تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):توبه زيباست، ولى از جوان زيباتر .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803907248




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دُرّ غلتان سپاه پاسداران


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: دُرّ غلتان سپاه پاسداران


‏«اين فرمانده شجاع و متدين و غيور از يادگارهاي ارزشمند دوران دفاع مقدس و در شمار برجستگان آن حماسه بي‌نظير بود. تدبير و قدرت فرماندهي او در طول جنگ هشت‌ساله كارهاي بزرگي انجام داده و او بارها تا مرز شهادت پيش رفته بود. آرزوي جان باختن در راه خدا در دل او شعله مي‌كشيد و او با اين شوق و تمنا در كارهاي بزرگ پيش قدم مي‌گشت.

اكنون او به آرزوي خود رسيده و خدا را در حين انجام دادن خدمت ملاقات كرده است».

مقام معظم رهبري ‏

فرازي از وصيتنامه:

خداوندا فقط مي‌خواهم شهيد شوم، شهيد در راه تو، خدايا مرا بپذير و در جمع شهدا قرار بده. راستي چه بگويم، سينه‌ام از دوري دوستان سفركرده ازدرد، ديگر تحمل ندارد. خداوندا تورا به خون شهداي عزيز و همه بندگان خوبت قسم مي‌دهم، شهادت را درهمين دوران نصيبم بفرمائيد و توفيقم بده هر چه زودتر به دوستان شهيدم برسم، انشاالله.

‏ احمد در دوم مرداد 1338 در نجف‌آباد اصفهان متولد شد. در سال پنجاه و هشت موفق به اخذ ديپلم ماشين آلات كشاورزي از هنرستان دكتر شريعتي گرديد.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي به اتفاق شهيد محمد منتظري، شهيد غلامرضا صالحي و شهيد غلامرضا يزداني در دي ماه سال 58 راهي سوريه شد. او تصميم داشت همراه با گروه‌هاي فلسطيني آموزش‌هاي چريكي را در كنار سازمان‌هاي فعال و مبارز فلسطيني فرا گيرد و وارد مبارزه عليه رژيم صهيونيستي شود. اما حوادث كردستان در حالي او را مجبور به بازگشت به كشور كرد كه وي كوله‌باري از تجربة جنگ‌هاي چريكي و مبارزه عليه رژيم شاه را باخود داشت. حوادث كردستان او را بيقرار كرده بود، لذا بلافاصله براي ياري رساندن به مردم كردستان و مبارزه عليه ضد انقلاب وارد كردستان شد و در كنار سرلشگر رحيم صفوي، شهيد حسين خرازي، شهيد همت، متوسليان و ديگر برادران سپاه، موفق به شكست ضد انقلاب و بازگرداندن امنيت به كردستان شد. احمد با توجه به تجربه ارزشمند خود، نقش ارزنده‌اي در پاكسازي كردستان و ضد انقلاب داشت.

در سال 59 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در آمد و با شروع تجاوز دشمن به‌رغم مجروحيتي كه در يكي از جنگ‌هايي كه با ضد انقلاب در كردستان داشت و هنوز با عصا راه مي‌رفت، به همراه گروه شهيد غلامرضا محمدي به پادگان گلف اهواز رفت تا در نصاره، نقطه‌اي نزديك آبادان به دوستانش بپيوندد.

تجربيات آموزش چريكي در پادگان حموريه سوريه و در جنگ كردستان برايش خيلي ارزشمند بود و در جبهه جديد جنگ يعني در محور فارسياد و دارخوين به كمكش آمد و از همه آن توانمندي‌ها استفاده كرد و به سرعت مورد توجه قرار گرفت. نيروهاي مردمي به صورت خودكار فرماندهي او را پذيرفتند و احمد اولين دوره فرماندهي بر نيروهاي مردمي را درجبهه فارسياد تجربه كرد و هر روز بر علاقه رزمندگان به او افزوده مي‌شد. ابتكارات و اقدامات او روز به روز از جبهه فارسياد فراتر مي‌رفت و خبرها به مركز فرماندهي گلف رسيد. ‏

جبهه فياضيه

احمد و جبهه فارسياد تبديل به يك موضوع مورد توجه در تمامي جنگ شد و اقدام‌هاي چريكي او به همراه گروه كوچك چند ده نفره، جبهه فياضيه را براي دشمن تبديل به يك كابوس كرد و فياضيه در كنار جبهه دارخوين به فرماندهي حسين خرازي زبانزد تمامي جبهه‌ها شد. احمد تا پايان مرداد ماه همان سال، قبل از عمليات ثامن‌الائمه(ع) نيروهاي مستقر در فياضيه را به سه گردان رسانيد و با آمادگي كامل در پنجم مهرماه سال 60 به دشمن حمله سختي كرد و با تدبيري كه برخاسته از شجاعت او بود با دور زدن دشمن موفق شد حصر آبادان را بشكند و به هدف خود دست يابد. ‏

وي همچنين توانست با غنايم فراواني كه از دشمن به دست آورد مقدمات تشكيل تيپ 8 نجف اشرف را فراهم كند. بعد از اتمام موفقيت‌آميز عمليات ثامن الائمه(ع)، در اجراي عمليات طريق‌القدس هم نقش‌آفريني كرد.

فتح‌المبين

‏ در سوم آذر ماه 1360 با استفاده از دوستان همرزم خود و امكانات بدست آمده از دشمن، در 22سالگي يك تيپ قدرتمند را به نام تيپ 8 نجف اشرف تشكيل داد و با استقرار در شهر شوش يكي از مهمترين محورهاي عملياتي را عهده‌دار شد و مقدمات مهمترين عمليات جنگ كه بعدها توسط امام(ره) فتح‌المبين نام گرفت را فراهم كرد.

در ساعت دوازده اولين نيمه شب 1360 از طريق ارتفاعات برغازه به دشمن حمله شديد و غافلگيركننده‌اي كرد و در حالي كه در تمامي جبهه‌ها دشمن به شدت مقاومت مي‌كرد و عمليات با بن‌بست مواجه شده بود و پاتك‌هاي شديد دشمن براي بازپس‌گيري مناطق از دست رفته ادامه داشت، با دورزدن تمامي جبهه (كه شگرد خاص او بود) و راهكاري بي‌نظير از طريق تنگه رقابيه و ورود به عقبه جبهه دشمن آخرين ضربات خود را وارد و دشمن را در جبهه‌اي به وسعت سه هزار و پانصد كيلومتر مربع وادار به شكست كرد و بعد از آن نام احمد آوازة جبهه خودي و دشمن شد. ‏

فاتح خرمشهر

يك هفته بعد از عمليات فتح‌المبين، او بدون وقفه و استراحت وارد دارخوين شد و مقدمات عمليات آزادسازي خرمشهركه بيت‌المقدس نام گرفت را فراهم كرد. او يكي از طولاني‌ترين و سخت‌ترين محورها را عهده‌دار شد و چهار روز پس از عمليات فتح‌المبين در نيمه‌هاي شب در حالي كه دشمن در خواب عميق فرو رفته بود، به آرامي از رودخانه پرخروش كارون عبور كرد و بانفوذ به عمق بيست كيلومتري خط دشمن خود را به جاده استراتژيك اهواز- خرمشهر رساند. در حالي كه هنوز واحدهاي دشمن در خطوط اوليه و در نزديك رودخانه كارون بودند در كنار جاده جنگ تن به تن رخ داد. فرماندهان دشمن كه متحير از اين پيشروي بودند، در حالي كه صدام و جوخه‌هاي اعدام پشت آنها ايستاده بود بارها به نيروهاي احمد حمله كردند، اما تمامي اين تلاش‌ها ناكام ماند و او با تثبيت جاده آسفالت حملات بعدي خود را به سمت خرمشهر آغاز كرد، در حـــالي كه خود و ديگر همرزمانش به شدت زخمي بودند.‏

او در شرايطي بسيار سخت و نابرابر با دشمن با قبول يكي از به يادماندني‌ترين تصميمات در حالي كه همه از آزادي شهر خرمشهر نااميد بودند، به صورت استشهادي به اتفاق شهيد خرازي (فرمانده نامدار لشگر 14 امام حسين(ع)) به انبوه دشمن در خرمشهر حمله كرد و با تدبير تاكتيكي خود، شهر خرمشهر را باهزاران نفر از نيروهاي دشمن به محاصره خود در آورد و لحظاتي بعد بيش از 15 هزار نفر از نيروهاي دشمن با زير پوش‌هاي سفيد خود را تسليم او كردند و صداي بانگ الله اكبر در شهر خرمشهر طنين‌افكن شد؛ اما هرگز كسي ندانست كه احمد به همراه حسين فاتح اصلي خرمشهر بود و او هيچگاه حاضر نشد از اين حماسه چيزي بگويد. حال او از هر عمليات زخمي به يادگار داشت و در طول هشت سال جنگ او كه حالا واحد خود را از تيپ به لشگر و سپاه ارتقاء داده بود و جنگ‌هاي مهمي مانند رمضان، محرم، والفجر(1، 2، 4، 8) و همه عملياتي كه به نام كربلا نام گرفت (كربلاي 2، 3، 4، 5، 6) شركت جست و در همه اين عمليات نام احمد آرامش‌بخش جمع فرماندهان و لشگر و لنگرگاه طوفان‌هاي جنگ بود و عدم حضور او به عنوان يك خلاء در صحنه عمليات حس مي‌شد.

غم فراق آقا مهدي

او در عمليات خيبر و بدر به اتفاق رفيق شفيق خود مهدي باكري فرمانده قهرمان لشگر 31 عاشورا كه به شدت به او عشق مي‌ورزيد، يكي از متهورانه‌ترين صحنه‌هاي جنگ را كه به فيلم‌هاي جنگي شباهت داشت، به نمايش گذاشت و در نيمه‌هاي شب با هلي برد به روي جزاير مجنون در عمق هور العظيم كه خود و شهيد باكري در اولين فرود در آن شركت داشتند در طول يك شب دو جزيره بسيار مهم نفتي يعني جزيره مجنون شمالي و جنوبي را از تصرف دشمن خارج و از آن عبور كرده

و در شمال شرق بصره ضربات سنگيني به دشمن وارد كردند.‏

‏در همين عمليات، يكي از انگشتان احمد بر اثر اصابت تركش قطع شد.او با وجود درد شديد براي جلوگيري از عفونت، محل زخم انگشت را در آب و نمكي كه از سنگر عراقي‌ها آورده بودند، قرار مي‌داد، ولي حاضر به ترك جبهه نبود.

در عمليات بدر كه مانند همين عمليات بود او و دوست شهيدش باكري به دشمن تاختند و با عبور از رودخانه خروشان دجله جاده استراتژيك بصره ـ العماره را قطع كردند؛ اما در اين حين مهدي آهنگ رفتن كرد و با شهادتش احمد را در حسرتي جان سوز فرو برد. دشمن در حال پيشروي بود و هرلحظه نزديك ترمي شد. به او اصرار كردند كه به عقب برگردد، ولي احمد حاضر نبود دوست صميمي خود را كه حالا پيكر مطهر او در دست دشمن بود، تنها بگذارد.

ناچار با دلي مالامال از درد دوري و جدايي به عقب برگشت، ولي از شدت دوري مهدي مريض شد و مدتي در سنگر در بستر بيماري افتاد. خروش و شدت عمل او در جنگ و عدم فرصت به دشمن در تاريكي‌هاي شب و صحنه نبرد در كنار اين روح لطيف همه را متعجب مي‌ساخت.‏

در تمناي شهادت

عمليات والفجر 8 به موفقيت چشمگيري رسيد و احمد از امتحاني ديگر سر بلند بيرون آمد. احمد در اين عمليات شيميايي مي‌شود. حاج احمد در نزديك‌ترين مناطق به خطوط دشمن حمام آب گرم براي رزمنده‌ها فراهم مي‌كرد.بهترين غذا را در خط مقدم خطوط فرماندهي اش براي رزمندگان لشگر تهيه مي‌ديد. تئوري‌اش اين بود: چلوكباب در خط مقدم و عدس پلو در عقب جبهه. در لشگر او نظم حرف اول را مي‌زد به‌گونه‌اي كه بارها سپهبد شهيد صياد شيرازي بارها نظم و نگهداري تجهيزات را در لشگر 8 نجف بي‌نظير و به عنوان الگو مطرح مي‌كرد.

‏بيست و پنجم اسفندماه 66 لشگر 8 نجف بار ديگر به فرماندهي احمد كاظمي در عمليات والفجر 10 در محور دربنديخان حلبچه با تمامي توان شركت كرد و با موفقيت به تمامي اهداف نائل آمد. او كه مسئول تصرف شهر حلبچه بود، براي حفظ جان مردم و براي رعايت حال زنان و كودكان دستور داد هيچ كس حق ورود به شهر حلبچه را ندارد و عمليات را پيگيري كرد و به غايت رساند.

روزهاي جنگ به سرعت مي‌گذشت و احمد غمگين از اين بود كه چرا از كاروان دوستان شهيد خود عقب مانده است، اما او راهي جز پذيرش تقدير الهي نداشت.‏

عمليات كربلاي 8 و تحركات دشمن مجدداً شرايط سختي را به وجود آورده و دشمن دست به تحركاتي در مناطق جنوب و غرب زد، وضعيت نابه‌ساماني بود، فرماندهان جنگ عمليات بيت المقدس 7 را در سال 67 برنامه‌ريزي كردند. محور شلمچه بار ديگر با احمد كاظمي دست بيعت داد و ياد و خاطره شهدا را لحظه به لحظه از جلو چشمانش مي‌گذراند. او منتظر بود كه در لحظات پاياني جنگ به دوستانش برسد، اما اين‌گونه نشد و تقدير چيز ديگري بود..

‏ فرمانده هميشه پيروز

هيچ عملياتي نيست كه در طول جنگ اتفاق افتاده باشد و احمد كاظمي در آن پيروز نشده نباشد. او هميشه نقشش را به بهترين شكل انجام مي‌داد. حتي در عمليات رمضان كه عمليات ناموفقي بود، حاج احمد تنها فرمانده اي بود كه در شرق بصره تا نهركتيبان جلو رفت و قلب دشمن را شكافت، ولي به علت عدم پيشروي در مناطق ديگر به منطقه قبلي بازگشت. كمترين تلفات در عمليات در لشگر 8 نجف بود. براي تأمين امنيت جاني رزمندگان دغدغه فراوان داشت. بدون تحليل جزء به جزء اهداف و نتايج عمليات وارد عمل نمي‌شد. بهترين راهكار عملي و تاكتيكي در صحنه رزم را در دشوار‌ترين شرايط طراحي و اجرا مي‌كرد.‏سردار احمد سوداگر در خاطرات خود در كتاب «جاده‌هاي سربي» مي‌نويسد: كاري كه احمد كاظمي در والفجر 8 كرد، خارج از توان يك انسان معمولي است.‏محسن رضايي فرمانده وقت سپاه مي‌گويد: ما در حقيقت چهار لشگر داشتيم كه وقتي هرجا وارد مي‌شدند، هيچ خطي مقابلشان قدرت مقاومت نداشت، حاج همت و لشگر 27 محمد رسول‌اله (ص)، حسين خرازي و لشگر 14 امام حسين(ع)، مهدي باكري و لشگر 31 عاشورا، احمد كاظمي و لشگر 8 نجف كه در هر كجا وارد مي‌شدند بدون استثنا با موفقيت همراه بود. دو نفر از فرماندهان عراقي كه اسير شده بودند مي‌گفتند وقتي اسم احمد كاظمي،حسين خرازي و مهدي باكري مي‌آمد ما بر انداممان لرزه مي‌افتاد و دعا مي‌كرديم روبروي اين لشگرها نباشيم چون مطمئن بوديم اينها مي‌آمدند و مي‌زدند و هيچ كس جلو دارشان نبود. احمد مرد پر قدرتي بود، با اراده بود، فرد طراحي بود, تاكتيك را خوب مي‌فهميد. من هر وقت دلتنگ شهدا مي‌شدم احمد را صدا مي‌زدم و با نگاه به صورت او انگار همه شهدا را يكجا با هم مي‌ديدم. وقتي شهيد شد انگار تمام ياران شهيدم را يكجا از دست دادم.‏‏سرلشگر رحيم صفوي هم در همين زمينه مي‌گويد: كوه‌هاي سر به فلك كشيده و پر از برف كردستان و دشتهاي سوزان خوزستان شهيد كاظمي را مي‌شناسند. در فتح و آزادي بستان محور بود. در فتح‌المبين جبهه رقابيه را ايشان شكافت و بزرگترين پيروزي را آفريد.در همه عمليات‌ به عنوان فرمانده‌اي بود كه با نبوغ و خلاقيت دشمن را به زمين مي‌كشاند. هيچ جبهه‌اي در طول 8 سال دفاع مقدس نبود كه در مقابل لشگر هشت نجف تاب استقامت بياورد. يكي از فرماندهان فتح فاو شهيد كاظمي بود. نيروهاي دشمن دررمضان و در كربلاي 5 ديدند كه با سكينه و آرامش چگونه دروازه شرق بصره را شكافت وآنان را مجبور به صدور قطعنامه 598 كرد.‏ فرمانده سپاه قدس (حاج قاسم سليماني) از شهيد كاظمي اين‌گونه ياد مي‌كند: در بين فرماندهان جنگ سه نفر بودند كه اگر در جلسه اي نبودند حتماً در آن نقص بود. حسن باقري ,حسين خرازي و احمد كاظمي. اگر همه ما مي‌نشستيم درباره جنگ حرف مي‌زديم تصميم‌گيري مي‌كرديم، سكوت هر يك از اين سه نفر حتماً امكان تصميم‌گيري را مشكل مي‌كرد. اگر با عملياتي مخالفت مي‌كردند، حتماً يك مسأله و دليل داشت.سردار مهدي كليشادي از فرماندهان دوران دفاع مقدس مي‌گويد: تا شب قبل از عمليات خودش مطمئن نمي‌شد كه اين معبري كه براي عمليات بايد از آن بگذرند پاك شده است، دست به كاري نمي‌زد. به جزيي‌ترين مسائل فكر مي‌كرد. حقوق زير دست برايش خيلي مهم بود. با كمترين تلفات اهداف را تصرف مي‌كرد.‏

حاج احمد و كردستان

سال 1372 با بروز مجدد ناامني‌ها در كردستان براي علاج اين بحران و كمك به مردمي كه در تنگناهاي ناامني گروه‌هاي ضد انقلاب بودند، مقام معظم رهبري حكم فرماندهي قرارگاه حمزه سيد شهداء(ع) را به ايشان ابلاغ كردند تا هيبت،شجاعت و فرماندهي مقتدرانه او ريشه ظلم و ستم را در منطقه بخشكاند. رفتن او همه را خوشحال كرد. حدود دو سال پس از حضور در قرارگاه حمزه، واحدهاي زبده خود را به دنبال دشمن در عمق حدود 120 كيلومتري خاك عراق فرستاد و موفق شد با محاصره دشمن، گروه‌هاي مسلح را وادار كند كه طي توافقنامه‌اي بپذيرند كه دست از عمليات مسلحانه و ناامن كردن فضاي زندگي مردم كرد و آذريها بردارند و او توانست با آن نبوغ ذاتي‌اش امنيت را به كردستان بازگرداند.تا سالها بعد اثرات اين اقدام شجاعانه احمد در منطقه باقي ماند و مردم منطقه از آن به نام «طرح سردار كاظمي» ياد مي‌كردند.‏

نيروي هوايي

در سال 1379 با حكم فرمانده كل قوا به مدت پنج سال به عنوان فرمانده نيروي هوايي سپاه منصوب شد. در اين مقطع هم همانند گذشته توانست در جهت بالا بردن توان و ارتقاي ساختار و سازماندهي هوايي و موشكي قدم‌هاي فوق‌العاده مهمي بردارد و بر ارتقاي كمي و كيفي آن بيفزايد و براي اولين بار نيروي هوايي سپاه را مجهز به هواپيماي جنگنده سوخو 24 كرد و سازمان هلي كوپتري را با خريد هلي كوپترهاي ام.آي 17 سازماندهي كرد و حتي موفق به ساخت هلي كوپتري شد كه امروز در سطح ملي مورد توجه واقع شده است. 200 فروند هواپيما و هلي كوپتر و انواع موشك‌هاي برد بلند را سامان داد. ‏نقش قابل توجه وي در پيشرفت سيستم موشكي سپاه بود.با تلاش و همكاري سرلشگر شهيد حسن تهراني مقدم براي موشك شهاب 3 با بردهاي گوناگون شبانه روز وقت گذاشت تا به ثمر رسيد. ‏

زلزله بم

در دوران ماموريتش در نيروي هوايي حادثه اسفناك زلزله بم پيش آمد. حاج احمد به محض خبردار شدن، جزو اولين كساني بود كه خود را به فرودگاه بم رساند و تا آخرين روزها در آنجا حضور داشت. تمامي امكانات نيروي هوايي سپاه و كشور را در جهت كمك به مردم زلزله زده مهيا كرد. احمد كاظمي به روايت دوستان در طول روز و شب كمتر مي‌خوابيد و بيشتر كار مي‌كرد كه براي همه جاي تعجب بود كه او چطور توان استقامت دارد. او مرد عمل بود و دلسوز براي ستم ديدگان و مصيبت زدگان.‏در اين زمينه سرلشگر رحيم صفوي مي‌گويد:در زلزله بم در ساعتهاي اول،شهيد كاظمي به عنوان فرمانده نيروي هوايي تمامي ناوگان خود را براي نجات مردم بم بسيج كرد،خودش هم فرودگاه بم را آماده كرد، هر 13 دقيقه يك هواپيما و يك هليكوپتر چه در شب و چه در روز پرواز مي‌كرد، 30 هزار مجروح را با هواپيما و هليكوپتر تخليه كرد،چند شبانه روز بي‌خواب بود. اين است روحيه مردمداري و مردم ياري.‏

در غلتان سپاه

احمد كاظمي به علت جراحتهاي زياد در طول دوران دفاع مقدس به 55درصد جانبازي نايل شد و به دليل رشادتها و توانمندي‌هاي خود سه مدال فتح و شجاعت را به افتخارات خود افزود. سال 1384 مي‌رفت تا سرنوشت احمد را مشخص كند. حاج احمد با حكم مقام معظم رهبري فرمانده نيروي زميني سپاه شد.‏

طي فعاليت در نيروي زميني خدمات بي‌شائبه‌اي عرضه داشت.بازديد‌هاي پي در پي از يگان‌هاي مختلف نيروي زميني و رفع نواقص و كمبودهاي نيرو و تبديل كادر‌هاي اداري به كادرهاي نظامي و عملياتي از آن جمله است. احمد كاظمي يكي از نام آورترين سرداران فداكار اسلام در عصر انقلاب اسلامي و در عين حال براي بسياري از مردم ايران گمنام‌ترين فرماندهان دوران دفاع مقدس و پس از آن بود. شهيد احمد كاظمي پس از شهادت مهدي باكري يار و همرزم ديرينه اش در روز پنجم عمليات بدر, همچنان منتظر ماند تا سر انجام در صبح نوزدهم دي ماه سال 1384 بر پيمان خويش با خدا وفا كرد و در حوالي اروميه نزديكي‌هاي محل تولد شهيد مهدي باكري، به وي پيوست.‏او در كنار دوستان شهيدش حسين خرازي و مصطفي رداني پور در گلزار شهداي اصفهان جاي گرفت.سردار سرلشگر پاسدار كاظمي به همراه يارانش رفت و آناني كه با عشق به آنها زندگي مي‌كردند، در فراغشان چشم انتظار ماندند.‏

وحيدسليماني





چهارشنبه|ا|14|ا|دي|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن