تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834370855
جام جم ایام - انحلال احزاب دولتی رژیم شاه
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
شاه از مدتها قبل از بعدازظهر آن روز سرنوشتساز یکشنبه یازدهم اسفند 1353 درباره نظام حزبی موجود در کشور و اینکه ضرورتاً باید تغییراتی جدی در آن ایجاد کند، در حال تفکر و به اصطلاح سبکسنگین کردن اوضاع بود.
مصطفی الموتی از رهبران حزب ایراننوین ضمن اینکه انحلال یکباره احزاب را تقبیح و تصریح میکند که آن همه تشکیلات گسترده و عریض و طویل به سرعت از هم فروپاشیده و از میان رفت، تأکید دارد که تا آن هنگام تقریباً هیچکس از رهبران این حزب اطلاعی از این قصد شاه نداشت و هویدا هم اگر مطلبی را درک کرده بود، با کسی در میان ننهاده بود. اعلام انحلال احزاب چندگانه و تأسیس حزب رستاخیز در یازدهم اسفند 1353 انعکاس قابل توجهی در محافل داخلی و خارجی پیداکرد و تعبیر و تفسیرها پیرامون آن فراوان شد. در این میان مردم بیاعتنای کشور و نیز مخالفان سیاسی حکومت این اقدام شاه را گامی دیگر در راستای گرایش بیشتر او به شیوه استبدادیتر حکومت ارزیابی کردند. مطرحترین مخالف رژیم شاه، آیتالله خمینی(ره)، عضویت در این حزب را از نظر مذهبی تحریم کرد. انحلال احزاب و تأسیس حزب واحد رستاخیز، یکی از سوژههای شاعران ادبیات زیرزمینی ایران شد و دربارة آن شعرها سرودند. به عنوان نمونه: جانشیـــــن (حـزب ایراننوین) حزب نــوبنیاد (رسـتاخیز) شد حزب مردم هم به حکم شهـریار شـد برون از گود و حلقآویز شد از دو حزبی چون نشد کاری درست رســــم تکحـزبی بشارتخیـــز شد چون هوس گل کرد شاهنشــاه را غـــرس این تکبــوته در پالیـز شد شاه گفت آن کو بود بیرون ز حـزب بایــدش بیــرون ز کشـور نیـز شـد زانکه این حزب فراگیــــر بــــــــزرگ از «ارس» گسـترده تــا «نیریـــز» شد عدهای را نیــــز دندان طمــع بهر صید مال و منصب تیـز شد بیخبر کایـــن حزب خلقالســاعه نیز داســــتانــش جملــه هـزلآمــیز شد حزب شاهی هیچگـه چیــزی نشد یــــا دو روزی چیـــزکی ناچیــز شد روزی از حزبی ز ملـت پـــا گرفت شاه دفعش را به جد، پـیریـز شد در سیاست رشـد ملت را نخواست واندریـــن ره طـــالب پــرهیـــز شد کاسة صبــر وطــنخـــواهــان دگر از فضـــولیهـای شــه لبریــز شد عنقریب این شعله هم خواهد فسرد چـند روزی گر شرارانگیــــــــــز شد زانــــــکه واریز حســـاب جوجهها فیالمثـــــــــل در آخــــر پاییز شد با انحلال حزب ایراننوین و تأسیس حزب رستاخیز، در محافل سیاسی نزدیک به رژیم این امید پیدا شد که بلکه این فرصتی برای رها شدن از فساد حزب ایراننوین باشد. همینها هشدار میدادند که مبادا در ساختار حزب جدیدالتأسیس باز هم ایراننوینیها نفوذ کنند که در این صورت رستاخیز از اول محکوم به شکست است. اسدالله علم با خوشحالی آشکار در یادداشتهای شامگاه یازدهم اسفند 1353 خود مینویسد: در پشت این مصاحبه تاریخی چه نکتههایی که نهفته است. اولاً شاهنشاه بلندپروازیهای بیربط حزب اکثریت را که تمام کارهای شاهنشاه را به اعتبار حساب خودش میگذاشت از بین بردند و همچنین به خردوانیهای بیربط حزب اکثریت که باعث ناراحتی و عقده عده زیادی از مردم شده بود [خاتمه دادند]. به علاوه حزب اکثریت امسال نمایش مضحک عجیبی را به راه انداخت [اشاره علم به برگزاری کنگره سوم حزب اکثریت بود] که از تمام احزاب سیاسی دنیا از کشورهای سرمایهداری و کمونیستی نماینده به کنگره خواست. یک دفعه به او گفته شد فضولی موقوف! حساب خود هویدا هم با آنکه به او گفته شد که فعلاً دبیرکل است به نظر من به آخر رسید. شاهنشاه باید به یک صورتی خودشان و کشور را از این مخمصه نجات میدادند». یک روز پس از اعلام انحلال احزاب شاه به علم گفته بود که «من حالا چهار پنج ماه است در این زمینه فکر میکنم و جز این راهی نبود اما به هیچکس نگفته بودم». علم از این تصمیم نابخردانهتر شاه بسیار شادمان و این اقدام او را «شاهکار سیاسی بزرگ» خوانده و او را بسیار ستوده بود. علم که سخت کینه دیرینه هویدا و حزب ایراننوین را بر دل داشت مدعی بود که انحلال احزاب و تشکیل حزب رستاخیز با استقبال عمومی مواجه شده و این همه را به دلیل این میدانست که «از بس که از حزب اکثریت دل پردردی داشتند». علم طی همان چند روز نخست تأسیس حزب رستاخیز طی مصاحبهای از انحلال احزاب گذشته بسیار ابراز خرسندی کرد و اوضاع حزبی سابق را اسفبار خواند. شاه در بیستویکم اسفند 1353 سربسته به اسدالله علم اظهار کرده بود که ترس او از بلندپروازیهای حزب ایراننوین و هویدا باعث انحلال احزاب گذشته و تشکیل حزب واحد رستاخیز شده است. علم در این باره چنین نوشته بود: باز هم صحبت حزب جدید شد. عرض کردم نخستوزیر هم خیلی پکر است. فرمودند چرا؟ عرض کردم آخر حزب ایراننوین ادعای اکثریت قاطع بین مردم ایران داشت و شاید هم حسابهای دیگر، کسی چه میداند. فرمود او البته آدم باهوشی است و مطمئن هستم که میداند هیچ گهی نمیتواند بخورد. ولی یک هزارم هم ممکن بود برای خودش خیالهای بپروراند. این اولین دفعه است که این فرمایش را از شاهنشاه میشنوم. حتی فرمودند در داخل این تشکیلات وسیع وقتی فراکسیونهای قوی بودند البته میتوانند با هم ائتلاف کرده دولت با اکثریت درست کنند. علم با شنیدن این سخنان از شاه البته در پوست خود نمیگنجید که بالاخره پس از سالها توانسته او را نسبت به نیات احتمالی حزب اکثریت و هویدا مردد ببیند. او در جایجای خاطرات خود هم این خشم و کین دیرپا و فراموشناشدنیاش را پنهان نکرده است. چنان که در خاطرات روز پنجشنبه بیستوهشتم فروردین 1354 خود در این باره باز هم متذکر شده است: شاهنشاه واقعاً به حق باید متوجه همه جهات باشند. چنان که بلندپروازیها و گُهخوریهای دولت و حزب اکثریت را نقش بر آب کردند. آخر به حزب ایراننوین چه ربطی دارد که در کنگره خود از تمام احزاب پیشرو و پس رو و کمونیست و غیرکمونیست و لیبرال و چنین و چنان دعوت کند؟ شاهنشاه آنچنان هوشیار هستند که حدی بر آن متصور نیست. دکتر حسین خطیبی از اعضای برجسته حزب ایراننوین و نایبرئیس وقت مجلس به روزمرهگی افتادن احزاب پیشین که جز تکرار بسیاری از مسائل و مباحث کلیشهای و غیرقابل اعتنا، برنامه و ایده قابلتوجهی را در چنته نداشتند از دلایل انحلال آن احزاب و تأسیس حزب رستاخیز ارزیابی میکند. به عقیده خطیبی این احزاب از برآوردن خواستهای برنامه انقلاب سفید و ساختن و تربیت کردن رجال و دولتمردانی که بتوانند در آینده این طرح را به مورد اجرا بگذارند ناتوان بودند و جز وقتگذرانی و نمایشهای بیرونی و تظاهر که با فساد و بیاعتقادی توأم بود، خود پایهگذار بحران اجتماعی و سیاسی جدیدی شده بودند که خطیبی آن را «فئودالیزم حزبی» لقب میدهد. خطیبی اضافه میکند که رویگردانی و عدم اعتقاد مردم کشور به این احزاب، عرصه فعالیت اجتماعی احزاب را به حد هیچ تنزل داده بود. پل یالتا مفسر روزنامه لوموند در همان زمان ناتوانی حزب ایراننوین از تقویت و توسعه برنامههای انقلاب سفید شاه که اساساً برای مجرا داشتن آن بنا شده بود و نیز بیاعتباری بسیار شدید و غیرقابل التیام این حزب در نزد مردم ایران را از دلایل اصلی انحلال این حزب و سایر احزاب موجود ارزیابی میکرد. جواد صدر از کارگزاران برجسته آن روزگار، اقدام شاه در انحلال احزاب چندگانه (ایراننوین، مردم، ایرانیان، پانایرانیست) را به بازی کودکانه او با سربازانی سربی روی میز (به خیال میدان واقعی جنگ) تشبیه میکند که گویی پس از مدتها بازی با احزاب سابق اینک حوصلهاش سرآمده و قصد داشت با جابهجا کردن این سربازان سربی (در واقع هم احزاب آن روزگار جز خواسته و میل شاه هیچگونه حرکت و ابتکار عملی از خود نداشتند) به آن وضعیت خستگیآور پایان دهد. صدر میان احزاب منحلشده و حزب رستاخیز تفاوتی نمیبیند و هر دو این احزاب را ابزارهایی برای تثبیت و تحکیم موقعیت شاه در رأس قدرتها و حاکمیت ارزیابی و اضافه میکند که «پدرم (صدرالاشراف) گاهگاه میگفت شاه مثل کودکانی است که از بازی با سربازهای سربی لذت میبرد و وقتی از نوع آرایشی جنگی خسته میشود آرایش دیگری به آنها میدهد». مارک گازیوروسکی ناتوانی حزب ایراننوین را در برآوردن خواستهها و آرزوهای شاه که عمدتاً در بسیج مردم کشور در راستای حمایت از انقلاب سفید بود و نیز عدم توانایی حزب اقلیت در ایفای نقشی حزب منتقد مورد عنایت شاه را از دلایل انحلال این احزاب و تأسیس حزب واحد رستاخیز ارزیابی میکند. به گفتة او همان حزب ایراننوین در جامه حزبی جدید ظاهر شد و گردآمدگان در آن هم همان فاسدان و فرصتطلبان حزب ایراننوین دیروز بودند. اشرف پهلوی صراحتاً اعتراف کرده که میل فزایندهتر شاه به روشهای مستبدانه و دلخواهانه در حکومت و اینکه او نمیخواست کورکورانه از شیوه حکومت دموکراتیک غربی تقلید کرده و به اصطلاح منافع کشور را زیر پا نهد، باعث شد تا احزاب چندگانه را منحل کرده و برای کارآمد ساختن حکومت حزب واحد رستاخیز را بنیان نهد. رابرت گراهام (در کتاب: سراب قدرت) خسته شدن شاه از دو حزب وفادار سابق و اینکه تا حدی هم نگران شده بود مبادا در آینده یکی از همین دو حزب (و اساساً حزب ایراننوین) به پایگاهی برای مخالفت با حکومت او تبدیل شود، دست به انحلال این احزاب زده و حزب رستاخیز را تأسیس کرد. بسیاری از نشریات آن روزگار در تحلیل دلایل انحلال احزاب سابق، عمدتاً همان حرفهای شاه را که در یازدهم اسفند 1353 اظهار کرده بود، تکرار کردند که در هر حال بازی کردن نقش اقلیت در این کشور دشوار شده بود و در حالی که زعمای این حزب هم جز آنچه حزب اکثریت میخواست، هدف دیگری دنبال نمیکردند، بنابراین تضاد و غرضورزی میان دو حزب ایراننوین و مردم با این اقدام از میان رفت. با این حال حتی در میان حاکمیت و دولت، عدهای بر این باور قرار گرفتند که با انحلال همان احزاب به شدت ناتوانشده و فروپاشیده، شاه گام دیگری در راستای تبعیت از شیوههای خشنتر و مستبدانهتر حکومت و حکمرانی برداشته و به اصطلاح «به حکومت مشروطه پشت کرده است». سفارت آمریکا در تهران هم در نوزدهم تیر 1354 طی گزارشی که برای وزارت امور خارجه آن کشور در واشنگتن فرستاد میل و عطش روزافزون شاه به پیروی از مشی مستبدانه و خودکامهتر در حکومت را از دلایل اصلی انحلال حزب ایراننوین و مردم ارزیابی میکند و میافزاید که او دیگر حتی راغب نبود وجود حزب به شدت ضعیف و غیرقابل اعتنایی مانند حزب مردم را در جایگاه حزب مخالف و منتقد تحمل کند. سفارت آمریکا در تهران روند رو به افزایش انتقادات شاه از نظام دموکراسی حاکم بر غرب و ناکارآمدی آن حتی در کشورهای اروپای غربی و آمریکا را از دلایل دیگری میداند که شاه را متقاعد ساخته بود به همان قالب تمسخرآمیز شیوه به اصطلاح دموکراتیک سیاسی و حزبی حاکم بر کشور پایان دهد. منوچهر کلالی که تا حدود آذر و دی 1353 دبیرکل حزب ایراننوین بود، بعدها گفت که قدرتیابی روزافزون حزب ایراننوین که بهویژه در انتخابات میاندورهای شهسوار رقبا و مخالفان درونحاکمیتی حزب اکثریت را به شدت عصبانی و نومید ساخته بود و مجموعه این عوامل باعث شد تا روز به روز سوء ظن شاه نسبت به حزب ایراننوین و قدرت مهارناپذیرش افزایش یافته و نهایتاً جز انحلال مجموعه احزاب پیشین چارهای دیگر پیشروی خود نبیند. کلالی بر این باور بود که نارضایتی شاه از عملکرد و جایگاه حزب مردم از اولین انگیزههای شاه برای بر هم زدن نظم حزبی موجود بود. به همین دلیل شاه در آغاز امر قصد داشت حزب مردم را ضمیمه حزب ایراننوین کرده و خود هدایت عالیه آن را بر عهده بگیرد. اما رقبای پرنفوذ حزب ایراننوین در بخشهای مختلف حاکمیت، مانند اطرافیان و مشاوران فرح پهلوی، نهاوندی و گروه اندیشمندان او، و دیگران و نیز مجموعه گزارشهایی که پیدرپی از سوی ساواک و غیره به شاه میرسید، باعث شد تا او نهایتاً انحلال احزاب چندگانه را تنها چارة رهایی از وضعیت موجود ارزیابی کند. کلالی نقش سعایتکنندگان، رقبا و دشمنان حزب ایراننوین را از اصلیترین دلایل انحلال حزب ایراننوین و البته دیگر احزاب میداند. دکتر منوچهر شاهقلی از اعضای بلندپایه حزب ایراننوین و نیز از وزرای کابینه هویدا از خود او شنیده بود که شاه بهیژه پس از پیروزی در جریان انتخابات میاندورهای شهسوار از قدرت حزب ایراننوین به شدت نگران شده و همین معنا را به هویدا هم (به تلویح و ریشخند) تذکر داده و اضافه کرده بود که «حزب ایراننوین خیلی قوی شده و کمکم میخواهد نخستوزیر را هم خودش انتخاب کند». هویدا این گفته شاه را بسیار برای آینده حزب ایراننوین نگرانکننده یافته بود. هویدا نقش سعایتهای افرادی مانند اسدالله علم وزیر دربار و نیز ساواک را در نگران شدن شاه از قدرت حزب ایراننوین بسیار تعیینکننده ارزیابی مینمود. مصطفی الموتی از رهبران درجه اول حزب ایراننوین که ریاست کنگره بزرگ (سوم) حزب ایراننوین را بر عهده داشت به تلویح عظمت و قدرت شکننده حزب ایراننوین را از دلایل ترس شاه و نهایتاً تأسیس حزب رستاخیز برمیشمارد. او به ویژه از این نکته متعجب است که شاه موضوع برگزاری پرشکوه کنگره را با نظر مساعد پذیرفته بود و هیچ علامتی هم وجود نداشت که نشان دهد از وضع موجود ناراضی است. الموتی انحلال یکباره احزاب چندگانه را بسیار تأسفآمیز خواند. او به عنوان رئیس کنگره سوم فرصت نیافته بود پاسخ نامة بسیاری از شرکتکنندگان خارجی در کنگره حزب را تهیه و ارسال کند و این حادثه البته خود بهترین پاسخ به نامههای آنان بود که دریافته بودند حزبی با آن همه خدم و حشم و قدرت و عظمت ظاهری «با یک نطق و مصاحبه شخص شاه به کلی از هم پاشید». گروهی دیگر بر این باور بودهاند که ناتوانی حزب ایراننوین از برآورده ساختن آنچه شاه از آن انتظار داشت، از دلایل انحلال احزاب چندگانه و تأسیس حزب رستاخیز بوده است. برخی دیگر ترس شاه از توطئه نفوذ عوامل خارجی در احزاب سابق، فساد گستردة حاکم بر حزب ایراننوین، طرح پایان دادن به حکومت حزبی هویدا، نارضایتی کسانی از عوامل حاکمیت که هیچگاه امید دستابی به قدرت و دولت را نداشتند و نهایتاً قدرت بلامنازع حزب اکثریت ایراننوین را از دلایل انحلال احزاب و تشکیل حزب واحد رستاخیز دانستهاند. به دنبال اعلام تشکیل حزب رستاخیز، تمام ساختمانها، تجهیزات، و تشکیلات حزب ایراننوین در سراسر کشور در اختیار حزب جدیدالتأسیس قرار گرفت. همچنین تمام کارمندان و کارکنان حزب ایراننوین هم مستقیماً حقوقبگیر و کارمند این حزب جدید شدند. ساواک هشدار میداد مبادا مدیریتها و مناصب کلیدی حزب رستاخیز، در اختیار مدیران و اعضای عمدتاً فاسد حزب ایراننوین قرار گیرد. علاوه بر ساواک، علیاصغر امیرانی، مدیر نشریة خواندنیها که تحولات سیاسی داخلی را با دقت و علاقه دنبال میکرد، دلسوزانه هشدار میداد: استفاده از تجارب حزبیِ حزب به حزب شدگان حرفهای که اثر انگشت و ردپای آنها و فاسدکاریشان حتی در صورتجلسات رسمی منعکس میباشد، غلط است و به این میماند که ما از تجارب آدمکشان حرفهای در نجات جان بیگناهان استفاده کنیم. اجازه تظاهر و خودنمایی و به طور کلی نشو و نما به این قبیل میکروبها که خود داغ باطله بر پیشانی خویش زده رسوای عام و خاص کردهاند، آن هم بارها، ستمکاری بر سایران است، تا چه رسد به ارجاع کار و سمت و مأموریت حزبی آن هم حزبی، در مقام و موقعیت حزب رستاخیز، این است آفتی که این بنای در شرف بنیان را از داخل تهدید میکند. از همین ابتدا و ضمن ساختن پیها به مبارزه با آن پرداخت. اسدالله علم به شاه پیشنهاد میکرد از کارگردان شدن رهبران سابق حزب ایراننوین در حزب رستاخیز جلوگیری کند «تا مردم بدانند که وضع سابق تغییر کرده است». اما پاسخ شنید که «خوب ما که نمیتوانیم آنهایی را که تاکنون جان کنده و زحمت کشیدهاند به این جرم از همه چیز محروم کنیم». «اعلیحضرت همایونی» به چنان نخوت و غروری دچار شده بود که نه هشدارهای سازمان امنیت و اطلاعاتش (ساواک) را جدی میگرفت؛ نه تذکرهای دلسوزانة روزنامهنگاری را که از طرفداران جدی او بود (امیرانی) را میخواند؛ و نه به پیشنهادهای وزیر دربار وفادارش (علم) وقعی میگذاشت. منبع: مظفر شاهدی، سه حزب: حزب مردم، حزب ملیون، حزب ایراننوین، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بهار 1387، ص 1005 تا 1013 991
یکشنبه 2 فروردین 1394 ساعت 16:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]
صفحات پیشنهادی
جام جم ایام - ناراحتی به خاطر دریافت نشان از رژیم پهلوی+سند
سندی که میخوانید گزارشی از ساواک درباره ناراحتی سیمین دانشور از اهدای نشانی از دربار پهلوی به او است در این گزارش آمده است موضوع سیمین دانشور یاد شده بالا در گفتگوئی با دوستان خود اظهار داشته است وزارت فرهنگ و هنر با امضای آقای پهلبد چند هفته پیش یک قطعه نشان به من اهدا نموجام جم ایام - دستور شاه سلطان حسین برای نگارش کتابی در فقه زنان
عقد الکساء فی فقه النساء اثری است که یکی از علمای اصفهان بدستور شاه سلطان حسین اختصاصا برای فقه زنان نوشته و با تتبعی جامع در کتب فقهی و نیز ملاحظات روز به نگارش درآمده است یک ستون اصلی برای بررسی تاریخ فرهنگ و اندیشه در یک جامعه شناخت درست کتابهای تالیف شده است البته نه کتاجام جم ایام - پاسخهای حضرت امام به مدعیان انحلال ارتش
با پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مسائل مهم کشور چگونگی رفتار با ارتش به جا مانده از دوران طاغوت بود در آن روزها برخی از گروههای سیاسی ـ که بعدها به روی انقلاب اسلحه کشیدند و در خدمت صدام و آمریکا درآمدند ـ شعار انحلال ارتش باقی مانده از دوران رژیم شاهنشاهی و تشکیل ارتش توحیدجام جم ایام - سوت پایان برای حصور منتقدان رضا شاه
در انتخابات دوره هفتم مجلس شورای ملی حتی یک رأی بهنام سیدحسن مدرس قرائت نشد و ایشان در اعتراض به این موضوع گفته بود به فرض که مردم به من رأی ندادهاند پس آن یک رأی که خودم دادهام کجاست از دوره هفتم به بعد عنان اختیار مدیریت و هدایت مجلس بهطور کلی درجام جم ایام - شاهی که داستان کوتاه می نوشت
در سال ۱۲۴۶ شمسی در روزنامه ملتی یکی ازنخستین داستانهای کوتاه ایرانی منتشر میشود که عنوان حکایت پیرو جوان را دارد و بسیاری به ظن قوی آن را منسوب به ناصر الدین شاه قاجار میدانند این داستانگونه طرحی ساده داردکه دربرگیرنده شرح سه روز از زندگی راویست بسیاری از ما تصور می کنجام جم ایام - اتومبیلهای تهران در دوره احمدشاه
مظفرالدین شاه در سفر دوم خود به اروپا در سال ۱۲۷۹ هـ ش در بروکسل بلژیک یک دستگاه اتومبیل کالسکه ای خریداری کرد و در سال ۱۲۸۰ برابر با ۱۹۰۱ میلادی به ایران آمد که با ذغال سنگ کار می کردند مظفرالدین شاه قاجار در نخستین سفر خود به اروپا دو دستگاه اتومبیل از نوع « رنو »جام جم ایام - تقویم یهودی، مبنای تاریخ شاهنشاهی
از برجستهترین تحرکات یهودی و صهیونیستی در تاریخ معاصر ایران برپایی جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی شیراز در سال 1350 شمسی 1971 میلادی است صرفنظر از چگونگی زمینهسازیها اقدامات و توجیهات درباره برگزاری مراسم موسوم به جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی و به علاوه صجام جم ایام - احمدشاه و اولین هواپیما در ایران/ عکس
گرچه اولین پرواز بشر با هواپیما در سال 1903 توسط برادران رایت انجام شد اما ده سال طول کشید تا خلبانی لهستانی اولین هواپیما را بر فراز آسمان ایران به پرواز درآورد ویلبر و اورویل رایت دو مخترعی بودند که در 17 دسامبر 1903 توانستند با موفقیت اولین هواپیما را به پرواز درآورند امجام جم ایام - بازخوانی پرونده حمله رژیم پهلوی به فیضیه
حمله مأموران رژیم ستم شاهی به مدرسه فیضیه در سالروز شهادت امام صادق در سال ۱۳۴۲هر چند تصویر تلخی بر خاطره انقلاب باقی گذاشت اما سرمنشأ بسیاری از رخدادهای سیاسی شد در ماههای پایانی سال ۱۳۴۱ محمدرضا شاه که سالگرد ناکامیطرح انجمنهای ایالتی و ولایتی را به تلخی پشتجام جم ایام - پول دوستی شاهپور از زبان شعبان جعفری
شعبان جعفری معروف به شعبان بیمخ در خاطرات خود حکایتهای عجیب و غریبی از پول دوستی و خساست شاهپور علیرضا برادر محمدرضا پهلوی نقل کرد بخشی از خاطرات او در این باره به صورت سوال و جواب در پی میآید س- میانه تان با شاهپور غلامرضا چطور بود ج- وای وای ما چه بساطی داشتیم توی مملکتجام جم ایام - در دیدار آیتالله کمالوند با شاه چه گذشت؟
آیتالله خرمآبادی برای ملاقات شاه و انتقال صریح خواستههای روحانیون به تهران رفت در این دیدار به انتقادهای شاه به علمای شیعه پاسخ داد آیتالله روحالله کمالوند خرمآبادی در سال 1319ق در خرمآباد زاده شد وی دوران کودجام جم ایام - 24 اسفند، تغییر تاریخ از هجری شمسی به شاهنشاهی
امروز 24 اسفند 1393 خورشیدی برابر با 24 جمادی الاول 1436 هجری و 15 مارس 2015 میلادی است رویدادهای مهمی که در چنین روزی در تاریخ رخ داده بدین شرح است هجری شمسی 24 اسفند 1299 وزارت عدلیه منحل شد و موقتاً بر حسب تصویبنامه هیأت دولت یک شعبه از محاکم استیناف و یک شعبه از محاکجام جم ایام - ناصرالدینشاه و اولین مجسمه تهران/ عکس
ناصرالدین شاه قاجار اولین کسی بود که از او مجسمه ای ساخته و در تهران نصب کردند او که پس از بازگشت از سفر فرنگ سخت شیفته شهرها و مردمان فرنگ شده بود دوست داشت به شیوه آنها هم مجسمه ای از او بسازند و در یکی از میادین اصلی شهر آن را نصب کنند تندیس ناصرالدین شاه به دستور اقبال السلجام جم ایام - روزگاری که تخممرغ یک شاهی بود
دولتمردان ایرانی که دستی بر قلم داشتند و سیاحان اروپایی که در طول تاریخ به ایران سفر کردهاند در کتابهای خاطرات و سفرنامههای خود گذری نیز به نوروز و آیینهای آن داشتهاند عبدالله مستوفی دولتمرد قاجار درباره آداب و رسوم قبل از نوروز ایرانیان مینویسد «در عید نوروزجام جم ایام - از سرگیری روابط ایران و آمریکا در دوره رضا شاه/ عکس
علی اکبر دفتری اولین فرستاده رسمی دولت ایران پس از نزدیک به 3 سال قطع رابطه دیپلماتیک با امریکا بود پیش از او غفار جلال علاء پس از بازداشت توسط پلیس امریکا از سوی تهران احضار و روابط دو کشور قطع شده بود در عصر رضاشاه پهلوی برای مدتی روابط سیاسی ایران و امریکاقطع شد ماجرا از ایجام جم ایام - کلاسر نگین ایل شاهسون و عشایر
یکی از کتابهایی که مفصل به تاریخ طوایف ایران پرداخته کتاب کلاسر نگین ایل شاهسون اثر محمد اصغری کلاسر است این کتاب بررسی و مرور تاریخ طوایف گرمی دشت مغان موران اوجارود مشکین شهر ویلکیج و فولادلو و بطور کلی یکی از منابع پژوهشی در ارتباط با طوایف و عشایر کشور پهناور ایرانجام جم ایام - شاهان پهلوی در کربلای معلی به روایت تصاویر
آن چه از نظر مخاطببان می گذرد تصاویری است از سفر رضاخان پهلوی در سال ۱۳۰۳ ه ش و پسرش محمد رضا پهلوی به همراه همسرش ثریا اسفندیاری در تاریخ ۱۳۳۳ ه ش به کربلای معلی رضا پهلوی وزیر جنگ و هیأت همراه در کنار مرقد امام حسین علیه السلام پس از رفع غایله شیخ خزعل به ترتیب از راست خلعت-
گوناگون
پربازدیدترینها