تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كسى كه كارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسايش و خير و بركت در زندگى برخوردار اس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845920916




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تأمّلي در انواع جمله در زبان عربي (1


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تأمّلي در انواع جمله در زبان عربي (1
تأمّلي در انواع جمله در زبان عربي (1   نويسنده :**دکتر سيد رضا نجفي   چکيده   جمله در هر زبان کليد اصلي ارتباط است،بررسي جمل و اشباه جمل در زبان عربي به جهت انتقال بحث اعراب به جمله ها،داراي اهميّت ويژه است.بررسي جمله و کلام و قول و فرق ميان اين اصطلاحات و انواع جمل از نظر اعرابي و غيره، از جمله مباحثي است که بعضي از نحويان به طور پراکنده در کتب گوناگون به آن اشارتي داشته اند،ليکن بررسي انوع جمل با احاطه به همه جمله ها کاري است که کمتر بدان پرداخته شده است.در اين مقاله علاوه بر ارائه تعاريف دقيق از مصطلحات مطلوب با رويکري جديد در جمل واشباه جمل،به تقسيم جمل در زبان عربي و بويژه در قرآن کريم پرداخته شده است .بديهي است اين تعاريف جديد و تقسيمهاي نوين، غالباً به طور کامل يا ريشه اي، متّکي بر اقوال دانشمندان و مفسّرين پيشين و پراکنده در کتب مختلف است که در لباسي نو و همراه با دستاوردهاي نوين،براي نسل جديد عرضه مي گردد واژه هاي کليدي   جمله،شبه جمله، انواع ، زبان عربي مقدّمه   بعضي از دانشمندان زبان عربي در کتب خود،به گوشه هايي از مبحث جمل و اشباه جمل و اعراب آن ها اشارتي کوتاه و پراکنده داشته اند، و از جانب هيچ يک کتاب مفصّلي در باب جمل به رشته تحرير در نيامده است، جز آن که ابن هشام که پيشتاز اعراب جمل به شمار مي آيد،باب چهارم کتاب مغني اللبيب را به جمل واعرابِ جمل، اختصاص داده است و ديگر نحويان،بدون آن که بنياني نو نهاده باشند به کار شرح و توضيح عبارات و شواهد موارد استشهاد ابن هشام پرداخته اند،از اين رو ريشه ي تاريخي پژوهش جمل را مي توان به قرن هشتم و کار ارزشمند ابن هشام ارجاع داد شرح اصطلاحات و تفاوت ها براي تبيين مباحث جمله،ناگزير از شناخت و معرفي پاره اي از اصطلاحات مانند: لفظ، کلمه،قول ،کلام و کلام هستيم. لفظ در لغت به معني رمي ، انداختن و پرتاب کردن است،عرب مي گويد:أکلتُ لاتَّمرةَ و لفظتُ النَّواة،1يعني خرما را خوردم و هسته ي ان را بيرون انداختم.و در اصطلاح، صدايي است که تکيه بر يکي از مخارج حروف دارد. لفظ بر دو قسم است؛لفظ مهمل و لفظ مستعمل ، لفظ مستعمل داراي معنا است مانند زيد و لفظ مهمل داراي معنا نيست و تنها صدايي است که بر يکي از مخار ج حروف تکيه دارد مانند ديز. ازريشه:ک ل م، سه واژه کَلِم و کَلِمَه و کَلام اشتقاق يافته است،کلمه در لغت از کَلم به معناي جُرح و جراحت و جمع آن کُلُوم -بر وزن و به معني جروح -است، کلمه را از آن جهت از اين مادّه مشتق کرده اند که گاه تأثير الفاظ و کلمات از اثر نيزه و شمشير و هر سلاح ديگر بيشتر است و جراحتي ماندگارتر بر :جاي مي گذارد، تا جايي که گفته اند: جراحاتُ السِّنان لَها التيامُ و لا يلتَامُ مَا جَرَحَ الِّسانُ کلمه در اصطلاح ، عبارت است از لفظي که در بردارنده ي معناي خاص باشد.به عبارت ديگر ،کلمه لفظي است که براي معنايي وضع گشته به گونه اي که هر گاه اين واژه گفته شود،آن معنا فهميده مي شود،مانند:زيد. کلمه درزبان عربي به سه قسم؛يعني اسم و فعل و حرف تقسيم مي گردد، از ترکيب کلمات،کلام و جمله به وجود مي آيد کَلِم مانند شَجَر و بَقَر، اسم جنس جمعي ، و مفرد آن کَلِمه است.1و کلم حداقل مرکب از سه واژه است،مانند:ان قَامَ زَيدٌ، و کلام بايد مفيد فايده باشد. ابن منظور گفته است:الکلم لا يکون أقلّ من ثلاث کلمات لانه جمع کلمه.2 ابن جني گفته است الکلم...جمع کلمة بمنزلة سلمة و سلم و نبقة و نبق.3 معناي کلم در اصطلاح نحاة نزديک به معناي لغوي آن است: سيبويه گفته است:هذا باب علم ما الکلم من العربية(4)،وي کلم را براي تفسير سه چيز يعني اسم و فعل و حرف برگزيده است. کلام و کلمه از جمله اصطلاحاتي است که با علم نحو تولّد يافته است، در روايات آمده است که امام علي (ع)واضع علم نحو، به ابوالاسود دئلي فرمودند:الکلام ُ کلّه اسم او فعل او حرف، و رد بعضي از روايات ديگر از قول حضرت چنين آمده است:الکلمة امّا اسم أو فعل أو حرف براي کلام چهار معني آورده اند: 1ـ الحدث الذي هو التکليم تقول:أعجبني کلامک زيدا اي تکلميک ايّاه ،در اين معني کلام به معني مطلق سخن گفتن با ديگران است. 2ـ ما في النفس مما يُعبّر عنه باللفظ المفيد، کلام همه ي ما في الضمير است که از آن به لفظ مفيد تعبير مي شود 3ـ ما تحصل به الفائدةسواء کان لفظاأو خطّا أو اشارة أو ما نطق به لسان الحال، هر آنچه فايده رساند، چه با لفظ يا خط و يا اشاره يا زبان حال باشد .1 4ـ اللفظ المرکب افاد او لم يفد، هر لفظ مرکبي چه مفيد فايده باشد و چه فايده اي بر آن مترتب نباشد .2 قول،عبارت است از لفظي که بر معنايي دلالت کند چه آن لفظ مفرد باشد و چه مرکب، چه سکوت بر آن صحيح باشد و چه نباشد، از اين رو اعم از کلمه است چون بر مفرد و غير مفرد اطلاق مي شود، در حالي که کلمه بر مرکب گفته نمي شود و اعم از کلام است چون بر مفيد و غير مفيد صدق دارد و کلام بر مفيد فقط صادق است و نيز اعم از کَلِم است چون بر مرکب از دوکلمه و بيشتر اطلاق مي شود و کَلِم بر مرکب از دو کلمه اطلاق نمي شود، پس نسبت، بين قول و اين سه عموم و خصوص مطلق است زيرا هيچ يک از آن سه بدون قول موجود نمي شود ولي قول بدون آن ها موجود مي شود و مانند غلام زيد، کلام نيست چون فايده ندارد و کَلِم نيست چون سه کلمه نيست و کلمه نيست چون بيشتر از يک کلمه است ابن مالک گفته است: واحِدهُ کَلِمَةٌ و القَولُ عَمَ و کلِمَةُ بهَا کلامٌ قَد يومً و گاهي مقصود از قول، همان کلام است.ظاهراً قول مجموعه اصواتي است که مفيد باشد.3 ابن هشام گفته است :والقول عبارة عن اللفظ الدالّ علي معني فهو أعم من الکلام و الکلمة عموما مطلقا لا عموما من وجه و تطلق الکلمة لغة و يراد بها الکلام نحو:کلا إنها کلمة هو قائلها جمله در لغت، به دسته اي از يک چيز گويند، در کتب لغت مي خوانيم:الجملة في اللغة جماعة الشيء، و أجمل الشيء:جمعه بعد تفرقه و اجمل له الحساب کذلک.4 يعني آن چيز را پس از پراکندگي گرآوري نمود.و جمله را از آن جهت جمله ناميده اند که پاره کلمات پراکنده را براي رساندن معناي گرد آورده است. مقصود از مفرد، در مقابل جمله، اسم يا فعل بدون فاعل و يا حرف است .1 جمله در اصطلاح نحويا ن ،مرادف با کلام در قرن سوم است. جمله مرکب از دو اسم يا اسم و فعل است مانند:زَيدٌ عَالِمُ و عَلِمَ زَيدٌ و کلام مي تواند همان جمله باشد يا ترکيبي از چند جمله .2 دو ديدگاه در نزد نحويان در ارتباط با جمله و کلام به چشم مي خورد .ديدگاه اول بر اين باوراست که کلام غير از جمله است و ديدگاه دوم کلام را عين جمله مي داند. بعضي از نحويان، کلام و جمله را با هم متفاوت مي دانند،مانند ابن جني و رضي با اندک اختلافي که با يکديگر دارند،ابن جني (ت392ه)، کلام را در حکم جنس براي جمله مي دانند مانند واژه انسان که اسم جنس براي ابناء بشر است و هر مصدري جنس براي افراد خود مي باشد مانند قيام که اگر يک بار فعل قيام واقع شود يا دو بار صد بار مي توان به همه آنها اطلاق قيام نمود:اذا قام قومة واحدة فقد کان منه قيام و اذا قام قومتين فقد کان منه قيام و اذا قام مئة قومه فقد کان منه قيام فالکلام اذا انما هو جنس للجمل التوأم مفردها و مثناها و مجموعها.3 و رضي (ت686ه)،در فرق ميان جمله و کلام گفته است : جمله آن است که متضمّن اسناد اصلي است، خواه مقصود باشد و خواه واسطه اي براي تکميل جمله ي ديگر باشد، مانند جمله خبريه و کلام، آن است که متضمّن اسناد اصلي است و مقصود است پس هر کلامي نزد رضي جمله است و هر جمله اي الزاماً کلام نيست .4 ابن هشام بر اين باور است که کلام با جمله متفاوت است.