واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مهين بزرگي 1) صداي مهين بزرگي در تمام دهه ي چهل خورشيدي از راديو و تلويزيون شنيده شد. بيشتر صدايش در ساعت ده هرشب از برنامه "تابستان شب" راديو شنيده مي شد. صداي او در برنامه هاي "داستان شب" و ساير نمايش هاي راديويي كه ساعت يك بعدازظهر روزهاي جمع و تعطيل در قالب نمايش هاي راديويي تنظيم شده بود، در كالبد قهرمانان حضوري استوار داشت. از اواخر دهه چهل با پيدايش و همه گير شدن تلويزيون در كشور در سريال ها به جاي بازيگران مختلفي حرف زد. صدايش ويژگي خاصي داشت و بيشتر در كنار توران مهرزاد ، مهين ديهيم، ژاله علووو و شمسي فضل اللهي در نمايشنامه ها به جاي زنان مسن و ميان سال حرف مي زد . او جوان بود، اما صدايش را با زنان مسن هماهنگ مي كرد. مهين بزرگي به اتفاق مهين كسمايي (برادرزاده علي كسمايي) ، جزو اولين گويندگان زن سينماي ايرانبودند و به جاي بسياري از زنان سينماي ايران وجهان حرف زدند. تخصص مهين بزرگي در صداپيشگي ، تيپ گويي بود. اين پديده كار هر دوبلوري نيست. سراسر دهه چهل و اوايل دهه پنجاه ردپاي صداي مهين بزرگي در دوبله فيلم ها را مي توان ديد. نسل نوجوان و جوان دهه چهل با نام و صداي او آشنا بوده و ده ها اثري كه او از آن طريق صدايش شنيده شد را به خاطر دارند. نگارنده ده ها نمايش راديويي با صداي پيچيده او را در نقش هاي گوناگون نمايشنامه ها به خاطر دارد. زناني كه مهين بزرگي به جايشان صحبت مي كرد، عموماً زناني باوقار و قدرتمند و ميان سال بودند. 2) مهين بزرگي با نام اصلي فاطمه ابوالقاسم تبريزي در يازدهم خرداد 1314 در خانواده اي مذهبي و آذري زبان چشم به دنيا گشود. تحصيلات خود را تا مقطع متوسطه ادامه داد. هنوز دوران دبيرستان را به پايان نرسانده بود كه علي كسمايي او را براي حرف زدن به جاي يكي از بازيگران مستي عشق (اسماعيل كوشان، 1330) دعوت كرد و او در اين فيلم به جاي گلناز(معصومه خاكيار) حرف زد. اين فيلم خانوادگي در بيست و هفتم شهريور 1330 در سينماهاي هما و متروپل اكران شد. پس از پايان دبيرستان او حرفه دوبلوري را به صورت جدي دنبال كرد كه هم شغل او شد و هم به علاقمندي او پاسخ مثبت مي داد. مهين بزرگي همزمان در كنار كار دوبله عصرها در هنرستان هنرپيشگي تهران تحصيل بازيگري مي كرد . در آن دوره دكتر نامدار، عنايت الله شيباني و علي اصغر گرمسيري در آن هنرستان تدريس بازيگري مي كردند. در همان دوره كه مهين بزرگي درس بازيگري مي خواند، ناصر ملك مطيعي و آذر دانش همكلاسي هاي او بودند. 3) اين كه چرا او نام مهين بزرگي را براي خود برگزيد ، به شرايط اجتماعي و خانوادگي آن دوره بر مي گردد. اين را از زبان خودش بخوانيم:« سال 1342 از بنده دعوت شد تا به راديو بروم و در برنامه هاي داستان هاي شب گويندگي كنم. اولين بار داستاني را با اكبر مشكين به نام "هردمبيل" كار كردم. اين داستان خيلي قشنگ بود و من در آن نقش خوبي داشتم. شب ها پدر من اين داستان را گوش مي داد و به ما مي گفت از اين زن ياد بگيريد و بشنويد در اين داستان چه مي گويد . او نمي دانست كه آن زن من هستم. براي اين كه من نگفته بودم در راديو هستم و به همين خاطر هم نام مهين بزرگي را براي خودم انتخاب كردم، چون اگر پدرم مي فهميد مخالفت مي كرد.» 4) مهين بزرگي در سال 1330 به دعوت صمد صباحي به تئاتر پارس رفت و با علي تابش در نمايشنامه "شاهزاده و گدا" بازي كرد. او در تئاتر فردوسي هم حضور يافت و در چند نمايشنامه ايفاي نقش كرد.همكاران اين دوره او فروغ سهامي و پرويز بهرام بودند. در يكي از شب ها كه ايشان قرار بود از سالن تئاتر خارج شود به طور اتفاقي با يكي از بازيگران سينماي ايران آشنا شد كه از او خواسته شد در استوديو عصر طلايي در دوبله يك فيلم عربي به جاي ساميه جمال حرف بزند . با دوبله اين فيلم و تأييد صدايش كار حرفه اي او به مثابه دوبلور آغاز شد كه همه عمر را در برگرفت . او براي اولين بار در فيلمي به كارگرداني عطاالله زاهد بازي كرد. مهين بزرگي در دوره اوج دوبله فيلم ها عمدتاً به جاي ايران قادري و ايران دفتري حرف زد، اما پس از انقلاب عمدتاً به جاي پروين سليماني صحبت مي كرد. تصادف روزگار اين كه هنوز پانزده روز از فوت پروين سليماني نمي گذشت كه مهين بزرگي هم از دنيا رفت. 5) مهين بزرگي به جاي بازيگران معروف سينماي جهان حرف زد، از جمله در ملكه آفريقا/ قايق افريكن كوئين (جان هيوستن ، 1951) به جاي كاترين هپبرن حرف زد. در دوبله اين فيلم منوچهر زماني همكار مهين بزرگي بود. مهين بزرگي چند سال پيش درباره دوبله گفت:«آن زمان ها شخصيت ها برايم خيلي اهميت داشتند، ولي الان ديگر اهميتي ندارند. الان برايم اين مهم است كه در خانه نمانم. در خانه افسرده مي شوم . چقدر مي توانم تلويزيون نگاه كنم يا كتاب بخوانم؟» 6) او به جاي بازيگران زن سينماي ايران در فيلم هاي مستأجر ، ديدار در استانبول ، گريز و... حرف زد. در سريال آينه به جاي پروين سليماني صحبت كرد. به جاي مهري وداديان در سريال باغ گيلاس و فرخ لقا هوشمند در سريال به او بگوييد دوستش دارم و صديقه كيانفر در سريال فاصله صحبت كرد. در سريال معروف و طولاني دور از خانه (اوشين) كه در دهه شصت از تلويزيون پخش شد، به جاي مادربزرگ اوشين صحبت كرد. در سريال هاي خارجي چون بازرس ، خانم مارپل ، دِرِك ، معلم جزيره ، بينوايان ، در برابر باد، رؤياي سبز و... به جاي خانم هاي مسن حرف زد در كارتون هاي سفرهاي كمون ، نيكو ، دامبو و ماجراهاي هاكلبري فين به جاي چند شخصيت كارتوني صحبت كرد. 7) آخرين بار نيكي كريمي ، مهين بزرگي را در فيلم خود چند روز بعد شركت داد و از او نقش كوتاهي ضبط كرد.مهين بزرگي از دوبلورهاي پيشكسوت و از نسل اول گويندگان فيلم بود. او از سال 1335 وارد كار دوبله شد و تا پايان عمر اين حرفه را عاشقانه دوست داشت . وي هيچ گاه ازدواج نكرد وقتي درگذشت 74 ساله بود. 8)در مراسم خاكسپاري زنده ياد بزرگي ، چند تن از همكارانش اين گونه ياد او را گرامي داشتند. زهره شكوفنده گفت:«خانم بزرگي مادر دوبله ايران و مادر همه بود . همه ما از او خاطرات خوبي داريم ؛ از محبت ها ، معرفت و كمك هايش . پنج شش سالي سايه اش بالاي سرم بود. واقعا انگار مادرم را از دست داده ام.» ناصر ممدوح اظهار داشت:«با فوت هريك از بزرگان دوبله مانند شادوران بزرگي ، گوشه اي از قلب ما با آن ها مي رود.» محمود قنبري نيز گفت:«نخستين فيلم هاي فارسي با گويندگي او شروع شد و ايشان در دوبله آثار خوب زيادي از خود بر جاي گذاشته است. بهترين نقشي كه مرحوم بزرگي گفته ، صداپيشگي به جاي زنده ياد پروين سليماني است. نكته جالب اين كه اين دو خيلي به هم علاقمند بودند و زود به هم پيوستند.» از زبان خود كلاس ششم ابتدايي بودم كه توسط آقاي علي كسمايي براي دوبله فيلم مستي عشق (1330) به استوديوي تخت جمشيد دعوت شدم . اين فيلم ساخته اسماعيل كوشان بود و در آن حسين دانشور، معصومه خاكيار،محسن مهدوي ، بهرام سي ير، مسعود شرافت و... بازي مي کردند که من به جاي معصومه خاکيار حرف زدم. من ، مهين كسمايي ، توران مهرزاد ، مهين ديهيم، ژاله علو و... نخستين گويندگان زن ايراني بوديم و كارمان آن قدر خواهان داشت كه اگر در استوديويي مشغول كار بوديم ، استوديوهاي ديگر صبر مي كردند كار ما تمام شود تا با وقت قبلي بتوانند ما را به خدمت بگيرند. اولين فيلم خارجي كه در آن حرف زدم [دوبله اول] برنج تلخ (جوزپه دسانتيس) بود كه در شهاب فيلم دوبله شد و مرحوم محمود نوذري صدابردار كار بود. از ديگر استوديوهايي كه در آن زمان بيشترين كارها را در آن ها انجام دادم، مي توان به پارس فيلم ، برنا فيلم و ... اشاره كرد. من از ابتداي جواني تيپ مي گفتم و با استفاده از عوض كردن صدا ، خارج كردن صدا از نقاط مختلف حنجره و... صداسازي (اغلب به جاي زنان توانمند و مقتدر) مي كردم. منبع:نشريه صنعت سينماشماره84 /خ
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 448]