واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
پاتوق های چند میلیاردی در گوشه و کنار شهر
خريد و فروش ملك در تهران چارچوب و عرف ندارد، البته قانون هم ندارد گويا. از فروش و اجاره خيابان و پيادهرو گرفته تا پاركينگ منازل. كمي بيشتر اگر در اين بازار پرسه بزنيد با انبارهاي زيرزميني غير مجاز مغازهها و تراسهاي بدون مجوز هم روبهرو خواهيد شد.
روزنامه آرمان: خريد و فروش ملك در تهران چارچوب و عرف ندارد، البته قانون هم ندارد گويا. از فروش و اجاره خيابان و پيادهرو گرفته تا پاركينگ منازل. كمي بيشتر اگر در اين بازار پرسه بزنيد با انبارهاي زيرزميني غير مجاز مغازهها و تراسهاي بدون مجوز هم روبهرو خواهيد شد.
نبارهاي زيرزميني كه در شمال شهر به 50 درصد قيمت منطقه خريد و فروش ميشود. بهطور مثال در نياوران مغازهاي كه با تابلوی ميوه فروشي فعال است بيش از 50 متر انباري غير مجاز دارد و اين حفاري تا قسمتهايي از پيادهرو نيز ادامه داشته است كه در هنگام فروش يك ميليارد فقط براي اين انباري درخواست ميكند. در جايي ديگر از اين منطقه، دستفروشي كه بيش از 15 سال بساط دارد، براي واگذاري موقعيت كسب خود 200 ميليون تومان مطالبه ميكند.
دست به دست شدن اماكن عمومي در تهران تازگي ندارد. در يكي از بوستانهاي شمال شهر، مرد ميانسالي كه از چند سال پيش با تاريك شدن هوا بساط عرضه قليان راه مياندازد، پاتوق خود را به 300 ميليون تومان هم واگذار نميكند. پاي صحبت آنها هم كه بنشيني حرف كم ندارند براي گفتن و براي همين بد نيست بدانيد كه به گفته محمد كه بساط قليان دارد، درآمد اين كار با اندك هزينه خيلي خوب است و اين درآمد توجيه ميكند تمام مشكلات و گرفتاريهاي آن را.
وي در مورد برخورد ماموران شهرداري و اماكن با بساط عرضه قليان در پارك هم ميگويد. محمد از درآمد شبي يك ميليون تومان گفت و ادامه داد: ساعت كار مشخصي ندارم، بعد از تاريكي هوا هستم تا زماني كه در پارك تردد باشد، البته مشتري ثابت هم دارم كه 2 شب به بعد ميآيند. سرگرم صحبت كه هستيم چند نفري را راه مياندازد، 20 هزار تومان بابت قليان و 30 هزار تومان هم گرويي براي بازگرداندن قليان از مردم ميگيرد.
ضلع جنوبي پارك بساط بلال است و بلال فروش اما كارگري است با روزانه 30 هزار تومان دستمزد. ميگويد اينجا زمستانها لبو و باقالي داريم و تابستانها گوجهسبز و چاغاله و بلال. امير از شهرستان آمده و يكسالي است كه به دستفروشي مشغول است. ميگويد تمام دستفروشيهاي اين منطقه در اختيار شخصي به نام كاظم است و در حال حاضر 30 نفر براي وي دستفروشي ميكنند كه دستمزد 20 تا 40 هزار توماني به هر نفر ميدهد.
امير ميگويد شنيده است كه كاظم براي در اختيار داشتن 30 نقطه براي دستفروشي، چند سال پيش يك ميليارد تومان پرداخت كرده است. اينجا تهران است، شهر عجايب و شگفتيها، شهري كه نگهبان جلوي رستوراني در فرشته شيفت خود را به 500 هزار تومان ميفروشد. باور كنيد يا نه اينجا آشفته بازاري است كه از هيچ منطق اقتصادي پيروي نميكند.
بساطهايي از اين دست در اكثر بوستانهاي شهر به چشم ميخورند و داستان آنها هم همين است با چندصد ميليون تومان كمتر يا بيشتر. در اين شهر مواد فروشان هم پاتوق دارند و گرانترين پاتوق متعلق به آنهاست. يكي از اين پاتوقها گوشه دنج و خلوتي است در الهيه، درست مشرف به ورودي صدر به مدرس. پارك كوچكي كه محلي هم هست اما محليها هيچ توجهي به آن ندارند تا پاتوق مواد فروشان باشد. چند ساعتي را اگر براي رصد اين پارك وقت بگذاريد، يكي از ساختمانهاي نزديك به اين پارك را شناسايي خواهيد كرد كه منبع تغذيه فروشندگان است. يكي از كسبه محل ميگويد بيشتر نوجوانهاي محل مشتري اين پارك هستند و مشتري عبوري هم كم ندارد.
توجه به تحركات پارك را بيشتر كه ميكني پسرك لاغري را ميبيني كه اعتياد نخستين مشخصه ظاهري اوست. با 20 هزار تومان به راحتي سفره دل باز ميكند. از شهرستان آمده و دنبال كار بوده تا اينكه به واسطه يكي از هم اتاقيها وارد اين كار شده است. ميگويد رئيس ما يك آپارتمان در همين نزديكها دارد و بيشتر وقت خود را هم آنجا سپري ميكند.
احسان از فروش روزانه 2 ميليون توماني خود ميگويد و با ناراحتي از كار در برابر مواد پرده بر ميدارد. 10 نفر براي اين شخص در منطقه كار ميكنند و به ظاهر يكي از امنترين و گرانترين پاتوقهاي تهران است، براي افرادي از اين قبيل چراكه يكي از اهالي محل ميگويد شنيدهام چند ماه پيش شخصي براي در اختيار گرفتن اين مكان براي فعاليت خود 3 ميليارد پيشنهاد داده است اما معاملهاي صورت نگرفته است.
در جنوب شهر هم همين بساط است، جنوبيترين نقطه شهر، جايي در كنار اتوبان آزادگان، ميدان ميوه و ترهبار مركزي قرار دارد كه اينجا سالهاست كه رسما خيابان جلوي حجرهها معامله ميشود. حجرههاي ميدان ميوه و ترهبار به چند قسمت تقسيم ميشود، داخل حجره، سكوي جلوي حجره، فضاي پارك خودرو در جلو سكو، خيابان و بازهم آنسوي خيابان كه به روبهرو معروف است در ادبيات ترهباري. تمام فضاهاي ياد شده به راحتي خريد و فروش ميشود و خيليها هم اجارههاي سنگين دريافت ميكنند.
بهطور مثال اجاره ماهيانه 5 ميليون تومان براي روبهرو آنهم به اندازه پارك يك خودرو. روبهرو ظرفيت پارك دوخودرو را دارد يعني 10 ميليون تومان براي اجاره بخشي از خيابان كه عمومي است. جلوي سكو هم داستان خود را دارد البته با قيمتهايي گرانتر. كمي دقيقتر به اين مساله اگر نگاه كنيم، ريشه بسياري از ناهنجاريهاي اقتصادي و اجتماعي در اين موضوع نهفته است. گراني ميوه و ترهبار در شهر بهواسطه وجود واسطهها و اجارههاي نجومي در ميدان مادر است و اگر سيستم نظارتي در اين مركز بتواند با اين پديده مقابله كند ميتوان اميدوار بود كه با اصلاح نظام توزيع فاصله قيمت بين توليد و مصرف را كاهش داد. اينجا تهران است، شهر شگفتيها، شهر ناهنجاريهاي پيدا و پنهان...
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]