واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک:
شوك محافظهكاري را كنار ميگذارد جام جم آنلاين: مستند «شوك» يكي از پرطرفدارترين برنامههاي فعلي تلويزيون است. شوك كه قدمتي چند ساله دارد همواره با اقبال بالاي مخاطبانش مواجه شده است. مسلما بازخوردهاي خوب و مثبت بينندگان تلويزيوني در استمرار اين برنامه نقش زيادي داشته است. بازتابهاي متنوع شوك، تهيهكنندگان برنامه را تشويق ميكند تا در مسيري كه پيش گرفتهاند محكمتر و جسورانهتر گام بردارند. شوك همانگونه كه از نامش پيداست ميخواهد تلنگري به مخاطبانش بزند. اين برنامه ملاحظات و محدوديتهاي متعارف را رعايت نميكند. اگر برنامهسازان شوك به دام خودسانسوري و مميزي ميافتادند شوك اينقدر با استقبال مواجه نميشد. اولين ويژگي مثبت شوك اين است كه محافظهكاري را كنار ميگذارد و معضلات اجتماعي را همان گونه كه هست به تصوير ميكشد. تا پيش از پخش شوك، كسي باورش نميشد كه بتوان در رسانه تلويزيون درباره گروههاي شيطانپرست حرف زد، اما شوك درباره اين گروهها يك برنامه ساخت و زواياي مختلف اقدامات آنها را بررسي كرد. اگر اين مستند سالها پيش پخش ميشد اعتراض خيليها را برميانگيخت. برخي كه با ديدي سنتي و قديمي برنامههاي رسانهاي را رصد ميكنند هميشه اين نگراني را دارند كه پرداختن به يك موضوع زشت و ناپسند منجر به تبليغ و ترويج آن شود. اما امروزه بيشتر كارشناسان و مخاطبان بر اين باورند كه رسانهها بايد اطلاعرساني درست خودشان را داشته باشند و از اين بابت هراسي به دل راه ندهند. واقعيت آن است كه در زمانه تكثر رسانههاي مكتوب، ديداري و شنيداري مخاطب در معرض انواع پيامها قرار ميگيرد و خودش دست به انتخاب ميزند. بنابراين رسانهها اگر ميخواهند در ميدان رقابت سربلند بمانند بايد به نيازهاي مخاطب پاسخ بدهند. ضمن اين كه نپرداختن به يك معضل فراگير تنها پاك كردن صورت مساله است و كمكي به حل مشكل نميكند. مستند شوك بر پايه همين ايده شكل گرفته است. اين كه بايد مخاطب را در جريان اتفاقات ناگوار قرار بدهيم تا قدرت تصميمگيرياش بالا برود. شوك ميخواهد با نشان دادن مصيبتزدگان، شوكي سنگين به بينندگانش وارد كند. اين شوك اگر چه در همان لحظه كام مخاطب را تلخ ميكند؛ اما موجب ميشود يك عده از تماشاي اين ماجراهاي واقعي درس عبرت بگيرند و گرفتار آسيبهاي اجتماعي نشوند. كارگردان شوك در مستندهايش به داستان زندگي افراد به بنبست رسيده ميپردازد. معتادان، مالباختگان شركتهاي هرمي و كساني كه گرفتار رمالهاي كلاهبردار شدهاند در چند قسمت از برنامه شوك از سرنوشت شومشان سخن گفتهاند. نقطه قوت شوك در اين است كه ماجرا را بيشتر از منظر همان كساني كه گرفتار حادثه شدهاند روايت ميكنند. در برنامههاي اينچنيني عادت كردهايم كه بيشتر نصيحتهاي كارشناسانه و مسوولانه را بشنويم. در مستندهاي تلويزيوني معمولا چند كارشناس روي صندلي مينشينند و به دوربين چشم ميدوزند و درباره معضلات اجتماعي حرف ميزنند. اما در برنامه شوك حجم بيشتر گفتوگوها به صحبتهاي متهمان، مجرمان و فريبخوردگان اختصاص پيدا ميكند. اتفاقا اين رويكرد كار برنامهسازان را بشدت دشوار ميكند. يك گزارشگر ميتواند در فضايي امن و راحت با يك كارشناس به گفتوگو بنشيند. اما وقتي قرار باشد با دوربين مخفي به سراغ يك رمال يا يك مدير شركت هرمي بروي ماجرا خيلي دشوار و پيچيده ميشود. گزارشگر بايد در اين گونه صحنهها نقش بازي كند و مراقب باشد كه هويت واقعياش فاش نشود. در آخرين قسمت پخش شده برنامه شوك گزارشگر در قالب يك مشتري به محل كار چند رمال و دعانويس رفت و از آنها كمك خواست. در واقع كارگردان شوك براي مخاطبانش اين فرصت را فراهم كرد كه مواجههاي مستقيم و بي واسطه با يك رمال و دعانويس كلاهبردار داشته باشند.ديگر ويژگي مثبت شوك ريتم تند و پرتحرك آن است. در هر قسمت از برنامه شاهد ماجراي زندگي تعداد زيادي از افراد هستيم. چه كساني كه مورد ظلم و ستم واقع شدهاند و چه كساني كه از شرايط بد سوءاستفاده كرده و ديگران را فريب دادهاند. در يكي از قسمتهاي شوك چند رمال و دعانويس ماجراي كلاهبرداريشان را شرح دادند. رمالهايي كه هر كدام شگرد خاصي داشتند و با روش منحصر به فرد خودشان سر مشتريان را كلاه ميگذاشتند. يكي نعل اسب را داخل ظرف آب ميانداخت، يكي نسخه خوراكي تجويز ميكرد، يكي فال قهوه ميگرفت و ديگري روي كاغذ دعا مينوشت. اين برنامه در هر قسمتش پروندههاي مجرمانه متعددي را بررسي ميكند. اگر كارگردان شوك ميخواست در حد يكي دو مورد متوقف بماند مجبور ميشد ديالوگ افراد را كش بدهد و وقت برنامه را پر كند، اما وقتي تعداد افراد مصاحبه شونده بالا ميرود تدوينگر اين امكان را پيدا ميكند كه بهترين و تاثيرگذارترين صحبتها را انتخاب كند و در برنامهاش بگنجاند. كارگردان شوك براي آن كه تصويري از روحيات فريبخوردگان ارائه كند سعي ميكند مردم عادي را در شرايط فريب خوردن قرار دهد. دوربين مخفي شوك راهي كوچه و خيابان ميشود و نشان ميدهد برخي جوانان چقدر راحت فريب ميخورند. در يكي از قسمتهاي شوك گزارشگر برنامه در قالب يك رمال از مردم تقاضاي پول ميكرد. جالب آن كه خيليها تسليم ميشدند و براحتي پول بي زبان را كف دست گزارشگر ميگذاشتند! مستند شوك را ميتوان در دايره مستندهاي اجتماعي گنجاند. اما شگردهاي خلاقانه كارگردان موجب شده اين مستند در برخي لحظات ساختار داستاني پيدا كند. خيلي از نماها كه احتمالا ساختگي و غيرمستند هستند (مثل عمليات پليس براي دستگيري مجرمان) بخوبي كنار ديگر تصاوير قرار ميگيرند و باعث ميشوند سير حوادث حالتي دراماتيك به خود بگيرد. همچنين روايت شوك در يك سوم پاياني سرنوشت قهرمانان اصلي و فرعياش را شرح ميدهد. به عنوان مثال در نيمه اول مستند، شخصيت زن سادهلوحي را معرفي كرد كه ميخواست در غذاي شوهرش فضولات حيواني بريزد تا او را جادو كند. پس از اين كه چندين شخصيت مشابه معرفي شدند، كارگردان دوباره به سراغ اين شخصيت رفت و شرح داد كه همسر اين مرد دچار مسموميت شده و سلامتياش را از دست داده است. شوك ميخواهد اينگونه مخاطبان را از خواب غفلت بيدار كند. احسان رحيمزاده گروه راديو و تلويزيون
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 917]