واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بازتاب وقایع دینی در ادبیات
حوادث و رخدادهای عظیم تاریخی از گذشته های دور تأثیرات چشمگیری در ادبیات این سرزمین داشته است. تاریخ انبیا و اولیا الهی و بیان زندگی و داستانهای بسیار زیادی که از این انسانهای بزرگ به جا مانده است به گونه های مختلف در ادبیات تأثیرگذار بوده و هست.اهل ادب در بیان این رخدادها نقش بسزایی از گذشته تا به حال داشته و دارند. بازگو کردن داستان زندگی اولیا الهی و بیان برخی رخدادهای تاریخی به صورت ادبی کاری ظریف و خطیر است. پس بدین ترتیب به رشته تحریر درآوردن این گونه ی ادبی علم و آگاهی و وسواس زیادی را میطلبد. چون نویسنده یا شاعر با مخاطبان زیادی روبروست و بدیهی است که همه خوانندگان یک اثر در یک سطح علمی نیستند. پس مطلبی که نویسنده یا شاعر ارائه میدهد به عنوان یک اثر ادبی دینی باید چارچوب خاصی را رعایت کرده باشد. ادبیات دینی یا مذهبی، پیشینه ای کهن دارد به قدمت تمدن و فرهنگ بشری.البته با روی کار آمدن هر حکومت دچار فراز و فرودهایی شده است ولی با ورود اسلام آنچنان که گونه های ادبی دچار انحراف شدند به بیراهه نرفتند.در این میان ادبیات داستانی بسیار پرتوان برای طرح مسایل دینی از زوایای گوناگون مطرح بوده است که دیگرگونه های ادبی از جمله شعر یا مقاله چنین توانایی را ندارند بخصوص اگر به ابعاد زیباشناسی و فضاسازی در داستان نیز توجه شود تاثیرات شگرفی را در خواننده ایجاد میکند. تا حدی که روشنفکران غربی ادبیات و مذهب را جادو می دانند و برخی دیگر ادبیات را از فریبنده ترین مضامین در تاریخ برمیشمارند. گروهی با طرح این موضوع که در ادبیات دینی کمتر به زیباشناسی مضامین معنوی توجه میشود چنین وانمود میکنند که ادبیات دینی اجازه نمیدهد تا خواننده از اثر لذت ببرد و حالت خشک و کسل کننده دارد در صورتی که با خلق یک اثر ادبی دینی حساب شده میتواند هر دو جنبه را با هم داشته باشد و این در صورتی حاصل میشود که تلفیق مضامین دینی با رویدادهای اجتماعی تاریخی سیاسی و روانشناسی را داشته باشیم. در این میان ادبیات داستانی بسیار پرتوان برای طرح مسایل دینی از زوایای گوناگون مطرح بوده است که دیگرگونه های ادبی از جمله شعر یا مقاله چنین توانایی را ندارند بخصوص اگر به ابعاد زیباشناسی و فضاسازی در داستان نیز توجه شود تاثیرات شگرفی را در خواننده ایجاد میکند.همواره دین و مذهب به نحو شایسته ای از ادبیات بهره گرفتهاند و برای بیان مسایل دینی ادبیات نقش خوبی ایفا کرده است. بطوریکه کتاب آسمانی قرآن با ادبیاتی شیوا و شیرین با خلق سخن گفته است و انسان را به وجد می آورد. از طرفی ادبیات در طول تاریخ اسلام از نظر فصاحت و بلاغت جلوهای خاص داشته است و مورد توجه بوده است بطوری که پیامبر اکرم (ص) همواره در سخنان خود چنین امری را در نظر داشته چرا که در ارشاد و هدایت مردم اصل جاذبه باید وجود داشته باشد و به راویان خود نیز سفارش میفرمودند که کلامشان را درست و فصیح نقل کنند. و در حدیثی دیگر می فرمایند: خدا را در زیر آسمان گنجهایی است که زبان شاعران کلید آن گنجهایند. لفظ مناسب و درست همواره برای جاودانگی و تاثیر بیشتر آن در مخاطب لازم است بطوریکه با وارد شدن اسلام به ایران با توجه به اینکه زبان فارسی خود طبع لطیف و شاعرانه ای داشت غنای ادبیات فارسی را بیشتر نمود و ادبیات جدیدی بنام ادبیات دینی را بنیان نهاد. نوعی از ادبیات دینی تحمیدیه یا ستایش است که ایرانیان با زبان شیرین و لطیف خود به مدح نبی خدا و امامان معصوم پرداختند و در آغاز هر اثر با پیروی از قرآن مجید که با سوره حمد آغاز شده به حمد و ستایش پی در پی خداوند پرداختند و حمد و ستایش خداوند در آغاز کتاب جایگاهی ویژه دارد. در شاهکارهای ادبی ستایش پیامبر اکرم (ص) همواره دیده میشود فرهنگ اخلاقی و تربیتی رسول خدا بر ادبیات فارسی بسیار زیاد است. بطوریکه در ضرب المثل های زبان فارسی چه نظم و چه نثر به وفور دیده میشود. در رابطه با تعریف ادبیات دینی تفاوتهایی وجود دارد بطوریکه بعضی میگویند اگر فضای یک اثر دینی باشد این اثر دینی است. عده ای هم معتقدند که برخی آثار هستند که به دلیل وجود شخصیتهای دینی از آن بعنوان ادبیات دینی یاد میشود. هیچگاه ادبیات از ادبیات دینی و آیینی تهی نبوده اند. بخصوص ادبیات ایران چرا که دین همواره جزئی از زندگی مردم بوده است و همواره برای بیان و ارائه دین ادبیات برترین ابزار برای آن محسوب میشود. تاثیرگذارترین دست مایه بشری ادبیات و کلام درست و فصیح میباشد که لازمه نشر دین بوده است. در واقع دین که تنها تئوری سعادت بشری را ارائه میدهد بواسطه ادبیات است که در خدمت بشر قرار میگیرد و واقعی ترین نیاز بشر میباشد، پس این دو مقوله جدایی ناپذیر هستند. در زمینه ادبیات داستانی مذهبی سخن بسیار است ولی اصلی ترین هدف آن را میتوان آموختن تشیع علوی و مهرورزی و انسان سازی دانست که بزرگان این عرصه میبایست به آن توجه کنند تا به بهترین نحو ممکن این رخدادهای عظیم تاریخ در ادبیات منعکس شوند. تا به صورتی کاملاً کاربردی مورد استفاده افراد جامعه قرار گیرد. ادبیات هر جامعه مانند برکه ای است که با وقوع اتفاقات مختلف به تلاطم افتاده و حاصل آن امواجی از آثار در قالب های مختلفی است که در ادبیات می گنجد. بعنوان مثال عاشورا واقعه عظیمی است که باعث بوجود آمدن هزاران اثر در زمینه کتاب، مقاله، شعر نمایشف داستان و ... شده است. واقعه عاشورا با تاثیر جانسوزی که به همراه داشته بعد از گذشت سالیان دراز همواره حس می شود گویی که بتازگی اتفاق افتاده است. و هر ساله عاشقان دلسوخته را شیداتر می سازد که باعث بوجود آمدن ادبیات عاشورا و هنر دینی شده است. که پرآوازه ترین آن اشعار محتشم کاشانی است که کمتر کسی است که آن را نشنیده باشد.باز این چه شورش است که در خلق آدم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است عاشورا مجموعه ای از اتفاقات بهم پیوسته می باشد که با در نظر گرفتن کل آن می بایست قضاوت کرد چرا که اگر فقط مبارزه و رشادت های امام حسین(ع) و یارانش را در نظر بگیریم از درک پیام ها و معانی این اتفاقات غافل خواهیم شد در این وادی است که نقش نویسندگان و بزرگان ادبی رخ می نماید که می بایست صدای بلند امام (ع) و یارانش را به گوش آدمیان برسانند.این صدای رسای امام(ع) و یارانش است که باید بلندتر از چکاچک شمشیرها به گوش برسد و اسلام را برای همیشه زنده نگهدارد و این وظیفه سنگین و خطیر بر عهده نویسندگان زبردستی است که با قلم خود پیام عاشورا را به گوش عالمیان برسانند.در تاریخ اسلام وقایع قابل توجهی وجود دارد که نویسندگان و شعرای این سرزمین باید با ظرافت خاصی به آنها پرداخته تا چراغی باشد در راه پیش بردن انسانهای عاشق و طالب معرفت سراسر این کره خاکی... مائده ستودهبخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]