تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام کاظم (ع):حيا از ايمان و ايمان در بهشت است و بدزبانى از بى مهرى و بدرفتارى است و بدرفتارى در جهن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820887714




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شهري با جاي پاي خدا


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: چشمان شهر، خون کرده بود و دلش تفتيده. تاب نمي آورد پايکوبي ها را روي خاک خود. اصلا همان روز بود که شهر رنگي سرخ را به خاک خود زد. شهر داغديده بود. خونابه هاي فرزندان خود را بر سنگفرش ها تحمل نمي آورْد و طنين ضجه زنان و دختراني را که 19 ماه پيش کشان کشان از سر جنازه هاي مردان و کودکان خود به ناکجاآباد برده شده بودند لحظه اي از ياد نمي برْد. تا پيش از اينکه آخرين قنوت خون آلود شريف، به سجده اي هميشگي در خيابان 40 متري بدل شود، شهر هر طلوع و غروب خورشيد را نظاره مي کرد و هر اذان را چشم داشت تا تکبيرها، مسجد او را متبرک کند. اما مدت‌ها بود که از مامن ياکريم‌ها جز گلدسته‌اي زخم خورده نمانده بود و آن هم، نگاه خيره خود را به جاده بي‌انتهاي شلمچه دوخته بود تا بلکه شايد پيش از همه، مشتلق خبر بازگشت دانه هاي باران حماسه را به خاک شهر برساند. روزي نمي گذشت که شهر در تقلا نباشد. خاک خود را زير و رو مي کرد تا شايد دانه اي بيابد تا بر جاي خالي محمد جهان‌آرا، بهروز مرادي، احمد شوش، بهنام محمدي، امير رفيعي، محمد دشتي‌زاده، نوراني و... بيفشاند که 45 روز متمادي، حسرت يک لحظه آرميدن بر آغوش هاي شهر را بر دل او گذاشته بودند. با اين همه، حتي اگر بذر اميدي مي يافت تا نذر فرزندان خود کند، فشار شني تانک هاي گردان الحسن فرصت رخنمايي را از آن مي گرفت. راز شهادت در گوش شهر خوانده شده بود. شهر حيران مانده بود ميان خرمشهر ماندن و خونين شهر شدن؛ بين کربلا شدن يا بقيع شدن. دست‌هايي را به ياد داشت که خرمشهر را ايران کرده بودند اما اينک قرار را ترجيح داده و گوشه‌اي آرميده بودند. چشمانش دودو مي زدند و هويتي ديگر خوانده را بر ناموس پاک خود برنمي‌تابيد. هر روز و شب، به تشييع نخل هاي بي سر خود، خاک و خاکستر به سر مي فشاند و رد تنه هاي زخمي آنها، صورت او را مي خراشيد. مي خواست زبان بگشايد و شيون کند اما تيرهايي آهني که به جاي نخل ها، سر بر مي آوردند، لبان او را کوک مي زدند. شهر تنهايي را در خلوت شب هاي خود، با ماه نجوا مي کرد که از تيررس گلوله هاي طمع و تهاجم به دور بود. کوبيده بودندش و شخمش زده بودند تا ياقوت هاي سرخ دل او را بيابند. ديوارهاي کوي و برزني که روزي از فريادهاي شوق کودکان لبريز مي شد ماه ها بود که به خاک کف کوچه پيوسته بود تا محمره آينده بر جنازه هاي همانان برويد. شهر مي دانست اين بار همچون سه بار گذشته نيست که استعمار پير به طور مستقيم يا با تحريک دست نشانده خود، پاکي او را با لوث وجود پوتين هاي انگليسي بيالايد. گرچه اين بار نيز مي توانست بوي تند باروت انگلستان را از بدن هاي سوراخ فرزندان خود و زخمه هاي ديوارها استشمام کند. مي دانست که اين بار اينان قصدي بيش از شهر کرده اند. حتي چولان ها (بوته هاي بلند) و ني هاي کارون، هيزم آتش هايي شده بودند که جا به جاي شهر، داغ بر تن رنجور آن مي زدند. شهر ديگر حتي نا نداشت سر بجنباند يا خون چهره را بپيرايد اما پايه هاي پل نو را آنچنان محکم چسبيده بود که گويي آخرين رشته حيات خود را. چرا که پيشاپيش به او خبر شکسته شدن حصر آبادان در پنجم مهرماه رسيده بود. از همين راه بود که هشت ماه بعد، روزي بوي پيرهني را باد با خود آورد که برق زندگي را دوباره به چشمان شهر بازگرداند. فروردين 61 آمده بود اما در دشت هاي شهر، گلي نروييده بود. گويي بهار مانده بود تا خرداد از راه برسد. پيام آوران بهار، کم کم قدم به درون رگ هاي شهر گذاشته بودند و نبض آن را در گرو داشتند. دل در دل شهر نبود و مي ترسيد صداي تپش هاي قلبش، چرت مهاجمان را پاره کند و آنان را هوشيار سازد. بيست و پنج روز بعد، بهار در سوم خرداد به شهر رسيد. هجوم پرستوها آنچنان بود که در دمي، تن شهر در بستري از گلبرگ هاي شقايق و لاله به وسعت پنج هزار و 400 کيلومتر مربع پوشيده شد و هوش از سر مدعيان و رجزخوانان ديروز برد. حتي موش هاي شهر هم جايي به شکست خوردگان بيگانه نمي دادند. راهي نمانده بود جز پذيرش بهار. شهر بي‌تابي مي‌کرد. مي‌خواست زودتر ببيند حميد به پادگان بازگشته، جاده سوسنگرد هم به هويزه مي‌رسد و کرخه پر نور است تا به اروند برسد و تن به آب‌هايي بسپارد که بوي دستان سقاي کربلا را مي‌دهند. عجله داشت تا هر چه زودتر به فرات فخرفروشي کند که پس از 1400 سال، بار ديگر عاشورايياني را به چشم ديده که ذکر حسين (ع) نفس آنان شده بود. بيش از 19 هزار کلاه، جا مانده از قدم هاي لرزاني بود که مسير شهر تا اهواز را در پيش گرفته بودند. مي ترسيدند که نکند فاتحان شهر، به انتقام خون برادران و خواهران خود برآيند که پيشاپيش قدم هاي سردار خونخوار قادسيه قرباني شده بودند. غافل از اينکه خاک و آب شهر، بخشنده‌تر و پاک‌تر از اين است که تيره‌دلي‌ها را در خاطر خود نگاه دارد. شهر مي‌دانست که اينان نيز فريب خوردگان هيبت پوشالي مترسک دست ساز کشورهاي غربي هستند و آغوش گرم ايران بسياري از آنان را پايبند اين خاک خواهد کرد.خاک شهر پاگير است. شادماني چون نيرويي اثيري، فضاي شهر را در برگرفت. غبار اندوه، بازيچه دستان جست و جوگر باد شده بود و در جايي آن دورها گم مي‌شد. چشم‌ها مي‌خنديدند اما غربتي گنگ از کنج خانه دل‌ها، گهگاه سر مي‌کشيد و خود را نشان مي‌داد. سنگ‌ها نقاب از چهره خود بر مي‌داشتند تا نشان تکه‌هاي دل شهر را که مدت‌ها ملکوت را به ناسوت وصل کرده بودند، به جهانيان دهند. شهر داشت از شرمساري جان مي‌داد که چرا پاسخي براي مادران و پدراني ندارد که هر چه بيشتر قلب او را براي يافتن جوان خود مي‌جويند، کمتر مي‌يابند. رو نداشت بگويد که چگونه ذرات بدن‌هاي اينان را چونان تشنه‌اي که به جرعه‌اي آب رسيده، در خود کشيده است. توان نداشت حکايت صداي خرد شدن استخوان‌ها را براي فرزنداني تعريف کند که قامت رعناي پدر و مادر خود را به شهر سپرده بودند و اينک نمي‌توانند حتي مشتي پوست را در دست بگيرند و بر چشم بگذارند. هنوز هم هرگاه پتوي سنگين هواي شرجي، تن شهر را در بر مي‌گيرد، روح شهر، سرگردان يافتن رايحه‌اي از ملايک مي‌شود که از هر گوشه سر بر مي‌آورد تا يادآوري کند که اين شهر، جاي پاي خدا را در خود دارد. از: مريم مسعود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 671]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن