واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: در بسطام عشق باریده است. در بسطام، زمین تر شده و چنان که پای مرد به گل فرو می شد، به عشق فرو می رود. زیرا در این خاک، بایزید بسطامی خفته است.بسطام، شهر کوچکی است در فاصله 6 کیلومتری شاهرود، در غرب سمنان. فاصله بین شاهرود تا بسطام را باغهای میوه، خصوصا زردآلو پر کرده و تک و توکی مغازه های بین راهی، از همینهایی که آب جوش و تنقلات و احیانا سوغات محلی دارند.مقبره بایزید بسطامی، در مرکز شهر است. همانجایی که میدان کوچکی ساخته اند و خیابانهای اصلی شهر با آن چنارهای قدیمی و بلند،که سر به شانه درخت کناری داده اند و نجوا می کنند، به هم می رسد.می گویند بایزید وصیت کرده روی مقبره اش را نپوشانند. برای همین است به جز حفاظی کوچک و محقر، چیزی از سنگ قدیمی مزار این عارف نامی، محافظت نمی کند، ولی امامزاده محمد که در کنار این مقبره قراردارد، سازه بلندی بالای سر می بیند که یکی از قدیمی ترین عمارتهای دوره اسلامی محسوب می شود.نسب این امامزاده به امام ششم شیعیان می رسد و هم اکنون، بسیاری از زائران که برای زیارت به بسطام می آیند، آداب درویشی و زیارت را نیک می دانند که ابتدا باید در بسطام به سوی مقبره امامزاده محمد شتافت.یکی از این زائران که از گرگان آمده، می گوید برای زیارت ابتدا باید به دیدار شیخ ابولحسن خرقانی شتافت که مقبره اش حدود 40 کیلومتری بسطام در روستای قلعه نو خرقان است. بعد به زیارت امامزاده محمد رفت و در پایان، سنگ مزار بایزید بسطامی را به فاتحه ای لمس کرد.سلطان العرفا که بود؟ابویزید طیفور پسر عیسی پسر سروشان بسطامی ملقب به سلطان العارفین به ظاهر در نیمه اول قرن دوم هجری یعنی در سال آخر دوره حکومت امویان در شهر بسطام از ایالت کومش (قومس) در محله موبدان(زرتشتیان) در خاندانی زاهد و متقی و مسلمان چشم به جهان صورت گشود.تولد او را در سال 131 هجری ثبت کرده می گویند جد این عارف بزرگ ایرانی، سروشان زرتشتی بوده و سپس بدین اسلام درآمده است. چنین می ماند که بایزید در تصوف استاد نداشته و خرقه ارادت از دست هیچیک از مشایخ تصوف نپوشیده است. گروهی او را امی دانسته و نقل کرده اند که بسیاری از حقایق بر او کشف می شد و خود نمیدانست؛ گروهی دیگر نقل کرده اند که یکصد و سیزده یا سیصد و سه استاد دیده است.زندگانی این عارف بزرگ ایرانی مبهم است و خلط و مزج فراوان در آن راه یافته است و اطلاع در این باره بسیار محدود و ناقص است، ولی با این همه آنچه از تعلیم و عرفان او باقی مانده است به هیچ وجه ناقص و مبهم نیست و به روشنی معلوم می شود که وی مردی بزرگ بوده.به نقل آورده اند: چون کار او بلند شد سخن او در حوصله اهل ظاهر نمی گنجید، حاصل، هفت بارش از بسطام بیرون کردند. وقتیکه وی را از شهر بیرون میکردند، پرسید جرم من چیست؟ پاسخ دادند: تو کافری. گفت: خوشا به حال مردم شهری که کافرش من باشم.در میان عارفان ایرانی بایزید از نخستین کسانی است که به نویسندگی و به قولی به شاعری پرداخت. امام محمد غزالی در قرن پنجم هجری از آثار قلمی او استفاده کرده است ولی در حال حاضر چیزی از آثار قلمی وی در دست نیست.بایزید در اوایل عمر خود به اقصی نقاط ایران، عراق، عربستان و شام سفر کرد و در هرجایی با دیده تیزبین خود چیزی آموخت. برخی نوشته اند که وی شاگرد امام جعفر صادق (ع) امام ششم شیعیان بوده است؛ به روایتی دوسال برای امام سقائی کرد و در دستگاه امام او را طیفورالسقاء می خواندند. تا آنکه امام جعفر صادق وی را رخصت داد که به خانه خویش باز گردد و خلق را به خدا دعوت کند. این روایت را غالب مآخذ صوفیه ذکر کرده اند. از جمله اینکه: وی مدت هفت سال از محضر امام جعفر صادق کسب دانش نموده است. گویند بعد از هفت سال روزی حضرت به بایزید فرمودند کتابی را از طاقچه اطاق بیاور، بایزید گفت طاقچه کجاست؟ حضرت فرمود در این مدت شما در این خانه طاقچه ای ندیده ای؟ جواب داد من برای دیدن خانه و طاقچه نیامده ام، بلکه جهت دیدن طاق ابروی آن قبله اولیاء آمده ام. حضرت فرمود: بایزید کار تحصیل تو تمام است باید به ولایت خود رفته و خلق را راهنمایی نموده و آنان را به راه حق دعوت نمایی. هنگام بازگشت بایزید از نزد امام جعفر صادق هنوز مادرش که پیره زنی پارسا و پرهیزکار بود، زنده بود.گروهی وفات وی را در سال 234 هجری به سن هفتاد و سه ثبت کرده، تعدادی از مورخان نــیــز سـال 234 و سال 261 ذکر کرده اند؛ کاتبان بعضی نسخه های تاریخی، وفات او را در سال 261 هجری درست تر پنداشته اند.با در نظر گرفتن تطابق تاریخی، وقایع و تلفیق قول مورخان و نویسندگان صوفیه، به طور نزدیک به یقین تولد بایزید بسطامی در سال 131 هجری و وفاتش در سال 234 هجری در 103 سالگی در بسطام اتفاق افتاده است.مقبره این عارف شهیر فاقد هرگونه تزئین است و به نظر می رسد هیچ گاه ساختمانی مشابه مقبره دیگر بزرگان روی آن بنا نشده باشد و در حقیقت بی اعتنایی به مادیات و گریز از تجمل در این آرامگاه به وضوح به چشم می آید . وارستگی و بی نیازی بایزید بسطامی حتی بعد از مرگ وی و گذشت یازده قرن, در مرقدش مشهود است .روی قبر یک سنگ مرمر قرار دارد که کلماتی از مناجات مشهور علی ابن ابی طالب (ع) برآن حک شده است. آن طور که از این سنگ بر می آید متعلق به شخصی به نام قاضی ملک می باشد که احتمال می رود حاکم قومس بوده باشد ولی اینکه چگونه از اینجا سر در آورده کسی چیزی نمی داند .اندکی درباره بناهای تاریخی بسطاممجموعه تاریخی بسطام بیش از ۱۷اثر تاریخی ملی ، منطقهای و جهانی را در خود جای داده است.تعدادی از این مجموعه بینظیر باستانی وتاریخی درحال ثبت در آثار جهانی است.مجموعه تاریخی شهر کهن بسطام پس از عبور از مقابل بقایای حصار و برج و باروی قدیمی این شهر که مربوط به عهد صفوی است در مرکز این شهر خودنمایی مینماید.بارگاه امامزاده محمد بن جعفر صادق (ع) و مقبره اوتاد عالم عرفان ، سلطان العارفان "بایزید بسطامی" دو بنای برجسته و مشهور در این مجموعه است.مسجد بایزید در ضلع جنوبی بقعه امامزاده محمد (ع) قرار دارد و دارای محراب گچبری بسیار زیبا میباشد که بر روی آن آیات قرآنی و نقوش اسلیمی نگاشته شده است.منار آجری مجموعه تاریخی بسطام در قسمت شرقی مسجد بایزید و متصل بهآن قرار دارد که طبق کتیبهای به خط کوفی در سال ۵۱۴هجری قمری ساخته شده است.از تهران به سمت شاهرود، علاوه بر جاده اصلی تهران-مشهد، راه آهن نیز مسافران را جابه جا می کند که هر روز صبح یک قطار از تهران به شاهرود و هر عصر یک قطار از شاهرود به تهران، در رفت و آمد است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 481]