وي مي گويد شرط کلام افايده فايده است در حالي که جمله چنين شرطي ندارد از اين رو مي گويند جملة الشرط و جملة الجواب جمله صله و ما مي دانيم که اين گونه جمله ها معناي کامل مفيدي ندارد.1 ابن مالک به روشني تفاوت جمله و کلام را تبيين کرده است، و اگر چه جاي بحث جمله و اقسام آن در الفيه ي ابن مالک خالي است، ليکن در آغاز الفيه به تعريف کلام پرداخته است، وي در تعريف کلام گفته است:الکلام ما تضمن من الکَلِم اسنادا مفيدا مقصود لذاته.2از نظر ابن مالک قيد لذاته تنها وجه تمايز کلام از جمله است،صله ،خبريه، حاليه، نعتيه، اينها مقصود لذاته نيست، پس به ان ها جمله اطلاق مي شود ولي کلام نيست مثل جمله قَام ابوه در عبارت:جاءالذي قَامَ ابوه، زيرا اسناد در آن مقصود لذاته نيست، بلکه براي تعيين موصول و توضيح آن به کار رفته است. سيوطي نيز جمله و کلام را دو چيز مي داند .وي در تعريف جمله گفته است:القول المرکب، سپس اضافه مي کند که استادش ،کافيجي، نيز در آغاز بر همين باور بوده و سپس ترادف ميان جمله و کلام را برگزيد. دليل کافيجي اين است که ما مي دانيم هر مرکبي را بالضروره جمله نمي نامند و اگر به شرط و جواب و صله نيز جمله مي گويند به اعتبار ما کان است که داراي استقلاق و مقصود بذاته بوده است، پس اين از باب آتواليتامي اموالهم است که اطلاق يتيم بر فرد بالغ به اعتبار ماکان مجازاً درست است.3 تفتازاني مي گويد:اگر چه بعضي، جمله و کلام را مترادف قرار داده اندولي مشهور آن است که جمله اعم از کلام است زيرا کلام، چيزي است که متضمّن اسناد اصلي باشد ومقصود لذاته و جمله، متضمّن اسناد اصلي است خواه مقصود لذاته باشد و خواه نباشد، بنابراين مصدر و صفات مسنده به فاعل ،چون اسنادشان اصلي نيست نه کلامند و نه جمله.و جمله خبريه، وصفيه و صله و مانند اين ها چون مقصود لغيره است، جمله اند و کلام نيستند و بعضي ديگر مانند زمخشري وابن يعيش، کلام و جمله را يک چيز مي دانند.زمخشري (ت538 ه )مي گويد :کلام ،مرکب از دو اسم مانند زيد اخو ک و يا فعل و اسم است مانند ضرب زيد و ان را جمله نيز مي نامند.1و ابن يعيش مي گويد:بدان کلام در نزد نحويان عبارت است از هرلفظ مستقلي که مفيد معنا باشد و آن را جمله نيز مي نامند2 پي نوشت:   1.اين مقاله مستخرج از طرح پژوهشي جمل و اشباه جمله صموب دانشگاه آزاد اسلامي واحد فلاورجان است ـــــــــــــــــــــــــــــ 1.شرح جامي،عبدالرحمن جامي، المکتبة العلمية الاسلامية ،طهران،1376،ق ص3 _________ 1.اسم جنس جمعي، آن است که فرقش با مفردش به تاي مدور و يا ياي مشدد است مانند بقر و بقرة و عرب و عربي 2.لسان العرب، ابن منظور، ماده کلم 3.الخصائص 25/1 4.الکتاب 12/1 ____________ 1.شرح شذور الذهب، ابن هشام ،تحقيق محي الدين ،صص29-27 2.همع الهوامع 29/1 3.اوضح المسالک ،ابن هشام ،ص3 4.لسان العرب مادّه جمل ___________ 1.شرح الکافيه،2/39و المغنّي ص499 2.الخصائص،32/1 3.الخصائص،27/1 4.شرح الکافية في النحو،8/1 _____________ 1.مغنّي ،ص490 2.السهيل،ص3 3.همع الهوامع ____________ 1.المفصل في علم العربية 2.شرح المفصل، 18/1 **استاديار دانشگاه اصفهان و فلاورجان 1   منبع:پايگاه نور شماره14 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4506]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن