واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ابوطالب: خطر فارسی وان بیشتر از VOA بخش ارتباطات - فارسی وان کاملا پیچیده عمل می کند. یعنی در ظاهر خبری از مواضع فکری و سیاسی نیست اما در عمل سست شدن بنیان های فکری و اجتماعی جامعه را بدنبال خواهد آورد. نفوذ شبکه ها و رسانه های خارجی با برنامه های مبتذل به درون خانواده ها، نگرانی یا دغدغه ای است که این روزها بسیاری از نمایندگان مجلس، کارشناسان رسانه و مدیران مختلف فرهنگی درباره آن سخن می گویند.فردا در این خصوص گفتگو کرده است با سعید ابوطالب کارشناس رسانه و فعال سیاسی اصول گرا که در مجلس هفتم عضو کمیسیون فرهنگی بوده است.
آقای ابوطالب در خصوص بحث هایی که این روزها درباره فعالیت شبکه های ماهواره ای همچون فارسی وان می شود، به نظر می رسد هجمه رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران از فاز سیاسی به سمت فاز اجتماعی تغییر مسیر داده است. راه اندازی شبکه هایی مثل فارسی وان که در ظاهر هیچ سمت و سوی سیاسی و فکری از خود نشان نمی دهند را می توان در این راستا ارزیابی کرد؟به نظر من کاری که نظام سلطه در عرصه رسانه می کند، به معنی واقعی جنگ نرم است. در تعریف جنگ آورده اند که اصل اول جنگ « هدف» است. هدف هم چیزی نیست جز از بین بردن دشمن یا از بین بردن میل جنگیدن در دشمن. از بین بردن دشمن ابزاری سخت افزاری می طلبد و از بین بردن میل جنگیدن در دشمن، روش های مختلفی دارد که یکی از آنها جنگ نرم است. جنگ نرم در اینجا یعنی از بین بردن روحیه مبارزه که از عمده ترین ابزارهایش رسانه ها هستند.من خطر شبکه فارسی وان را بیشتر از صدای آمریکا می د انم. چون موضع صدای آمریکا مشخص است. مخاطب یا آن را می پذیرد یا نمی پذیرد. خط و ربط این شبکه و آنچه دنبال می کند شفاف است و معلوم. اما فارسی وان کاملا پیچیده عمل می کندرهبر معظم انقلاب به درستی چند سال پیش تعبیر «ناتوی فرهنگی» را به کار بردند. فعالیت این همه شبکه و سایت و رسانه های مختلف علیه ایران مصداق همان ناتوی فرهنگی است. شبکه های متعدد و متکثر ماهواره ای موجود هر کدام یک ماموریت خاص و تعریف شده را دنبال می کنند. برخی سیاسی اند مثل صدای آمریکا. بعضی مواضع دوستانه دارند ولی در عمل خصمانه کار می کنند مثل بی بی سی فارسی. بعضی ها هم بیشتر اجتماعی اند مثل شبکه مهاجر و ایران میوزیک یا همین فارسی وان که فیلم و سریال پخش می کند و الان به لحاظ کیفی از قبل هم بهتر شده است. همه اینها ماموریت های متفاوتی را در ساختار سیاسی- اجتماعی ایران دنبال می کنند. شبکه هایی مثل فارسی وان بسیار پیچیده عمل می کنند. در ظاهر هیچ نشانی از مخالفت با آموزه های ارزشی و دینی نشان نمی دهند و حتی برای مناسبت های خاص مذهبی هم پیام تبریک یا تسلیت می دهند، اما با این حال با روش های پیچیده، بنیان های هنجاری و فکری جامعه را هدف قرار داده اند. وقتی بنیان های اجتماعی- فرهنگی جامعه مل خانواده از بین رفت آنگاه به جای آنها بنیان های جدیدی را جایگزین می کنند که به راحتی قابل رسوخ و نفوذ است. یعنی کارکرد همه آنها از بین بردن ساختارها سیاسی- اجتماعی مردم ایران است.
با این وصف شما هم باید با آنهایی که این قبیل شبکه ها را خطری جدی برای خانواده ها می دانند موافق باشید؟من خطر شبکه فارسی وان را بیشتر از صدای آمریکا می د انم. چون موضع صدای آمریکا مشخص است. مخاطب یا آن را می پذیرد یا نمی پذیرد. خط و ربط این شبکه و آنچه دنبال می کند شفاف است و معلوم. اما فارسی وان کاملا پیچیده عمل می کند. یعنی در ظاهر خبری از مواضع فکری و سیاسی نیست اما در عمل سست شدن بنیان های فکری و اجتماعی جامعه را بدنبال خواهد آورد. "مردخوای" صاحب این شبکه گفته که فارسی 2 و 3 را هم راه اندازی خواهد کرد. چون آنها فکر می کنند که آنچه در برابر سلطه ایستاده، مبانی فکری و اجتماعی مردم است و آنها درست همین مورد را هدف قرار داده اند.چندی پیش رئیس سازمان صداو سیما گفته بود که از ناحیه این رسانه ها و شبکه های اجتماعی خطری متوجه ما نیست و نگرانی در این باره جدی نیست. به نظر شما صداو سیمای ما در برابر این هجمه های فرهنگی و سیاسی کارنامه قابل قبولی دارد؟یکی از بحث هایی که در حوزه مدیریت رسانه ملی بوده، همین بحث های مقابله با تهاجم های رسانه ای است. صدا و سیما به نظر من در این راستا فعالیت کرده و می کند. ولی این که فعالیت هایش به نتیجه رضایت بخش منجر شده، بحث دیگری است. اما من معتقدم که یکی از موضوعاتی که که همیشه در صدا و سیما مطرح بوده، همین مساله بوده و کارهای خوبی هم انجام شده است. نباید زحمات کشیده شده را نادیده گرفت. درباره آن نقل قولی که از آقای ضرغامی در رسانه ها منتشر شده، خود ایشان باید جواب بدهند. من فکر می کنم سمت و سویی که صداو سیما انتخاب کرده درست است ولی سرعت آن کند است. آسیب شناسی صداو سیما درست است ولی ممکن است سرعت عمل آن رسانه های دیگر و نخبگان را قانع نکند. البته این نکته را هم نباید از یاد برد که بزرگ کردن خطر به خود خطر کمک می کند. حساسیت رسانه ها در این خصوص درست است اما این را هم در نظر داشته باشیم که با بزرگ کردن مساله چه بسا ناخواسته در جذب مخاطب برای آن رسانه کمک کرده باشیم.به نظر من کاری که نظام سلطه در عرصه رسانه می کند، به معنی واقعی جنگ نرم استبه نظر شما به عنوان کارشناس رسانه، چه راهکارهایی برای مقابله و کاستن از تبعات چنین پدیده ای باید اندیشیده شود؟در درجه اول آگاه بخشی توده ها اهمیت دارد. نخبگانی که این خطر را متوجه می شوند، باید دیگران را هم آگاه کنند. تولید کارهای خوب هم باید مورد توجه قرار گیرد. مخاطب را جذب برنامه های تولیدی خودمان کنیم. به برنامه ها توسعه کمی بدهیم. حتما یک شبکه مختص پخش فیلم و سریال داشته باشیم که فیلم های قدیم و جدید داخلی و خارجی را نمایش دهد. یک شبکه مجزای ورزشی داشته باشیم که همه رشته های ورزشی را پوشش دهد. در عرصه خبر رسانی یک تجدید نظری صورت بگیرد.الان شبکه خبر چیزی جدای از باکس خبری سایر شبکه ها به مخاطب نمی دهد. شبکه خبر می تواند و باید در خبر رسانی متفاوت از سایر شبکه ها و متنوع و بازتر باشد. همین برنامه های رادیو گفتگو می تواند به شبکه خبر هم بیاید. میزگردها کنفرانس ها و گفتگوها و مناظره های مختلف با حضور نمایندگان دیدگاه های متفاوت انجام شود. این تنوع و تکثر در سطح کیفی و کمی می تواند در مقابله با این کار مثمر ثمر باشد.منبع: گروه مجلات همشهریتنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 365]