پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850773847
مافياي اکران
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مافياي اکران نويسنده: اصغر نعيمي ترکيب منحوس «مافياي اکران» چندسال است که سر زبان دست اندرکاران سينماي ايران، به خصوص تهيه کننده ها و کارگردانان، افتاده و چه فجايع فرهنگي و بي عدالتي هايي است که به آن منتسب نمي شود. حالا ديگر براي عده اي بدل به عادت شده که سرسلسله واساس عدم اکران يا ناکامي تجاري يک فيلم را به حساب شگردها واعمال نفوذهاي افراد موهوم و ناشناخته اي موسوم و وابسته به «مافياي اکران» سينماي ايران بگذارند و ديگران هم دراندوه و افسوس مظلوميت قربانيان اين اختاپوس مرگبار وعلاج نشدني آه بکشند. از نظر اينان هر فيلمي بالقوه مي تواند قرباني دسيسه هاي مافياي اکران باشد و سرنوشت حرفه اي، مادي ومعنوي هرکارگردان يا تهيه کننده اي مي تواند توسط اين هيولا مضمحل و نابود شود. شک نداشته باشيد که اگر دريک نظرسنجي از تمام تهيه کنندگان وکارگرداناني که فيلم شان امکان اکران ونمايش عمومي پيدا نکرده، علت اين ناکامي را جويا شود، تقريباً همه آن ها مافياي اکران را عامل اين شکست معرفي مي کنند و به اين جمعيت اضافه کنيد بخش عمده اي از سازندگان و توليد کنندگان فيلم هاي ناموفق و کم فروش در اکران که آن ها هم يک صدا گلايه دارند که مافياي اکران فيلم شان را از دست يافتن به زمان مناسب و تعداد سينماي مکفي محروم کرده و بنابراين امکان مواجهه ايده آل مخاطب با اثر ازبين رفته وفيلم نفروخته ... البته با وجود چنين شهرت گسترده اي که اين مافيا پيدا کرده و ميزان شاکيان متعددي که به حضورش در عرصه سينماي ايران معترض هستند هنوز هيچ کس به طور مشخص ابعاد يا افراد اين حلقه را معرفي نکرده و هميشه با عباراتي کلي ومبهم از اعضاي آن ياد شده وبه همين دليل انگارهيچ عزمي براي مبارزه با اين مشکل وجود ندارد. به هرحال اگرقرار باشد به حرف ها و ادعاها استناد کنيم، مي گويند مافياي اکران در تقابل مستقيم با سينماي فرهنگي وحتي آثاري است که داعيه و ادعاي فرهنگي بودن را دارند و با ايجاد سد ومانع بر سر اکران اين آثار، به رواج سينماي ساده پسند کمک مي کند. پس بد نيست براي يک بارهم که شده دراطراف اين واژه دقيق شويم، تا شايد شناخت بهتري ازکم وکيف آن پيدا کنيم. براي اين منظور بهتراست ابتدا شرايط طبيعي اکران فيلم هاي سينمايي ايران را بشناسيم. تا همين چند سال پيش مقوله اکران وشرايط نمايش فيلم ها درسينماها دراختياردولت بود. اين از جمله تغييراتي بود که پس از پيروزي انقلاب و روي کارآمدن نسلي از مديران امورسينمايي که آرمان شان حمايت و هدايت سينماي ايران بود، در ساختار حرفه اي سينماي ايران به وجود آمد، وگرنه پيش ازانقلاب نحوه اکران فيلم ها درسينما تابع مستقيمي از عرضه و تقاضا و به توافق پخش کننده و سينمادار وابسته بود .اما معماران سينماي بعد از انقلاب، براي تأثيرگذاري عميق و جهت دادن به ماهيت و کيفيت توليدات، علاوه برکنترل و نظارت بر مرحله فيلم نامه وتوليد، صاحب اختيار مقوله اکران نيز شدند تا بتوانند از آثارمورد نظرشان حمايت کنند. تا سال ها اين رويه در اکران فيلم هاي ايراني اعمال مي شد. اين نحوه از برنامه ريزي اکران درهر مقطع بنا بر سليقه مقام هاي مسئول يا فلان مصلحت سياسي، سازوکارمتفاوتي مي يافت و به نحوي تنظيم مي شد که توجه به الزامات حرفه اي درمراتب بعدي اهميت بود. اعتراض مداوم دست اندرکاران سينما نيزعلاج کار نبود وتنها سيف الله داد بود که در تلاش براي قانونمند کردن امورسينما و حذف تصدي گري دولت و کاهش نظارت هاي غيرقانوني با تشکيل شوراي صنفي اکران، شيوه اي متفاوت براي برنامه ريزي اکران فيلم هاي ايراني پيشنهاد داد. براين ساس نقش دولت ومسئولان در زمينه اکران وتنظيم برنامه سينماها، درحد يک نهاد ناظر کاهش يافت و نمايندگاني از تهيه کنندگان، کارگردانان و سينماداران، عهده دار تمشيت امور اکران شدند. حالا چند سال است که برنامه سالانه اکران سينماها به اين نحو تنظيم مي شود که پخش کننده يا صاحبان فيلم، آثارشان را به سينماداران عرضه مي کنند و صاحبان سينما براساس تشخيصي که نسبت به حدود موفقيت تجاري فيلم ها مي دهند، با صاحب فيلم توافق مي کنند که هر فيلم چند هفته و درچه زماني اکران شود. شوراي صنفي اکران علاوه بر ثبت قراردادها، برنحوه اجراي شان نظارت و درصورت بروز اختلاف يا مشکل به عنوان حکم اظهارنظر مي کند. توافق سينمادار و پخش کننده شيوه اي است که تقريباً در تمام دنيا در مورد اکران فيلم ها موسوم است، اما در ايران به دلايل متعدد از جمله محدوديت تعداد سالن هاي نمايش دهنده وفراواني فيلم هاي متقاضي اکران، همين شيوه مرسوم، منطقي وحرفه اي، بحث انگيزشده و حساسيت هايي را به وجود آورده است. خب طبيعي است که در توافق ميان سينما دارد وتهيه کننده، وقتي حق انتخاب به عهده صاحب سينما باشد او ترجيح مي دهد از ميان فيلم هاي موجود، آن ها را که به نظرش بهتر و پرفروش تر هستند گلچين کند وبه ترتيب ميزان پرمخاطب بودن، زمان وشرايط اکران را به نحوي تقسيم کند که آثار پرفروش تر در زمان بهتر و به مدت بيش تر درسينمايش اکران شوند تا سود بيش تري نصيبش شود و با توجه به محدوديت تعداد سالن ها دراين ميان به شکلي طبيعي فيلم هايي که رنگ و بوي تجاري ندارند و به نظر نفروش مي رسند، يا در زمان هاي مرده و اوقات پرت، سالن گيرشان مي آيد يا اين که اصلاً شانس اکران را پيدا نمي کنند و همين باعث مي شود صاحبان و سازندگان اين دسته آثارهريک به دليلي معترض و ناراضي باشند و افزايش اين ناکامان اکران درطول سال ها، به مرور يک نيروي قدرتمند در نقد شيوه اکران موجود را شکل داده که براي تعميق نيش دار کردن حمله هاي شان، عنوان «مافياي اکران» را ساختند. راه حل چيست؟ از بخش عمده اي ازفيلم هاي با صاحبان معترض که به دليل ضعف وکاستي امکان جلب مخاطب را ندارند واز سوي ديگر صاحب هيچ ويژگي يا درون مايه فرهنگي هم نيستند بگذريم. در معادله اکران، خيلي ساده، صاحبان سينما ترجيح مي دهند فيلمي را اکران کنند که به موفقيت تجاري آن اميدوارترند. آن ها به عنوان بخش خصوصي وبه شکلي کاملاً منطقي وظيفه خود نمي دانند که به فيلم هاي کم مخاطب سوبسيد بدهند و اصلاً حمايت از سينماي بهتر وبرتر ربطي به سينمادار ندارد (مگر به دلايل کاملاً شخصي) اوهمين قدرکه ملک ارزشمندش را به جاي پاساژ يا برج تبديل به سينما کرده، به اندازه کافي رسالت فرهنگي اش را انجام داده، اما از سوي ديگر به هر حال هستند آثاري که نه صرفاً با هدف جذب مخاطب، بلکه با انگيزه هاي فرهنگي يا انجام تجربه هاي جديد ساختاري و مضموني توليد مي شوند و قطعاً عامه مخاطب، روي خوشي به اين آثار نشان نمي دهد وبه تبع آن سينما دار حاضر به اکران اين دسته از فيلم ها نيست. آيا مثل رسم سال هاي اخير، بايد قيد نمايش عمومي اين آثار را زد و يا حداکثر مستقيم به صورت سي دي پخش شان کرد؟ واقعيت اين است که درهمه جاي دنيا اکران آثار فرهنگي و تجربي با مشکل روبه رو است وبه زحمت مي توان براي نمايش اين آثاربه شکل گسترده سالن تأمين کرد. درهمه کشورها اين قبيل آثار اکران هاي محدود ي دارند، در سالن هاي انگشت شمار، يا سانس هاي آخر شب، اما با اطلاع رساني کافي، به نحوي که مخاطب بالقوه خود را مطلع کنند نمايش داده مي شوند، بنابراين هم سازنده وهم مخاطب به هدف خود مي رسند، چون توقع شان از سينما واکران فيلم شان، معقول و منطقي است اما در ايران بنا بريک روحيه تاريخي، هيچ فيلم ساز وتهيه کننده اي حاضر نيست .بپذيرد فيلم نفروش يا کم فروش ساخته و همه مدعي هستند که فيلم شان اين قابليت را دارد که در بهترين زمان ممکن در بيست وچند سالن، هم زمان اکران شود وحتي اگر در صورت وجود اين شرايط هم باز فيلم نفروخت بهانه هاي تازه اي مثل کم وناکافي يا بي تأثير بودن تبليغات عدم پخش مناسب تيزرهاي تلويزيوني، اکران شدن در فصل امتحان هاي دانش آموزان، ايام سوگواري، ماه رمضان، فصل سرما و گرما و انواع بهانه ها را به عنوان موانعي در سر راه فروش ميلياردي فيلم شان عنوان مي کنند و دست آخر هم گناه را به گردن مافياي اکران مي اندازند و يک لحظه حتي درخلوت خود هم فکر نمي کنند که شايد اصلاً فيلمي که ساخته اند بخش محدودي از مخاطبان را به خود جلب کرده و توانايي بيش ازاين را نداشته واين ويژگي را نوعي توهين به اثرشان ارزيابي مي کنند. از سوي ديگر، همه مشتاق لقمه هاي حاضر و آماده هستيم. سازندگان اين آثار توقع دارند شرايط ايده آل اکران، کنار زدن رقباي پرفروش تر، تبليغات گسترده، تيزرهاي متعدد رايگان، همه و همه دريک سيني طلا پيش کش آن ها شود، فقط چون احساس مي کنند فيلم فرهنگي ساخته اند و به پاس اين حرکت، خود راشايسته همه نوع حمايتي مي دانند. بنابراين شيوه اکران اين آثاربه همان روش هاي مرسوم و سنتي، بدون هرگونه نوآوري و اقدام تازه اي دريک دورباطل گرفتار شده، درحالي که درجاهاي ديگر توليد کنندگان آثار کم مخاطب، دست به زانوي خود مي گيرند و براي اکران اثرشان به دنبال اجاره سالن هاي خالي، روش هاي بديع تبليغات وجذب مشتري، تأمين اسپانسر براي هزينه هاي اکران و انواع روش هاي گرمي بازار مي روند. خلاصه زحمت فراوان مي کشند تا اثرشان همان اکران محدود را پيدا کند و از آن اکران محدود بيش ترين استفاده را ببرند، چون دريک رابطه حرفه اي نمي توانند فقط از دولت شان متوقع باشند، اما دراين جا همه راه هابه وزارت ارشاد واعتراض به عدم حمايت دولتي و مافياي اکران ختم مي شود. البته وزارت ارشاد وظيفه حمايت از آثار فرهنگي را برعهده دارد، اما اين حمايت ها نبايد منجر به زيان سينمادار با اکران اين آثار شود و از سوي ديگر با قهر مخاطب و بي اعتمادي او به سالن هاي سينما از طريق اکران گسترده و خارج از ظرفيت فيلم هاي کم مخاطب ، مواجه شويم. باتوجه به محدوديت آشکارتعداد سالن هاي سينما در کشور، مي توان اين آثار را در فصل هاي خوب و مناسب اما درسانس هاي محدود مثل صبح يا آخر شب که سينما مشتري کم تري دارد نمايش داد. سالن هاي ده ها فرهنگسرا ونهادها هستند که فقط براي برخي مراسم استفاده مي شوند. مي توان با مذاکره و گرفتن امتيازهاي فرهنگي، آن ها را قانع کرد که سالن هاي شان را به نمايش اين گونه آثار اختصاص دهند، يا مي شود با جذب اسپانسر و حمايت مالي دولت، سالن هايي را براي اين منظور اجاره کرد . باکمي کار کارشناسي قطعاً راه حل هاي ديگري هم به نظر خواهد رسيد، اما اين که با داعيه فرهنگي بخواهيم مانع از اکران فيلم هاي ديگر که پرمخاطب تر هستند بشويم و سينمادار را مجبور به نمايش فيلم خود کنيم. اصلاً منطقي نيست درهرحال، در وضعيت موجود که سالن هاي موجود کفاف توليدات را نمي کنند وصاحبان سينماها به طور طبيعي در پي اکران فيلم هاي پرفروش هستند، اکران فيلم هاي خاص فرهنگي (که آن ها هم به طور طبيعي مخاطب کم تري از فيلم هاي عامه پسند دارند)، قطعاً نياز به حمايت مادي ومعنوي دولت دارد، اما نه به اين معنا که سازندگان وصاحبان اين فيلم ها فقط متکي به اين گونه حمايت ها باشند. آن ها بايد خودشان هم در اين راه تلاش کنند، چون بيش ازهمه، از حيث مادي، خود آن ها ذي نفع هستند. انتظار اين که تعدادي از بهترين سينماها در بهترين موقعيت هاي زماني، با پول بي حساب براي تبليغ و تيزرهاي فراوان مجاني در تلويزيون در اختيار اين فيلم ها قرار گيرد، انتظاري بيهوده و غيرمنطقي است. اين وضعيت، تا زماني که دچار کمبود سالن سينما هستيم، متأسفانه همچنان برقرار است، مگراين که حرکتي همه جانبه براي سينماسازي به وجود بيايد و مثل کشورهاي ديگر، تعداد سالن ها به حدي برسد که صاحبان برخي از سينماهاي کوچک، خودشان به سراغ اين گونه فيلم ها هم بروند و ديگر هيچ فيلمي بي سينما نماند. حالا با صراحت بيش تري مي توان گفت که «مافياي اکران» توهمي بيش نيست و اساساً سينماي ايران به دليل ويژگي هايش امکان شکل گيري چنين تشکيلاتي راندارد. پيش از انقلاب البته يکي دو تهيه کننده بودند که تعداد زيادي سالن سينما را در اختيار داشتند و به صورت يک کارتل بر سرنوشت اکران تأثير مي گذاشتند، اما پس ازانقلاب ديگر تهيه کننده يا پخش کننده اي با اين ويژگي و قدرت درعرصه حرفه اي باقي نماند و اساساً ماهيت اين حرفه از طريق نظارت و حضور مستقيم دولت تغيير کرد. اتفاقاً درحال حاضر فقط حوزه هنري است که با مالکيت تعداد قابل توجهي سينما در کشور امکان تأثير بر شرايط اکران سالانه را دارد، ولي در ساير موارد ما با تهيه کنندگان و پخش کنندگاني روبه رو هستيم که به صورت منفرد وباداشتن يک يا چند فيلم به دنبال فراهم کردن شرايط اکران براي فيلم هاي شان هستند وهريک به صورت مستقل با صاحبان سينما مذاکره و توافق مي کنند. سينمادار هم طبيعي است به آثاري تمايل بيش تر نشان بدهد که پرفروش ترباشند. اين پروسه طبيعي وحرفه اي ربطي به اعمال مافيايي ندارد و اين که دراين ميان پخش کننده ياتهيه کنندگاني باشند که با داشتن فيلم هاي پرفروش تر اکران بهتر را به دست بياورند، هيچ ربطي به اعمال نفوذ آن ها از طريق تشکيل دارودسته و ممانعت از اکران ساير فيلم ها ندارد، بلکه آن ها اين موقعيت را صرفاً به خاطر فيلم شان (که به زحمت، دورانديشي و صرف تجربه يا حتي کاملاً اتفاقي اثر پرفروشي شده) به دست مي آورند و مثلاً اگر سال آينده فيلم موفق نداشته باشند، نفوذ و تأثيري براي اکران آن ندارند. نزديک به دو دهه اکران سينماها با دخالت مستقيم دولت و مسئولان وبنا بر سليقه متغير آن ها، فرايندي را باعث شد که به قهر گسترده مردم از سينماها انجاميد. چه بسيار زمان هاي مناسب اکران وسينماهاي پرتعداد که به صرف تشخيص و صلاح ديد فلان مقام مسئول در اختيار آثاري قرار گرفت که نتيجه شان خالي ماندن آن سالن ها و ضرر سينماداران و البته محروميت مخاطب از تماشاي آثار پرمخاطب و آسيب ديدن اين دسته فيلم ها شد. حالا دراين چند ساله ودراين بخش اصول حرفه اي رعايت مي شود وقانون حاکميت يافته است. اين که به بهانه حمايت ازفيلم هاي ضعيف ياحتي آثار فرهنگي وطرح ذهنياتي مثل مافياي اکران بخواهيم اين روش اکران حرفه اي و منطقي را ملغي کنيم، بيش تر به پاک کردن صورت مسأله شباهت دارد. بهتر است انرژي مان را صرف يافتن پاسخ درست کنيم. منبع: ماهنامه سينمايي فيلم 399 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
درمنش: ایکاش فیلمهای خاص مافیای اکران داشت-فرهنگ > سینما - مجری طرح اکران آثار مخاطب خاص تاکید کرد سینمای ایران دارای مافیای اکران است و اظهار امیدواری کرد ...
مافياي اکران نويسنده: اصغر نعيمي ترکيب منحوس «مافياي اکران» چندسال است که سر زبان دست اندرکاران سينماي ايران، به خصوص تهيه کننده ها و کارگردانان، افتاده و ...
کیش و مات قربانی مافیای اکران شده است-کارگردان و نویسنده فیلم سینمایی کیش و مات تسلط مافیای اکران بر سینماها را مهمترین دلیل تاخیر در نمایش فیلم در زمان ...
کارگردان و نويسنده فيلم سينمايي کيش و مات تسلط مافياي اکران بر سينماها را مهمترين دليل تاخير در نمايش فيلم در زمان بهتر و شرايط مطلوب ميداند. جمشيد حيدري ...
مافیای اکران تحت تعقیب مافیا مافیای اکران تحت تعقیب، اطلاعرسانی مخفی، پیشنهاد برای جشنواره فجر، گفتگوهای خیالی، حکمت تلفیق و کوپولا منتقد از ...
صفحه آخر - مافياي اكران؛ بودن يا نبودن صفحه آخر - مافياي اكران؛ بودن يا نبودن محمود اربابي، مديركل اداره نظارت و ارزشيابي معاونت سينمايي گفت: با راهاندازي سينما ...
انتقاد تهيهكننده «آل» از مافياي اكران/معلم: مثل فوتبال، حالا سينماي ناپاك هم داريم-تهيه كننده فيلمسينمايي «آل» در بازگشت از جشنواره كن با انتقاد از وضعيت اكران ...
مافیا نگذاشت «کیمیا و خاک» اکران شود! متاسفانه به نظر میرسد آنچه دوستان روزنامهنگار تحت عنوان مافیای اکران از آن یاد میبرند وجود داشته باشد و همین عامل جلوی اکران ...
همانطور که من در تلويزيون هم گفتم مافيا نميخواهد فيلمهايي که صاحب فکر و انديشه است اکران بشود. يعني واقعا اينجور سينما را دوست ندارد. حرف اول را آنها ميزنند.
سرنوشت «صداها» و«بلاها»يي که بر سر اين فيلم از مراحل اوليه توليد تا اکران عمومي آمد ، نشانههاي بارزي است از اينکه مافياي سينماي ايران با قمار بر سر فيلمهاي ...
-