واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: حمید رسایی سال جدید را با احساس کارفرما بودن شروع کرده است!
ده روز از سال جدید نگذشته، یک چهره رسانهای مخالف دولت، پذیرش مشروعیت دولت را نشانه همدلی با دولت دانسته اگر چه مرشد سیاسی وی، شش سال پیش اطاعت از رئیسجمهور قانونی کشور را اطاعت از خدا میدانست. حمید رسایی هم ظاهرا قوه مجریه را تنها کارگزار مردم میداند و نشان نمیدهد که مردم کارفرمای وی و همکارانش در مجلس هم هستند!
کد خبر: ۴۸۶۶۱۵
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۷ - 30 March 2015
ده روز از سال جدید نگذشته، یک چهره رسانهای مخالف دولت، پذیرش مشروعیت دولت را نشانه همدلی با دولت دانسته اگر چه مرشد سیاسی وی، شش سال پیش اطاعت از رئیسجمهور قانونی کشور را اطاعت از خدا دانسته باشد. حمید رسایی هم ظاهرا قوه مجریه را تنها کارگزار مردم میداند و نشان نمیدهد که مردم کارفرمای وی و همکارانش در مجلس هم هستند! به گزارش «تابناک»، هنوز از سالی که با نامه «دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی» شروع شده، ده روز هم نگذشته است که برخی از فعالان سیاسی اصولگرا که به مخالفت با دولت یازدهم مشهور هستند، تفاسیری از نام سال ارائه میکنند که از سویی نشاندهنده نگاهی نادرست به عنوان سال و از سوی دیگر نشاندهنده جدیت انها در ادامه مخالفت با قوه مجریه است. در مردادماه سال 1388 بود که آیتالله مصباح یزدی به عنوان فقیه سیاسی مورد وثوق جبهه پایداری، نظرش را در باره چرایی و چگونگی اطاعت از رئیسجمهور منتخب مردم و منصوب ولی فقیه بیان کرد. آیتالله مصباح که با توجه به وابستگیهای سیاسی و جناحی رسایی و همفکران رسانهای و سیاسی وی، نقش مرشدی سیاسی برای آنها را ایفا میکند در بیست و یکم مرداد ماه سال 88 و در جمع گروهي از هنرمندان بسيجي، اعضاي حزب مؤتلفه، و اعضاي نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاهها اظهار داشته بود: «ولي فقيه يک رهبري ديني جانشين امام زمان(عج) است؛ اين رييس جمهور نمايندهاي است که مردم او را انتخاب کردهاند. اين دو با هم خيلي تفاوت دارند. رييس جمهور وقتي از طرف ولي فقيه نصب شد، ميشود عامل او؛ او نصبش ميکند. آن پرتو قداستي که او دارد بر اين هم ميتابد. وقتي رييس جمهور اسلامي شد، حکمش را از رهبر ـيعني جانشين امام(ع)ـ دريافت کرد، يک پرتوي از آن قداست بر اين هم ميتابد؛ آن وقت اطاعت از رييس جمهور و اطاعت از مجلس و ساير امور هم ميشود اطاعت از خدا. اما تا اين جور نشده، حساب رهبر از ديگران جداست. او ارزشش از طرف امام زمان(عج)و از طرف خداست.» این سخنان اگر چه در آن دوره با تفاسیر مختلفی که از آن ارائه شد به جنجال کشیده شد ولی ظاهرا، بعد از تغییر رئیس جمهور چندان باب میل برخی از پیروان فکری آیتالله نیست. یکی از مخالفان دولت یازدهم، بعد از اعلام نام سال جدید، در مطلبی در باره نام سال جدید نوشته: «اولین و مهمترین همدلی مخالفان با دولت، پذیرفتن و مشروع دانستن دولت بود علیرغم فقط هفت دهم درصد برتری.» فاصله عمیق میان «اطاعت از رئیسجمهور اطاعت از خداست» و منت گذاشتن بر سر دولت قانونی کشور به سبب پذیرفتن مشروعیت آن را نمیتوان به راحتی نادیده گرفت. دومین مسیر انحرافی از شعار سال را برخی از نمایندگان مجلس باز کردهاند. پس از این که یکی از نمایندههای تهران در مجلس شورای اسلامی، ریشه نامگذاری سال را در شکاف ایجاد شده میان قوه مجریه از سویی و مردم از سوی دیگر در چهار سال اخیر دانست، حمید رسایی دیگر نماینده تهران نیز با تکرار اشتباه برابر دانستن دولت و قوه مجریه در شعار سال، راه را بر ادامه این مسیر انحرافی هموار کرد. رسایی در بخشی از مطلبی مفصل در این باره نوشته: «نامگذاری امسال نشان می دهد که میان مطالبات دولت و ملت فاصله ای وجود دارد که اگر ترمیم نشود، می تواند فرصت های پیش رو را به تهدید تبدیل کند. این نامگذاری هر چند در ظاهر رویکردی حمایتی دارد اما در دل آن انتقادی صریح از عملکرد دولت یازدهم نهفته است، انتقاد از عدم همزبانی و همدلی دولت و ملت و لزوم اصلاح آن. طبعا اگر زبان این دو عنصر یکی بود یا دچار لکنت و عدم تطابق نبود، ضرورتی برای چنین نامگذاری وجود نداشت بویژه که در تمام سال های گذشته، همواره سطح نامگذاری های سالانه از سوی مقام معظم رهبری فراقوه ای بوده است و این برای اولین بار است که نامگذاری یک سال از سوی ایشان در سطح توجه نسبت به یک قوه تقلیل یافته است.» آشنایی اولیه با علوم سیاسی و نیز شرایط کشور نشان میدهد که وقتی دو کلمه دولت و ملت در کنار هم به کار برده میشوند، منظور از دولت همه ارکان حاکمیت و حتی فراتر از قوای سهگانه است. اگر آقای رسایی از وجود فاصلهای بین مطالبات قوه مجریه و مردم نگران است، منطقی این است که از وجود فاصله بین مطالبات مردم و دیگر قوای دیگر و از جمله مجلس شورای اسلامی نیز نگران باشد؛ و از آن جایی که وی خود عضوی از مجلس شورای اسلامی است، نقطه اصلی کار و تلاش وی باید این باشد که فاصله خودش به عنوان یکی از اعضای مجلس را با ملت کمتر کند. ممکن است در تعیین میزان فاصله ادعایی ملت با قوه مجریه و دیگر قوا اختلافاتی وجود داشته باشد ولی تفسیر ارائه شده توسط رسایی وقتی خطرناکتر میشود که وی از قالب یک نماینده مسئول در برابر مردم خارج شود و تنها در برابر قوه مجریه احساس طلبکاری کند. اگر ملت کارفرما و دولت کارگزار نامیده شوند، مجلسیها هم بخشی از کارگزاران نظام سیاسی هستند، همان گونه که قوه مجریه و یا قوه قضائیه کارگزار نظام هستند. بهتر نیست رسایی از همین ابتدای سال، بیش از ژست کارفرمایی به فکر تکالیف کارگزاری خود باشد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]