واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مثبت انديش باش تا کامروا شوي نويسنده:افسانه بهرامي رفتار شما محصول افکار شماست وقتي روانشناسان ميگويند افکار مثبت و منفي تاثيرات مثبت و منفي روي زندگي ميگذارند، شايد خيليها باور نکنند اما اين حقيقت دارد. بخشي از رفتارهاي انساني، ناشي از افکار ما است. وقتي ميگويند افکار تعيين کننده سبک زندگي، احساس، وضعيت جسمي، روحيات و... است، منظور اين است که انسان با افکار مثبت يا منفي وارد عمل ميشود و به دنبال آن طبق گفتههاي دکتر پرويز رزاقي، روانشناس و مدرس دانشگاه، بايد منتظر يکي از اتفاقات زير باشند: «در نگرش منفي قدرت برداشت فرد از رفتار خوب و افکار خوب به حداقل ميرسد يعني اگر فردي با ويژگيهاي خوب در مسيرمان قرار بگيرد ذهن ما به علت افکار منفي قدرت دريافت رفتارها و شخصيتهاي خوب ديگران را ندارد. حتي ميتواند خيرخواهي ديگران را به عنوان يک تنبيه تلقي کند. اين در حالي است که در فردي با نگاه مثبت، رفتارهاي خوب ديگران، بهتر نيز مشاهده ميشود.» از ديدگاه اين روانشناس منفيانديشي موجب منفي شدن افکار و رفتار فرد و حتي ظهور رفتارهاي منفي در ديگران ميشود.» در همين راستا ما قانوني داريم به نام قانون جذب که ميگويد وقتي افکار مثبت پخش کنيد بازخورد آن اتفاقات مثبت است و برعکس. شايد خيلي از شماها فيلم راز را ديده باشيد. اين فيلم خاطرات و تجربه افرادي است که با قدرت قانون جذب توانستند به خواستههايشان برسند که البته طبق اظهارات اين روانشناس رابطه علت و معلول قانون جذب ثابت نشده است. دکتر رزاقي بروز رفتارهاي مثبت و منفي را ناشي از وجود نيرويي در مغز عنوان ميکند که بسته به اينکه فرد مثبت يا منفيانديش باشد اين نيرو در همان جهت فعال ميشود. چنانچه مغز به سمت افکار منفي فعال بشود نتيجه آن بهصورت ضعيف شدن روابط اجتماعي افراد، کاهش موفقيتها، ضعف روابط بينفردي، تعاملات اجتماعي ضعيف، گرايش کمتر افراد به فعاليت و کار ظاهر ميشود و در نگرش مثبت برعکس اين موارد. منفي، منفي را جذب ميکند طبق اظهارات دکتر رزاقي افرادي که افکار منفي دارند به سمت افکار منفي ديگران جذب ميشوند. اين در حالي است که هر چهقدر باور و ايمان فردي منفيتر باشد سقوط وي به سمت منفيگرايي و جذب به سمت افراد منفيگرا بيشتر ميشود ولي برعکس اگر فرد منفيانديشي، تجارب خوشايندي را هم از مثبتانديشي داشته باشد، يا ايمان و باور منفي او عمق زياد نداشته باشد به سمت فرد مثبتانديش گرايش پيدا ميکند. خارهايي که گل ميدهند اما اينکه مثبتانديشي چه نتايجي را به دنبال دارد، دکتر رزاقي در اينباره ميگويد: «افرادي که افکار مثبت دارند ميتوانند، کينه را به محبت، ضعف را به قدرت، ياس را به اميد و شکست را به موفقيت تبديل کنند.» افرادي که باور مثبت دارند در مشکلات به فرصتها فکر ميکنند و در جستجوي راهکار هستند تا موفقيت به دست آورند ولي افرادي که افکار منفي دارند به جاي ارايه راهکار، از هر فرصتي استفاده ميکنند تا به مشکلات بينديشند. اما چگونه است که عدهاي به سمت افکار و افراد منفي کشش بيشتري دارند و عدهاي ديگر افکار منفي بيروني روي آنها اثر کمتري دارد؟ دکتر رزاقي در اينباره ميگويد: «طبق نظريهاي به نام راتر، افرادي که اسناد بيروني دارند رفتار منفي آنها تحت تاثير عوامل خارجي و محيطي است. اينها شکست بيشتري را در زندگي تجربه ميکنند. در حالي که افرادي با اسناد دروني، افرادي هستند که اعتماد به نفس بالا و نگرش مثبتتري دارند و موفقتر هستند. اين افراد به سادگي تسليم افکار منفي بيروني نميشوند. همچنين در بين آدمها سه تيپ شخصيتي متعدد داريم: استينک، آتلانتيک و تکنيک. در نوع استينک منفيگرايي بيشتر است چون بهطورمعمول ويژگي شخصيتي حساستري دارند، لاغرتر و زودرنجتر هستند. عادت به منفي يا مثبت فکر کردن، فقر فکري، القاي افکار مثبت و منفي از طريق مشاهده (ديدن افکار پدر و مادر و...) تقويت رفتار از طريق خود فرد به فرض مثال با دروغگويي پاسخ مثبت دريافت کرده است و حالا به صورت يک باور دروني تبديل شده است از ديگر مواردي است که به منفيگرايي يک فرد دامن ميزند.» اين روانشناس از بين تمام موارد موثر در القاي افکار مثبت و منفي، درمان تغيير افکار منفي در افرادي که از طريق ويژگيهاي شخصيتي به اين باور دچار شدهاند را سختتر اظهار کرد چرا که اين نوع افکار منفي در اثر زمان و تکرار ايجاد شده و به تدريج جزيي از شخصيت فرد شده است ولي با کمي صبر ميتوان ساختار اين گونه رفتار را که دروني شدهاند نيز تغيير داد. ساختارشکني زمان ندارد از ديدگاه دکتر ابوالقاسم مهرينژاد، روانشناس، عضو هيات علمي دانشگاه الزهرا، ساختارشکني افراد زمان مشخصي ندارد. براي اينکه بتوان فرد منفيانديشي را به سمت مثبتانديشي سوق داد موارد متعددي دخيل هستند. از جمله ميزان هوش افراد، موقعيت اجتماعي، اقتصادي و خانوادگي. دکتر مهرينژاد ميگويد: «در افراد ايدهآل گرا و آرمانگرا باورهاي منفي بيشتر مشاهده ميشود چرا که تحقق آرمانهاي اين قشر سختتر است. بنابراين باورهاي منفي سريعتر در آنها نفوذ ميکند.» به اعتقاد دکتر رزاقي، باورهاي منفي در بزرگسالان در گذر زمان ريشهدارتر ميشود و نياز به درمان دارد اما در کودکان نياز به درمان و تغيير نيست و تنها توصيه ميشود والدين الگوهاي مثبتانديشي را طي شکلگيري مراحل شخصيتي به وي ارايه دهند. راهکارهاي عملي از بين بردن افکار منفي • پيدا کردن ردپايي از افکار منفي (در واقع جستجوي در خود تا ريشه اين افکار منفي کشف شود). • سوال از خويشتن (که آيا ميشود به گونهاي ديگر رفتار کرد). • ايجاد حداقل رفتار مثبت (در مرحله اول به تغيير يک رفتار مثبت در خود اکتفا کنيم). • پاداش به خود در برابر افکار و رفتار مثبت • فرمان ايست (هنگامي که افکار منفي به سراغمان ميآيد با تمرين ذهن و دادن فرمان ايست ذهن را از ادامه افکار منفي بازداريم). • تخليه (نوشتن يا ضبط کردن افکار منفي و سپس پاک کردن آنها، تا تمام افکار منفي برونريزي شود). • ايجاد احساس متفاوت بودن (من ميتوانم با ديگران تفاوت داشته باشم). • استفاده از کلام مثبت به جاي منفي مانند «سرت شلوغ است» به جاي «تحويل نميگيري» و... منبع: http://salamat.com ae
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]