تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 16 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):روزه براى من است و من پاداش آن را مى‏دهم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814220580




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي به بازيگري در كتاب قانون


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نگاهي به بازيگري در كتاب قانون
نگاهي به بازيگري در كتاب قانون   نويسنده:جميله دارالشفايي   «مازيار ميري» از همان اولين تجربه فيلم بلند سينمايي‌اش «قطعة ناتمام» نشان داد به دنبال تجربه‌هاي جديد است. هر بار فيلمي از اين كارگردان مي‌بيني با تازه‌هايي مواجه مي‌شوي كه به ندرت در سينماي ايران ديده شده، هرچند گاهي اين تازه‌ها تمام و كمال تجربه نشده باشند و فقط در حد ايده‌هاي اوليه باقي بمانند. اين نوگرايي فقط در انتخاب يك داستان غيركليشه‌اي يا روايت غيركلاسيك نيست، بلكه علاوه بر آن در نوع انتخاب بازيگران و چگونگي استفاده از آنها نيز هست. «قطعة ناتمام» در كنار داستاني متفاوت و تجربه نشده كه مهمترين عامل مطرح شدن مازيار ميري به عنوان يك فيلمساز قابل ‌تأمل بود، با بازيگري براي بازي در نقش اصلي ارائه شد كه اولين - و آخرين - تجربة سينمايي‌اش را در همان فيلم پشت سرگذاشت و موفق هم بود. انتخاب «عليرضا انوش ‌فرد» انتخابي هوشمندانه بود كه از اعتماد كارگردان به سوژه‌اش، به فيلمش و به توانايي خود برمي‌آمد. ميري مي‌دانست كه قرار است با فيلمي هنرمندانه، متفاوت و قابل‌اعتنا به سينما وارد شود و اين ورود براي موفق بودنش نياز به سوپراستارها ندارد. او بيش از توجه به مذاق سطحي مخاطبان به دنبال بازيگري مناسب شخصيت طراحي شده در فيلمنامه مي‌گشت. كاري كه بسياري از فيلمسازان تازه‌ وارد به سينما جسارت انجام آن را ندارند. بعد از قطعة ناتمام «مازيار ميري» با «به آهستگي» به ميدان آمد. اين ‌بار با استاري به نام «محمدرضا فروتن» كه هيچ از استاري او باقي نمانده بود. گريم سنگيني كه مازيار ميري براي محمدرضا فروتن انتخاب كرد، از او فروتن ديگر خواست و در آن فيلم او شخصيتي را بازي كرد كه برگ جديدي براي كارنامة بازيگري‌اش بود. تجربه‌اي كه فيلمنامه ‌نويس «به آهستگي» (پرويز شهبازي) در فيلم بعدي خود آن را كامل كرد. او در «عيار 14» بهترين محمدرضا فروتن تاكنون را به سينما عرضه داشته. انتخابي كه احتمالاً در نگاه اول پس از خواندن فيلمنامه و نقش‌ ها بدترين براي شخصيت فروتن به نظر مي‌آمد. در «به آهستگي» احمد ساعتچيان و نيلوفر خوش‌ خلق نيز در نقش‌ هاي فرعي حضور متفاوت و موفقي نسبت به قبل و بعد آن فيلم داشتند. اما «پاداش سكوت» متفاوت با دو تجربة قبلي، پر پرسوناژ بود. هرچند ميري در تبديل سينمايي داستان جذاب، «من قاتل پسرتان هستم» از احمد دهقان به فيلم سينمايي «پاداش سكوت» ناموفق بود، اما آن فيلم هم از نظر بازيگري فيلمي قابل ‌تأمل بود. «پرويز پرستويي» بازيگر نقش اصلي آن از معدود دفعاتي بود كه جايزه نگرفت و منتقدان خرده گرفتند كه بازي‌اش تكراري است و او هم دفاع كرد كه حاضر است بارها نقش رزمنده را تكرار كند. اما آن فيلم براي بعضي بازيگران نقطه مهمي بود. «سيما تيرانداز» براي آن نقش دو سكانسي تنديس بهترين بازيگر مكمل زن را در جشن خانه سينما از آن خود كرد و دوباره به استعداد بازيگرش كه مدتي بود به فراموشي سپرده شده بود يادآوري شد. «مهتاب كرامتي» تا به آن‌ زمان در هيچ نقش روان و راحت و بي‌ تكلف حاضر نشده بود. «پريوش نظريه» براي بار چندم كانديداي دريافت سيمرغ بلورين شد و «فرهاد اصلاني» نيز نشان داد كه همچنان در كنار بازي‌هاي تلويزيوني نه چندان زيادش مي‌تواند بازيگر خوب سينما باشد. «جعفر بزرگي» هم انتخاب خوبي براي نقش پدر شهيد بود كه در كنار بازي پراحساس پرويز پرستويي كامل ‌كننده به نظر مي‌آمد. «رضا كيانيان» هم با گريمي نامتعارف - صرف‌ نظر از موفقيت و عدم ‌موفقيتش - به يادماندني شد و آن بازي دسته‌ جمعي زير آب و فيلمبرداري آن كه براي اولين‌ بار در سينماي ايران اتفاق مي‌افتاد بازهم از آن تجربه‌هاي نوي ميري در سينما بود و اما «كتاب قانون». ايده اوليه‌هايي دارد كه با پرداختي تازه و شروعي خوش ‌ريتم آغاز مي‌شود. «پرويز پرستويي» كه بارها نشان داده مي‌تواند يك تنه بار ضعف‌ها و قوت‌هاي فيلم را به دوش بكشد در «كتاب قانون» هم وظيفه‌اي مشابه دارد. اتفاقي كه در فيلم قلبي او كه بر پرده سينماها اكران بود -بيست- هم اتفاق افتاد. در آن فيلم با وجود حضور بازيگران پرآوازه‌اي چون مهتاب كرامتي و عليرضا خمسه كه سيمرغ بلورين را هم به خانه‌هايشان بردند و همچنين حبيب رضايي و فرشته صدرعرفايي بار اصلي فيلم بر دوش پرويز پرستويي بود و با حذف او و يا جايگزيني‌اش توسط ديگري فيلم از دست مي‌رفت. «كتاب قانون» البته با بازيگران ديگر، محصولي ديگر مي‌شد و نه لزوماً شكست‌خورده اما «پرستويي»مناسب‌ترين انتخاب براي نقش «رحمان» است كه قرار است بار كمدي و تراژدي فيلم را توامان بر دوش بكشد. او در اكثر فيلم‌ها يا كمدي است (مرد عوضي، موميايي3، ليلي با من است، مارمولك) يا تراژدي است (بيد مجنون، آژانس شيشه‌اي، موج مرده و.... و... و...) تركيب اين دو ژانر در حيطه بازي كار ساده‌اي نيست و البته از مشكلات فيلمنامه و فيلم كتاب قانون است. در هم‌آميزي كه به درستي انجام نشده و موقعيت مخاطب را نسبت به موقعيت‌هاي مختلف داستان بلاتكليف مي‌گذارد. «كتاب قانون» مي‌توانست يك كمدي موفق باشد همان‌ طور كه در نيمه اول فيلم كه بيشتر بر لحن كمدي تمركز شده موفق ‌تر است. بازي «پرستويي» در نقش آدم‌هاي فرعي فيلم هم از همان تمايلات نوگرايانه ميري مي‌آيد كه معتقدم اين انتخاب، انتخاب درستي است. مفهومي را به فيلم مي‌دهد كه با تم كلي آن هماهنگي دارد. در عين‌حال به بار كمدي فيلم افزوده و از اين ‌منظر هم تجربة موفقي به حساب مي‌آيد. البته اجراي موفق پرستويي هم عامل مهمي بر اين قضاوت‌هاست. او با تكيه بر نقاط دردآور فرهنگ ايراني و انتقادهايي كه به جامعه ايراني وارد است، فضايي حاكي از طنز تلخي را بوجود آورده كه پيداست فيلمنامه نويسان در تقابل با فرهنگ دختر مسلمان فرانسوي قصد ارائة آن را داشته‌اند. انتخاب «پرستويي» در اين نقش‌ها باعث مي‌شود مخاطبان هم نسبت به اين انتقادها كه در واقع به نوعي به خود آنها صورت مي‌پذيرد حساس‌ تر شوند و با تأمل بيشتري با آن مواجه شدند. «پرويز پرستويي» از آن دسته بازيگراني است كه هرچقدر هم ديده مي‌شود باز هم مخابان مشتاق ديدنش هستند و فيلمسازان مشتاق همكاري با او و در عين ‌حال برگ برنده‌اي در كارنامه خود دارد كه سالهاست تن به فيلم‌هاي سخيف كمدي كه نيمي از سينماي ايران را پوشانده‌اند نمي‌دهد. نگاهي به فيلم‌هاي او نشان مي‌دهد يكي از قابل دفاع‌ ترين كارنامه‌هاي بازيگري را دارد. بازيگر ديگر فيلم، «دارين حمسه» حضور موفقي دارد. قرار است متذكر و آرامش‌بخش باشد كه هست. قرار است در تقابل با فرهنگ ايراني متفرعن به نظر نرسد كه نمي‌رسد. از آن مهمتر فارسي حرف‌ زدنش است. انتخاب گويش فارسي با گرامر صحيح و تنها با لهجه فرانسوي از انتخاب‌هاي صحيح كارگردان و بازيگر است. برخلاف نمونه‌هاي رايج، ژوليت يا آمنه با برهم ريختن گرامر دستور زبان ‌فارسي خارجي بودنش را تحميل نمي‌كند. اين شيوه آشناي استفاده از زبان ‌فارسي كه در سطحي‌ ترين سريال‌هاي تلويزيوني هم بارها استفاده و حتي دستمالي ‌شده انتخاب غلطي بود كه عوامل اين فيلم هوشمندانه از كنار آن عبور كرده‌اند. بازي با گويش غلط و استفاده از «ح» و «خ» در كلمه رحمان كه وظيفه دراماتيك در فيلم هم پيدا كرده از گزينش‌هاي كارآمد فيلم و فيلمنامه است. در نيمه دوم فيلم همان ‌جا كه فيلمنامه دچار نقصان است گاهي بازيگرها هم گرفتار اين كاستي مي‌شوند و بازي‌هايشان گاهي اغراق‌آميز و گاهي بي‌ منطق مي‌نمايد. به نظرم اين اغراق‌ها و بي ‌منطقي‌ها از آن فيلمنامه است و نبايد بازيگران را در اجرا خيلي مقصر دانست. فصلي كه رحمان از همكارش در اداره براي مقابله با ژوليت دستور مي ‌گيرد از اين جمله‌اند و حتي گاهي فيلمنامه را تا مرز فيلمفارسي پيش مي‌برند. فريده سپاه‌منصور، نيره فراهاني، فريبا جديكار و روشنك عجميان به صورت گروهي يك وظيفة واحد را برعهده دارند و آن ‌هم نمايش دين سنتي و افراط‌ گرايي مذهبي در تقابل با كتاب واقعي اسلام (قرآن) كه فيلم، آن را كتاب قانون اسلام مي‌داند و با تماتيك برداشت افراطي از دين در مقابل برداشت صحيح و قانوني اين شخصيت‌ها را در شمايل تيپي از يك كاراكتر در مقابل ژوليت قرار داده است. بنابراين آنها كافي است همين وظيفه را بارها و بارها با يك شمايل ايفا كنند. و طبيعي است اين حضور تكراري و گروهي باعث شود به شكل توده‌اي به چشم بيايند كه هيچ‌ كدام وظايف مشخصي ندارند. در اين‌ميان «نگار جواهريان» كاراكتري متفاوت و تا حدودي تأثيرگذار دارد كه او هم در تنها سكانس اصلي‌اش در مقابل پرويز پرستويي ناموفق عمل كرده است. ناآشنايي بازيگر به فيزيكال چهره و بي‌ تجربگي در شمايل مختلف گريه باعث شده او هم سهم خود را در شكست اين صحنه كه قرار است صحنة مهمي در فيلم باشد ايفا كند. البته بايد توجه داشت «پرستويي» هم با وجود تجربه‌هاي فراوان و موفقش در ارائه صحنه‌هاي اين‌ چنيني در اينجا موفق نيست و نشان مي‌دهد متن نتوانسته قانع‌ كننده و قابل‌ قبول باشد و اين كاستي را به اجرا هم منتقل كرده است. مازيار ميري در «كتاب قانون» گامي رو به جلو در زمينه كارگرداني برداشته و اين فيلم با نگاهي عميق‌تر در فيلمنامه و حفظ لحن كمدي در سراسر فيلم مي‌توانست به يكي از كمدي‌هاي با آبروي سينما تبديل شده و در كنار «بي‌پولي» فيلمي كه با آن اكران شده فصل جديدي را براي اين ژانر آغاز كنند. منبع: نشريه نقش‌آفرينان، شماره 60  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 993]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن