تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):ابتداى هر كتابى كه از آسمان نازل شده، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم است. هر گاه بس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806761050




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عليرضا زرين دست


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عليرضا زرين دست
عليرضا زرين دست   نويسنده: شاپور عظيمي   «خانواده ي ما با عكاسي، نمايش و نقاشي بيگانه نبود. مرا از كودكي به تماشاي نمايش هاي مختلفي مي بردند. سينما هميشه يكي از دل مشغولي هاي خانواده ي ما بود. برادرم رفت آمريكا تا درس سينما بخواند و برادر ديگرم كه مي توانست سينما برود و من نمي توانستم، از فيلم هايي كه مي ديد براي مان حرف مي زد. بعد ها كه بزرگ تر شدم و خودم توانستم به سينما بروم، ديدم كه او در تعريف داستان فيلم ها چه قدر ملاحظه ي سن و سال ما را مي كرد. موقعي كه محمد از آمريكا برگشت تا فيلم بسازد، من هم گاهي سرصحنه ي فيلم هايش مي رفتم و چون به عكاسي علاقه داشتم و براي دل خودم عكس مي گرفتم، موقع فيلم برداري هاشم خان هم همين كار را كردم. عكس هايي كه عكاس آن فيلم گرفته بود، يا تار بودند يا نگاتيوشان مشكل داشت. من هم عكس هايي را كه براي دل خودم گرفته بودم، به محمد نشان دادم. او و تهيه كننده از عكس ها خوش شان آمد و بعد از آن اين كار را به شكلي جدي ادامه دادم.» اين ها خاطرات عليرضا زرين دست از نخستين حضورش در سينماي ايران است. او به نسلي از فيلم برداران تعلق دارد كه دوربينش شماري از سرشناس ترين هاي سينماي ايران را ثبت كرده است: خداحافظ رفيق (1350)، خواستگار(1351)، سازدهني(1352)، سرايدار(1355)، سايه هاي بلند باد(1357)، خط قرمز(1360)، باي سيكل ران(1364)، طلسم (1365)، عروسي خوبان(1367)، كلوزآب(1368)، پري(1373) و... اما زماني را هم به ياد مي آورد كه يك جوان علاقه مند به سينما براي راه پيدا كردن به سينماي حرفه اي با چه دشواري هايي رو به رو بوده است: «آن زمان كه ما مي خواستيم وارد سينماي حرفه اي شويم، هميشه چند بادي گارد اطراف دوربين بودند كه حتي به ده متري دوربين نزديك نشويم. در آن دوران، يك جوان علاقه مند به اين حرفه بايد سال ها صبر مي كرد تا بلكه دستش حتي به دوربين «2C» بخورد؛ همان دوربيني كه به خاطر صداي بلند موتورش به «توسي غُرغُرو» معروف بود. در حالي كه اين روزها دوربين هاي ديجيتالي گاهي خيلي ها را كه سوداي فيلم برداري و يا عكاسي دارند، يك شبه وارد عرصه ي حرفه اي مي كند» او اگر چه در رشته ي سينما درس نخوانده اما چون به آموزش آكادميك حوزه ي كارش اعتقاد داشته، سال 1355 در كارگاه فيلم برداري ويلموش زيگموند (مدير فيلم برداري آثاري مانند شكارچي گوزن، برخورد نزديك از نوع سوم و كوكب سياه) و در دهه ي 1980 در كارگاه فيلم برداري هاسكل و كسلر(پرواز بر فراز آشيانه ي فاخته، بازگشت به خانه) شركت كرد. نخستين حضور زرين دست به عنوان فيلم بردار، شكوه قهرمان (1349، محمد زرين دست) بود؛ در همان دوراني كه او و امير نادري هم خانه بودند و دو سالي در كنار هم، سكانس هايي از خداحافظ رفيق را مي نوشتند و زرين دست با دوربين روي دست، اين سكانس ها را در ذهنش فيلم برداري مي كرد: «بارها و بارها بدون اين كه دوربيني در كار باشد، پلان هاي فيلم نادري را با دوربين روي دست و در خيالم فيلم برداري مي کردم. در واقع نما به نماي اين فيلم را حفظ شده بودم. خيلي تلاش كردم تا نادري بتواند فيلمش را بسازد. اين اتفاق افتاد اما بعدها تحمل يكديگر براي مان سخت و سخت تر شد. به هر حال نادري دوست داشت تصويري غير از آن چه مي شناختم از خودش ارائه دهد و در حضور من، اين كار برايش ممكن نبود.» زرين دست از فيلم برداراني است كه تقريبا هيچ وقت به سايه نرفته و هميشه «روشن نشين» بوده. او نه تنها با بزرگان سينماي ايران كار كرده و مي كند بلكه براي خيلي از كارگردان هاي جوان نيز فيلم برداري كرده است. معمولاً دوست دارد حضور پررنگي در فيلم هايي كه فيلم برداري مي كند داشته باشد. او ابداعات مبتكرانه اي (از جمله همان تخته و الوار معروفش) در زمينه ي ساخت وسايل فيلم برداري و آن چه امروز به نام «فيلم رو» مي شناسيم انجام داده كه به طور رسمي به نام خودش ثبت شده اند. زرين دست آن قدر به كارگرداني يك فيلم اهميت مي دهد كه وقتي يک تهيه كننده ي سينما مطمئن مي شود زرين دست قرار است فيلم اول كارگردانش را فيلم برداري كند، نفس راحتي مي كشد و خيالش جمع است كه فيلم، از كار در خواهد آمد. البته خودش با اين برداشت موافق نيست: «من به سينما عشق و علاقه دارم. وقتي به فيلم نامه اي كه قرار است فيلم برداري كنم علاقه مند شوم، سعي مي كنم يار و ياور سازنده ي فيلم باشم. براي همين هر كاري كه از دستم بربيايد براي بهتر شدن فيلم انجام مي دهد. ماجراي آن تخته و الوار و حركت ابداعي دوربين و فيلم رو هم به همين علاقه ام بر مي گردد.» زرين دست نخستين بار و در فيلم تجربه (1353، عباس كيارستمي) با نصب دوربين پشت شيشه ي يك اتوبوس دو طبقه و ابداع يك نوع كرين دستي اين شيوه را تجربه كرد و بعدها در دستفروش و آباداني ها(1371) نيز آن را به كار گرفت. در فيلم عياري او پس از سال ها، بار ديگر فضاي فيلم هاي سياه و سفيد دوران گذشته را تجربه كرد. استفاده از نورپردازي فضاهاي داخلي با پرتويي از نور آبي رنگ، و هواكشي كه حركت آن سايه روشن هاي متحركي ايجاد مي كند در دو فيلم با يك بليت (1369) و باي سيكل ران، و نور پردازي فضاي اتاق آينه در طلسم (1365) به شكلي كه دوربين در تصوير ديده نشود، نمونه هايي از شيوه ي نور پردازي او هستند كه در محافل سينمايي به نور پردازي «زرين دستي» معروف هستند. با اين حال او در فيلمي مانند كلوزآپ خودش را به تمامي در اختيار موضوع و خواسته ي كارگردان مي گذارد و فضاي بصري را به سادگي داستان نزديك مي كند. او اين واقع گرايي را به نوعي در فرزند خاك (1387) نيز حفظ كرده و در سكانسي كه براي نخستين بار استخوان هاي بازمانده ي شهدا را روي ميز مي بينيم، دوربين او با حركتي طولاني روي ميز، عمق اندوهي را آشكار مي كند كه اين تصوير تكان دهنده در خود دارد. زرين دست براي فيلم برداري باي سيكل ران نامزد دريافت جايزه ي بهترين فيلم برداري در هفتمين دوره ي جشنواره ي فيلم فجر شد اما اين جايزه را در جشنواره ي ريميني به دست آورد. در يازدهمين جشنواره ي حراره جايزه ي بهترين فيلم برداري را براي خانه ي خلوت (1370) گرفت. سيمرغ بلورين بهرين فيلم برداري براي فيلم پري در سيزدهمين دوره ي جشنواره ي فجر و جايزه ي بهترين فيلم برداري براي سيندرلا(1380) در ششمين دوره ي جشن خانه ي سينما، از ديگر جوايز او است. دو سال پيش، رضا درميشيان فيلمي به نام جادوگر درباره ي او ساخت كه در آن، سينماگران و چند فيلم بردار از او و كارهايش حرف زده اند. از اين مدير فيلم برداري پر كار سينماي ايران، دو فيلم سوپراستار و بي پولي در سال 1388 به نمايش درآمده كه در هر دوي آن ها از شيوه ي آشناي نورپردازي و قاب بنده اش به نفع ساختار فيلم ها و خواست كارگردان ها دست كشيده است. منبع:نشريه فيلم شماره 403 /ن  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 767]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن