واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
در تهران گزارش شد؛
دردسر جدید از شرکتهای گلدکوئست
مردی جوان که برای انتقامگیری از زن موردعلاقهاش خانهای را به آتش کشیده و سه نفر را به قتل رسانده است، مدعی شد چون آن زن دارایی او را هزینه گلدکوئست کرده و باعث اختلافات خانوادگی شده بود، تصمیم به انتقامگیری گرفت.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از روز نو، مأموران پلیس و آتشنشانان، تیرماه سال ٩٢ در جریان آتشسوزی در ویلایی در دماوند قرار گرفتند. امدادگران بعد از مهار آتش، اعلام کردند سه نفر از اهالی خانه جانشان را بر اثر شدت جراحات از دست دادهاند. تحقیقات نشان داد، عامل این آتشسوزی مردی جوان به نام امیر است که در پی درگیری با صاحبخانه به نام ژاله، آتشسوزی را رقم زده است. مطابق گفته ژاله که از این آتشسوزی جان سالم به در برده بود، امیر شب حادثه با او تماس گرفت و بعد از جروبحث به ویلای دماوند رفت و برای انتقامگرفتن از ژاله ویلا را به آتش کشید. پرونده با توجه به شکایات اولیایدم و سایر مدارک موجود، ازجمله اقرارهای متهم، تکمیل و برای رسیدگی به شعبه ٧١ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته در جلسه محاکمه، بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و درخواست صدور حکم قانونی کرد، اولیایدم هر سه مقتول که دو زن و یک مرد بودند، درخواست صدور حکم قصاص کردند. سپس ژاله در جایگاه حاضر شد. او درباره رابطهاش با متهم گفت: مدتی همسر صیغهای امیر بودم؛ اما وقتی رفتارهای خشن او را دیدم، از هم جدا شدیم. بااینحال دست از سرم برنمیداشت و مدام آزارم میداد. روز حادثه نیز با من تماس گرفت، گفتم در ویلا نیستم، اما فکر کرد به همراه اعضای خانوادهام آنجا هستم، بههمیندلیل آمد، بعد به من حمله کرد خواست مرا با چاقو بزند که در را بستم و فرار کردم. با اینکه گفتم میهمانان برای اجاره ویلا آمدهاند و اعضای خانواده من نیستند، قبول نکرد و با بنزین همهجا را به آتش کشید. وقتی متهم در جایگاه حاضر شد، اتهامش را رد کرد و گفت: مدتها بود که با ژاله رابطه داشتم. بهخاطر او همهچیز را از دست دادم. همسرم از من جدا شد و خانوادهام مرا طرد کردند. خانه و مغازهام را فروختم چون ژاله میخواست در گلدکوئست سرمایهگذاری کنیم. هرچه داشتم از دستم رفت. مدتی بعد ژاله به خاطر دعوایی که کرده بودیم دیگر جواب تلفن مرا نداد و خودش را از من مخفی میکرد. وقتی به خانهاش رفتم، متوجه شدم ماشینهایش در منزل است؛ اما کسی حضور ندارد. فکر کردم شاید به ویلای دماوند رفته باشد. تماس گرفتم تلفن را مردی برداشت پرسیدم تو چه نسبتی با ژاله داری؟ گفت برادرش هستم. با اینکه من همه اعضای خانواده ژاله را میشناختم و میدانستم دروغ میگوید با تحریک آن مرد و حرفهایی که زد به ویلای ژاله رفتم. مخفیانه وارد خانه شدم دیدم چند پیرمرد و پیرزن در خانه هستند. فکرکردم واقعا در مورد ژاله اشتباه کردم؛ اما به محض اینکه سرم را چرخاندم متوجه شدم ژاله با وضعیت بدی دو لیوان چای دستش گرفته و به سمت بخاری میرود. فهمیدم اشتباه نکردم. بیرون رفتم هشت لیتر بنزین خریدم. برگشتم ژاله را صدا کردم و گفتم میخواهم تو و خودم را بکشم. ژاله جلو نیامد. پیرمردی که آنجا بود گفت ما کار بدی نمیکنیم. گفتم با شما کاری ندارم ژاله را صدا کنید. ژاله نمیآمد. چند زن هم جلوی در را گرفته بودند. یکدفعه نمیدانم چه شد آتش بخاری از داخل خانه بیرون آمد. با اینکه من مقداری بنزین روی خودم ریخته بودم آتش نگرفتم. متهم درباره اینکه در کدام منطقه از ایران در تیر ماه بخاری روشن میکنند، گفت در آن منطقه هوا سرد است. سپس وکیلمدافع متهم، دفاعیات خود را مطرح کرد و قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. 2019
۲۶/۰۱/۱۳۹۴ - ۱۲:۲۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]