می دونین جامعه به دنبال کردن من برای رسیدن به خواسته های واقعی ام با ناباوری نگاه می کنه. گاهی واقعاً تمسخر رو در رفتارهاشون می بینم. حالا می دونم که الادا جان می خواد منو تشویق کنه و هزار و یه نمونه بیاره که یکی اش اون غورباغه کره است اما با در میان این مردم زندگی می کنیم. ما نمی تونیم خلاف جهت رودخونه زندگی کنیم. اگر چه این خیلی ایده آله اما غیر عرفیه. من دوست دارم تو این سن و سال ادامه تحصیل بدم. به مدارج بالایی که علاقه و خواسته امه برسم اما احساسم بهم می گه که وقتش گذشته و دارم با دنبال کردن این خواسته کارهایی که متعلق به این رده سنیه از دست می دم و دیگه اونوقت زمانی می رسه که خواسته هایی که مال این سن هم هستن رو هم از دست دادم و ممکنه بخاطر دیدن این مسئله با شکست روحی مواجه بشم. خوب این غیرممکن نیست چرا که کار نامعقول غیرمتعارف یه روز با یه شکست سخت هم ممکنه آدم رو روبرو کنه. خوشحال می شم راهنمایی کنید. با تشکر فریبا پانيذ23rd May 2007, 04:54 PMفريبا جان سلام به اين جملة زيبا توجه كن: خوشبختي داشتن دوست داشتنيها نيست بلكه دوست داشتن داشتني هاست به نظر من براي رسيدن به هدف يا بهتر بگم اهداف و يا لذت بردن از زندگي نه سن مهمه و نه داشتن شرايط خاص فقط همت و اراده. چه بسا افرادي كه با داشتن سن زياد و يا محدوديت و حتي معلوليت به هرآنچه كه خواسته اند رسيده اند و طعم موفقيت را چشيده اند و برعكس افرادي كه با وجود داشتن امكانات مالي و اجتماعي در هر شرايط سني از زندگي هيچ لذتي نبرده اند و هميشه ناراضي بوده اند. مي خوام بگم ما آدمها بايد بدانيم و ياد بگيريم هركه هستيم، هرچه هستيم، با هرچه كه داريم خوش باشيم و زندگي را دوست داشته باشيم و از آن لذت ببريم. حسرت گذشته را نخوريم، نگران آينده نباشيم تا امروز را از دست ندهيم. امروز ما فرداي ديروز ماست. سعي كنيم از ديروز درس بگيريم از امروز استفاده كنيم تا فردا افسوس نخوريم. هر سني فعاليت و تلاش خاص همان سن را دارد سعي كن از همان سني كه در آن هستي استفاده مفيد كني و لذت ببري. آن كسي در زندگي برنده است كه از حداقل امكانات حداكثر استفاده را ببرد و با داشته هايش خوش باشد. اميدوارم هميشه موفق سربلند از صميم قلب دلت شاد و لبت خندان باشد ضمناً تو چرا فكر مي كني كه ديگران تو را تمسخر مي كنند؟ به نظر من ما در اين اجتماع بايد با توكل به خدا كاري را كه از نظر شرع و عرف درست است انجام بدهيم بدون اينكه برايمان مهم باشد ديگران چه فكر مي كنند و يا چه انتظاري دارند. ما بايد با احترام به قانون و اعتقادمان و احترام به ديگران براي خودمان زندگي كنيم. اين تو هستي كه بايد خودت و توانايي هايت را به ديگران نشان دهي چه بسا وقتي موفق شدي همانهايي كه تمسخر مي كردند با لبخند تحسين برانگيز تو را تحسين مي كنند و به عنوان يك فرد موفق از تو ياد كنند؟. دوستدار تو sara-l25th May 2007, 12:35 PMاولين قدم آن است که نتيجه ي دلخواه را بدانيد، يعني هدف را مشخص کنيد. توجه داشته باشيد که مشکل‌ترين مرحله در رسيدن به موفقيت، انتخاب و مشخص کردن هدف است. هدف و مقصود در زندگي مانند موتوري است که به ما نيرو مي‌بخشد. بايد اهداف را در کار و زندگي معين کرد و براي رسيدن به آنها طرح و نقشه‌اي ريخت و سپس آن را اجرا کرد. بايد بر پايه هدف‌هاي خود برنامه ي ساليانه و ماهيانه بريزيد و همه ي نيروي خود را روي آن متمرکز کنيد. بايد توجه داشته باشيد بين اعمالي که براي دستيابي به هدف انجام مي‌شود و کارهايي که براي دلخوشي و تسکين هيجان‌هاي دروني انجام مي‌گيرد، تفاوت بسيار وجود دارد. بايد اوقات و نيروي خود را به کارهايي اختصاص دهيد که جزيي از هدف‌هايتان باشد در غير اين‌صورت حتي اگر آن کارها مفيد هم باشند، شما را به مقصد نمي‌رسانند. هر طور شده طرحي براي خود بريزيد و هر عملي را که براي تکميل آن لازم مي‌باشد انجام دهيد. بعضي از کساني که در اطراف ما هستند هدف دارند ولي هدف‌هاي آنها بي‌ارزشند. بايد سعي کنيد اهداف ارزشمندي براي خود انتخاب نماييد. هدف مشترک انسان‌هاي موفق، خودسازي و رشد شخصيت، خلاقيت، خدمت به بشريت و نوع دوستي و از اين قبيل مي‌باشد. چنين هدف‌هايي است که آنها را از ديگران ممتاز مي‌سازد. قدم دوم ،عمل کردن است. در غير اين‌صورت خواسته‌هاي شما به صورت آرزو باقي خواهند ماند. براي انجام هدف و به اجرا در آوردن آن بايد شرايط لازم فراهم باشد و گرنه يا انجام نمي‌شوند، يا به تأخير مي‌افتند. هميشه به خاطر داشته باشيد که اگر در زندگي طالب چيزهاي ارزشمند و رسيدن به موفقيت هستيد ناچار بايد رنج‌هاي کوتاه مدتي را تحمل کنيد تا به خوبي‌هاي دراز مدت دست يابيد. البته رنج و لذت داراي سطوح و درجات بسيار است. بسياري از افراد مي‌خواهند در زندگي خود به موفقيت برسند ولي قادر به انجام آن نيستند و سرخورده مي‌شوند. زيرا اين افراد سعي نکرده‌اند در رفتارهاي خود تغييري ايجاد کنند و به رفع مشکل بپردازند. يک انسان موفق بايد ابزار و امکانات اوليه را مدنظر داشته باشد و بداند که شنيدن، ديدن، درک کردن و تجزيه و تحليل کردن يک طرف قضيه است آنچه که از همه ي اينها مهم‌تر است تصميم‌گيري و اجرا کردن است. قدم سوم يافتن راهي براي کنترل است. بايد بازتاب‌ها و نتايج اقدامات خود را مورد بازنگري و بررسي قرار دهيم تا بفهميم، کارها و اقداماتي که انجام مي‌دهيم، ما را به موفقيت و رسيدن به اهدافمان نزديک مي‌کند و يا از آن دور مي‌سازد. بايد بدانيد دستاورد عملکرد شما چيست. خواه عملکرد شما گفتگو با کسي باشد و يا عادات روزمره زندگي، اگر آن دستاورد، دلخواه شما نيست، دقت کنيد که عمل شما چه نتايجي به بار آورده تا بعنوان تجربه انساني از آن چيزي ياد بگيريد. - قدم چهارم ايجاد نرمش براي تغيير رفتار به گونه‌اي که به نتيجه دلخواه برسيم. بايد رفتارهاي خود را با توجه به تغييرات جديد تغيير دهيم تا با هدفمان سازگاري پيدا کند. براي اينکه تغيير پايداري در زندگي خود به وجود آوريد، بايد راه تازه‌اي بيابيد و نتايج آن را خوب بررسي کنيد. بايد بدانيد که اولين قدم براي ايجاد هر گونه تغيير رفتار، آگاهي از نيروي عظيم رنج و لذت و تأثير اين عواطف بر اعمال و کردار ماست. اين آگاهي بدان معني است که بدانيم انديشه‌ها، جملات، تصورات و صداها هميشه با احساسي از رنج و يا لذت همراه است و تلفيق آنها عملي است که بطور مداوم در ذهن ما انجام مي‌شود. ما بايد براي رسيدن به هدف مورد نظر خود رفتارهاي خود را تغيير دهيم، زيرا با رفتارهاي گذشته‌‌مان نمي‌توانيم به هدف تازه‌اي برسيم. نيازمند تغييرات جديد هستيم تا تناسبي بين رفتارها و اهدافمان ايجاد شود و در نتيجه به موفقيت برسيم. : منبع:کتاب تکنولوژي و مهندسي فکر نويسنده:دکتر محمد علي حقيقي (سعي کنيد هدف‌هايي را که براي خود انتخاب مي‌کنيد روشن باشند. رسيدن به هدف را باور کنيد و قابل دسترسي بدانيد. يکي از ويژگي‌هاي افراد موفق آن است که وقتي با آنان ملاقات مي‌کنيد آنها را مانند موشکي مي‌بينيد سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 658]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن