تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833301741
اسب فارسي وان را خودمان زين كرديم
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اسب فارسي وان را خودمان زين كرديم مصاحبه کننده : روح الله رجائي گفتوگو با يك كارشناس نقابدار براي فارسيوان سراغ خيليها ميشد رفت. كم نيستند كارشناسان رسانهاي كه حرفهاي خوبي هم براي گفتن دارند. لابهلاي جستوجوها براي پيدا كردن چهرهاي مناسب كه اين شبكه را بشناسد به يك استاد علوم ارتباطات رسيديم كه از روزي كه فارسيوان كارش را شروع كرد، او هم دست بهكار شد و يك پروژه جدي درباره اين شبكه را آغاز كرد. او كه از قضا يكي از چهرههاي صاحب نام دانشگاهي هم هست ترجيح ميدهد نامي از او در مصاحبه نبريم تا همچنان بتواند آرام و بيحاشيه روي فارسيوان تمركز كند. ناگفته پيداست كسي كه نميخواهد اسمي از او ببريم، حتما خيلي از حرفهايش را هم ناگفته ميگذارد. سئوال و جوابهايي پراكنده درباره فارسيوان را بخوانيد و منتظر باشيد كه او روزي حرفهايي بزند شنيدنيتر از اينها. سوژه اين هفته ما نقابزده است. او را اينطور صدا ميكنيم؛ آقاي دكتر...خب آقاي دكتر! ما فكر ميكنيم ماجراي فارسيوان بهسادگي همه شبكههاي فارسي ماهوارهاي نيست. اينكه از داراييهاي مرداك است و... ميخواهيم در اينباره با هم حرف بزنيم.يعني ميخواهيد فحش بدهيد؟چطور؟اگر ميخواهيد به مرداك فحش بدهيد و بگوييد كه او يهودي صهيونيست است و شبكهاش دارد فساد را ترويج ميكند و به همه اينها بد و بيراه بگوييد، بهنظر من كار درستي نيست.با بد و بيراه گفتن به صهيونيستها مخالفيد؟نه. مردم حتما بد و بيراه ميگويند. اما شما بهعنوان يك رسانه و متوليان فرهنگي كه در اين حوزهها فعاليت ميكنند، نبايد فحش بدهيد. به اين دليل كه وقتي كسي بد و بيراه ميگويد در واقع خودش را تخليه ميكند و چون، در نتيجه اين فحش دادن كمي آرام شده تا مدتها نسبت به موضوع بيتفاوت ميشود. يعني ضرورتي براي انجام كار خاص و جديد نميبيند. روانشناسي ميگويد افرادي كه زياد فحش ميدهند، آدمهاي عملگرايي نيستند. اگر هم ميخواهيد كمي تاريخچه بنويسيد باز هم بيفايده است. چون اينطور وجدانتان را موقتا آرامش ميدهيد و خيال ميكنيد كه نسخه فارسيوان را پيچيدهايد و رفته پي كارش.البته كه ميخواهيم جديتر به اين موضوع نگاه كنيم. حتما ديدهايد كه مشخصا فارسيوان اين روزها دغدغه خيلي از كارشناسان فرهنگي و رسانهها شده. بهنظر ميرسد اين اتفاق كمي دير افتاده. چرا؟چند دليل هست كه بعضيهايش را من در ادامه خواهم گفت، اما يك دليل مهم وجود دارد كه براي توضيحش ميخواهم از يك سئوال بسيار معمولي شروع كنم؛ ديشب شام چي خورديد؟! اين خيلي سئوال مهمي است. فرض كن بعد از يك مسافرت، شب به منزل ميرسي. همسرت ميگويد مثلا شام، قورمه سبزي داريم، با كمال ميل غذايت را ميخوري. اما اگر مثلا همسرت در منزل نباشد و توي آشپزخانه يك ظرف قورمه سبزي ببيني اول با خودت فكر ميكني كه آيا اين غذا مناسب خوردن هست يا نه؟ شك ميكني كه فاسد نباشد. نكته اينجاست كه ما براي شام شبمان فكر ميكنيم، ولي شام شب ذهنمان اهميتي ندارد. براي شام شب رسانهمان فكر نميكنيم. بعضيهايمان اينقدر بيتفاوتيم كه از ناسالم بودن يك غذايي براي روحمان مطمئنيم اما باز با ولع آن را ميخوريم. مثل اينكه شما بروي قصابي. قصاب داد بزند كه آقا اين گوشتها فاسد است اما شما براي همان گوشت، پول بدهي و تازه از قصاب تشكر هم بكني. آدم تعجب ميكند از كساني كه از غذا پرهيز ميكنند كه مبادا به سلامتيشان آسيب برساند، اما حواسشان به مسائلي كه ذهن و روحشان را تخريب ميكند نيست.و دليل بعدي؟مشكل مهم ديگر اين است كه ما به ترتيبت اعضاي خانواده، مخصوصا بچهها توجه نميكنيم. اگر دوست صميمي شما به كودكتان يك نكته منفي آموزش بدهد يا بخواهد آسيبي به او برساند، حتما شما برخورد ميكنيد. شايد حتي قيد رفاقت با او را براي هميشه بزنيد. اما خيليها هدايت سكان تربيت فرزندشان را به رسانه سپردهاند و اصلا هم مراقب نيستند كه او به فرزندشان چه ميگويد.بايد تكليفمان را مشخص كنيم، چه كسي قرار است براي فرزند ما قصه بگويد، پدر، مادر يا خاله شادونه؟!نظام مضمحل اقتصادي و شالودههاي سست اجتماعي هم به اين كار كمك ميكند و مزيد علت ميشود تا هدايت اين سكان از خانواده گرفته شود. بعد رسانه با ريخت معيوب و جادوگرانهاش ميآيد و شادونه و عمو پورنگ ميشوند زندگي و فاميل بچههاي ما. باز نگوييد كه من با برنامه كودك و كاركرد سرگرمي رسانه مخالفم. حرف من اين است كه بايد بدانيم ذائقه فرزندان مان را چطور شكل ميدهيم.نميشود بچهها را در يك محيط ايزوله نگه داشت. هرچه باشد رسانه، اسباب زندگي امروز است!بله البته، يك سري نهاد موازي براي تربيت فرزند و حفاظت از خانواده وجود دارد. اين جاست كه به وحدت فرهنگي نياز داريم. يعني تلويزيون، آموزش و پرورش، شوراي انقلاب فرهنگي، مجلات، چپيها، راستيها، تندروها، كندروها و همه بايد براي سرزمين ايران بلند شوند. بايد دشمنان فرهنگي را برتر از دشمنان نظامي و سياسي بدانيم. كاري كه متأسفانه نميكنيم يا كمتر ميكنيم.
برگرديم به فارسيوان؟ شما اين شبكه را چطور ارزيابي ميكنيد؟همين ديشب داشتم مجموعه همسايهها را نگاه ميكردم. قرار بود سر ميز مشروب بخورند. 2 تا بچه 5 ساله هم بودند. يكيشان به پدرش گفت پس ما چي؟ او جواب داد كه بچهها از اين چيزها نميخورند. بعد پسرش گفت پس ما چي رو بزنيم به هم و بگوييم «به سلامتي»؟ گفت: شما با شيركاكايو بزنيد به هم بگوييد به سلامتي! فردا بچه من و شما كه پاي فارسيوان نشستهاند وقتي بخواهند آب بخورند، ليوانهايشان را ميزنند به هم و ميگويند به سلامتي!اين يعني آموزش. اينجوري مشروب را وارد فرهنگ ما ميكنند. آنوقت جالب است كه خيلي از خانوادههاي مذهبي را من ديدهام كه ميگويند فارسيوان مشكلي ندارد، خيلي هم خوب است!قرار نيست يك مجري بنشيند آنجا و درباره مشروب حرف بزند و به بچه مخاطب فارسيوان بگويد كه ويسكي بخور مست ميشوي! او ميداند كه بچه از صداي دنگ ليوان خوشش ميآيد. اين صدا، سهم بچه است. سهم جوان يك چيز ديگر است، سهم ميانسال يك چيز ديگر، هيجانات در سنين مختلف، تعاريف مختلف دارند و اين شبكه در واقع سطح هيجاني ما را خيلي آرام دستكاري ميكند.واقعا چرا اين همه مخاطب پيدا كرده؟دقت كنيد كه اصلا كميت مهم نيست. اين روزها مدام نتيجه نظرسنجي منتشر ميشود كه اين تعداد نفر ماهواره دارند و فارسيوان مثلا اين اندازه مخاطب دارد. اين به اعتقاد من يك مسير انحرافي است. چون فردا يك نظرسنجي ديگر منتشر ميشود و ميگويد مخاطب فارسيوان ريزش كرده است. بعد من و شما هم موضوع را رها ميكنيم كه خب، الهي شكر تمام شد. اصلا تعداش مهم نيست، شما بگو 10 نفر!اما چرا مخاطب جلب ميشود. يكي از مهمترين ابزارهاي فارسيوان، دوبله است. شما وقتي فيلمي با زيرنويس ميبيني، چشمهايت هم تصاوير و هم زيرنويس ها را ميبينند. آن نوشتههاي زيرنويس كه به خودي خود قابلفهم نيستند. در مغز بايد چندين پيام مخابره شود تا پيام براي شما قابل درك باشد. اما وقتي دوبله شد، به مغز كمتر فشار ميآيد. براي همين ممكن است چندين شبكه ديگر باشند كه حتي مسائلي وقيحتر از فارسيوان را ارائه كنند، اما مخاطب به اين سمت ميآيد، چون دوبله است. هرچند اين دوبله ضعيف و پيش پا افتاده باشد.مسئله بعدي ذائقه مخاطب ماست. من معتقدم در دهه اخير عدهاي آمدند و سليقه مخاطب ايراني را دستكاري كردند. از بيننده ايراني يك بيننده عاشق سريال و فيلم درست كردند. ملت ما الان به سريال معتاد شدهاند. اينكه شهر ما همزمان با سريال نرگس و ساعت شني خلوت ميشود، هيچ خوب نيست. البته بهلحاظ ابزارياش شما ميتوانيد بباليد كه بله! رسانه ما چنين قابليتي دارد، اما بايد متوجه اين هم باشيد كه فردا كس ديگري ميآيد و از همين ابزار استفاده ميكند. فارسيوان الان سوار اسبي شده كه از 10 سال قبل تاكنون خودمان زينش كردهايم. ما نبايد مردم خودمان را به اعتياد به رسانه خو بدهيم.اينجاست كه بايد بپرسيم چند تا پارك به دردبخور داريم؟ چقدر ورزش را ارزان كردهايم؟ مردم چقدر امكان سفر دارند؟ اين امكانات كه نباشد، خب چه تفريحي ارزانتر و در دسترستر و كمخرجتر از ماهوراه و فارسيوان و حتي همين تلويزيون خودمان؟! اعتياد به تلويزيون بايد به حداقل برسد، چه تلويزيون خودي و چه غيرخودي...پس واقعا فارسيوان يك تيم كاملا حرفهاي دارد.البته! آنها كارشان را بلدند. يكي نمونهاش هم نمايش اينهمه سريال دنبالهدار است كه كمترينشان 70 قسمت دارد. در آمريكا مجموعههايي هست كه از 40 سال قبل، پخش مي شود. مجموعههاي طولاني، يكجورهايي مخاطبشان را سحر ميكنند بس كه او فرصت دارد در طول زمان طولاني نمايش، بالاخره يكي را انتخاب كرده و با او همذاتپنداري كند. شما هيچوقت مشتري ثابت ام.بي.سي.پرشيا نميشويد. چون فقط فيلم سينمايي پخش ميكند. اگر هم يك فيلم را نبينيد، چيزي را از دست ندادهايد و ميرويد دنبال فيلم بعدي. اما فارسيوان روي سريال تمركز كرده است. بنابراين مخاطبش هركاري را كنار ميگذارد تا به قسمت جديد برسد. درست مثل ولع كسي كه پازل بازي ميكند براي گذاشتن آخرين قطعه پازل. او هم تا آخرين قسمت سريال پاي برنامه مينشيند. بعد هم سريال پشت سريال. يك تكنيك ديگرشان اين است كه بعضي روزها از صبح عليالطلوع شروع ميكنند تا آخر شب تكرار يك سريال را ميگذارند. همينطوري كه به اين شيوهها نرسيدهاند. آنها مطالعه كردهاند و كارشان را بلدند.به نظر شما از يك تيم حرفهاي و كار بلد رسانهاي بايد ترسيد؟!واقعيت اين است كه آنها كار پيچيدهاي نميكنند. باور ما اين است كه اهداف آنها شيطاني است و شيطان قدرت ابداع ندارد. او امروز هم آدمها را همان جوري فريب ميدهد كه در بهشت آدم را فريب داد. فقط شيوههايش بزك شدهاند. صاحبان اين رسانهها هم، همينجور هستند. آنها تكنيك جديدي ندارند، تنها شيوهشان فرق كرده است. يكبار مواد مخدر، يكبار سكس، يكبار موسيقي... الان براي ما همان مدلي را پياده ميكنند كه سالها براي قبايل بدوي آفريقايي بهكار بردند و بعد براي كلمبيا و بعد براي اندلس! اين ما هستيم كه بايد حواسمان را جمع كنيم.فارسيوان را نبايد ناديده گرفت، ولي نبايد از او ترسيد. من اگرچه با آقاي ضرغامي كه گفته بود اينها اصلا تهديد نيستند، مخالفم اما يكجورهايي هم ايشان درست گفته بود. باور من اين است كه فرهنگ ما، تفكر «فارسيواني» را در خود هضم خواهد كرد. من شعار نميدهم، مطمئن باشيد اين اتفاق خواهد افتاد. تا دلتان هم بخواهد نشانه تاريخي داريم. مغولها به ايران حمله كردند، اما بعد اسم ايراني و اسلامي روي خودشان گذاشتند و شيعه شدند.اما فارسيوان، رابرت مرداك و اينها با مغولها فرق ميكنند آقاي دكتر!لطفا حرفهاي من را اينجوري تفسير نكنيد كه فلاني ميگويد چند سال ديگر رابرت مرداك هم شيعه خواهد شد. من دارم از يك ظرفيت بالقوه فرهنگي حرف ميزنم. بعد هم ميگويم اين ظرفيت فرهنگهاي مهاجم را در خود هضم خواهد كرد. حالا اينكه اين عمليات هضم با چه قدرت و سرعتي انجام شود يا چقدر هزينه داشته باشد بستگي به ما دارد. من دلم ميسوزد كه چرا كساني كه روي صندليهاي فرهنگي ما تكيه زدهاند، متوجه اهميت تلاش براي هضم سريعتر و پر قدرتتر اين معضل نيستند.چه كار بايد بكنيم. با پارازيت كه احتمالا موافق نيستيد؟چه كسي است كه نداند اين كارها در كوتاهمدت هم به زحمت جواب ميدهد. در حوزه فرهنگ اصلا استراتژي يقهگيري، جواب نميدهد. استراتژي فرهنگ، استراتژي نفوذ است، يقهگيري وقت فرهنگي را تلف ميكند، اما فرهنگ نور افشاني ميكند. فرهنگ با تاريكي نميجنگد، بلكه نور ايجاد ميكند. چون تاريكي، وجود خارجي ندارد، شما نور را درست كن، تاريكي خود به خود ميرود. همه حرف من اين است كه نبايد دنبال راهكارهايي مثل پارازيت برويم كه توقع داشته باشيم به طرفهالعيني مشكلات را حل كنند.بايد ببينيم فرهنگ ايراني چه ابزارهايي براي مقابله با اين مشكلات به ما داده است، موسيقي، ادبيات، معماري و... بايد روي اين مسائل كار كنيم و البته خيلي با صبر و حوصله. يكي از مشكلات ما اين است كه صبر نداريم. خداوند ميفرمايد: استعينوا بالصبر و الصلوه. يعني براي پناه بردن به مشكلات صبر را مساوي و حتي پيش از نماز آورده است. خدا خيلي اصرار دارد ما صبر كردن را ياد بگيريم. همين روزه گرفتن يكجور تمرين صبر هم هست.حوزه فرهنگ حوزهاي نيست كه بشكن بزني و اجي مجي كني تا اوضاع تغيير كند و مشكلات حل شوند. حوزه فرهنگ حوزه گردو كاشتن است. امروز ميكاري و بايد با عقلانيت بداني كه 20 سال ديگر اين محصول ميدهد، حالا 20 سال ديگر ممكن است تو نباشي.براي مقابله با فارسيوان و شبكههاي فارسيهاي بعدي چقدر شانس داريم؟ببينيد! از اين شبكهها هم بايد ترسيد و هم نترسيد. بعضي حرفها و كارهاي شان واقعا بلوف تبليغاتي است. شنيدم مرداك گفته قرار است فارسي تو، تري و همينطور تا فارسي 10 را راه بيندازند. اين يك ژست مسخره بيشتر نيست. حالا هرچقدر هم پول نفوذ داشته باشد، مگر ميخواهد آبدوغ خيار درست كند كه به اين سرعت 9 تا شبكه ديگر هم راه بياندازد. از طرفي هم آنها بسيار باهوش و حرفهاي هستند. شك نكنيد اين مصاحبه و هر مطلب ديگري در رسانههاي ايران درباره فارسيوان باشد را رصد ميكنند. الان مدتي است من، همراه تعدادي از اساتيد رسانه و روانشناسي با همكاري دانشجويان نخبه فوق ليسانس و دكتري، مشخصا داريم روي موضوع فارسيوان مطالعه ميكنيم. چندين مطالعه ميداني و نظرسنجي در تهران و شهرستانها هم انجام دادهايم. من اما نتايج اين نظرسنجيها را در اختيار شما نميگذارم، چون به محض انتشار به دست متوليان فارسيوان ميرسد و اينطور ما براي آنها كار كردهايم نه براي خودمان. درباره فارسيوان حرفهاي بسياري هست كه حتما به وقتش رسانهاي خواهيم كرد.منبع:http://panjerehweekly.ir/ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 618]
صفحات پیشنهادی
اسب فارسي وان را خودمان زين كرديم
اسب فارسي وان را خودمان زين كرديم مصاحبه کننده : روح الله رجائي گفتوگو با يك كارشناس نقابدار براي فارسيوان سراغ خيليها ميشد رفت. كم نيستند كارشناسان ...
اسب فارسي وان را خودمان زين كرديم مصاحبه کننده : روح الله رجائي گفتوگو با يك كارشناس نقابدار براي فارسيوان سراغ خيليها ميشد رفت. كم نيستند كارشناسان ...
اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم
اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم-گفتوگو با یك كارشناس نقابداراسب فارسیوان را خودمان زین كردیمبخش ارتباطات- برای فارسیوان سراغ خیلیها میشد رفت.
اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم-گفتوگو با یك كارشناس نقابداراسب فارسیوان را خودمان زین كردیمبخش ارتباطات- برای فارسیوان سراغ خیلیها میشد رفت.
افشای ماهیت فارسی 1به روایت شورجه
اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم-گفتوگو با یك كارشناس نقابداراسب فارسیوان را خودمان زین كردیمبخش ارتباطات- برای ... افشای ماهیت فارسی 1به روایت شورجه .
اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم-گفتوگو با یك كارشناس نقابداراسب فارسیوان را خودمان زین كردیمبخش ارتباطات- برای ... افشای ماهیت فارسی 1به روایت شورجه .
خطر فارسی وان بیشتر از VOA
اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم-گفتوگو با یك كارشناس نقابداراسب فارسیوان را خودمان زین ... احادیث و روایات: امام صادق (ع):مردم، بيشتر از آنكه با عمر خود زندگى ...
اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم-گفتوگو با یك كارشناس نقابداراسب فارسیوان را خودمان زین ... احادیث و روایات: امام صادق (ع):مردم، بيشتر از آنكه با عمر خود زندگى ...
آدم های فارسی وان
اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم-گفتوگو با یك كارشناس نقابداراسب فارسیوان را ... روانشناسی میگوید افرادی كه زیاد فحش میدهند، آدمهای عملگرایی نیستند.
اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم-گفتوگو با یك كارشناس نقابداراسب فارسیوان را ... روانشناسی میگوید افرادی كه زیاد فحش میدهند، آدمهای عملگرایی نیستند.
ويژه نامه فارسي1
اسب فارسي وان را خودمان زين كرديم براي فارسيوان سراغ خيليها ميشد رفت. كم نيستند كارشناسان رسانهاي كه حرفهاي خوبي هم براي گفتن دارند. لابهلاي جستوجوها ...
اسب فارسي وان را خودمان زين كرديم براي فارسيوان سراغ خيليها ميشد رفت. كم نيستند كارشناسان رسانهاي كه حرفهاي خوبي هم براي گفتن دارند. لابهلاي جستوجوها ...
ما خیلی دیر شروع کردیم
اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم ناگفته پیداست كسی كه نمیخواهد اسمی از او ببریم، حتما خیلی از حرفهایش را هم ناگفته میگذارد. ... ور من این است كه فرهنگ ما، تفكر ...
اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم ناگفته پیداست كسی كه نمیخواهد اسمی از او ببریم، حتما خیلی از حرفهایش را هم ناگفته میگذارد. ... ور من این است كه فرهنگ ما، تفكر ...
چقدر بی تفاوتیم...
اسب فارسي وان را خودمان زين كرديم بعضيهايمان اينقدر بيتفاوتيم كه از ناسالم بودن يك غذايي براي روحمان مطمئنيم .... حالا اينكه اين عمليات هضم با چه قدرت و سرعتي ...
اسب فارسي وان را خودمان زين كرديم بعضيهايمان اينقدر بيتفاوتيم كه از ناسالم بودن يك غذايي براي روحمان مطمئنيم .... حالا اينكه اين عمليات هضم با چه قدرت و سرعتي ...
خيانت را تجربه كن !
نویسنده : محمد امين زارعي داستان فارسي 1 FARSIفرقي نمي كند كه شما روي پشت بامتان يا گوشه تراس يك گيرنده ماهواره داشته ... اسب فارسي وان را خودمان زين كرديم ...
نویسنده : محمد امين زارعي داستان فارسي 1 FARSIفرقي نمي كند كه شما روي پشت بامتان يا گوشه تراس يك گيرنده ماهواره داشته ... اسب فارسي وان را خودمان زين كرديم ...
ترجمه قرآن مخدوم نوح(سیری در ترجمه های فارسی قرآن5)
ترجمه قرآن مخدوم نوح(سیری در ترجمه های فارسی قرآن5)-فراسوی ترجمهسیری در ترجمه های فارسی قرآن (5) اشاره:سلسله نوشتار ... اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم ...
ترجمه قرآن مخدوم نوح(سیری در ترجمه های فارسی قرآن5)-فراسوی ترجمهسیری در ترجمه های فارسی قرآن (5) اشاره:سلسله نوشتار ... اسب فارسی وان را خودمان زین کردیم ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها