واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اي مرگ تو را چو آب خواهم نوشيد نویسنده : اکبر رضی زاده منبع : سایت راسخون « به بهانه ي سومين سال پرواز جاودانه قيصرامين پور » «ديدار تو را به شوق خواهم کوشيد چون جامه تازه ايت خواهم پوشيد گر آتش صد هزار دوزخ باشي اي مرگ ! تو را چو آب خواهم نوشيد» دکتر « قيصرامين پور » شاعر برجسته ي معاصر در دوم ارديبهشت سال يکهزار و سيصدو سي هشت، در منطقه ي « گتوند » از توابع دزفول و شوش به دنيا آمد و در هشتم آبان ماه 1386 به سمت آرامشي سبز ، به سوي معشوق پرواز کرد. دوران ابتدايي و متوسطه را در خوزستان به تحصيل پرداخت و براي تحصيلات عالي به تهران هجرت نمود. ابتدا به دانشکده ي دامپزشکي رفته، سپس تغيير رشته داد و رشته ي جامعه شناسي را انتخاب کرد؛ اما سرانجام پس از انقلاب فرهنگي و بازگشايي مجدد دانشگاه ها در رشته ي زبان و ادبيات فارسي در دانشکده ي ادبيات دانشگاه تهران، پذيرفته شد. امين پور پس از طي مرحله ي ليسانس و فوق ليسانس و دکترا، در سال 1376 از رساله ي خود با عنوان «سنت و نوآوري در ادبيات فارسي شعر معاصر» دفاع نمود و مدرک دکتري خود را با نمره ي عالي از اين دانشگاه دريافت کرد. اين رساله اينک در قالب کتابي ارزشمند منتشر شده و در اختيار ماست. شعر «اي مرگ» شاعر حسن مطلع اين نوشتار قرار گرفت، و براي به تصوير کشيدن احساسات لطيف او بريده اي از شعر زيباي «اگر مي توانستم» را مي آوريم. راستي اگر قيصر امروز زنده بود اين شعر را چگونه تفسير مي کرد؟! آيا هنوز هم مي خواست تو را يکبار ديگر، آن هم از دور ببيند؟ چرا از نزديک نه؟! «... اگر خاک کافر نبود- و روي حقيقت نمي ريخت- اگر ساعت را آسمان دور باطل نمي زد-اگر کوه ها کرنبودند- اگر آب هاتر نبودند- اگر باد مي ايستاد- اگر حرف هاي دلم بي اگر بود- اگر فرصت چشم من بيشتربود- اگر مي توانستم از خاک- يک دسته لبخند پرپر بچينم- تو را مي توانستم اي دور- از دور- يک بار ديگر ببينم!...» بدون شک قيصر يکي از سرآمدان نسلي است که هم زمان با مهم ترين حادثه ي فرهنگي، اجتماعي، سياسي تاريخ معاصر ايران، يعني انقلاب اسلامي، سرودن را آغاز کرد.
اصلي ترين دلمشغولي و دغدغه ي اين نسل از نويسندگان، شاعران و به طور کلي هنرمندان- که بعدها به عنوان نحله اي مهم شناخته شدند- پيوند ميان گذشته ي فرهنگي و شعري ما و حال و هواي ادبيات و شعر پس از نيما بوده است. به شکلي جمع ميان سنت و نوآوري؛ و يا با توجهي درخور به گذشته از جهات فکري و فرهنگي، از امکانات هنر و شعر معاصر بهره گرفتن. قيصر نه تنها توانست به خوبي و با فرزانگي از عهده ي اين مهم برآيد؛ بلکه توانست مخاطبان گسترده اي هم در ميان خواص اهل فرهنگ و ادب و شعر، و عموم مردم شعردوست و علاقمند به ادبيات- به ويژه جوان ترها- به دست آورد. شمارگان پرتعداد کتابهاي شعر و نثر ادبي امين پور و هم چنين حضور در حافظه ي شعري بسياري از هم نسلان، از او چهره اي آشنا براي فرهنگ و ادبيات و هنر ما پديد آورده است. به طول کلي اشعار قيصر را مي توان به سه دسته تقسيم بندي کرد: دسته ي اول شعرهايش با سبک و اسلوب متقدمين مي باشند که شامل غزل ها، مثنوي ها، رباعي ها و دوبيتي هاي او هستند. اين قسم از سروده ها با آن که در قالب هاي کلاسيک پيشين شعر فارسي قرار دارند، ولي از گويش و زبان و نظرگاهي کاملاً معاصر و امروزي برخوردار مي باشند. دسته ي دوم شعرهاي «نيمايي» اوست. اين گروه سروده ها نيزبا همه ي نو بودن و برخورداري از بداعت و پويايي، به دور از گرايش هاي افراطي و نامأنوس هستند. به عنوان مثال مي توان گفت: وزن و معنا و مفهوم، در نوسروده ها، اصلي ترين دلمشغولي هاي او بودند.دسته ي سوم، شعرهايي است که براي نوجوانان سروده است. دو مجموعه ي «مثل چشمه، مثل رود» و «به قول پرستو» نمونه هاي ارزنده اي از شعر نوجوان و جوانان نوقلم روزگار ما مي باشد. اين شعرها در اوج صميميت و سادگي از ظرايف و ولطايف توأمان با هوشمندي براي ارتباط با نوجوانان برخوردار هستند و در آن دقت و ظرافت سراينده در بهره بردن از ظرفيت هاي اولي و شعري، قابل توجه است. شخصيت و اشعار قيصر امين پور، هر دو نشانه اي از فرهيختگي و اعتدال شخصيت و وارستگي جان و روح او مي باشند. وي در کنار دوستان شاعر خود از ستايشگران عظمت رزمندگان در سال هاي دفاع از ايران بوده و با عقيده اي صادقانه از راه و نام و مرام شهيدان ياد کرده است. تلميح ها و اشاره هاي باورمندانه دکتر امين پور در شعرهايش نشانه اي از جاني معرفت پيشه دارد. روانش شاد و يادش بخير... وي در کمال وارستگي و در اوج پرهيز از هيجان هاي زودگذر، به دور از غوغاي اهل زمانه، فقط و فقط از طريق شعرهايش با ما سخن گفت و هم چنان خواهد گفت. ذکر نام کتابهاي دکتر قيصر امين پور، حسن ختام زيبايي است بر اين وجيزه: 1. در کوچه ي آفتاب، 1363. 2. تنفس صبح، 1363. 3. طوفان در پرانتز(مجموعه نثر ادبي) 1365، 4. منظومه ي ظهر روز دهم(شعر براي نوجوانان)، 1365. 5. مثل چشمه، مثل رود( شعر براي کودکان و نوجوانان)، 1368. 6. بي بال پريدن(نثر ادبي براي نوجوانان) 1370. 7. آينه هاي ناگهاني، 1372. 8.به قول پرستو (شعر نوجوانان). 9. گزينه ي اشعار، 1378. 10. گل ها همه آفتابگردانند، 1380و... چند فراز مهم گاهشمار زندگي قيصر قابل تأمل است: *دبير سرويس شعر هفته نامه سروش در سال هاي 61-60 * سردبيري ماهنامه ادبي -هنري سروش نوجوان در سال 67 به بعد جهت انتشار کتاب«مثل چشمه مثل رود»براي نوجوانان در سال 68 زبان و ادب فارسي ، سال 1382 و... . *برنده جايزه نيما يوشيج (مرغ آمين بلورين) * برگزيده شدن به عنوان عضو پيوسته فرهنگستان منبع:
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]