تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 14 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اى مردم اگر در يارى حق كوتاهى نمى كرديد و در خوار ساختن باطل سستى نمى نموديد، كسان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799312924




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«عناصر سبک ساز در موسيقي شعر فروغ فرخزاد»(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
«عناصر سبک ساز در موسيقي شعر فروغ فرخزاد»(1)
«عناصر سبک ساز در موسيقي شعر فروغ فرخزاد»(1)   نويسنده: دکتر حسين حسن پور آلاشتي* پروانه دلاور**   چکيده: در اين مقاله، موسيقي شعر فروغ فرخزاد، با نگاهي سبک شناسانه مورد بررسي قرار گرفته است. با توجّه به اينکه طبيعي بودن، جزء مؤلفه هاي اساسي در همه ي عناصر شعري اوست موسيقي نيز در بافتي کاملاً طبيعي و حسي ارايه شده که در اين نوشتار برجستگي و تمايز وزن شخصي (موسيقي بيروني)شعر او و نيز به نقش قافيه و رديف به عنوان ارکان موسيقي کناري و برجستگي خاص موسيقي دروني، علي الخصوص تکرار در همه سطوح، پرداخته شده است. واژه هاي کليدي: سبک شناسي ، شعر ، فرخزاد ، فروغ ، موسيقي شعر. 1مقدّمه فروغ شاعر زندگي است و گوشه هاي بکر آن را زيسته و سروده است، پس طبيعي است در شعر او همه چيز طبيعي باشد. از جمله موسيقي که کارکرد درست آن از جنبه هاي قدرتمند شعرهايش است. وزن عروضي و نيمايي ، آشکارترين شکل موسيقي در شعر فارسي است که مبناي وزن عروضي، همساني و تساوي ارکان عروضي و اساس وزن نيمايي، مبتني بر عدم لزوم همگوني مصراع هاست . يکساني زحاف در رکن آخر وزن، در همه مصراع هاي يک شعر در عروض سنتي لازم است و در شعر نيمايي به دليل شکستن وزن و عدم تساوي ارکان، زحاف رکن آخر در مصراع هاي شعر مي تواند متغيّر باشد. البته هر ابزاري را که شاعر در شعر استفاده کند تا کلام را از سياق طبيعي نثر خارج سازد و در آن طنين و تناسب ايجاد کند، از گونه موسيقي شعر محسوب مي شود. در نتيجه، نه فقط وزن عروضي بلکه هر نوع تناسب و آهنگي را که ناشي از شيوه ي ترکيب واژگان ، انتخاب قافيه ها و رديف ها و همگوني صامت ها و مصوّت و... باشد نيز در شمار آن قرار مي گيرد. اگر شعر شاعري، نمود واقعي حالات دروني او باشد و همچنين اگر شاعر داراي قريحه و ذوق و گوش موسيقيايي باشد از ابتدا، شعربا وزن متناسب خود از ذهن شاعر بيرون مي تراود و در واقع اين وضعيّت روحي و رواني است که وزن را به دنبال مي کشد نه آنکه شاعر از ميان اوزان مختلف دست به گزينش بزند . در مورد شعر فروغ اين هماهنگي تا حدود بسياري برقرار است و بعلاوه ابزارهاي سازنده موسيقي دروني در شعر او در همه ي دفترها برجسته اند و در دو دفتر «تولّدي ديگر »و«ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد»کارکرد خيلي ويژه اي دارند. در بررسي سبک شناسانه موسيقي شعر فروغ به موسيقي بيروني (وزن و تناسب هجاها)، موسيقي کناري(قافيه و رديف)، موسيقي دروني(سجع، جناس ، تکرار )مي پردازيم. 2ـ موسيقي در شعر فروغ فرخزاد 2.1.موسيقي بيروني(وزن و تناسب هجاها) «زبانها برحسب عنصري که مبناي وزن هر زبان است با هم تفاوت پيدا مي کنند .»(ولک و وارن،192:1373)وزن جزء مهمّي از ذات شعر است. وزن است که در شعر منجر به رقص کلمات شده و باعث مي شود منطق نثر از نظام کلمات رخت بربندد و شايد نخستين عامل دادن لذّت متن به مخاطب وزن باشد. و حتّي در شعر سپيد هم اگر تعادل ميان واژگان و سپيدهاي متن، ايجاد هارموني و لذّت شنيداري نکند ديگر ذوق خواندن شعر براي مخاطب باقي نمي ماند. «فروغ نيز جوهر اساسي زندگاني را وزن مي داند و آن را در طبيعت جستجو مي کند. او در سال 46طي نامه اي به احمد رضا احمدي که به تازگي شعر بي شکل و بي وزن، موسوم به موج نو را آغاز کرده بود، توجّه به وزن و استخراج آن را از لرزش ريتميک برگهاي درخت در باد، جريان منظم آب، نظم و هماهنگي بالهاي پرنده در هنگام پرواز و...گوشزد مي کند. در نگاه فروغ، شعر بي وزن وجود ندارد.»(عليپور ،53:1378)در آغاز اين بخش بايد اين نکته را مدّ نظر قرار داد که به لحاظ وزن شعرهاي فروغ را مي توان در سه گروه جاي داد: 1.شعرهايي در قالب عروض سنتي(غزل و مثنوي)و يا تقريباً سنتي(چارپاره ها) 2.شعرهايي در قالب عروض نيمايي 3.شعرهايي در اوزان خاصّ فروغ که ظاهراً در قالب نيمايي است و در آنها ترکيب وزنهاي مختلف يا جابجايي ارکان صورت گرفته و مشخصه ي سبکي فروغ است. «او در ديوان هاي سه گانه اش وزن هايي را به کار برده که بندرت در شعر کلاسيک استفاده شده و صرفاً گوش هارمونيک او موجب به کار بردن وزني شده که فروغ اطلاعات آکادميک از آن نداشته است و اغلب اشعار اين سه ديوان، خوش آهنگ هستند. اما در دوره ي [تکامل]که فروغ آگاهانه از ترنّم و ريتم خودبخودي و شدّت ضرب اوزان عروضي فاصله مي گيرد، با رواني گفتار طبيعي به وزن نامحسوسي مي رسد که منحصر به خود اوست.»(ساري،1380 :51-50)وي به دليل حس موسيقيايي قوي و اينکه آنچه مي سرود به لحاظ درونمايه هنجارها را شکست،در شعرهاي کلاسيک هم چند وزن تازه عروضي ساخت و از چند وزن نادر استفاده کرد :«وزنهاي تازه از قبيل فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فع و فاعلات و فاعلات فع (فاعلن مفاعلن مفاعلن) و وزنهاي نادر از قبيل فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فع و فاعلاتن فاعلاتن فع »(شميسا، 1376:برداشت آزاد 79-78) «نيما يوشيج که خود در جهت رسيدن به بيان طبيعي کلام و به منظورايجاد هيجان و برانگيختن احساسات با طرز مکالمه طبيعي، کوشش براي ايجاد اين اوزان تازه کرده بود و شعرهاي ماندگاري نيز در اين عرصه بر جا نهاده است، ولي در مواردي بر حسب ضرورت و نياز وزن و يا آزمون هاي وزني، زبان شعرش سخت و نتراشيده مي شود و از بيان طبيعي کلام دور مي ماند . البته اين سختي زباني از دريچه نوجويي، به ويژه کارهاي اوليّه ، مي تواند قابل درک باشد؛ يعني هر آغاز و کار نويني، به علّت تازگي و عدم پيشينگي، دشواري و کاستي هاي ويژه ي خود را دارد.نيماي بزرگ خود با بيان اين که به عرصه هاي تازه و عظيمي دست يافته بود، با اين وجود، به دشواري کار، آگاه بود.»(فلکي، 84:1380) «فروغ بيش از هر چيز ديگر، در پي توسعه بخشيدن به وزن و ايجاد فضاي لازم جهت بيان خاصّ خود است . توسّعي که در وزن توسط نيما بوجود آمده به تنهايي نياز فروغ را براي بيان احساسات درونيش مرتفع نمي کند. گر چه کاري که نيما در وزن کرده خيلي مهم و باارزش بود و توانست با برهم زدن تساوي طولي مصراع ها امکانات وسيع و جديدتري در اختيار شاعران بگذارد . ولي اين توسّع در شعر نيما فقط در آخر مصراع انجام مي گرفت و نه در اول يا وسط، در صورتي که در شعر فروغ اين توسّع در وزن تنها به پايان مصراع محدود نشده و در اول و وسط مصراع ها نيز اعمال گرديده، امري که تقطيع آن را براي ذهن هاي معتاد به اوزان معمول و بويژه براي کساني که به عروض سنتي شعر فارسي دلبستگي دارند.، مشکل ساخته است .»(ترابي، 1376: 39-38)او با ذهنِ موسيقيايي پرورش يافته، براساس قانوني که از ذات دروني موسيقي شعر و روح سيال زبان بر مي آيد وزن طبيعي زنانه ي خويش را توليد مي کند. شعر و وزن خاصّ فروغ فاصله ي بين شعر نيمايي و شعر سپيد يا منثور را پر مي کند. يعني در آثار او با شعر هايي مواجه هستيم که صورتي بينابيني اند و با جود اينکه نوعي وزن در آنها حس مي شود اين وزن عين اوزان شعر نيمايي نيست و در متن شعر چنان حل شده که شعر را به شعر سپيد نزديک مي کند و با تأمّل و مداقه در اين شعرهاست که به نوعي وزن طبيعي و غير اختياري مي رسيم که طبع حساس و خوش قريحه و درون مضطرب شاعر رقم زده است. شعرهاي فروغ در تولّدي ديگر و ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد نمونه هاي موفّق اين وزنهايند؛ که مي شود به «آيه هاي زميني»،«بعد از تو»،«پنجره »،«تولّدي ديگر»،«دلم براي باغچه مي سوزد»،«ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد»«کسي که مثل هيچکس نيست »و «تنها صدا است که مي ماند»اشاره کرد . در تولّدي ديگر با دو گونه شعر و دو گونه وزن مواجهيم: 1.اوزان معمولي عروضي با سکته هاي تند و آرام 2.عدم يکدستي و آمدن اوزان مختلف به صورت جوششي در يک شعر، البته وزنهاي نزديک هم به لحاظ طنين موسيقيايي. شعرهايي از گروه اول «آنروزها»،«در آبهاي سبز تابستان»(مستفعلن) «گذران»،«باد ما را با خود خواهد برد»،«دريافت»،«جفت»،«باغ»،«گل سرخ»و «تولّدي ديگر»(فعلاتن)که مهمترين شعرهاي سبک ساز فروغ اند. اين وزن بر بسياري از جمله سهراب سپهري تأثير نهاد. «آفتاب مي شود»،«به علي گفت مادرش روزي»،«روي خاک»(فاعلات) «شعر سفر»(فعلاتن مفاعلن فعلن) «ميان تاريکي»(مفاعلن فعلن) «جمعه »(مفتعلن فاعلات) «عروسک کوکي»«در خيابان هاي سرد شب »(فاعلاتن) «پرنده فقط يک پرنده بود»(مفاعلن فعلاتن) شعرهايي از گروه دوم: «ديوار هاي مرز»،«وهم سبز»،«اي مرز پرگهر»،«من از تو مي مردم»و«به آفتاب سلامي دوباره خواهم داد» در اينجا برخي شعرها را که علي رغم ظاهر پريشان در بادي امر، از بحرهاي پرکاربرد فروغ اند، مي بينيم: بحر رمل=(تکرار فعلاتن):«در غروبي ابدي»و«تنهايي ماه» بحر مجتث=(مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن):«پرسش» و «هديه» بحر مضارع =(مفعول فاعلات مفاعيل فاعلن):«بر او ببخشاييد »،«وصل»،«معشوق من »،«آيه هاي زميني»،«ديدار در شب»(که مي توان آن را در بحر مجتث=(مفاعلن مفاعلن)فعلاتن)هم تقطيع کرد. «طبيعت عصبي، عصيانگرانه و تند او حتّي مانع شده