تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833874582




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سيري در مناسبات فرهنگي ايران و هند (از آغاز تا انجام) (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سيري در مناسبات فرهنگي ايران و هند (از آغاز تا انجام) (2)
سيري در مناسبات فرهنگي ايران و هند (از آغاز تا انجام) (2)   نويسنده:فيروز مرداني     روابط فرهنگي ايران و هند پس از اسلام   الف) آغاز دوره اسلامي   از زمان فروپاشي حکومت ساساني تا ورود غازيان مسلمان به هند، روابط ايران و هند به حال تعليق درآمد. در سال 44 ق. دين اسلام به وسيله ي مهلب بن ابي صفره از راه خراسان و خيبر تا پيشاور پيش رفت و در سال 93 ق از سمت مغرب و از راه بلوچستان و درياي عمان به سند راه يافت. در سال 369 سبکتگين و سپاهيان ايراني به هند راه يافتند. پس از مرگ سبکتگين، پسرش سلطان محمود غزنوي در طول سي و سه سال سلطنت خويش (421-389 ق) زير پرچم اسلام و جنگ با کافران و بت پرستان هند، بيش از پانزده يا هفده بار به هند لشکر کشيد و لاهور، پنجاب، پيشاور، ملتان، قنوج، متهورا، سومنات و معبد آن شهر، نواحي کلينجر، کاتياوار، گواليور، گچجرات، سند، قسمت اعظم شمال و شمال غربي هند و بخشي از کشمير را تصرف و بتخانه هاي هند را غارت کرد و بتها و اشياي زرين و سيمين را غنيمت گرفت و به ايران آورد. شاعران دربار سلطان محمود غزنوي، مانند عنصري بلخي، فرخي سيستاني و عسجدي هر يک درباره فتوحات ياد شده قصيده هايي رسا سروده و فتحنامه هايي نوشته اند، از آن جمله قصيده ي مشهور فرخي با مطلع زير است:   فسانه گشت و کهن شد حديث اسکندر سخن نوآر که نو را حلاوتي است دگر (جلالي ناييني، 1375، ص 14-11؛ دانشنامه ...، 1380، ج4، ص 94-578؛ فرخي سيستاني، 1378، ص 66). همچنين در آغاز عهد اسلامي برخي از آثار هندي مانند سند هند در نجوم هندي از روي ترجمه ي فارسي به عربي برگردانده شد و ابن مقفع کليله و دمنه را که در اصل هندي بود، از پهلوي به عربي ترجمه کرد. براي آموزش طب هندي پزشکاني از هند دعوت شدند و تا عهد اسلامي در بيمارستان جندي شاپور ماندند. از جمله ي اين پزشکان در دوره ي بني عباس، کنکه و ابن دهن را مي توان نام برد که کتابهاي پزشکي هندي را به فارسي ترجمه کردند. کنکه، کتاب شاناق، طبيب هندي، را به ياري ابوحاتم بلخي با نام کتاب السموم از هندي به فارسي پهلوي ترجمه کرد و عباس بن سعيد الجوهري، از موالي مأمون، بعدها اين کتاب را براي آن خليفه به عربي نقل کرد. (بهار، 1375، ج1، ص 153؛ صفا، 1372، ج1، ص 8-107). همچنين ابن دهن اداره ي امور بيمارستان برامکه را به عهده داشت و برخي از کتابهاي هندي را به فارسي و عربي نقل کرد. اين مترجمان ايراني و غير ايراني همه ي آثار دانشمندان برتر دنياي قديم، از هند گرفته تا يونان و اسکندريه را در دسترس دانشمندان اسلام قرار دادند. (همان؛ صفا، 1372، ج1، ص 4-113). از ديگر مترجمان حوزه هاي علمي ايران در سده هاي نخستين هجري مي توان ابراهيم بن حبيب الفزاري و پسرش محمد الفزاري را نام برد که هر دو از ستاره شناسان و رياضي دانان برجسته و از نخستين کساني بودند که کتابهاي رياضي هندي را به زبان عربي برگرداندند. محمد الفزاري (متوفي 183ق) قسمتي از مجموعه ي نجومي السند هند (سيد هانتا) را با نام السند هند الکبير به عربي ترجمه و موسي خوارزمي آن را خلاصه کرد. (صفا، 1372، ج1، ص 110). اخوان الصفا که طبقه اي از حکماي ايراني سده ي چهارم بودند، افزون بر استفاده از روشهاي فلسفي فيثاغوريان و نوافلاطونيان و غيره، اصول عقايد هندوان نيز توجه داشتند. (همان، ص 328). تا پايان سده ي چهارم هجري بر اثر آميختگي علوم و حکمت ايراني با دانشهاي ملتهاي ديگر و روشهاي فلسفي آنان، از جمله يونانيان و هنديان، وضعي نو در فلسفه پديد آمد. (همان، ص 285). بررسي اين مقدمات نشان مي دهد که دانشهاي هندي و انديشه هاي حکماي هند از ديرباز همانند آرا و افکار دانشمندان و فلاسفه ي يونان قديم در ميان ايرانيان نفوذ و اثري به سزا داشته و نزد متفکران ايراني از پايگاه و اهميتي بسيار برخوردار بوده است.   ب) عصر غزنوي   در لشکرکشيهاي سلطان محمود غزنوي به هند برخي از دانشمندان، شاعران، نويسندگان، پزشکان و حکماي ايراني از جمله ابوريحان بيروني همراه سپاهيان محمود غزنوي، به آنجا رفتند. حضور غازيان و فعاليتهاي دانشمندان مسلمان ايراني در آن ديار موجب افزايش دامنه ي نفوذ و گسترش اسلام، فرهنگ و تمدن اسلامي - ايراني، زبان و ادبيات فارسي و علوم و هنرهاي ايراني در هند شد. از اين پس زبان و ادب فارسي به تدريج به سراسر هند راه يافت و در همه ي زبانهاي محلي نفوذ کرد و زمينه ي جديدي براي نمايش هنر، ذوق و ادب فراهم آورد. افکار برجسته اسلامي و عرفان ايراني در هند گسترش يافت و به دنبال آن، نهضت بهاگتي يعني تصوف در هندوستان آغاز شد و چندي نگذشت که پيرواني بسيار يافت. (نيرنوري، 1377، ج2، ص 509؛ جلالي ناييني، 1375، ص 17؛ فصلنامه ي فقه و ...، 1383، ص 50). ابوريحان بيروني در سرزمين هند با برهمنان، علما، فلاسفه، ادباي هندي و ديگر اصناف مردم معاشرت و گفتگو کرد و از دانش هندوان بهره برد و آنان نيز از پيشگاه وي بهره جستند. پيامدهاي سفر يا سفرهاي ابوريحان به هند انجام تحقيقات و مطالعات و کسب آگاهي ژرف درباره ي زبان سنسکريت و علوم و عقايد هندوان و آشنايي با فرهنگ هندي بود. او در کتاب ارزشمند خود به نام تحقيق ماللهند درباره ي آرا و عقايد و فلسفه ي هندوان، نجوم، هيئت، قوانين ديني و اجتماعي و آيينهاي آنان، مردم شناسي، تقويم تاريخ، معرفه الاقاليم، کتاب شناسي، ادبيات مقدس و حماسي هند، جغرافيا، موضوعاتي گوناگون نوشته است. (جلالي ناييني، 1375، ص 17؛ صفا، 1372، ج1، ص 8-337). اين نوشته مهم ترين سند تمدن، فرهنگ و علوم هند است و ابوريحان در تاريخ جهان، نخستين مسلمان هندشناس به شمار مي آيد. او افزون بر نوشتن ماللهند چندين اثر نيز از زبان سنسکريت به عربي برگردانده است، مانند: سيد هانتا در حساب هند؛ المواليد الصغير نوشته ي واراها ميهير، منجم و رياضي دان برجسته ي هند در آغاز سده ي ششم ميلادي؛ کلب ياره که درباره ي امراض بود و کتاب بيد (ويد يا ودا). (همان، ج1، ص 282؛ دانشنامه ...، 1380، ج4، ص 63-758 و ص 94-578). تحقيقات، نوشته ها و ترجمه هاي ابوريحان از عوامل مهم انتقال فرهنگ و تمدن هند به ايران و تأثير متقابل در روابط فرهنگي و علمي دو کشور به شمار مي آيد. در پي فتوحات سلطان محمود غزنوي در هند قافله هاي حامل دانشمندان، شاعران، فقها، صوفيان، صنعتگران و هنرمندان از ايران و آسياي مرکزي و ديگر کشورهاي مسلمان از راه ايران به هند وارد و در شهرها و قصبات گوناگون که حکومت اسلامي آنجا را اداره مي کرد، مستقر مي شدند و با حمايت غازيان مسلمان به ترويج اسلام پرداختند. چون اسلام از ايران به هند رفته بود، بي ترديد رنگ ايراني داشت و هنديان از راه زبان فارسي معاني و تفسير آيات قرآن را آموختند. نخستين بار علماي ماوراء النهر فتوي دادند که تفسير طبري را به فارسي ترجمه کنند. از اين رو هنگامي که زبان فارسي به هند راه يافت، زبان ديني نيز شناخته شد. (جلالي ناييني، 1375، ص20). حمله ي محمود غزنوي به هند، نقطه ي آغاز گسترش همه جانبه ي زبان فارسي و در پي آن گسترش اسلام در شبه قاره ي هند بود. دوره ي دوم حکومت غزنوي، يعني پس از شکست سلطان مسعود از سلجوقيان و کشته شدن وي در سال 432 تا سال 582 يا 583 ق. حدود يکصد و پنجاه سال ادامه داشت و سيزده پادشاه بر اريکه ي سلطنت تکيه زدند. اين دوره از نظر گسترش زبان و ادب فارسي و فرهنگ ايراني بسيار اهميت دارد زيرا ادامه ي حکومت در متصرفات غزنوي در هند موجب شد زبان و ادبيات فارسي در آنجا بيشتر رواج يابد. همچنين پادشاهان غزنوي پس از مسعود دوستداران شعر و ادب بودند و عده اي از شاعران بزرگ مانند مسعود سعد سلمان، ابوالفرج روني و ديگران در دستگاه آنان مي زيستند و مدح شان را مي گفتند. (صفا، 1372، ج2، ص 5-4). همچنين غزنويان پس از مسعود تصرفات خود را در شمال هند حفظ کردند و تا سال 528 ق. در هند ماندند و سرانجام جاي خود را به غوريان سپردند. در دوره ي دوم حکومت غزنوي پايتخت ايران به لاهور انتقال يافت. در اين دوره لاهور و پيشاور از مراکز بزرگ علم و ادب و فرهنگ فارسي بودند و هنديها به آموختن زبان فارسي روي آورده بودند. کتاب کليله و دمنه که اصل هندي داشت در همين عهد به قلم نصرالله منشي، از منشيان دربار بهرام شاه غزنوي، از روي ترجمه ي عربي به فارسي مصنوع و مزين نقل شد. ابوالفرج روني، شاعر دربار سلطان ابراهيم غزنوي، نخستين گوينده ي فارسي زبان شبه قاره است که ديوان او منتشر شده است. همچنين سيد حسن غزنوي از شاعران بزرگ دربار بهرام شاه غزنوي و مورد توجه و احترام وي بود. (دانشنامه ...، 1380، ج4، ص 764؛ صفا، 1372، ج2، ص 589 و جلالي ناييني، 1375، ص 17). پ) پس از غزنويان و همزمان با حمله ي مغول به ايران   در سال 582 ق. شهاب الدين محمد غوري معروف به غياث الدين، سند و پنجاب را تسخير کرد و سلطنت غزنوي را برانداخت و واپسين پايتخت غزنويان يعني لاهور نيز به دست وي افتاد. غوريه در ادامه ي تصرفات خود بر بسياري از نواحي هند چيره شدند و پس از قتل معزالدين، سرزمينهاي آنان تجزيه شد و قطب الدين ايبک (متوفي 607ق) که از غلامان ملوک غوريه بود، در دهلي اعلام استقلال کرد. پس از درگذشت قطب الدين ايبک، هندوستان ميان چهارتن از مماليک (غلامان) غوريان تقسيم شد. تشکيل حکومتهاي مماليک غوريه در هند و سلسله ي امراي خلجي با آشوبهاي خوارزميان در خراسان و حمله هاي مغول همزمان بود. به همين سبب بسياري از اهل علم و ادب از ايران به هند گريختند و در خدمت مماليک پذيرفته شدند. در نتيجه از آغاز سده ي هفتم به بعد، هند يکي از مراکز مهم زبان و ادب پارسي شد. در روزگار يورشهاي مغولان به ايران سرزمين هند که مماليک غوريه در آنجا بساط حکومت گسترده بود، يکي از پناهگاههاي بزرگ و مهم ايرانيان از طبقات گوناگون به ويژه دانشمندان و اهل ادب بود. اين اميران که در سند و دهلي و بنگاله حکمراني مي کردند همه با فرهنگ و تربيت ايراني پرورش يافته و بزرگان دربار آنان بيشتر از ايرانيان بودند؛ حتي غلامان و سواران آنان هم بيشتر تربيت يافتگان ايران و گريختگان اين سرزمين بودند. براي مثال نظام الدين جنيدي، وزير شمس الدين التنمش و منهاج سراج جوزجاني، صاحب کتاب طبقات ناصري، از خاندان قديم ايراني و نگهدارنده ي فرهنگ و تمدن ايران در دربار مماليک غوريه و سلاطين دهلي بودند. (همان، ص 3-52؛ صفا، 1372، ج1/3، ص 3-101 و ج 2؛ ص 8-55). پيش از حمله ي تيمور گورکاني به هند و حتي مدتها پس از استيلاي وي و جانشينانش بر شبه قاره يعني تا مدتي بسيار پس از تشکيل حکومت گورکانيان يا مغول کبير در هند، دولتهاي مسلمان محلي در سراسر سند و هند شمالي تا بنگال و دکن، حکومتهاي مجزاي خود را حفظ کرده بودند و بر شيوه ي پادشاهان قديم با شعرا و ادبا محشور بودند و آنان را به نگارش و تصنيف تشويق مي کردند. از سال 582 تا 943 ق. خاندان غوريه، مماليک غوريه، خلجيه، تغلقيه، سادات، لودپه و سلاطين بهمني بر هند فرمانروايي داشتند و در دستگاه امارت همه ي آنان زبان و ادب فارسي رسميت داشت، نامه نگاريهاي ديواني به زبان فارسي انجام مي شد و سياستمداران و اديبان ايراني زمام امور را در دست داشتند. دربار سلسله ي پادشاهان دکن در اين دوره محل اجتماع بسياري از بزرگان علم و ادب و سياست ايراني بود. (همان، ج4، ص 18 و ج 1/ 5، ص 47؛ جلالي ناييني، 1375، ص 53، دانشنامه...، 1380، ج4، ص 9-118). از ميان اين رجال، نام دو وزير برجسته ي ايراني شايسته ي يادآوري است، ميرفضل الله انجو، شاگرد سعدالدين تفتازاني، عمادالدين محمود گاوان گيلاني که ستاره ي درخشان علم و عمل در دوره ي بهمني است و پاکي و کوششهاي وي در تاريخ علمي هند بي مانند است. مير فضل الله انجو براي گسترش علم و رواج زبان فارسي کارهايي ارزنده انجام داد. در دوره ي او استاداني از ايران و ماوراء النهر به دکن رفتند و سطح علمي دکن را بالا بردند. عمادالدين گاوان گيلاني مدرسه اي تأسيس کرد که به نام خود او معروف است و بيشترين ذوق علمي در آن به کار رفته است. کتابهاي رياض الانشاء و مناظرالانشاء مجموعه نامه هاي او به فارسي و دليل اهتمام وي بر رشد و بالندگي و رواج زبان فارسي است. در اين دوره در بسياري از مدرسه ها، مسجدها و خانقاهها، علوم گوناگون به زبان فارسي تدريس مي شد. در عهد فيروزشاه (از پادشاهان سلسله ي تغلقيه) نيز آميزش فرهنگ و تمدن ايراني و هندي چشمگير بوده است. دکن در عصر او يک مرکز بزرگ فرهنگي و محل تهذيب و تمدن در شرق به شمار مي آمد. در دوران حکومتهاي خلجيان، تغلقيان، و بهمنيان، وجود صوفيان و مشايخ بزرگ در دهلي، دکن و مناطق ديگر هند و گسترش علوم و دانشهاي صوفيانه و تعاليم اخلاقي و روحاني در قالب زبان فارسي از سوي اين افراد، زمينه ي گسترش بيشتر زبان و ادب فارسي را در آن سرزمينها فراهم آورد. اغلب پادشاهان و درباريان اين دوره تحت تأثير مشايخ صوفي و بزرگان علم و فقها و عرفا بودند و همين امر موجب نفوذ و گسترش زبان فارسي در آن ديار و تقويت آن شد. (آشنا، 1376، ص4-71). در طول حکومت سلسله ي بهمني (748 تا 934 ق) در سه پايتخت آنان يعني دولت آباد، گلبرگه و بيدر در کنار نگرش و تصنيف آثار ادبي و پرورش علما و ادبا به علت حمايت پادشاهان و امرا، معماري نيز رونق روزافزون يافت و آثار تاريخي هنري مهم به جا مانده از نظر هنر معماري، نقاشي، کاشيکاري و کتيبه سازي در شهرهاي ياد شده، حکايت از ذوق هنرمندان اين دوره دارد. در آثار و بناهاي اين دوره تأثير هنر معماري ايراني دوره ي اسلامي مشهود است. به ويژه بهره گيري از معماري دکن در ساختن گنبدها، مسجدها، قصرها و ديگر آثار تاريخي شهرهاي گلبرگه، بيدر و دولت آباد شايان توجه است. نفوذ هنر ايراني در معماري جنوب هند در دوره ي بهمنيان موجب پيشرفت هنر معماري دکن شده است. گنبدهاي شاهي مجاهد شاه، داودشاه، شهزاده سنجر، غياث الدين شاه و فيروزشاه که به مجموعه هفت گنبد مشهور است و گنبد حضرت بنده نواز گيسودراز از اين نمونه است. تأثير هنر ايراني به حدي است که شايد اين دوره را از نظر معماري بتوان دوره ي ايران بهمني ناميد. مدرسه ي محمود گاوان در شهر بيدر نمونه اي برجسته از ذوق مادي و معنوي و بناسازي نه تنها در مشرق زمين بلکه در دنياست و آثار هنر ايراني در آن آشکار است. (همان، ص 70).   منبع:نشريه پايگاه نور شماره 25 ادامه دارد...  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 594]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن