واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرا «یه حبه قند» شایسته دریافت سیمرغ نبود؟
«یه حبه قند» هیچ گاه بکری اثری مثل «خیلی دور خیلی نزدیک» را ندارد ضمن اینکه نشانی از سادگی خالصانه این فیلم نیز در آن به چشم نمیخورد.سه سال پس از ساخته شدن «به همین سادگی» زمانی که رضا میرکریمی از این مساله سخن گفت که قصد دارد درامی پرکاراکتر به نام «یه حبه قند» را جلوی دوربین ببرد، بسیاری از منتقدان که به دیدن فضاهای آرام و کم شخصیت آثاری همچون «خیلی دور خیلی نزدیک»، «زیر نور ماه» و «به همین سادگی» عادت کرده بودند و گمانشان این بود که میرکریمی تنها توانایی زوم کردن بر بخشی از زندگی یکی دو کاراکتر را دارد، خوشحال شدند که بالاخره این کارگردان باتجربه، زودتر از آنکه تکرار اسبابزدگی مخاطب را موجب شود، خودش تغییری را در مسیر کارنامه هنریاش به وجود آورده است.شاید به همین دلیل بود که حضور بازیگران سرشناسی مانند سعید پورصمیمی، رضا کیانیان، فرهاد اصلانی، هدایت هاشمی، پریوش نظریه، اصغر همت، ریما رامینفر، نگار جواهریان و بسیاری دیگر از بازیگران نهچندان شناخته شده عرصه تئاتر در «یه حبه قند» اسباب خرسندی مخاطبان را موجب شد و همگان گمان کردند که شاید یک اتفاق سینمایی خوب را در «یه حبه قند» شاهد باشند.اما اکران «یه حبه قند» در جشنواره چنان که باید توجهات را به خود جلب نکرد و مخاطبان در بهترین حالت آن را اثری معمولی و در امتداد کارهای قبلی میرکریمی دانستند و نه فیلمی نو که به لحاظ اجرا نیز کار خارقالعادهای در آن صورت گرفته باشد. یک دلیل این کمتوجهی را میتوان به حضور رقبایی نظیر «گزارش یک جشن»، «جدایی نادر از سیمین»، «راه آبی ابریشم» و «جرم» نسبت داد که همگی محصول دست فیلمسازانی شناخته شده بودند اما در کنار این مساله، فیلم جدید میرکریمی یک ایراد بزرگتر هم داشت و آن هم اینکه خط داستانی لازم برای ارائه در یک اثر بلند سینمایی را دارا نبود.میرکریمی در کارگردانی «یه حبه قند» به شدت وامدار سبک تئاتری فیلمسازی بود؛ سبکی مانند آنچه در کارهای بیضایی نظیر «مسافران» دیدهایم و هنگامی که اغراق در این سبک به توان رسید یعنی زمانی که بیش از حد از بازیهای اغراقشده نمایشی و حتی میزانسنهایی تئاتریگونه استفاده شد میرکریمی در کارگردانی «یه حبه قند» به شدت وامدار سبک تئاتری فیلمسازی بود؛ سبکی مانند آنچه در کارهای بیضایی نظیر «مسافران» دیدهایم و هنگامی که اغراق در این سبک به توان رسید یعنی زمانی که بیش از حد از بازیهای اغراقشده نمایشی و حتی میزانسنهایی تئاتریگونه استفاده شد آن هم بدون اینکه به پایه اساسی درام یعنی فیلمنامه توجه نشان داده شود، حتی کیفیت بالای بازیهای فیلم هم تحتالشعاع قرار گرفت. دقیقا به همین دلیل است که میتوان حداقل بخشی از سکانسهای فیلم را نادیده گرفت بدون آن که در سیر روایی داستان خللی ایجاد شود.«یه حبه قند» به مدد حضور تیم بازیگران درجه اول آن میتوانست یکی از آثار ماندگار تاریخ سینمای ایران باشد البته به شرط اینکه میرکریمی داستانی پرمایهتر و در عین حال پرتعلیقتر را برای روایت برمیگزید اما آنچه در نسخه کنونی این فیلم میبینیم بیشتر به واریتهای شبیه است پردیالوگ که در آن تلاش شده فضایی ایجاد شود برای دیده شدن حتی فرعیترین شخصیتها.این، بزرگترین معضل فیلم بود که باعث شد حتی نام آن به عنوان یکی از نامزدهای سیمرغ بلورین مطرح نشود و متأسفانه اینکه به مانند همیشه افراطیون عرصه نوشتار سینمایی، این عدم نامزدی را نه ناشی از ضعف دراماتیک بالای فیلم بلکه برآمده از انتقادهایی دانستند که میرکریمی به دستاندرکاران جشنواره وارد کرده بود!«یه حبه قند» هیچگاه بکری موجود در اثری مثل «خیلی دور خیلی نزدیک» را ندارد ضمن اینکه نشانی از سادگی خالصانه «به همین سادگی» هم در آن به چشم نمیخورد. شاید میرکریمی بتواند با تدوین مجدد فیلم راهی بیاید برای تندتر کردن لحن روایی اثر و به واسطه آن کمک به حضور تعداد بیشتری از مخاطبان به سینما اما واقعیت اینجا است که به سختی بتوان «یه حبه قند» را اثری مهم در کارنامه حرفهای میرکریمی قلمداد کرد.سینما و تلویزیون تبیانشبکه ایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]