است که با بحر آرام هزج (=مفاعلين)سرسازگاري نشان بدهد و براي يک بار هم که شده است آنرا به کار گيرد »(حقوقي،30:1368) دو بحر مضارع و مجتث با ايجاد نوعي موسيقي ملايم و غير ضربي که با فضاي گفتگوهاي زمزمه وار اشعار فروغ مناسب اند به طنين روان شعرها کمک مي کنند. سبک ويژه ي فروغ اينجا خود را مي نمايد که برخي از شعرهاي او را که در نگاه اول به نظر منتقدين آشفته به نظر مي رسد، در واقع اگر با استفاده از اختيارات شاعري مثل تسکين، اشباع، استفاده برخي ارکان عروض عربي، جانشيني هجاي بلند(__)به جاي دو هجاي کوتاه (UU)در رکن اول، افزايش تعداد ارکان مصراع و تکرار رکن تقطيع کنيم ديگر آشفته نيستند. به هر حال نام اختلاط وزني که فروغ بدان رسيده را مي توان به عقيده بسياري منتقدين نوعي وزن «حسي» يا «گفتاري»ناميد. زيرا در اين وزنها احساس و حرفها و تصاوير فروغند که مي دوند و وزن مجبور است با آن فضاها هماهنگ گردد. مهم ترين چيزي که فروغ در شعر به آن اهميّت مي داد، درونمايه بود و هرگز آن را فداي فرم، قالب يا وزن نمي کرد چون آنچه مي گفت برجستگي سبکي داشت، ناخودآگاه وزن شعرهايش هم برجسته و ويژه و البته طبيعي مي شود. «آنچه در شعر فروغ بويژه در شعر«ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد»اتّفاق افتاده، علاوه بر مرکب بودن وزن شعر، همين استفاده از امکانات گسترش و کاهش دروني يا انبساط و انقباض مياني وزن شعر است که عبارتند از: 1ـ گسترش دروني، تکرار يکي از افاعيل يا ارکان شعر - يک يا چند بار -مثل: «و اجتماع سوگوار تجربه هاي پريده رنگ»(مفعول فاعلات (فاعلات)مفاعيل فاعلن) 2ـ گسترش يا انبساط دروني با تکرار زحافات يکي از ارکان و افاعيل شعر مثل: «که از تمامي اوهام سرخ يک شقايق وحشي»(مفاعلن (مفا)فعلاتن) کاهش يا انقباظ دروني با استفاده از زحافات افاعيل به جاي رکن اصلي مثل: «من سردم است و از گوشواره هاي صدف بيزارم »(مفعول لات مفاعيل فاعلات مفاعيلن فع) کاربرد اين دو نوع گسترش و يک نوع کاهش دروني، يا انبساط و انقباض مياني وزن در دو بحر مضارع و مجتث محدود به همين چند مثال نيست و در شعر «ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد »فروغ به کرّات از اين امکانات استفاده کرده است. افزون بر اين در بررسي بقيه ي شعرهايي که فروغ فرخزاد در بحر مضارع(مفعول فاعلات مفاعيل فاعلن)و مجتث(مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن)، يا در اوزان مرکب از اين دو سروده به کرّات از اين امکانات سود برده است که بيانگر توجّه ذاتي شاعر به نوعي قانون مندي و نوآوري و ابداع در وزن است .»(ترابي،63:1376-61) 2 .2.موسيقي کناري 1. 2. 3.قافيه(Rhyme) «قافيه يک نمونه تکرار صوتي است و نبايد تنها آن را ، بدون در نظر گرفتن پديده هاي مشابه مانند تکرار صامت ها و تکرار صوت ها مطالعه کرد...قافيه پديده اي بسيار پيچيده است . وظيفه صرفاً خوشنوا سازي آن حاصل تکرار(يا تکرار تقريبي)اصوات است. چنانچه «هنري لنز»در کتاب خود به نام «مبناي فيزيکي قافيه »نشان داده است، قافيه شدن مصوّت ها نتيجه ي تکرار هماهنگي هاي آنهاست. اما اين جنبه ي صوتي اگر چه اصلي است، فقط يک جنبه ي قافيه است. از لحاظ زيبايي شناسي وظيفه عروضي آن يعني پايان بندي مصراع و بيت يا سازمان دادن به الگوي هر بند شعر اهمّيّّت بيشتري دارد،(قافيه گاهي تنها سازمان دهنده هر بند است.). اما از همه مهمتر ، قافيه معني دارد، و از اين لحاظ در خصوصيّت کلّي شعر عميقاً دخيل است. قافيه لغات را گرد هم مي آورد و با يکديگر پيوند، يا تضاد با يکديگر قرار مي دهد».(ولک و وارن ،178:1373و177) جايگاه مهم قافيه در شعر کلاسيک فارسي بر کسي پوشيده نيست. قافيه چه در چارپاره ها ، چه در شعرهاي نزديک به شعر نيمايي و چه در شعرهاي نيمايي فروغ نقش راستين موسيقيايي خويش را ايفا کرده و کاملاً از عهده ي طنين بخشي کلام بدون تصنّع و در مضيقه قرار دادن شاعر برآمده است . اين که فروغ کاملاً به اين کارکرد قافيه از روي ذوق، واقف بوده، مسلم مي نمايد چرا که مي توان ريشه نوعي تحوّل در قافيه را که امروزه خصوصاً در غزل معاصر طرفداراني دارد و آن تنها همصدايي حروف قافيه است نه فقط هم شکلي آنها را، مثلاً هم قافيه شدن(رازي و راضي)يا (باغ و طاق)،مي توان در يکي از چهارپاره هاي فروغ ديد: «نيزار خفته خامش و يک مرغ ناشناس هر دم زعمق تيره آن ضجه مي کشد مهتاب مي دود که ببيند در اين ميان مرغک ميان پنجه وحشت چه مي کشد (اسير/104) که هر چند بين دو «مي کشد»جناس تام برقرار است و قافيه شده اند ولي بر خواننده ي حرفه اي پوشيده نمي ماند که فروغ به گونه اي احساس کرده ونشان داده که «ضجه»و «چه »چقدر قابليّت قافيه شدن دارند. زيرا به لحاظ تلفظ ج و چ مي توانند کارکرد موسيقايي قافيه اي تقريباً کاملي داشته باشند. از بررسي قافيه در شعرهاي فروغ مي توان ديد که در ميان 86شعر دفترهاي اوليّه شعر فروغ -اسير ، ديوار و عصيان -فراواني نوع قافيه با واژه هاي غير فعل است و تنها در 6مورد، کفّه ترازو به سمت قافيه هاي فعلي پايين مي آيد و در تنها 2شعر موازنه برقرار است.در دفتر تولدي ديگر هنوز قافيه حضور دارد و دفعات کاربرد قافيه هاي فعلي و غير فعلي مساوي است. در دفتر ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد ديگر نشاني ازکاربرد کليشه اي قافيه، به چشم نمي خورد و يا فقط در فواصلي لازم و غير قراردادي آن هم نه با قواعد سنتيِ حروف قافيه، از آن استفاده مي شود. در شعرهاي نيمه کلاسيک فروغ، به خصوص شعرهايي که عليرغم اينکه رنگ نيمايي ندارند اما با برهم زدن تساوي تعداد ارکان در مصراعها يا افزايش و کاهش تعداد مصراع در بندها ي شعر، نسيمِ خنک دگرگوني در باورهاي شعري فروغ احساس مي شود، نقش قافيه هم از شکل سنتي و جايگاه ثابتش تغيير مي کند؛ کم کم قافيه در سطرها لغزان مي شود تا فروغ به شعر نيمايي برسد و از آن بگذرد: «سالها رفت و شبي زني افسرده نظر کرد بر آن حلقه ي زر ديد در نقش فروزنده ي او روزهايي که به اميد وفاي شوهر به هدر رفته هدر» (اسير/103) پی نوشت:   * استاديار زبان و ادبيّات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي ** دانشجوي کارشناسي ارشد زبان و ادبيّات فارسي ادامه دارد... /ع  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1349]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن