تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ثروت فراوان، دشمن مؤمنان و پيشواى منافقان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799156180




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شعری در واکنش به قتل فجیع دختر افغانی


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


توسط استاد علی‌ معلم؛
شعری در واکنش به قتل فجیع دختر افغانی
در پی قتل فجیع دختر جوان به اتهام آتش زدن قرآن در کابل، استاد علی معلم‌دامغانی یادداشت و شعری برای مردم افغان نوشت.




به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، در پی قتل فجیع یک دختر جوان افغان توسط گروهی از مردان خشمگین به اتهام آتش زدن قرآن در کابل، استاد علی معلم‌دامغانی رئیس فرهنگستان هنر طی یادداشتی با مردم افغان سخن گفت.   در این متن می‌خوانیم: روی در مشرق ایران، دیار دلیران، بلاد افغان، سرزمین تُرک و تاجیک و هزاره و آریان. این بار اما از در همزبانی و نه همدلی. می‌گویم این روایت عطش و آتش و قرآن، فارغ از قرینه و برهان، اسطوره و افسانه‌ایست شاید و نه بیشتر. دل‌های ما بیگانه نیست، باری زنی را خوانا و ناخوانا با قرآن چه کار؟ قرآن نوری است به سیاهی و تاریکی به باریکی بر کاغذ نوشته، مردان مرد از آن بی‌خبرند، زنان به کدام مرتبه در اَند که بی‌رنج و ریاضت به گنج آن ره برند و آنگاه گنج سوختن در خطا و خُتَن نیز این عشوه نمی‌خرند.   قرآن سوزی اندیشه و انگیزه می‌خواهد تا دریابی هر که در اینجا اهل یقینند، قرآن به برهان سوزان مستشرقینند. باری زن تا در نهفت خانه از برزن از نَمَرد خویش چه دید که آن جمله را حوالت با حضرت قرآن بود، از سر جهل بود، مدعا بود، بدون برهان بود. شاید زن سلیطه بود، مرد از زبان قرآن گویان بود که اَلرُجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النُّسَاء. سلطه مراست بی شرط، زن ناشزه بود شاید، به کدام دلیل مرد کام خود که ندانیم چه بود با تازیانه به حجت قرآن می‌خواست.   مرد ثقه نبود، زن را از مرد نفقه نبود و هزار بلای دیگر، حوالت همه با الله و قرآن رسول الله(ص)، اینک گویی زن قرآن بسوخت تا مرد گوید زن خویشتن بفروخت و هزار آموخت کذب دیگر. با خویشتن آیید، شور شهوت شر است؛ شور غیرت نیز شر است و این همه را حوالت با قانون است؛ قانون کور است، قرآن اما نور است، در نور هر کس نتواند دید، راسخون در علم می‌بایند و اینک بگذر و بگذار. قدم به احتیاط باید زد خاصه جمع را.   مردمان را که به هر بهانه فارغ از اندیشه به مِهر و قهر بیرون آیند، به تظاهر و این باد و آن مباد گویند. باری از لقمان حکیم بشنوند که گفت: شر، شر را بر می‌انگیزد و شهوت، غیرت را. می‌شد که به شرع یا قانون از هم بِبُرند و قصه فصل شود. قانون در میانه نبود و قرآن بر کرانه بود. شد آنچه شد. اینک این مردمان می‌گویند زن نکو کرد تا زنان این نکویی بیشتر کنند؟ می‌گویند مرد نکو کرد تا مردان بی‌درد نَمَرد دردی جعل کنند و در جان جفت آویزند؟ باری هیاهو دگر کنید و عربده‌ای نکوتر سر کنید و اگر دانید و توانید نفی و دفع شر کنید که از بی‌دانشی خطرها خیزد.   آنچه را زن سوخت قرآن نیست
تا بدانی شر ما را شرع برهان نیست   فعل اگر مستور حتی مصدری دارد
غار هم ایوان باز صد دری دارد   آخرین‌های زمین این روزها گیج‌اند
مرغ یک پایند و پا در بند آویج‌اند   اینکه شر را شر کند بیدار هنجاریست
لیک در خوابست این هنجار بیداریست   خون به خون شستن طریق آدمیت نیست
تیغ را در چهره تهمت کشیدن از حمیت نیست   کس نمی‌پرسد چرا دانای قرآن بود زن یا نه
دین دیگر داشت آیا شخص عامد بود من یا نه   غیرت مردان به نوعی غیر قرآن می‌شود یا نه
قهر بر بی‌غیرتی از خشم برهان می‌شود یا نه   فعل‌ها را مصدری بایست فعل مرد را زن را
فعل خاص خانه را و عام برزن را   مهرتان بر کیست مردم قهرتان بر چیست
قصه قرآن و برهان جمله کافی نیست دیگر چیست   ای شمایانی که مایید از شما دور است نااهلی
قصه حیوانیست شور مادگی و شهوت فحلی   قوچ می‌پرتابد آیا مادة نر را ز روی کوه
شکوه می‌باید شما را آنک از بشکوه   قصه گر این است شهوت علت شور است
حال داور دیده‌اش بیدار یا کور است   داد اگر بر وفق قانون است نابیناست
رمزشان گر ذوق داری جز حرا سیناست   فهم ما زین هر دو وهم دیده بسته است
تا بدان جاییکه از ما روح و جان هر دوان خسته است   مرتضی فرمود قاضی بعد من مانا
من نمی‌گویم تو خود این قصه بر خوانا   چشم قاضی نزد قرآن دیدة باز است
ورنه با شیطان و شک نادیده انباز است   چشم قاضی چشم قوچ و چشم آهو نیست
قصه را گر دید اگر سنجید غیر از دیده او نیست   لیک مهر و قهر مردم را به عالم سنجه‌ای باید
خود اگر دست نوازی یا اگر سر پنجه‌ای باید   شهوت ار شر نیست قانون شما یا اوست
غیرت ار فر نیست هرچه آن نیکتر آهوست   رحم باید مردمان مرد را بر حال فرزندان
حاصل فعل شما آنک خرابات است یا زندان   من به قدر فهم خود این قصه را دیدم
لابد از یک حصه تا ده حصه تا صد حصه را دیدم     فارس  



۱۶/۰۱/۱۳۹۴ - ۱۷:۲۳




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن