واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خروج سگهای نفسانی از خانه دل!
رسول خدا (ص) فرمود : « لا تدخل الملائکةُ بیتاً فیه کلبٌ : به خانه ای که سگ در آن باشد ، ملک داخل نمی شود .»1 حال سؤالی پیش می آید که اگراین حیوان در خانه ی دل ما رخنه کرده باشد ، چه باید بکنیم ؟! خیلی اوقات می گوئیم: در خانه ی خشت و گل ما سگ نیست ؛ اما در خانه ی دل فراوان سگهای شهوات و تمایلات از پول و دوستی و ریاست طلبی و شهرت خواهی، بخل و حسد و سوء ظن و کینه توزی وجود دارند . و خانه ی قلب ما را تسخیر کرده اند و قهراً و قطعاً فرشتگان خدا که واسطه ی انزال حق و روشنی و پاکی هستند ، در این قلب ها داخل نمی شوند و حتی نیم نگاهی نیز به این قلب ها نخواهند داشت .پس باید بپذیریم که علت اینکه از خیلی از برنامه های دینی خود بهره نمی بریم و نسبت به معارف حقّه و روشن قرآن مأنوس و جذب نمی شویم این است که وجودمان از سگ های ولگرد پر شده است . یک موقع بدن انسان نجس و آلوده می شود، آن را می توان با آب پاک کرد اما آلودگی و نجاست قلب و روح ، بسیار سخت است و گاهی تا آخر عمر پاک نمی شود .علت اینکه از خیلی از برنامه های دینی خود بهره نمی بریم و نسبت به معارف حقّه و روشن قرآن مأنوس و جذب نمی شویم این است که وجودمان از سگ های ولگرد پر شده استتنها راه پاک شدن دل و قلب ازنجاسات را می توان در یک کلام غسل دادن قلب با آب توبه دانست .و لذا می بینیم که از اعمال دینی خود نور نمی گیریم . هر چه نماز می خوانیم ، هر چه مسجد می رویم ، هر چه زیارت و حج و عمره انجام می دهیم ، همان هستیم که بودیم . اینها به خاطر آن است که روحاً ناپاک هستیم و در حال مستی به نماز و عبادت می پردازیم .این در حالی است که مرتباً به ما گفته شده است که «در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بفهمید که چه می گوئید.» باید بدانیم که مستی تنها در مشروب خلاصه نمی شود. مستی پول و ثروت و قدرت و شهوت ، آدمی را احاطه می کند وگاه ما با این حالت به نماز می ایستیم و هیچ نمی فهمیم . و این در حالی است که بدن ما طاهر است ، وضو گرفته ایم و غسل کرده ایم ولی قلب طاهر نیست و سرشار از آلودگی ها است . ما غالباً با آلودگی قلب به گناهان و رذائل اخلاقی دنبال تحصیل معارف می رویم و طبعاً نتیجه و بهره ای نخواهیم برد . خدا می فرماید :« خود را از آلودگی ها پاک کنید » 2پس در جواب آنانی که می گویند: ما طالب مطالب و معارف الهی هستیم اما هر چه بیشتر می گردیم، کمتر می یابیم می توان گفت : یکی از دلایل آن است که طهارت نداریم زیرا که راه شناخت حقایق معنوی قلب است شرط قبولی و پذیرش عبادت و نماز طهارت قلب است .
تشبیه کلمه ی طیب به درختی محکم و استواردر قرآن آیه ای وجود دارد که در این آیه موجودات نافع را به درختی بارور تشبیه کرده و موجودات غیرنافع را همانند درختی بی ثمر نشان داده است . 3در این آیه می فرماید: سخن پاک ، همچون درختی پاک است. البته « کلمه » در لغت به معنای سخن و گفتار است اما در آیه با توجه به مصادیق مختلفی که مفسران بیان نموده اند ، می توان گفت: مقصود، مطلق موجودات و مخلوقات می باشد .در قرآن از موجودات تعبیر به کلمات شده است . در مورد حضرت عیسی(ع) از آن حضرت تعبیر (کلمه) شده است. 4در آیه ی مورد بحث نیز مقصود از کلمه ی طیّبه احتمالاً موجود و مخلوق پاک است که با طیّب حقیقی (خدا) در ارتباط است و از این جهت به درخت پاکی تشبیه شده است که ریشه هایش ثابت و شاخه اش سر به آسمان کشیده است و به اذن پروردگارش میوه می دهد .درختی را در نظر بگیریم که ریشه اش در اعماق زمین فرو رفته به گونه ای که هیچ طوفان و تندبادی نمی تواند آن را تکان دهد و از جا برکند . شاخه هایش به آسمان رفته و بر اثر دور بودن از آلودگی های زمین و برخورداری از هوای سالم ، میوه های شاداب دارد و در تمام فصول سال هم میوه می دهد . بدیهی است که چنین درختی ، درخت پربرکتی خواهد بود!در آیه ی مورد بحث نیز مقصود از کلمه ی طیّبه احتمالاً موجود و مخلوق پاک است که با طیّب حقیقی (خدا) در ارتباط است و از این جهت به درخت پاکی تشبیه شده است که ریشه هایش ثابت و شاخه اش سر به آسمان کشیده است و به اذن پروردگارش میوه می دهدتشبیه کلمه ی ناپاک به درختی کنده شده در جایی دیگر خداوند می فرماید :« وَمَثلُ كَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَار »ٍ 5در حقیقت این آیات قرآن ، موجودات را دو نوع ارائه فرموده است . نوعی موجودات پاک و نافع و پربرکت که مانند درخت ریشه دار پرثمر، برکات وجودشان از هر سو در دسترس مردم قرار می گیرد و افکار و اخلاق و اعمالشان به جامعه ی بشری ترقی و تعالی می بخشد . در رأس آنها انبیاء و اولیای خدای(ع) می باشند که مانند ماه و خورشید آسمان در جامعه ی آدمیان می درخشند و نورافشانی می کنند و نوع دیگر موجوداتی هستند رذل و زیان بخش که جز ظلم و جنایت و خیانت ، از آنها چیزی عائد عالم انسان نمی گردد .پس سعی کنیم خود را به مصداق کلمه ی طیب ، نزدیک کنیم و چون درختی محکم و استوار در جامعه بدرخشیم . فرآوری : زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیانپی نوشت ها :1- بحار / ج 25 / ص 1622- مائده / 63- ابراهیم / 244- نساء / 1715- ابراهیم / 25 و 26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 338]