واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پستچي سه بار در نمي زند حوالي غروب ، حبيب همراه با گروگانش سارا ، به طبقه همكف عمارتي سه طبقه و متروك مي رود تا پدر سارا (كه بعد معلوم مي شود ناپدري اوست ) را به آن جا بكشاند و انتقام آن چه را كه او بر سر زندگي و معشوقش آورده بگيرد . در طبقه دوم ساختمان ، ماجرايي مربوط به حدود چهل سال پيش جريان دارد و « ابرام غيرت » ، از نوچه هاي « شعبان بي مخ» با زن صيغه اي اش مهوش خلوت كرده است . در طبقه سوم كه زمانش متعلق به اوايل حكومت رضاشاه است ، شازده صولت كه از بازماندگان درباريان قجري است با همسرش انيس و كنيزش قدم باجي و پسر خردسال كنيز سكونت دارد و مي خواهد فردا صبح پنهاني از كشور خارج شود تا در آن جا همراه بقيه قاجارها فكري به حال مسائل كشور كنند . گاه و بي گاه سروصداي طبقات بالا ، به گوش ساكنان طبقات پايين مي رسد و موجب وحشتشان مي شود . به موازات كشاكش بين حبيب و سارا ، ابرام متوجه مي شود مهوش پنهاني قطعاتي از جواهرات او را برداشته و دارد از خانه خارج مي شود . معلوم مي شود كه مهوش با جواني ( هم نام و شبيه حبيب طبقه پايين ) كه ابرام در غائله هاي سياسي موجب به زندان افتادنش شده رابطه عاطفي دارد و جواهرات را هم براي آزادي او برداشته است . در طبقه بالاتر ، انيس هم كه در جواني عاشق جواني به همان نام حبيب شده بود و صولت اسباب مرگش را فراهم كرده بود ،به قدم باجي مقداري سم مي دهد تا در شراب صولت بريزد و سپس جعبه جواهرات او را بردارد و به اتفاق بگريزند . صولت ، باجي را در حين اين كار مي بيند و ضربه اي به سرش مي زند و سراغ انيس مي رود و زخمي مرگبار هم بر او مي زند اما انيس در آخرين لحظه هايي كه جان در بدن دارد ، وسيله اي تيز در بدن صولت وارد مي كند . در طبقه مياني ، ابرام كه از نيت پنهاني مهوش عصباني شده ، او را از پنجره به بيرون مي اندازد و مي كشد . اين سروصداها حبيب و سارا را كنجكاو مي كند تا ساختمان را بگردند . آن دو در ساختمان و محوطه اش با پسر كنيز روبه رو مي شوند و سارا در حياط ، روح انيس و مهوش را مي بيند . حبيب نيز با ابرام در زيرزمين خانه گلاويز مي شود اما اين اشباح ناگهان غيبشان مي زند . سارا به حبيب مي گويد كه او هم از ناپدري اش نفرت دارد و قصد جان او را داشته است . حبيب در ساختمان مجدداً با ابرام درگير مي شود و مردي باندپيچي شده نيز به اين درگيري مي پيوندد . سارا با گوش كردن به نوار كاستي كه گوشه حياط افتاده ، مي فهمد پسر كنيز ، ابرام و مرد باندپيچي در اصل يك نفرند كه در مقاطع سني مختلف هستند و اكنون سال هاست ابرام - كه در واقع همان ناپدري سارا بوده - مرده است . سارا به طبقه بالا مي رود تا پسربچه را كه در كنار پيكر مادرش گريه مي كند بكشد و سرنوشت خود و حبيب را تغيير دهد ، اما در آخرين لحظه متوجه مي شود كنيز هنوز جان دارد و براي همين اسلحه را سمت صولت زخمي مي گيرد كه مي خواسته كنيز را بكشد ، و او را هلاك مي كند . حبيب و سارا در حالي كه احساس مي كنند آن چه ديده اند خوابي بيش نبوده ، دم صبح ساختمان را ترك مي كنند . نويسنده و كارگردان : حسن فتحي مدير فيلم برداري : امير كريمي صدابرداران : محمود سماك باشي ، رضا تهراني ، امير شاهوردي موسيقي : فردين خلعتبري تدوين : حسن حسن دوست صداگذاري و تركيب صدا : حسين ابوالصدق طراح چهره پردازي :سعيد ملكان طراح صحنه و لباس : اصغر نژاد ايماني بازيگران : محمدرضا فروتن ، باران كوثري ، پانته آ بهرام ،امير جعفري ، رؤيا تيموريان ، ليلا زارع ، پارسا مشيري ، شاپور كلهر با حضور : علي نصيريان تهيه كننده : جواد نوروزبيگي 90 دقيقه دستيار اول كارگردان : حميدرضا قرباني . منشي صحنه : مريم نراقي . دستيار اول فيلم بردار : احمد كاوسي . دستيار دوم كارگردان : شهرام كيور . دستيار دوم فيلم بردار : مجيد نعمتي . دستيار تدوين : نيما حسن دوست . دستياران فيلم بردار : رضا رجبي ، سهيل ملكي . نورپرداز : همايون قرباني . اجراي چهره پردازي : جلال موسوي ، زهره عبيدي ، مسعود علمداري . جامه دار : شهين صالحي . گروه دكور : حسين موسوي ، عليرضا حيدري . فيلم بردار پشت صحنه : محمد فراهاني . عكاس : محمد فوقاني . مدير صحنه : مصطفي آذرنوش . دستيار صحنه : نادر اژدري . مدير توليد : جواد قلي زاده . مدير برنامه ريزي : محمدرضا رستمي . دستيار آهنگ ساز : ميلاد موحدي ، كاوه كاتب . دستيار صداگذار : علي ابوالصدق . ضبط موسيقي : قاسم عابديني ، كاوه عابدين . دستيار توليد : ناصر هاديان فر . اركستر : زهي پارسان . طراح و مدير بدل كاري : زنده ياد پيمان ابدي . روابط عمومي : فرامرز روشنايي . امور مالي : منوچهر پاوير . امور دفتري و اداري : زهرا گلرنگ . لابراتور : امور لابراتور سيماي جمهوري اسلامي . مدير امور كيفي و ارزش يابي : بهمن كريميان . تروكاژ : منوچهر ثابت قدم ، سيدحامد طباطبايي . اتالوناژ : مجيد محمدنژاد ، ابوالفضل سپهري ، جواد غريبي ، محمود عابديني ، حسين كريمي . چاپ و ظهور : محمد رفيع اسدي الموتي ، مهدي حيدري ، اكبر بخشي زاده ، مسعود شاپورزاده . مراحل فني صدا(ساراند) : استوديو تك فيلم . شيمي و داروسازي : پدرام عظيمي ، مجيد دوست دار . كنترل و هماهنگي : زهرا سيدهادي ، پونه پورمراديان . تله سينما : روحيه تمسكي . پذيرش : علي آقاكيانيان ، حجت اله ابوالحسني . مسئول فني : عباس علي بخش نظري ، روح اله عموزاده . اپتيك : محمدصادق جوادي . بدل كاران : عليرضا قره جاني ، احسان ميرزايي . جلوه هاي ويژه كامپيوتري : استوديو روشنا ، كامران سحرخيز . دستياران : امير سحر خيز ، حميدرضا سبك دست . مدير جلوه هاي ويژه ميداني : آرش آقابيك ، امير آقابيك ، محمدعلي نقدي ، حميد قلي پور . مدير تداركات : اميرهوشنگ اصغري . دستياران تداركات : مسعود نوروزبيگي ، حسن تواضعي . خدمات : علي اژدري . حمل و نقل : علي خچك ، محمد حيدري ، اميد اصغري ، فرشاد تقواشعار ، كامران محمدي ، علي تهرانچي ، علي متقي . سرمايه گذاران : مركز گسترش سينماي مستند و تجربي ، جواد نوروزبيگي . مجري طرح : مؤسسه فرهنگي قاب آسمان . پخش از فيلميران . منبع:نشريه ماهنامه سينمايي فيلم شماره398 /س
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 545]