واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نفوذي ياد و خاطره آزادگانجمال شورجه، کارگردان قديمي سينماي دفاع مقدس و تهيه کننده نفوذي مي گويد: «تاکنون کار چنداني راجع به آزادگان ساخته نشده و اگر هم بوده به تعداد انگشتان بوده است. از اين منظر نفوذي کار قابل توجهي است و اين اثر قابليت جذب مخاطبان عام و خاص را خواهد داشت. اگر داستان در چارچوب و قصه درستي روايت شود، به خاطر نگاه واقع گرايانه اش قادر خواهد بود به موفقيت دست پيدا کند.» شورجه در مورد ماجراي نفوذي مي گويد: «نفوذي براساس خاطره يک آزاده ساخته و برگردان به يک اثر سينمايي شده است. داستان فيلم با نگاهي به کتاب "حکايت زمستان" به قلم سعيد عاکف ساخته شده است. فيلمنامه اين فيلم را داود اميريان نوشته که البته برداشتي از آن کتاب است. اين به آن معنا است که در نگارش نگاهي به آن کتاب داشته است. با اين وجود سرصحنه از نظرات آزادگاني که در زندان هاي بعث اسير بودند، سود جسته ايم. به گفته اين آزادگان اردوگاهي که ما در پرندک ساخته ايم، نزديک ترين اردوگاهي است که در واقعيت بوده است.»مهدي فيوضي، يکي از کارگردان هاي نفوذي مي گويد: «در ابتدا قرار بود آقاي شورجه اين کار را کارگرداني کنند، اما درگير ساخت يک سريال شدند و اين وظيفه به من و آقاي کاوري محول شد. من احمد کاوري را از سال 1364 مي شناسم. زماني که با هم کار تئاتر مي کرديم. معمولا من کارگرداني و طراحي صحنه و لباس کار را انجام مي دادم و او بازي مي کرد. همچنين در برخي ديگر کارهاي مشترک مان ايشان نويسندگي آن را انجام مي دادند و من مشاوره مي دادم. اين روند ادامه داشت تا سال 76-1375 که به طور مشترک يک فيلم نيمه بلند ساختيم. پس از آن هر کدام درگير کارهاي شخصي خودمان شديم تا اين که به پيشنهاد آقاي شورجه بر سر نفوذي دوباره با هم جمع شديم. چون از همديگر شناخت داشتيم. توانستيم در اين فيلم مکمل هم باشيم و به طور مشترک اين فيلم را به سرانجام برسانيم.»فيوضي در مورد فيلم مي گويد: «نفوذي از آن جهت که هم به ماجراي دفاع مقدس مي پردازد و هم موضوع آزادگان را مطرح مي کند، در ضمن اين که قصه اي معمايي و اکشن دارد، براي هردوي ما جذاب بود، چرا که مي خواستيم به نسل جواني که شناخت چنداني از آن دوران نداشته، آگاهي بدهيم که رزمندگان ما در دوران اسارت چه زجر و سختي هايي کشيده اند و در نهايت چه انسان هاي بزرگي بوده اند. افرادي که هميشه اطراف ما هستند و همچنان ناشناخته باقي مانده اند.» فيوضي در پايان مي گويد: «ما در اين فيلم بُعد جشنواره اي کار را مدنظر داشته ايم، در عين اين که قصه خوبي هم دارد و مي تواند مردم را به سينما بکشاند و بفروشد.» احمد کاوري، ديگر کارگردان نفوذي مي گويد: «يک موضوع بسيار ساده سال ها با من همراه بود و يک ترديد کشنده که چطور فيلمسازان خوب با يک داستان ساده مي توانند روي تماشا گران خود اثر بگذارند. چرا در تجربه هاي محدودي که در طول سال ها فعاليت خود داشته ام نتوانسته ام آن طور که خود توقع داشتم به آن مهم دست پيدا کنم؟ کارگرداني چند نمايش و چند فيلم کوتاه و چند تله فيلم که کم اقبالي شان را به حساب ناتواني خود گذاشتم تا در نهايت به يک ياس مرگ آور رسيدم که فيلمسازي کار از ما بهتران است. نفوذي و آدم هاي نفوذي از تهيه کننده تا مجري طرح و مديرتوليد گرفته تا فيلمبردار، صدابردار، بازيگران و ديگر عوامل فيلم مرا با اين واقعيت آشنا کرده است که سينما جوشش خون زندگي در رگ هاي هنر است و هيچ سنخيتي با يأس و ترديد و انزوا ندارد. بچه هاي نفوذي به سوالي که آن را سال ها در ذهن خود حمل مي کردم، جواب دادند، و آن، اين بود که براي رسيدن به اثرگذاري در هنر بايد بي طرف باشم و بگذارم شخصيت هاي فيلم خودشان داستان زندگي خودشان را روايت کنند و احساساتشان را به نمايش بگذراند. اميدوارم با اين نگاه نفوذي بتواند بيننده خود را راضي کند.»جهانگيرمير شکاري، صدابردار و صدا گذار نفوذي در مورد آن مي گويد: «نفوذي فيلمي است که اتفاقاتش بعد از آزادي آزادگان اتفاق مي افتد که در نوع خودش فيلم جديد و خوبي است.» ميرشکاري در مورد ارتباطش با کارگردانان مشترک اين کار مي گويد: «در حقيقت بيشتر ارتباط و تعامل من با آقاي کاوري بود و با ايشان و آقاي فيوضي هماهنگ بوديم و مشکلي نداشتيم. اين گروه از گروه هاي خوبي بودند که من با آن ها همکاري داشتم و در نهايت بايد از فيلمبرداري فوق العاده آقاي حسن پويا ياد کنم که خيلي خوب انجام گرفته است.» ميرشکاري در مورد وسايلش سرصحنه گفت: «من به ندرت HF استفاده مي کنم، بيشتر از بوم استفاده مي کنم، مگر اين که مشکل خاصي باشد که فقط با HF بشود حلش کرد.» ميرشکاري در پايان مي گويد: «فيلم مشکل خاصي نداشت و از صداي آن راضي هستم. در صداگذاري هم افکت و آمبيانس خاصي را مي طلبيد که از آن استفاده کردم.»حسين ايوبي، تدوينگر نفوذي در مورد حضورش در اين فيلم مي گويد: «گرچه با آقاي شورجه به صورت مستقل کار نکرده بودم، اما دستيار زنده ياد روح الله امامي در دو سه کار ايشان بودم. از زماني وارد ماجرا شدم که آقايان کاوري و فيوضي قرار بود با هم کار را کارگرداني کنند. شش ماه قبل از فيلمبرداري اولين نسخه فيلمنامه را برايم فرستادند. به نظرم فيلمنامه خوبي آمد که جاهايي آدم را درگير مي کرد و تاثيرگذار بود. موردهايي از نظر تدويني وجود داشت که به دوستان گفتم. در واقع بيشتر روي فرم روايت صحبت کرديم و به نظرم اين مهم ترين فايده مطالعه فيلمنامه قبل از فيلمبرداري براي من بود.وقتي فيلمبرداري شروع شد، تمام گپ وگفت ها وحرف هاي اوليه زده شده بود و به همين خاطر خوشبختانه در پروسه تدوين با کم ترين مشکلي پيش رفتيم.»ايوبي در مورد فرم روايت نفوذي مي گويد: «فيلم ماجراي اسيري است که جزء آخرين اسرايي است که تحويل ايران مي شود (حدود سال هاي 85 و 1384) و در بدو ورود توسط ماموران اطلاعاتي و امنيتي ايران دستگير مي شود و او را براي بازجويي مي برند، چون شکاياتي از او، توسط ديگر اسرا وجود دارد که اين فرد اطلاعات رزمندگان را به عراقي ها مي فروخته. فيلم در زمان حال شروع مي شود و در بازجويي ها به فراخور داستان رفت و برگشت زماني داريم. در حد توانم سعي کردم با ظرافت، يک مجموعه قابل پذيرش و قابل قبول را با اين نوع فرم ايجاد کنم. به نظرم مهم ترين ويژگي تدوين نفوذي رفت و برگشت زماني اش بود.»کارگردان: احمد کاوري، مهدي فيوضي. تهيه کننده: جمال شورجه، حسن عليمرداني، بنياد سينمايي فارابي. فيلمنامه نويس: احمد کاوري، داود اميريان. فيلمبردار: حسن پويا. صدابردار: جهانگير مير شکاري. صداگذار: جهانگير ميرشکاري. طراح صحنه ولباس: فرامرز بادرامپور. چهره پرداز: بابک شعاعي. جلوه هاي ويژه: جواد شريفي راد. تدوينگر: حسن ايوبي. موسيقي: آريا عظيمي نژاد. مديرتوليد: اردشير ايران نژاد. بازيگران: امير جعفري، جمشيد هاشم پور، نسرين مقانلو، قاسم زارع، محمد کاسبي، هوشنگ توکلي. زمان: 85 دقيقه.خلاصه داستانفريدون پس از بيست سال اسارت به وطن باز مي گردد....مشخصات کارگردان:کاوري: متولد 1344، عراق. تحصيلات: کارشناسي هنر.فيوضي: متولد: 1344،تهران، تحصيلات: کارشناسي سينما.منبع: صنعت سينما- 91
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 533]