واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: 16 آذر مقدمه بيداري مردم براي مبارزه با استكبار بود خبرگزاري فارس: شهادت مهدي شريعت رضوي، احمد قندچي و مصطفي بزرگنيا در 16 آذر سال 1332 مقدمهاي شد تا مردم بيدار شوند و براي مبارزه با استكبار غرب و شرق الگوي عاشورا را سرلوحه زندگي خود قرار دهند. به گزارش خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا»، مهمترين اتفاق بعد از سقوط دولت مصدق، واقعه 16 آذر در قلب تاريخ انقلاب است؛ زيرا هنوز 105 روز از كودتاي 28 مرداد نميگذشت كه حادثه شهادت 3 دانشجوي دانشكده فني تهران در سال 1332 به وقوع پيوست. دانشگاه تهران بعد از سقوط دولت مصدق، مركز تظاهرات عليه رژيم شاه شده بود و اين احتمال ميرفت كه با آمدن نيكسون اين تظاهرات و ناآراميها بالا گيرد؛ نيكسون؛ معاون دولت "آيزنهاور " بود كه به واسطه سرنگوني دولت مصدق و دادن اختيار تام به شاه، قرار شده بود كه با حضور در دانشكده حقوق از شاه ايران دكتراي افتخاري دريافت كند. تلاش ارتش اين بود كه رعب و وحشتي در دانشگاه ايجاد كند كه اگر نيكسون در دانشگاه حضور پيدا كرد، دانشجويان نتوانند كاري انجام دهند. روز واقعه فرا رسيده بود. در دانشكده علوم، تعدادي از كاميونهاي ارتش، مشغول دستگيري دانشجويان بودند كه با تغيير نقشه، گارد شاهنشاهي به دانشكده فني منتقل شدند و براي ايجاد رعب و وحشت، دانشجويان را به خط كرده و از هر پنج نفر يك نفر را بازداشت كردند. آن روز دانشجويان در كلاس درس به دنبال فراگيري دانش بودند كه تعداي از سربازان شاهنشاهي به بهانه شكلك درآوردن تعدادي دانشجو وارد كلاس شدند تا دانشجوي مورد نظر را دستگير كنند. *مادامي كه كلاس رسميت دارد حق دستگيري دانشجويان را نداريد غلامرضا شريعت رضوي، برادر شهيد شريعت رضوي يكي از سه شهيد روز دانشجو در ارتباط با آن روز گفت: در لحظه ورود گارد شاهنشاهي به داخل كلاس، استاد اعتراض كرد و گفت مادامي كه كلاس رسميت دارد و تمام نشده، شما حق دستگيري اينان را نداريد ولي آنها به زور متوسل شدند. واكنش خشونتآميز سربازان شاهنشاهي باعث شد استاد با اعتراض، كلاس را ترك كند و به نزد رئيس دانشكده برود. دكتر شيباني؛ رئيس دانشكده نيز همصدا با استاد، نسبت به اين مسأله معترض شد و به عنوان اعتراض، زنگ دانشكده بيموقع به صدا درآمد و دانشجوها از كلاس خارج و وقتي كه از موضوع باخبر شدند در كريدور مركزي دانشكده فني جمع شدند و شروع به اعتراض و شعار دادن عليه رژيم شاهنشاهي كردند. برادر شهيد رضوي خاطرنشان كرد: شهيد مهدي شريعت رضوي كه هميشه در تمام تظاهرات عليه رژيم شاهنشاهي شركت و از هر فرصتي براي رسوا كردن رژيم شاه استفاده كرده بود، شروع به شعار دادن عليه شاه و وضع موجود كرد كه در همين لحظه افسر گارد محافظ دانشگاه دستور تيراندازي داد كه بر اثر تيراندازيها برادر بنده به همراه دو نفر از يارانش احمد قندچي و مصطفي بزرگنيا نقش بر زمين شدند. *اعتراف رسانههاي دنيا به عجيب بودن واقعه 16 آذر واقعه روز 16 آذر 1332 به اندازهاي در جهان آن روز انعكاس پيدا كرد كه روزنامهها به بيسابقه بودن حضور پليس در دانشكاه و كشيدن اسلحه به روي دانشجويان غير مسلح و كشتار آنها اعتراف كردند. شهادت اين سه نفر، تجسمكننده اين فلسفه شريعتي بود كه وقتي كه نميتواني براي از بين بردن ظلم و ستم و بيعدالتيها و نابرابري و فجايع طبقه حاكم بميراني، پس بمير و با مرگ خودت، شاهدي باش بر ستمي كه به مردم روا ميرود. در حقيقت واقعه روز 16 آذر كوس رسوايي رژيم حاكم و كودتاي فرمايشي 28 مرداد را در تمام دنيا به صدا درآورد. آري در آن زمان اين مطلب براي همه دنيا، عجيب بود كه رژيمي در محيط محدود دانشگاه بر دانشجويان بيسلاح خود اسلحه بكشد و با گلوله، صداي حقطلب آنان را خفه كند ولي بايد گفت كه فلسفه طاغوت با ظلم و ستمگري عهد اخوت بسته است. *شهيد رضوي معتقد بود تنها با شنيدن فقر مردم نميتوان به دردهايشان پي برد شهادت مهدي شريعت رضوي، احمد قندچي و مصطفي بزرگنيا در 16 آذر سال 1332 مقدمهاي شد تا مردم بيدار شوند و براي مبارزه با استكبار غرب و شرق الگوي عاشورا را سرلوحه زندگي خود قرار دهند. شهيد رضوي كه از دوران نوجواني نسبت به جو حاكم مملكت، نسبت به اختلاف طبقاتي، نسبت به تودههاي محروم و فقيري كه در هر حال هيچ چيز نداشتند، هميشه معترض بود، مرتب زمزمه ميكرد "گر چرخ به كام ما نگردد، كاري بكنيم تا نگردد ". مهدي شريعت رضوي همه را تشويق ميكرد كه بايد قيام كرد، بايد اعتراض كرد و اين شعر و اين فسلفه ايشان مبين اين آيه قرآن است كه «إن الله لا يغيروا ما بقوم حتي يغيروا ما به انفسهم» و معتقد بود كه اگر مردم بجنبند، اگر نترسيم، پيروز ميشويم. با وجود اينكه خانواده شهيد شريعت رضوي از وضع متوسطي برخوردار بود، اما مهدي تلاش ميكرد تا با توده مردم در تماس باشد؛ زيرا معتقد بود كه بايد با مردم زندگي كرد، بايد دردهايشان را شكافت، بايد مشكلاتشان را ديد و تنها با شنيدن اينكه مردم گرسنهاند يا كار ندارند، نميتوان به دردهايشان پي برد. شهيد رضوي ساعتهاي آزادش را با مردم فقير به سر ميبرد تا از نزديك درد فقر و نداري را تجربه كند. رفتار شهيد رضوي الگويي شد براي امروز و آينده انقلاب اسلامي ايران تا بدانيم كه تنها مستضعفان هستند كه تا آخر پاي انقلاب ميمانند و آنهايي كه در مسير انقلاب به دنبال رفاه طلبي و تطميع خواستههاي نفساني خود ميگردند در گردنههاي حساس انقلاب چنان دچار سرگيجگي ميشوند كه در آغوش دشمنان ديرينه اين نظام چنان جا خوش ميكنند كه گويي در خانه دوست در حال اقامت هستند. *استكبار جهاني با «گندم ري» خواص بيبصيرت را فريب داد فرزندان روحالله با آبياري شجره طيبه انقلاب به وسيله خون خود نشان دادند كه الگوي پيروزي خون بر شمشير ابتدا و انتهاي فلسفه مبارزه با استكبار جهاني است. استكباري كه به خيال خود مي پنداشت ميتواند نهال انقلاب را در كمتر از چند صباحي بخشكاند با الگوي عاشورايي به چنان سرو استواري تبديل شد كه عظمتش بلاي جان زورگويان جهان شد. و اما امروز كه بيش از 5 دهه از شهادت رهروان راه حسيني ميگذرد به نيابت از تمام شهدا پيمان ميبنديم كه در ره ولايت تا آخرين قطره خون ايستادگي خواهيم كرد و هرگز ابزاري براي تطميع خواستههاي دشمنان نخواهيم شد. دشمنان اين نظام كه همواره ابزار آزمايش مدعيان انقلاب اسلامي بودند در تدوام اين انقلاب با طراحي فتنه 88 دست به ريزشها و رويشهاي جديدي زدند. استكبار جهاني، «گندم ري» را بهانهاي قرار داد تا خواص بيبصيرت كشور عزيز ايران، نور حق را ناديده گيرند و براي رسيدن به قدرت، حق را بر سر نيزه نمايان كنند؛ اما الگوي ايمان و آزادگي كه مهر ولايتمداري ملت ايران بوده و هست، حسرت خوردن دانهاي از «گندم ري» را بر دل قدرتطلبان امروز تاريخ تشيع گذاشت. روزگاري ياران خميني (ره) با شهادت خود، با صبر در داغ فرزندان خود و با ايثار بالاترين سرمايههاي خود، يار و ياور مولايشان شدند و چون وقت سختي فرا رسيد، خطر را با جان خريدند و در ره دلدادگي نمره 20 را شرمنده كردند؛ امروز ما ميراثدار همان مرداني هستيم كه با خط خون نوشتند «ما اهل كوفه نيستيم» و در راه پاسداري از اين ميراث ارزشمند آماده شهادت هستيم. انتهاي پيام/ع
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]