واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عدالت تکوینی خداوند و تفاوت در موجودات (6)
بر اساس تعالیم دینی، جهان آفرینش بر اساس عدالت بنا شده است. خداوند به هر موجودی به اندازه شایستگی هایش مواهب و نعمتهایی ارزانی داشته است. عدل تکوینی، یا عدل در آفرینش و تدبیر و مفاد آن این است که خداوند هر موجودی را با توجه به استعداد ذاتی او ایجاد نموده و متناسب با آن، اسباب و شرایط لازم حیات را برای او فراهم میآورد. به عبارت دیگر، نظام آفرینش به بهترین شکل ممکن، طراحی شده است. در مقام تکوین خداوند عدالت را رعایت مى کند. معنی عدل در آفرینش این است که در جهان آفرینش تعادل حکومت می کند و سراپای جهان موزون و متعادل بوده و در ترکیب اجزا آن، تناسب و تعادل کاملا رعایت شده است.گاهی پنداشته میشـود وجود تفاوت در بیـن موجودات با اعتقاد به عدالت خـدا در تکوین سازگار نیست. بسیاری اوقات سوالات این چنینی در ذهن ما نیز نقش می بندد که باید پاسخ مناسبی برای آنها داشته باشیم؛ چرا برخی انسانها ناقص الخلقة به دنیا می آیند و برخی سالم و توانا؟ چرا یکی زشت و دیگری زیباست؟ تفاوت انسان ها در هنگام خلقت به چه دلیل است؟ برخی وجود تبعیض در آفرینش را یکی از مشکلات بحث عدل الهی می دانند. آیا تفاوت های موجود در آفرینش و خلقت با عدل الهی قابل جمع است؟ اگر خداوند عادل است پس چرا انسان ها را متفاوت خلق کرده است؟اکنون به برخی از پاسخ هایی که به این سوال داده شده، می پردازیم:نخست: ...این سؤالها طرح یك سلسله مجهولات است نه ایراد یك سلسله نقضها. حداكثر این است كه بگوییم نمیدانیم ما خدا را به صفات علیم ، حكیم ، غنی ، كامل ، عادل ، جواد شناخته ایم و چون او را با این صفات شناختهایم میدانیم آنچه واقع میشود مبنی بر " حكمت " و " مصلحت " است هر چند ما نمیتوانیم همه آن حكمتها و مصلحتها را درك كنیم . ما به اصطلاح از " سر قدر " آگاه نیستیم ... بشر پس از آنكه در نظام هستی این همه حكمت و تدبیر كه عقل او را حیران میگرداند میبیند ، باید اعتراف كند كه آنجا كه حكمت یك امر بر او مجهول است از قصور و نقصان درك او است نه از خلقت ... در حقیقت این خود نوعی استدلال است كه از طریق علت و كمال علت به كمال معلول اذعان نماییم. ..به عبارت دیگر اگر میتوانستند جهان را از بالا ببینند تمام نقصها و نازیباییهایی كه از پایین به نظر میرسید همه محو و نابود میشد (مطهری، عدل الهی، ص93) دوم: شکی نیست که افراد انسان با تفاوت هایی در شرایط بدنی و روحی آفریده شده اند. به نظر عدلیه وجود تفاوت در خلقت هیچ خللی به بحث عدل الهی وارد نمی سازد و آن چیزی که می تواند مصداق ظلم محسوب شود «تبعیض» است و نه «تفاوت».تبعیض: فرق قائل شدن میان موجودات در شرایط مساوی و استحقاقهای همسان. تفاوت: فرق قائل شدن میان موجودات در شرایط مختلف و استحقاقهای ناهمسان. بنابراین وجود تفاوت در موجودات به دلیل شرایط خاص هر یک از آنهاست. وجود تفاوت از ناحیه خود موجودات است و نه فاعل. در مقابل، وجود تبعیض از ناحیه فاعل است: اگر دو ظرف را كه هر كدام ظرفیت ده لیتر آب دارند در مقابل شیر آب قرار دهیم و در یكی ده لیتر آب بریزیم و در دیگری پنج لیتر، در اینجا تبعیضی صورت گرفته است، منشأ اختلاف، نیرویی است كه آب را خالی میكند ، و اما اگر دو ظرف داشته باشیم یكی به ظرفیت ده لیتر و دیگری به ظرفیت پنج لیتر و هر دو را در دریا فرو بریم ، باز هم اختلاف هست، اما منشأ اختلاف تفاوتی است كه خود آن دو ظرف از نظر گنجایش و استعداد دارند، نه دریا و نیروی فشار آب. (همان: ص100)نظام عالم یك نظام ذاتی است و نه قراردادی. خلق و آفرینش موجودات اینچنین نیست که خداوند مجموعی از اشیاء و حوادث میآفریند در حالی كه هیچ رابطه واقعی و ذاتی میان آنها نیست. عالم با مجموعه ای از روابط علت و معلول خلق می شود و موجودات در نظام هستی از جایگاه ویژ? خود برخوردارند«انّا كلّ شیء خلقناه بقدر و ما امرنا الا واحد كلمح بالبصر»؛ «ما همه چیز را با اندازه و قدر مشخص آفریدهایم و كار ما جز یكی نیست، همچون چشم بر هم زدن» (قمر/50-49) سوم:برای یک نظام اجتماعی وجود استعدادهای مختلف لازم و ضروری است و اگر همه انسان ها از شرایط کاملاً یکسانی برخوردار باشند، شکلگیری اجتماع با مشکل روبرو می شود. حضرت امیرالمومنین (ع) در این باره می فرمایند: «لایزال الناس بخیر ما تفاوتوا و اذا استووا هلکوا» ؛ تا مردم با هم متفاوتند در خیر و رفاه اند ولی هنگامی که یکسان شوند زندگی آنان می پاشد (امالی صدوق، ص 267) چهارم:
نظام عالم یك نظام ذاتی است و نه قراردادی. خلق و آفرینش موجودات اینچنین نیست که خداوند مجموعی از اشیاء و حوادث میآفریند در حالی كه هیچ رابطه واقعی و ذاتی میان آنها نیست. عالم با مجموعه ای از روابط علت و معلول خلق می شود و موجودات در نظام هستی از جایگاه ویژه خود برخوردارند. برای مثال نمی توان در سلسله اعداد، عدد 1 را بعد از عدد 2 قرار داد چرا که رابطه میان اعداد یک رابطه حقیقی است و نه قراردادی. نظام علیّ این جهان نیز از یک نظم حقیقی برخوردار است. در شرایط و موقعیت زمانی و مکانی الف موجودی بوجود می آید که در شرایط زمانی و مکانی ب آن موجود نمی تواند خلق شود. به این ترتیب قوانین، محکوم ذات و ذاتیات پدیدهها هستند، نه حاکم بر آنها. یعنی هر موجودی با توجه به آنچه اقتضای ذات اوست موجود می شود. بنابراین وجود تفاوت تکوینی در میان مخلوقات خداوند، از لوازم لاینفک قوانینی است که تغییر یا جدایی آنها از جهان ممکن نیست. در نظام آفرینش هر موجودی بر اساس اینکه از چه علل و شرایطی ایجاد میشود، کمالات خاصی را خواهد داشت، در واقع علل و اسباب ایجاد کننده آن شیء، قابلیت و استعداد دریافت کمالات آن شیء را تعیین میکنند و نرسیدن موجودات به برخی کمالات از آن روست که به دلیل قوانین حاکم بر هستی، اساساً قابلیت دریافت چنین کمالاتی را ندارند. به دیگر سخن، فیض خداوند نامحدود است، ولی ظرفیت و قابلیت دریافت فیض الهی از طرف مخلوقات، محدود است؛ و این محدودیت نیز از ویژگیهای لاینفک عالم به شمار میآید. بنابراین، تفاوت موجودات به هیچ وجه با عدل الهی منافات ندارد؛ چرا که عدل در خداوند به معنای افاضه وجود به هر موجودی است که امکان وجود دارد و افاضه کمال به هر موجودی که قابلیت و استعداد دریافت آن کمال را دارد.بنابراین می توان بطور خلاصه گفت: جهان هستی با مجموعه ای از قوانین ذاتی و لا یتغیر اداره میشود و به موجب آن هر شیء و هر پدیده، مقام و مرتبه و موقع خاصی دارد و لازمه چنین نظامی، وجود مراتب مختلف و درجات متفاوت (تفاوت و نه تبعیض) برای هستی است و چنین تفاوتی چنین نظامی است. بهرام علیزاده – گروه دین و اندیشه تبیانمنابع: مرتضی مطهری، عدل الهی، انتشارات صدرا، 1388محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، کشف المراد: شرح تجرید الاعتقاد، حسن بن یوسف علامه حلی (شارح)، ابوالحسن شعرانی (مترجم). محمدبن علی ابن بابویه، امالی صدوق، ترجمه محمدباقر کمره ای، انتشارات کتابچی، 1384سبحانی، جعفر، محاضرات فی الاهیات، موسسة الامام صادق (ع)، 1420 ه.ق
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]