تبلیغات
تبلیغات متنی
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راهاندازی کسبوکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
دلایل ممنوعیت استفاده از ظروف گیاهی در برخی کشورها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1860641551
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم! refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم!
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
![گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم!](http://www.niksalehi.com/oghat/khabar/index5365465463543654.jpeg)
حضور يك بازيگر تحصيلكرده و داراي تجارب مختلف در تئاتر اتفاقي است كه در تلويزيون كمتر ميافتد. مهدي سلطاني بازيگري است از تئاتر كه با برخي از كارگردانهاي اين حوزه تجارب ارزشمندي داشته است. او پس از سالها دوري از عالم بازيگري به علت تحصيل در خارج از كشور با بازي در سريال «در مسير زايندهرود» به دنياي بازيگري برگشت و با ايفاي نقش حاج بهزاد، شمايلي از جوانمردي و پهلواني ايراني را به تصوير كشيد. بازگشت وي به دنياي تصوير بهانه اين گفتگوست. مهدي سلطاني سروستاني با در مسير زايندهرود درخشيد. من ميدانم كه شما رزومه بلندبالايي داريد. تا به حال كجا بوديد آقاي سلطاني؟ جاي دوري نبودم. در بخش ديگري از هنرهاي نمايشي مانند تئاتر فعاليت داشتم و تدريس هم ميكنم. شما بازيگري خواندهايد؟ ليسانس من در رشته بازيگري است از دانشگاه هنرهاي زيبا. فوقليسانسم در رشته كارگرداني است از دانشگاه سينما، تئاتر و مدرك دكتري هم از دانشكده اوينيون فرانسه دارم. چه شد كه از سريال «در مسير زايندهرود» سر درآورديد؟ كدام عنصر در اين كار شما را جذب كرد؟ كارگرداني آقاي فتحي، بازيگران، عوامل يا متن آقاي نادري؟ آقاي عليرضا نادري از نويسندگان و كارگردانان خوب تئاتر است. من در حدود 6 اثر خوب ايشان بازي كردهام. آقاي فتحي هم كه براي من شناخته شده بود و وقتي از من دعوت كرد با كمال ميل پذيرفتم. وقتي وارد كار شدم بچههايي كه در آنجا كار ميكردند همگي از همكاران يا دانشجويان خودم بودند. مثل آقاي پيام فروتن كه در دانشگاه، طراحي صحنه تدريس ميكند. من وارد كار كه شدم ديدم بچهها همگي جوان و حرفهاي هستند. پس فيلمنامه را نخوانده بوديد؟ قبلا فيلمنامه را نخوانده بودم، اما آقايان فتحي و نادري پيش از كار با من صحبتهايي كرده بودند. كمي كه قضيه جديتر شد، فيلمنامه را هم خواندم و قرارداد بستم. اين پهلوان بهزاد كيست و در كل چه ميخواهد بگويد؟ اين پهلوان قبل از هر چيز انسان است و در كشور خودمان و برخي كشورهاي ديگر ميتوان اين شخصيتها را ديد، انسانهاي صلح طلبي كه اخلاقيات برايشان بيشتر از هر چيز اهميت دارد. داراي جهانبيني خاصي هستند و ديدگاه كاملتري درباره جهان دارند، مثل غلامرضا تختي. من فكر ميكنم حاجبهزاد، شتكي است از الگويي مثل جهانپهلوان تختي، البته نه با جزئيات زندگي خصوصي. نميدانم كار آقاي فتحي بوده كه شما را راهنمايي كرده به اين سمت يا متن آقاي نادري باعث اين شده يا شايد هم مهارت خود شما در ايفاي اين نقش كه موجب شده حاج بهزاد كشمكش و درگيريهاي سختي درون خودش داشته باشد. اين طور نيست؟ دقيقا همين طور است. اين، كار نويسنده و بازيگر و كارگردان به طور توامان است. همان طور كه گفتيد بهزاد مسيب فردي است درونگرا و درونريز. كشمكشهاي دروني طولاني او موجب اين بيماري قلبي براي او شده است. اين كشمكشها ناشي از چيست؟ ناشي از آن است كه درگيريهاي واقعي را درك ميكند و از اين واقعيات خسته است و همچنين عصباني از اين كه نميتواند اين واقعيات را تغيير دهد. اين عصبانيت به دليل تناقضي است كه ميان واقعيت و ديدگاه او وجود دارد؟ بله. از سويي خود واقعيت پر از تناقض است. حاجبهزاد، مناسبات غلط، درگيريهاي درون خانوادهاش و مناسبات غيراخلاقي موجود در جامعه و جامعه ورزش را ميبيند و نميتواند اينها را تغيير دهد. برخي مواقع برخي از اخلاقيات باعث ناتواني اوست. خودش در يك ديالوگ ميگويد: «جنگهاي خانوادگي از جنگهاي جهاني سختتر و پيچيدهترند. اگر در خانواده به سوي يك نفر بروي ميشوي يك طرف دعوا.» از اين كه نميتواند طرف حق را در خانواده خود بگيرد، ناراحت است. گاهي ناحق در جايگاهي قرار دارد كه بايد به خاطر احترام سكوت كرد. همه اينها باعث شده كه اين آدم دروني شود و كنش دروني چنان آشفتهاش كرده كه به قلبش فشار ميآورد. اين تناقض نيست كه آدمي سنتي و تا اين اندازه پايبند به خانواده، نسبت به قاتل برادرش با تسامح برخورد ميكند. ما اين تيپ شخصيتها را سراغ داريم كه از برادر كوچكتر در دعواهاي محله حمايت ميكنند. حالا پهلواني كه روزي در محله بهخاطر يك دعواي كوچك از مسعود دفاع كرده حالا چگونه نسبت به قاتل او تا اين حد تسامح و تساهل دارد؟ اين غيرواقعي نيست. بارها شنيدهايم كه مادري بچههايش را كشته است. اين اتفاق افتاده يا اين كه داشتهايم افرادي مانند تختي را كه در جايي ميتوانستند از ضعف طرف مقابل سوءاستفاده كنند، اما به قيمت زيان خود از اين نقطه ضعف استفاده نكردهاند. اين به جهانبيني حاج بهزاد بازميگردد. بهزاد مسيب از يك منظر غيرمادي گويي گذشته و حال و آينده را با هم ميبيند. انگار يك بار اين واقعيت را تجربه كرده و ميداند كه همه اين دعواها هياهوي بسيار براي هيچ است. همين ديدگاه موجب آرامشي توام با كشمكش در او شده است. اين هم يك تناقض است، اما وجود دارد. شما در بازي اين نقش چه تلاشهايي كرديد كه اين تناقض برجسته شود؟ ميخواهم كمي درباره فنون و مهارتهاي اين حرفه در ايفاي نقش حاجبهزاد برايم بگوييد. بخشي از اين مساله برميگردد به فيلمنامه. نويسندهاي كه رئاليستي مينويسد كاملا با تناقضهاي واقعگرايي آشناست. شخصيتهاي واقعي كاملا سفيد يا كاملا سياه نيستند. آنها گناهكاران بيتقصيرند. اين آدمها در موقعيت كه قرار ميگيرند بر حسب شرايط اجتماعي دست به عمل ميزنند و در اين عمل، شخصيت آنها هويدا ميشود. حاج بهزاد هم شخصيت واقعي است. در يك جايگاه، پدر است و در جايي رئيس كارخانه آرد. ممكن است رئيس شركت براي كارمندانش رئيس بدي باشد، اما ميتواند در خانواده پدر خوبي باشد. اينها با هم تلفيق ميشود تا يك شخصيت واقعي خلق شود. حاج بهزاد گاهي عصباني ميشود. او عارف نيست، گاهي رفتارهاي نادرست و غيرايدهآلي از خود بروز ميدهد و گاهي خشمگين ميشود. در عين حال محبت پدري هم در او هست. همه اينها در شخصيت او تناقضي را پديد ميآورد. درباره فنون بازيگري هم نميتوان بدرستي پاسخ داد. مثل اين است كه از يك نوازنده پيانو سوال كنيد كه چگونه صداي اين ساز را در ميآورد؟ بحث مفصلي است كه به تخصص بازيگري برميگردد. اضافه كردن ميزاني از سياهي به سپيدي محض و بعكس آيا در كار شما داراي تكنيكي است؟ چگونه اين كار را ميكنيد؟ بخشي از كار بازيگري اين است كه رفتارش را مطابق با پرسوناژ خلق شده تنظيم كند. بازيگري يك «نيمه علم» است. يعني بخشي از آن آگاهانه است و بخشي هم بايد ناآگاهانه اتفاق بيفتد. استانيسلاوسكي ميگويد بازيگر بايد ذهني نيمه هوشيار داشته باشد. بازيگر بايد درك كند كه به لحاظ غريزي چه كسي است و چگونه بايد باشد و در اين موقعيت چه عكسالعملي بايد نشان دهد. بازيگر گاهي براي رسيدن به نقش از غريزه كمك ميگيرد و از عقل استفاده ميكند. غريزه نياز به هوشياري ندارد، اما كنترل غريزه نيازمند هوشياري است. از اين جهت است كه من ميگويم بازيگري نيازمند يك ذهن غيرهوشيار است. در بازيگري غريزه و انديشه در كنار همديگر قرار ميگيرند نه به جاي همديگر. اين مهارت رسيدن به نقش است. شما در اين مسير از آن «اگر جادويي» استلا آدلر و لي استراسبرگ هم در ايفاي نقش استفاده ميكنيد يا ميكوشيد ميان خودتان و نقش، نوعي فاصله ايجاد كنيد؟ بستگي دارد به ژانر و كاري كه در آن بازي ميكنم. گاهي سبك يك كار ميطلبد كه بازيگر بين خود و نقش فاصله ايجاد كند. مثل كارهاي ايپيك و... گاهي نيز بايد همذات پنداري ميان نقش و تماشاگر به وجود بيايد. هر ژانر و هر سبكي از بازيگري نوعي از فنون را ميطلبد. در اين نوع سريالها ما از سبك واقعگرايي استفاده ميكنيم. هر شخصيتي بايد طوري عمل كند كه توهمي از واقعيت را به وجود بياورد. رسيدن به نقش گاهي به وسيله غريزه صورت ميگيرد و بازيگر چنان خود را رها ميكند كه نقش به طور طبيعي درگير هيجانات او شود. بخش دوم، اما ارائه است. بازيگر به وسيله تكنيك آنچه را كه به وسيله غريزه در يافته، پالايش ميكند و به آن جهت ميدهد. آنگاه نقش را به شكلي جذاب و موثر ارائه ميدهد. در بخش ارائه، همه كارها تكنيكي است. يعني اندام و صدا را به گونهاي كنترل ميكنيم كه مطابق با شخصيتي باشد كه آن را ارائه ميكنيم. در شخصيت بهزاد مسيب نوعي خشونت هم هست؟ بله. فكر ميكنم باشد. خشونت توام با استبداد؟ شايد بهتر است اسم آن را استبداد نگذاريم. اقتدار بهتر است؟ شما اين اسم را ميگذاريد؟ خشونت 2 وجه دارد؛ منفي و مثبت. خشونت منفي يعني آن كه انسان قادر به كنترل احساساتش نباشد و از پذيرش حرف حساب طفره برود و از قدرت بدني خود، خشونتي را به وجود آورد. اما نوعي خشونت هم وجود دارد كه ميتوان نام آن را صلابت گذاشت يا به تعبيري كمي مثبتتر، اقتدار. فكر ميكنم در هر كدام از ما مقداري اقتدار و صلابت وجود دارد. در بهزاد شايد اين ويژگي كمي پررنگ تر است. بخشي از ويژگي انسانها به شرايط فرض شده اجتماعي برميگردد. شرايط فرهنگي و جغرافيايي بههرحال در شكلگيري شخصيت موثر هستند. در توصيف ويژگيهاي بهزاد مسيب شايد خشن بودن آخرين ويژگيها باشد. شما سالها در تئاتر زحمت كشيديد، اما زماني نامتان بر سر زبانها افتاد كه به تلويزيون آمديد. از اين ماجرا دلگير نيستيد؟ دلگير که قطعا نيستم. طبيعي است که وقتي بازيگري در تئاتر با تماشاگران محدود کار ميکند با زماني که در رسانهاي مانند تلويزيون با مخاطبان ميليوني کار ميکند، متفاوت است. کار در رسانه باعث شهرت ميشود. ممکن است شما در تئاتر بهتر کار کنيد؛ يعني کيفيت کار بازيگر در تلويزيون شايد کمتر شود اما شهرت او بيشتر خواهد شد. سوال کليشهاي: تئاتر را بيشتر دوست داريد يا تلويزيون را؟ از يک مدرس بازيگري سوال ميکنم. به نظرم جدا کردن اين دو آن هم به شکل جانبدارانه منطقي نيست. اما واقعيت آن است که اين دو با هم تفاوتهاي آشکاري دارند. بله. اما من يک سريال خوب را به يک تئاتر بد ترجيح ميدهم. يا يک فيلم سينمايي خوب را به يک تئاتر بد ترجيح ميدهم. اگر هر کدام از آنها از فيلتر هنر بگذرند، ارزشمند است. بين يک تئاتر خوب و يک سريال خوب کدام را ترجيح ميدهيد؟ کار من بيشتر تئاتر بوده و حرفهايي که ميتوان در تئاتر گفت در تلويزيون يا سينما نميتوان بيان کرد. احساس انسان در تئاتر زودتر پرواز ميکند و آزادانهتر. در تئاتر زندگي بيشتر جريان دارد تا در ديگر مديومها. براي من به همين دليل اين قسمت لذتبخشتر است. تئاتر البته يک هنر انديشهاي است و در بسياري مواقع، کيفيت کار را ميتوان در تئاتر بالاتر از ديگر رسانهها ديد. بسيار اتفاق افتاده بازيگراني که با يک اثر خوب درخشيدهاند. معمولا در ديگر نقشهايي که بعدها ايفا کردهاند تصور عمومي اين بوده که گويي همان نقش نخستين را تکرار ميکنند. در همين لحظه در ذهن من و شما نامهاي بزرگي از بازيگران حرفهاي هست که در تمام عمر خود متهم به تکرار نقشي بودند که در يک اثر برجسته ايفا کردهاند. شما نگران اين نيستيد که در آينده به شما گفته شود حاج بهزاد مسيب را تکرار ميکنيد؟ چرا. نگران هستم. قطعا پيشنهادهايي که از اين به بعد خواهد شد، نقشهايي است که به بهزاد مسيب نزديک باشد، چراکه بسياري کارگردانها به دنبال اين نيستند تا ويژگيهاي ديگر بازيگر را کشف کنند. ريسک نميکنند و کار آماده را تکرار ميکنند. سعي من بر اين است نقشهايي را انتخاب کنم که در حد توان من باشد و ديگر اينکه باعث نشود دوباره حاج بهزاد مسيب را تکرار کنم. شما سالها در حوزه بازيگري کار کردهايد و زحمت کشيدهايد. اما واقعيت آن است که در يک سريال نام مهدي سلطاني درخشيده است. از شما ميخواهم به عنوان بازيگري که در حال طي کردن پلههاي شهرت است چند کلمه با کساني سخن بگويد که طرفدار او محسوب ميشوند. در ابتداي دوران شهرت بيشترتان، چند کلمهاي با سينما و تلويزيون و تماشاگران صحبت کنيد. من البته از ابراز لطفي که دارند، سپاسگزارم. اما دوست دارم يک چيز را بگويم. وظيفه ما بازيگران درست و خوب عمل کردن است. اگر بعضي خوب عمل نميکنند وظيفهشان را درست انجام نميدهند. چه عاملي باعث ميشود که بازيگران وظيفه خود را بدرستي انجام دهند؟ به نظر من توقع بينندگان و تماشاگران تئاتر و تلويزيون و سينما از بازيگران است، هرچه توقع آنها نسبت به ما بالاتر باشد و هر بازي و هر نوع ايفاي نقش را نبينند و نپذيرند ما بازيگران هم تلاش ميکنيم براي برآورده کردن توقع مردم به حداقل وظايفمان در اين حوزه عمل کنيم. اين امري است که به عهده تماشاگر است. مهدي نياكي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]
صفحات پیشنهادی
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم!
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم!-حضور يك بازيگر تحصيلكرده و داراي تجارب مختلف در تئاتر اتفاقي است كه در تلويزيون كمتر ميافتد.
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم!-حضور يك بازيگر تحصيلكرده و داراي تجارب مختلف در تئاتر اتفاقي است كه در تلويزيون كمتر ميافتد.
گفتوگو با مهدی سلطانی، بازیگر نقش بهزاد مصیب در سریال ...
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم! ... خارج از كشور با بازي در سريال «در مسير زايندهرود» به دنياي بازيگري برگشت و با ايفاي نقش حاج بهزاد، ...
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم! ... خارج از كشور با بازي در سريال «در مسير زايندهرود» به دنياي بازيگري برگشت و با ايفاي نقش حاج بهزاد، ...
در «بازگشت» به دنبال بازيگر نقش جهان هستم
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم! بازگشت وي به دنياي تصوير بهانه اين گفتگوست. ... داراي جهانبيني خاصي هستند و ديدگاه كاملتري درباره ...
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم! بازگشت وي به دنياي تصوير بهانه اين گفتگوست. ... داراي جهانبيني خاصي هستند و ديدگاه كاملتري درباره ...
آینده پنداری از نوع سینمایی
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم! فوقليسانسم در رشته كارگرداني است از دانشگاه سينما، تئاتر و مدرك دكتري هم از دانشكده اوينيون فرانسه دارم ...
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم! فوقليسانسم در رشته كارگرداني است از دانشگاه سينما، تئاتر و مدرك دكتري هم از دانشكده اوينيون فرانسه دارم ...
توقع ما از دانشجویان رشتههای هنری چیست؟
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم! ليسانس من در رشته بازيگري است از دانشگاه هنرهاي زيبا. ... وقتي وارد كار شدم بچههايي كه در آنجا كار ميكردند ...
گفتگو با مهدي سلطاني:نگران تكرار حاج بهزاد مسيب هستم! ليسانس من در رشته بازيگري است از دانشگاه هنرهاي زيبا. ... وقتي وارد كار شدم بچههايي كه در آنجا كار ميكردند ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها