تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):به امام سجّاد عليه‏السلام عرض كردم: مرا از تمام دستورهاى دين آگاه كنيد، امام عليه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799041112




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بررسي دلايل برتري شاهنامه بر گشتاسپ نامه (2


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بررسي دلايل برتري شاهنامه بر گشتاسپ نامه (2
بررسي دلايل برتري شاهنامه بر گشتاسپ نامه (2   نويسنده:دکتر جواد مهربان قزل حصار   نقد جنبه هاي معنوي   جداي ازاين مباحث که بيشتر توجّه مان به جنبه هاي صوري اشعار دو شاعر بود،بررسي جنبه هاي معنوي سروده هاي اين دو بزرگ،بويژه نحوه استفاده آنها از صور خيال که يکي از جنبه هاي مهمّ و اساسي در ارزش هنري بخشيدن به اشعار آنهاست،مي تواند به ما در داوري بهتر کمک نمايد . در اين بخش،شعر اين دو شاعر بزرگ به لحاظ چگونگي کاربرد انواع صور خيال مورد بررسي قرار خواهد گرفت. 1ـ تشبيه   چنانکه مي دانيم تشبيه يکي از پربسامدترين انواع صور خيال و متداول ترين راه آفرينش تصاوير خيال انگيز در آثار منظوم و منثور فارسي است . بررسي تشبيه از جهات مختلف مي تواند مورد توجّه قرار گيرد و از هر منظري،اين قابليّت را دارد که دريچه اي نو و تازه بر دنياي تفکّر و تخيّل شاعر باز نمايد و ما را به اعماق روح و روان ،زندگي و سطح علمي واعتقادات مذهبي و ..شاعر رهنمون سازد. دراين مقاله فرصت چنين کاري نيست؛بنابراين نگاه ما بيشتر به جنبه هاي تطبيقي و کاربردي اين آرايه است . در بررسي تشبيهات بکار رفته در هزار بيت گشتاسپ نامه و همين تعداد از داستان بيژن و منيژه ،دقيقي 59تشبيه به کار برده است . حال آنکه در ابيات فردوسي اين صورت خيال 80بار کاربرد داشته است واين امر نشان دهنده توجّه بيشتر فردوسي به مقوله تشبيه در شعر است . تشبيهات دقيقي،تمامي ساده و حسّي هستند و در همه موارد جز يک مورد که اسب را به ديو تشبيه نموده است طرفين تشبيه محسوس هستند از بين اين تعداد، تشبيه پهلوانان و يا اسب آنان به شير،بيشترين بسامد را دارند (8مورد )و پس از آن تشبيه به ماه(6مورد)و تن پهلوانان و يا اسب آنها به پيل (5مورد)مرتبه دوم و وسوم را دارا مي باشند ،مشبهٌ به هاي شعر دقيقي عبارتند از : مکّه، نوبهار، فريدون، افراسياب ، سام،رستم ،آرش ، چشمه ،آب ،خورشيد، سرو، گرگ ،کوه ،نيل ،آهو، ابر غرّنده ،ستون،تيغ، آتش ،باد ،چراغ ، تگرگ ،درخت ،بيشه ني، پتک و ستاره . بيشترين اين تشبيه ها،مفرد به مفرد هستند و تنها پنج مورد تشبيه مرکب به قرار ذيل در ابيات او ديده مي شود : -همي تافتي بر جهان يکسره چو اردي بهشت، آفتاب از بره (ص894) -به لشگر گرد دشمن اندرفتاد چواندر گياه آتش و تيز باد (ص910) -بدان لشکر دشمن اندر فتاد چنانچون در افتد به گلبرگ باد (ص914) -درفش فراوان برافراشته همه نيزه ها ز ابر بگذاشته -چو رسته درخت از بر کوهسار چو بيشه نيستان به وقت بهار (ص901) -فروغ سر نيزه و تير و تيغ بتابد چنانچون ستاره زميغ (ص904) تشبيهات فردوسي نيز از همان ويژگي هاي تشبيهات دقيقي برخوردارند، با اين تفاوت که مشبهٌ به هاي فردوسي بسيار متنوّع هستند و تنها ده مورد آنها بين 2تا7بار تکرار شده اند که عبارتند از پيل (7بار)، پري(5بار)،ابر بهاري يا ابر، خورشيد يا آفتاب ، سرو وگل (هر کدام 3بار)،گلاب،سيم ،گراز و شير (هر کدام 2بار )ساير مواردي که در ابيات بيژن و منيژه (1000 بيت مورد مطالعه )طرف دوم تشبيه قرار گرفته اند؛ عبارتند از : دريا ،گنج گم کرده ، گل ،الماس ، نوروز، سرگراز،مرغ، لعل،آذر گشسب ،بهشت، چشم خروس ،ماه ، سياووش ،آتش بت خانه چين،طاووس،پشت پلنگ ، بيد،بت، سنگ، نهنگ،بهار، جويبار، مهار،گلگون گودرز،خنگ شباهنگ فرهاد،پولاد،روبه،پرميان ، چراغ، ديباي رومي، سيمرغ،تيغ ، نيام، درخت،گنج، در،بند و گوژ پشت ،اين تنوّع و کثرت مشبهٌ به ها،نشانگر ديد وسيع و تخيّل گسترده تر فردوسي نسبت به دقيقي است و همين امر باعث شده که شعر فردوسي نسبت به دقيقي از ين حيث جذاب تر و پرکشش تر باشد . تنوّع و عدم تکرار تشبيهات،ما را در هر بيت با تخيّلي نو و بديع روبرو مي سازد و شعر از يکنواختي خارج شده، کشش و رغبت بيشتري در خواننده ايجاد مي نمايد . 2ـ استعاره   يکي ديگر از عناصر مهمّ جلوه گري و نمود تخيّل شاعرانه که به دليل ابهام بيشتر، لذّت هنري زيادتري را نسبت به تشبيه نصيب خواننده مي سازد،استعاره است. در ابيات دقيقي تقريباً 22بار و در هزار بيت فردوسي تقريباً 27بار از استعاره استفاده شده است و از اين حيث اگر چه اختلاف زياد نيست امّا اگر به جز آمار به کيفيّت ساختار استعاره ها نيز توجه شود نتايج جالب توجّهي بدست مي آيد. الف- تنوّع مستعارٌمنه ها   در شعر دقيقي،برخي از استعاره ها تکراري هستند چنانکه در همين تعداد کم کاربرد استعاره ،فقط چهار بار فيل، سه بار ماه، دو بار آفتاب، ودو بار چراغ دل ،يعني 50%کل استعاره هاي دقيقي را شامل مي شوند و ساير استعاره ها نيز کاملاً ساده و ابتدايي هستند و کمتر استعاراتي از اين دست را مي توان در شعر او ديد. خردمند گفت:اي گران مايه شاه هميشه به تو تازه بادا کلاه (ب901) امّا در شعر فردوسي استعاره ها از تنوّع بيشتري برخوردارند و در عين محدوديّت ، استعاره هاي او هنرمندانه تر و بيشتر موارد،نوتر و حاصل خلاقيّت وتخيّل شاعرانه اوست نظير: و از آن کم بپرسد فرخنده شاه از اين ژرف دريا و تاريک چاه (ب905) ز تو دور بادا دو چشم نياز دل بد سگالت به گرم و گداز (ب811) نگه کن بدين گنبدِ گوژ پشت که خيره چراغ دلم را بکشت (ب830) بدانگه که گل بر نشاندت باد چو بر سر همي گل فشاندت باد زمين چادر سبز در پوشدا هو بر گلان زار بخروشدا (ب5-574) همي گرز باريد همچون تگرگ ابر جوشن و نيزه و خود و ترگ (ب1215) ب- تنوّع در استعاره   در شعر دقيقي از 22 مورد استعاره ،19مورد آن استعاره مصرّحه و سه بار استعاره مکنيّه است.در حالي که در ابيات بيژن و منيژه ،18مورد استعاره مصرّحه و 9بار استعاره مکنيّه به کار رفته است، يعني يک سوم استعاره هاي فردوسي از نوع استعاره مکنيّه است؛ در حالي که اين مورد در شعر دقيقي حدود يک هفتم استعاره هاي او را شامل مي شود . علاوه بر اين،تشخيص (جاندار پنداري )که خود در حقيقت به لحاظ ساختار، زير مجموعه استعاره مکنيّه به حساب مي آيد ،در شعر دقيقي به چشم نيامد حال آنکه در شعر فردوسي موارد ذيل را مي توان برشمرد . بدانگه که گل بر نشاندت باد چو بر سر همي گل فشاندت باد زمين چادر سبز در پوشدا هوا بر گلان زار بخروشدا (ب5-574) ز تو دور بادا دو چشم نياز دل بد سگالت به گُرم و گداز (ب811) مستعارٌ منه هاي به کار رفته در شعر دقيقي عبارتند از : پير گرگ، بلند آفتاب ، پيل،ماه، چراغ دل، ژرف دريا، تاريک راه ، آسمان ،شير ، کوه، درخت، نرّه شير و خورشيد(در استعاره هاي مکنيّه ) و در استعاره هاي فردوسي عبارتند از : پري ، پري زاده ، گوژپشت (گنبد گوژ پشت)، دود،گور ژيان، ديو سپيد، خورشيد، ماه،سياوش و انسان(در استعاره مکنيّه يا تشخيص )، جوي، ديو، چراغ دل و تاريکي. چنانکه در اين جا نيز مشاهده مي گردد،فردوسي از دقيقي هنرمندانه تر با استعاره برخورد کرده است و هم از حيث تنوّع و هم به لحاظ ساختار، استعاره هاي فردوسي تفوّق و برتري چشمگيري بر استعاره هاي دقيقي دارد . 3-کنايه   يکي از ظرفيّت هاي بالاي زبان فارسي که به آن اعتبار هنري خاصي بخشيده و آن را در بين زبان هاي ديگر ممتاز نموده، «کنايه»است. کاربرد کنايه در بين فارسي زبانان چندان رايج است که حتّي در زبان محاوره نيز جايگاه ويژه اي را به خود اختصاص داده ؛به طوري که کمتر پيش مي آيد که در ضمن گفتار روزمرّه بين دو نفر، چندين بار از کنايه استفاده نشود . «کنايه يکي از صورتهاي بيان پوشيده و اسلوب هنري گفتار است. بسياري از معاني را که اگر با منطق عادي گفتار ادا کنيم لذت بخش نيست و گاه مستهجن و زشت مي نمايد، از رهگذر کنايه مي توان به اسلوبي دلکش و مؤثّر بيان کرد، جاي بسياري از تعبيرات و کلمات زشت و حرام را مي توان از راه کنايه به کلمات وتعبيراتي داد که خواننده از شنيدن آنها هيچگونه امتناعي نداشته باشد و شايد سهم عمده در استعمال کنايات در همين حوزه، مفاهيمي باشد که بيان مستقيم و عادي آنها مايه تنفّر خاطر است.(صور خيال در شعر فارسي،ص1-140). بررسي اشعار اين دو شاعر از ديدگاه کاربرد کنايه، اين نکته را معلوم مي دارد که فردوسي به مراتب بيشتر از اين قابليّت هنري زبان بهره جسته است چنانکه کنايه هاي او دو برابر دقيقي است : الف –کنایه های گشتاسپ نامه   صفحه کنایه موضوع ردیف 889 بر رُستن درخت مردن 1 916 بر سر افتادن 809 گرگ با میش آب خوردن عدالت 2 همان بیرون کردن گرگ از رمه میش 894 سرت سبز باد و تن و جان درست آرزوی سلامتی 3 923 که تا جاودان سبز بادات سر 895 به روز سپیدم ستاره بدید فرارسیدن غم 4 900  پر از خون شده دل پر از آب چشم 911 کم از درد او دل پر از خون شدست 905 چو خورشید گون گوشت بر شد به گاه شادمان شدن 5 903 همی راند از خونِ بد خواه جوی کشتن دشمن 6 904 که روزم همی گشت خواهد سیاه بدبختی 7 910 روز سپیدش شب تیره شد 911 کلاه از بر چرخ بگذارمش مقام و مرتبت دادن 8 905 فروغ ستاره بشد ناپدید روز شدن 9 915 همی بر کشید از جگر باد سرد افسوس 10 923 چرا دارد از من دل شاه میغ ناراحت شدن 11 ب – کنایه های بیژن و منیژه   شماره بیت کنایه موضوع کنایه           ردیف   جهان ساز نو خواست آراستن بهار شدن 1   بر آزادگان بر بگسترد مهر مهربانی کردن 2 87 سرت سبز باد ودلت پر زداد آرزوی سلامتی 3 95 زهر تلخ و شوری بباید چشید سختی و سستی دیدن 4 114و279   بجوشید خونش به تن بر زخشم عصبانی شدن 5 121 همه چشمش از روی او تیره شد 200 و  گر خاست اندر جهان رستخیز آشوب برخاستن 6 219 بیفروزی این جان تاریک من شادمان کردن 7 261 بدست از مژه خون مژگان برفت اشک و گریه 8 401 بپالایم از دیدگان آب زرد 440 زجان را به خوناب شستن گرفت 352 کننده همی کند جای درخت تقدیر 9 261 اگر تاج دارد بد اختر بود بدبخت شدن 10 262 همانا که برگشتم امروز هور 359  چو برزد بر آن آتش تیز اب فرونشاندن فتنه 11 396 به ایران و توران شوم روی زرد خجل شدن 12 406 زدیوانها نام او کس نخواند مردن 13 408 دلش با زبان، شاه ، بر جای دید صداقت 14 552 به دشنام بگشاد خسرو زبان دشنام دادن 15 421 به خاک اندر انداختی افسرم کاستن پایگاه 16 630 نوشته همه نام تو بر نگین بنده و در فرمان کسی بودن 17 696 همی برکشید از جگر باد سرد حسرت و غم 18 836 یکی باد سرد از جگر بر کشید     650 دو روزه به ی روز بگذاشتی سرعت 19 809 زمین را ببوسید و دم در کشید سخن گفتن 20 826 بدانست کامد غمش را کلید پایان غم 21   شوم پیش بیژن بغلتم به خاک طلب عفو کردن 22 4-اغراق   به طور حتم، يکي از نکات بسيار ارزشمند و بلکه اساسي در آثار حماسي اغراق است؛ تا جايي که مي توان گفت:«اغراق، روح کلام حماسي است و حماسه بدون آن بي روح، مرده و بي ارزش است. چنانکه مي دانيم از انواع صور خيال – بر طبق همان اصطلاحات قديم –بيشترين نوعي که در حماسه مي تواند مورد استفاده قرار گيرد، مبالغه يا غلواست...از بررسي شاهنامه و قياس کار فردوسي با دو حماسه سراي قبل و بعدش يعني دقيقي و اسدي ،اين نکته به روشي دانسته مي شود که عنصر عمومي و اصلي درخيال حماسه اي،بايد مبالغه و اغراق باشد، آنگونه که در شاهنامه هست، نه استعاره وديگر مجازهايي که ذهن را به تأمّل در ريزه کاري ها و جزييّات وا مي دارد».(صور خيال در شعر فارسي،ص384). در گشتاسپ نامه،اغراق جايگاه خاصّي دارد امّا حقيقتاً بايستي گفت که اين اغراق ها نسبت به فردوسي، بسيار ابتدايي و در عين حال تکراري هستند ،سادگي اغراق هاي دقيقي باعث گرديده است که اين گونه تصاويراو، از صلابت و ابهّتي که اغراق به کلام حماسي مي بخشد ،برخوردار نباشد. از 9مورد اغراق دقيقي دراين اثر،تنها يک بيت وجودداردکه اغراق با استعاره در آميخته است: تو گويي هوا ابر بارد همي وز آن ابرالماس بارد همي (ص902) و در ساير موارد، تمامي اغراقها، گاه گاه با نوعي نگاه تکراري، در قالب توصيف ميدان هاي مبارزه و صف آرايي سپاهيان و شرح اغراق آميزي از کشتگان همراه است که در کلامي بسيار ساده و ابتدايي بيان شده : سوي رزم ارجاسپ لشکر کشيد سپاهي که هرگز چنان کس نديد ز تاريکي و گُردِ پاي سپاه کسي روز روشن نديد ايچ راه ز بس بانگ اسپان و از بس خروش همي ناله کوس نشنيد گوش درفش فراوان برافراشته همه نيزه ها زابر بگذاشته چو رسته درخت از بر کوهسار چو بيشه نيستان به وقت بهار (ص901-900) پس آن لشکرِ نامدار بزرگ به دشمن در افتد چو شير سترگ همي تا زند اين بر آن، آن بر اين زخون يلان سرخ گردد زمين يلان را بباشد همه روي زرد چو لرزه بر افتد به مردان مرد برآيد به خورشيد گُردِ سپاه نبيند کس از گرد،تاريک راه (ص903) چو ايشان فگندند اسپ از ميان گوان و جوانان ايرانيان همه يکسر از جاي برخاستند جهان را به جوشن بياراستند از ايشان بکشتند چندان سپاه کز آن آسياها به خون بر، بگشت (ص917) برخلاف دقيقي، فردوسي يکي ديگر از انواع صور خيال را با اغراق در آميخته و از اين راستا، اغراق هاي شاعرانه تري را خلق نموده است : به بيشه در آمد به کردار شير کمان را به زه کرد مرد دلير چوابر بهاران بغرّيد سخت فروريخت پيکان چو برگ درخت برفت از پس خوک چون پيل مست يکي خنجر آبديده به دست همه جنگ را پيش او تاختند زمين را به دندان برانداختند زدندان همي آتش افروختند تو گفتي که گيتي همي سوختند گرازي بيامد چون آهرمنا زره را بدرّيد بر بيژنا (ب127-122) همي رفت چون پيل کفک افگنان سر گور و آهو زتن برکنان زچنگال يوزان همه دشت غرم دريده دل او پر از داغ و گُرم همه گردن گور زخمي کند چه بيژن چه تهمورث ديو بند تذوران به چنگال باز اندرون چکان از هوا بر سمن ، برگ خون (ب122-109) منبع:نشريه پايگاه نور ،شماره 14 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1611]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن