واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: معلم ، آسمان من است جام جم آنلاين: هرچند اين روزها بحث مطالبات فرهنگيان، ارزشيابي عملكرد و ارتقاي شغلي آنان، استخدام معلمان حقالتدريسي و بيمهري به آموزگاران قراردادي و بالاخره بدهي آموزش و پرورش به اين قشر در پرداخت معوقات، در صدر اخبار قرار دارد، اما روز معلم ميتواند روزي براي توجه به كارآمدي معلمان باشد، آن چيزي كه در لابهلاي سوءمديريتها و كسري بودجه به فراموشي سپرده شده است. زنگ خانه كه به صدا درآمد، الهه پيكر رنجورش را از تخت بالا كشيد و با صدايي ضعيف كه رگههاي اميد در آن بود، گفت: در را باز كنيد، خانم بهراميه... خانم بهرامي، دبير عربي يك مدرسه راهنمايي دخترانه در شرق تهران است كه هر روز براي ديدن الهه ميآمد، مادر الهه ميگويد: خانم بهرامي تنها كسي بود كه الهه بعد از شيميدرماني بدون كلاه و پوشاندن سر او را ميديد. خانم بهرامي با تمام خستگي ميخنديد و حرف ميزد از آنچه در مدرسه گذشته، از دوستان الهه و ... شايد تنها خدا ميداند كه وقتي پا را از خانه الهه بيرون ميگذاشت، پهناي صورتش از اشك پر ميشد. اين را مادر الهه ميگويد، خانم بهرامي 40 ساله، سالهاست كه در مدارس دخترانه، عربي تدريس ميكند، اما در كنار آن براي دانشآموزانش مادر است. حتي بعد از فوت الهه، خانم بهرامي براي خانواده او نقش مادر دوم را بازي ميكند، او را هيچكس نميشناسد، او يكي از همان آسمانيهاست. اما در همان شهر خانم كرمي دبير زبان انگليسي است، سپيده زبان را خوب ميداند او شاگرد اول كلاس است، شوق دانستن او را واداشته كه از معلمش پيشي بگيرد، همان چيزي كه خانم كرمي آن را بر نميتابد. وقتي سپيده نوجوان پاسخ سوالي را كه معلم نميداند، ميگويد، آنچه در انتظار اوست خشم معلم است؛ او اما يكي از زمينيهاست. شايد تكراري باشد اگر بگوييم رفتار فردي و اجتماعي معلم نسبت به دارندگان ساير مشاغل تاثير بيشتري بر جامعه دارد، شايد تكراري باشد اگر بگوييم معلمان فرهنگسازند و سكان حركت جامعه را به سوي كمال در دست دارند. اما در روز معلم تكراري نيست اگر اين بار به جاي اتهام به آموزش و پرورش يا دانشآموزان در حفظ و پاسداشت شأن معلمان، از درون به نقد جايگاه اين قشر البته به نقل از خودشان بپردازيم. يكسان نبودن قول و عمل اگر دانشآموز بفهمد معلم به آنچه ميگويد عمل نميكند، محال است او را بپذيرد و اعتماد كند. كبيري دبير تاريخ منطقه 4 است، او ميگويد: متاسفانه هستند همكاراني كه بچهها را به نظم و ادب، احترام به بزرگتر، قناعت، راستي و راستگويي و ... توصيه ميكنند ولي خود به آنها پايبند نيستند. اين معلم چنين وضعي را كاملا طبيعي ميداند و ميگويد: فرهنگيان را نميتوان تافته جدابافته از جامعه دانست، آنها هم خطا ميكنند؛ اما به نظر من خطاي آنان بسيار كمتر از ساير قشرهاست، چرا كه تنها تعداد كمي از همكاران من از شأن و تاثيرگذاري خود بياطلاع هستند. عدم تساهل و تحمل معلمان غالبا دانشآموزان را به رعايت اصول اخلاقي فرا ميخوانند، اما در برخي موارد پذيرش افكار مخالف بويژه از سوي دانشآموزان برايشان ناگوار است. بخصوص در مواردي كه دانشآموز از معلم ميگذرد و دانستههايش بيش از اوست. فراهاني رياضيات تدريس ميكنند، دبير منطقه 3 با 20 سال سابقه كار كه اين ويژگي بعضي از معلمان را مورد نكوهش قرار ميدهد، ميگويد: «در رياضيات بارها پيش آمده كه جواب يك معادله چندمجهولي برايم دشوار بوده ولي دانشآموزم آن را حل كرده است. اين تصور كه دانشآموزان چيزي نميدانند و من به همهچيز آگاهم، يك آفت است.» به عقيده وي، مطيع بودن دانشآموز در برابر معلم به معناي اين نيست هرچه بگوييم بپذيرند، من از دانشآموزانم چيزهاي زيادي آموختهام. فراهاني توضيح ميدهد كه تدريس يك رابطه دوجانبه است و دانشآموز و معلم از هم جدا نيستند. مثلا پرخاشگري معلم در كلاس، زهر چشم گرفتن از دانشآموز، سردي و خشونت و ترس از باز شدن روي بچهها به معلم و ... از يك طرف كارآيي معلم را پايين ميآورد و از طرف ديگر، بر سطح يادگيري اثر ميگذارد چون اين موارد، ارتباط دوسويه و متقابل را در تدريس خدشهدار ميكند. روش تدريس، باري به هر جهت هرچند گفته ميشود دورههاي آموزش ضمن خدمت در افزايش مهارت معلمان در بهكارگيري شيوههاي جديد آموزشي موثر است، اما از نظر برخي فرهنگيان استفاده از اين شيوهها، هنوز معمول نيست، چرا كه هنوز بسياري از معلمان در رشتههايي به غير از رشته تخصصياشان تدريس ميكنند و اين امر بر كارآييشان موثر است. اين بار از فارغالتحصيل كارشناسي جغرافيا پرسيديم كه همزمان تاريخ و علوم اجتماعي هم تدريس ميكند، او ميگويد: در تدريس جغرافي مشكلي ندارم ولي براي تدريس تاريخ مجبورم كتابهاي ديگري بخوانم كه بسيار وقتگير است. او كه ترجيح ميدهد، نامش را نگويد؛ اضافه ميكند: براي ارزشيابي هم كه شده مجبورم ابتكار عمل داشته باشم ولي فكر ميكنم از بهكارگيري شيوه تدريس جديد در تاريخ و علوم اجتماعي ناتوانم و بچهها در بسياري موارد، اطلاعات بيشتري دارند. او درباره تجربه شخصياش مثال ميزند كه يك روز در تعريف جزئيات دو جنگ در 2 برهه تاريخي اشتباه كرده، و يكي از دانشآموزان كه پدرش استاد تاريخ است، به او اعتراض كرده است. ميگويد براي من تجربه بدي بود، از آن زمان سعي كردم وقت بيشتري صرف مطالعه كنم. ارتباط همسان با تمام دانشآموزان يكي از معلمان بازنشسته مقطع ابتدايي تاكيد ميكند: اگر در دوره دبيرستان معلم با تمام بچهها به يك شكل برخورد كند، فكر ميكنم مشكلي پيش نميآيد، اما در دوره ابتدايي معلم بايد همه بچهها را با ويژگيهاي خاصشان بشناسد و نوع برخوردش با آنها متفاوت باشد. خانم كماليزاده كه حالا شاگردانش به جاي او تدريس ميكنند، ميگويد: بعضي از بچهها لكنت زبان دارند، برخيها ترسوترند، عدهاي هم حساساند و زود زير گريه ميزنند، گاهي بچهها حسودند و بعضيها فقط براي نمره درس ميخوانند، گروهي هم هستند كه مطالب درسي را دير ميگيرند، خلاصه معلم بايد كل بچهها را بشناسد و نميتواند با همه آنها يك جور برخورد كند. او درباره اعمال تبعيض در برخي كلاسها و مدارس ميگويد: «به نظر من الان تبعيض بيشتر شده كه اين هم به برخورد نامناسب والدين مربوط است وقتي آنها به هر مناسبتي براي معلم هديههاي گرانقيمت ميخرند، ممكن است برخي همكاران نسبت به سختگيري و برخورد نادرست، متمايل شوند، البته به نظر من تعداد اين معلمان زياد نيست.» كلاس خصوصي، بيزينس جديد همانطور كه نميتوانيم انكار كنيم كه به هر حال بعضي معلمان به تنبيه بدني اعتقاد دارند و اعمال خشونت را در شرايطي كه همه درها بسته ميشود، ضروري ميدانند، نميتوان از خاطرات بعضي دانشآموزان گذشت. اين خاطرات از وجود معلماني هرچند اندك حكايت ميكند كه بخصوص در دوره متوسطه حاضرند با دريافت مبالغي، مباحث درسي را به صورت خصوصي تدريس كنند و البته دانشآموزان را نيز در اين زمينه تشويق ميكنند. فراهاني، دبير رياضيات در اين باره ميگويد: من مطمئنم تعداد اين معلمان زياد نيست اما حتي اگر در كلاس معلم به چند نفر تدريس خصوصي را پيشنهاد كند، اين شبهه ايجاد ميشود كه او براي گرفتن پول بيشتر انگيزهاي به تدريس همان درس در كلاس ندارد و در اين ميان بچههايي كه پول ندارند، بيشتر آسيب ميبينند. روز معلم اگرچه روز تقدير از معلمان و پاسداشت شأن آنهاست، اما در كنار توجه به مطالبات مادي و حقوقي آنان، بازبيني دروني جامعه فرهنگيان و توجه به نقاط عطف رفتاري و فرهنگي اين قشر در ارتقاي جايگاهشان بخصوص در جمع دانشآموزان موثر خواهد بود. ضرورت حل مشكل معيشتي معلمان وزير آموزش و پرورش گفت: در آموزش و پرورش، فعاليتهاي مختلفي براي نيل به آينده مطلوب و حل مسائل روزمره در حال بررسي است؛ هرچند گاهي مسائل روزمره نميگذارد به مسائل مطلوب برسيم. به گزارش ايسنا، عليرضا علياحمدي در جمع مديران مناطق و معلمان نمونه استان فارس، از برگزاري همايشي براي بررسي اسناد تحول بنيادين توسط نخبگان كشور در اواخر ارديبهشت خبر داد و گفت: از همه صاحبنظران و نظرات سازنده آنان درباره اسناد تحول بنيادين استقبال ميكنيم، تا سند را به جايگاه مطلوب برسانيم. وزير آموزش و پرورش اظهار كرد: سند 17 ساله آموزش و پرورش و چشمانداز 1404 آموزش در حال بررسي بوده و پيشنويس آن نيز تهيه شده است.وي ادامه داد: تحول بايد در بدنه آموزش و پرورش آغاز شود و بدنه وزارت و ادارات تابعه بايد پيشقراولان نهضت تحول بنيادين آموزش و پرورش باشد. وي در ادامه به مقايسه منزلت معلم در عصر كنوني و عصر قديم اشاره كرد و گفت: معلمان از زمان قديم همهكاره و موثر در امور آباديها، روستاها و شهرها بودند؛ ولي امروز اين گونه نيست. علياحمدي بر اين باور است كه معلمان رقيب پيدا كردهاند و رقبايشان كساني هستند كه جذاب بوده و ميلي به ارزشها ندارند و اين رقبا، چيزي جز رسانهها و اينترنت نيستند.وزير آموزش و پرورش در ادامه گفت: قطعا مسائل معيشتي در تغيير منزلت معلم موثر بوده و اگر معلم از اين لحاظ مشكل نداشته باشد، مطمئنا منزلت بهتري در جامعه پيدا خواهد كرد. وي همچنين درباره برنامههاي كوتاه و بلندمدت وزارت آموزش و پرورش گفت: در زمينه برنامههاي كوتاهمدت معتقديم كه بايد با يك نگاه راهبردي به مسائل نگاه كرد تا مسائل روزمره، مدام وقت ما را نگيرد. كتايون مصري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 496]